حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان در بصره
مرحوم کلینی ” 1 ” از اصبغ بن نباته نقل می کند: روزی که در بصره امیرمؤمنان(علیه السلام) بر لشگر طلحه و زبیر پیروز گردید، در حالی که به شتر مخصوص رسول خدا(صلی الله علیه وآله) سوار بود در معرفی خود و خاندانش خطاب به مردم چنین فرمود:
«آیا می خواهید بهترین خلق در قیامت را برای شما معرفی کنم؟ ابوایوب انصاری گفت: آری، ای امیر مؤمنان معرفی کن، زیرا تو همیشه شاهد و حاضر بودی و ما غایب. امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود: بهترین مردم در روز قیامت هفت نفر از فرزندان عبدالمطلب خواهند بود که انکار نمی کند فضیلت آنها را مگر کافر. در اینجا عمّار عرض کرد: ای امیرمؤمنان، آنها را بنام معرفی کن، فرمود: روزی که خدا مردم را در یک وادی جمع می کند، بهترین آنها پیامبرانند و افضل پیامبران محمد(صلی الله علیه وآله)است و بهترین هر امّت پس از پیامبرشان وصیّ آن پیامبر است تا پیامبر دیگری مبعوث شود، پس بهترین همه اوصیا وصیّ محمد است (علیه و آله السلام). آنگاه فرمود: آگاه باشید که افضل خلق بعد از اوصیا، شهدا هستند و افضل همه شهدا حمزه بن عبدالمطلب و جعفربن ابی طالب است که دارای دو بال رنگین است. و این دو بال از این امت به کسی جز وی داده نشد و خداوند به وسیله او به
محمد کرامت و شرافت بخشید و دیگر دو سبط پیامبر حسن و حسین و دیگری مهدی است که او را از خاندان ما انتخاب می کند. آنگاه این آیه را خواند: (وَمَنْ یُطِعْ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِمْ مِنْ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَئِکَ رَفِیقاً – ذَلِکَ الْفَضْلُ مِنْ اللهِ وَکَفَی بِاللهِ عَلِیماً). ” 2 “.
امیر مؤمنان(علیه السلام) در این بیان، حضرت حمزه را در فضیلت و منزلت در روز قیامت در ردیف پیامبر و امیر مؤمنان و حسنین و حضرت مهدی(عجّ) قرار داده و با خواندن آیه شریفه «وَ مَنْ یُطِعْ اللهَ…» او را از مصادیق شهدایی که قرآن مجید از آنان یاد نموده، معرفی کرده است. ” 3 “.
حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان با معاویه
امیر مؤمنان(علیه السلام) در پاسخ نامه ای که معاویه به آن حضرت نوشته بود، در معرفی خاندان خود و بیان نقاط ضعف خاندان معاویه، به نکاتی اشاره می کند و حضرت حمزه را همانند حسنین، «سیّدَی شباب اَهْل الجنّه»، از امتیازات این خاندان می شمارد و می فرماید:
«أَلا تَرَی غَیْرَ مُخْبِر لَکَ، وَلکنْ بِنِعْمَهِ اللهِ أُحَدِّثُ أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدوا فی سَبیلِ اللهِ تَعَالَی مِنَ المُهَاجِرِینَ وَ الأَنْصَارِ، وَلِکُلِّ فَضْلٌ، حَتَّی إِذَا اسْتُشْهِدَ شَهِیدُنَا قیلَ: سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ، وَ خصَّهُ رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه وآله) بِسَبْعینَ تَکْبیرَهً عِنْدَ صَلاتِهِ عَلَیْهِ… وَ أَنَّی یَکُونُ ذلکَ وَمِنَّا النَّبِیُّ وَ مِنْکُمُ الْمُکَذَّبُ، وَمِنَّا أَسَدُاللهِ وَمِنْکُمْ أَسَدُ الإَحْلافِ، وَمِنَّا سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ، وَمِنْکُمْ صِبْیَهُ النَّارِ وَمِنَّا خَیْرُ نِسَاءِ الْعَالَمینِ، وَمِنْکُمْ حَمَّالَهُ الْحَطَبِ…» ” 4 “.
«مگر نمی بینی ـ نه اینکه بخواهم خبرت دهم بلکه به عنوان شکر و سپاسگزاری نعمت خداوند می گویم ـ جمعیتی از مهاجران و انصار در راه خدا شربت شهادت نوشیدند و همه آنان مشمول فضل خداوند می باشند، امّا هنگامی که شهید ما (حمزه) شربت شهادت نوشید به او گفته شد «سیدالشهدا» و رسول الله هنگام نماز بر وی (بجای پنج تکبیر) هفتاد تکبیر گفت… چگونه این دو خاندان با هم برابر است در حالی که پیامبر (محمّد) از ما است و تکذیب کننده او (ابوجهل) از شما.
اسدالله (حمزه) از ما است و اسدالأحلاف؛ یعنی ابوسفیان سرکرده و سامان دهنده احزاب برای جنگ با پیامبر از شما. دو سیّد و اقای جوانان بهشت (حسن و حسین) از مایند و کودکان آتش (فرزندان مروان یا عقبه بن ابی معیط) از شما. بهترین زنان جهان (فاطمه) از ما است و حماله الحطب (همسر ابولهب) از شما…»
حضرت حمزه در احتجاج امیرمؤمنان با دانشمند یهودی
در روایت مشروحی که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از پدران خود از حضرت حسین بن علی(علیهما السلام)نقل کرده، چنین آمده است:
یکی از دانشمندان یهود، پس از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در مدینه در جلسه ای که گروهی از صحابه؛ از جمله امیرمؤمنان(علیه السلام)حضور داشتند، شرکت نمود و در تفضیل حضرت ابراهیم(علیه السلام)و بعضی انبیای گذشته بر پیامبر اسلام، به صورت مناظره دلایلی ذکر کرد و امیر مؤمنان(علیه السلام) به یکایک دلایل او پاسخ گفت؛ از جمله مسائلی که آن دانشمند مطرح نمود این بود که:
«فانّ هذا ابراهیم قد اَضجع وَلَدَهُ و تلّه للجبین…»
«این ابراهیم بود که فرزند خود اسماعیل را برای اجرای امر خداوند بر زمین انداخت و صورت دلبندش را به روی خاک گذاشت و آماده ذبح او گردید، ولی در پیامبر شما چنین حرکتی وجود نداشته است.»
امیر مؤمنان(علیه السلام) در پاسخ وی فرموده:
«لَقَدْ کانَ کَذلکَ وَ لَقَدْ اُعْطیِ اِبْراهیم بعد الأضجاع الفداء و محمد اصیب بأفجع منه فجیعه انّه وقف عَلی عَمِّه حمزه اسدالله و اسدالرسول و ناصر دینه و قد فرّق بین روحه و جسده فلم یبیّن علیه حرقهً و لم یفضِ علیه عبرهً و لم ینظر الی موضعه من قلبه و قلوب اهل بیته لیرضی الله عزّوجلّ بعبده و یَسْتَلِم لأمره فی جمیع الفعال و قال: لولا أن تحزن صفیّه لترکته حتّی یحشر من بطون السِّباع و حواصل الطّیر لولا أن یکون سنهً بعدی لفعلت ذلک».
«این مطلب را که در باره حضرت ابراهیم گفتی صحیح است، ولی خداوند برای جبران این ناراحتی، بلافاصله فدیه و عوض (گوسفند بهشتی) را بر وی فرو فرستاد. اما محمد(صلی الله علیه وآله) بر مصیبتی بالاتر از آن مبتلا گردید؛ زیرا در کنار جسد بی روح و مثله شده عمویش و ناصر و یاور دینش، حمزه اسدالله و اسدالرسول قرار گرفت ولی برای جلب رضای خداوند و تسلیم امر او صبر و شکیبایی را در پیش گرفت، نه اظهار ناراحتی کرد و نه اشکی جاری ساخت و نه به جایگاه و محبوبیت حمزه که در دل پیامبر و خاندانش از آن برخورداربود، توجّه نمود و چنین فرمود: اگرنبود حزن و اندوه صفیه و اینکه پس از من مردم از این روش پیروی کنند، پیکر حمزه را دفن نمی کردم تا از شکم درندگان و پرندگان محشور شود.» ” 5 “.
حضرت حمزه در احتجاج امام حسن مجتبی
شیخ طوسی(رحمه الله) از امام صادق از پدر ارجمندش امام باقر و او از امام سجّاد(علیهم السلام)نقل می کند که: امام حسن مجتبی(علیه السلام) در یک محاجّه و مناظره با معاویه چنین فرمود:
«… قال الحسن بن علی فیما احتجّ علی معاویه: و کان مِمَّن استجاب الرسول الله(صلی الله علیه وآله) عمّه حمزه و ابن عمّه جعفر فقتلا شهیدین رضی الله عنهما فی قتلی کثیره معهما من اصحاب رسول الله(صلی الله علیه وآله) فجعل الله تعالی حمزه سید الشهداء من بینهم و جعل لجعفر جناحین یطیر بهما مع الملائکه کیف یشاء من بینهم و ذلک لمکانهما من رسول الله(صلی الله علیه وآله) و منزلتهما و قرابتهما عند رسول الله وصلّی عَلی حمزه سبعین صلاهً من بین الشهداء الذین استشهدوا معه».
«و از کسانی که دعوت رسول خدا را اجابت کردند، عمویش حمزه و پسر عمویش جعفر بود که هر دو به همراه گروهی از اصحاب پیامبر شربت شهادت نوشیدند اما خداوند از میان همه آنان حمزه را به عنوان «سیدالشهدا» معرفی کرد و برای جعفر دو بال عنایت فرمود که آزادانه در میان فرشتگان پرواز می کند و این دو امتیاز برای این دو شهید به جهت موقعیت «معنوی» و قرابت آنها نسبت به رسول خدا بود و باز رسول خدا از میان همه شهدا که با حمزه به شهادت رسیده بودند، تنها بر پیکر او هفتاد بار نماز خواند.» ” 6 “.
حضرت حمزه در احتجاج حسین بن علی
حسین بن علی(علیهما السلام) در صبح عاشورا، پس از تنظیم صفوف لشکر خویش، بر اسب سوار شد و در برابر دشمن قرار گرفت و با صدای بلند و رسا، خطاب به افراد لشگر عمر سعد، سخنان مفصّلی ایراد کرد و با آنان اتمام حجّت نمود و در ضمن این بیانات، چنین گفت:
«أیّها الناس أنسبونی من اَنا ثمّ ارجعوا إلی انفسکم و عاتبوها و انظروا هل یحلّ لکم قتلی و انتهاک حرمتی؟! اَلَستُ ابن بنت نبیّکم و ابن وصیّه و ابن عمّه و اوّل المؤمنین بالله و المصدّق لرسوله بما جاء من عند ربّه؟ أوَلَیس حمزه سید الشهداء عمَّ أَبی أوَلَیس جعفر الطیّار عمّی أوَلَم یبلغکم قول رسول الله لی ولاِخی هذان شباب اهل الجنّه…». ” 7 “.
«مردم! بگویید من چه کسی هستم، سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و شکستن حرمتم برای شما جایز است؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من فرزند وصیّ و پسر عموی پیامبر شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسالت پیامبر را تصدیق کرد؟
آنگاه فرمود: آیا حمزه سید الشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا جعفر طیّار عموی من نیست؟ آیا شما سخن پیامبر را در حق من و برادرم نشنیده اید که فرمود: این دو، سروران جوانان بهشت هستند؟…»
حضرت حمزه در گفتار و احتجاج علی بن الحسین
صدوق(رحمه الله) از ثابت بن ابی صفیه نقل می کند:
«نَظر علیّ بن الحسین سیّد العابدین(علیهما السلام) الی عبیدالله بن عبّاس بن علیّ بن ابی طالب(علیه السلام)فاستعبر ثمّ قال: ما مِنْ یوم اَشَدّ علی رسول الله مِنْ یوم اُحُد قُتِلَ فیه عمّه حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسوله و بعده یوم موته قتل فیه ابن عمّه جعفربن ابی طالب، ثمّ قال و لا یوم لیوم الحسین(علیه السلام) اذ دلف الیه ثلثون ألف رجل یزعمون اَنّهم من هذه الأمّه کلٌ یتقرّب اِلی الله عزّ و جلّ بدمه…»
«روزی علی بن الحسین(علیهما السلام) عبیدالله فرزند عباس بن علی را دید و اشک در چشم آن بزرگوار حلقه زد، آنگاه فرمود: برای پیامبر روزی سخت تر از جنگ احد پیش نیامد؛ زیرا در آن روز بود که عمویش حمزه بن عبدالمطلب، اسدالله و اسدالرسول شربت شهادت نوشید و پس از احد سخت ترین روز برای آن حضرت جنگ موته بود که پسر عمویش جعفربن ابی طالب را شهید کردند. و سخت تر از روز حسین(علیه السلام) پیش نیامده؛ زیرا سی هزار نفر آن بزرگوار را احاطه کرده بودند که همه آنها خود را جزو امّت پیامبر(صلی الله علیه وآله) تصور می کردند و همه آنها با ریختن خون فرزند همان پیامبر به پیشگاه خدا تفرّب می جستند…» ” 8 “.
تعصّبی که پاداش آن بهشت است
کلینی(رحمه الله) از حبیب بن ثابت نقل می کند که امام سجاد(علیه السلام) فرمود:
«لم یدخل الجنّه حَمیّه غیر حمیّه حمزه بن عبدالمطلب و ذلک حین اسلم غضباً للنّبی فی حدیث السلا الّذی اُلقی علی النبی(صلی الله علیه وآله)». ” 9 “.
«هیچ تعصبی صاحب خود را داخل بهشت نکرد، جز تعصب حمزه بن عبدالمطلب، آنگاه که بچه دان شتری به وسیله مشرکین مکه به سر و صورت پیامبر انداخته شد و حمزه برای دفاع ازآن حضرت و دفع شرّ دشمنان، اسلام را پذیرفت.»
مشروح این جریان در بخش آینده، از نظر خوانندگان خواهد گذشت.
حضرت حمزه در محاجه امام سجاد یکی از خطبه های تاریخی و مهیّج و انقلابی که به وسیله امام سجاد(علیه السلام) ایراد گردیده و در منابع تاریخی ثبت شده است، خطبه ای است که آن حضرت پس از حادثه عاشورا و به هنگام اسارت اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) در شام و در مسجد جامع این شهر ایراد کرد؛ جلسه ای که انبوه شرکت کنندگان در نماز جمعه و از جمله شخص یزیدبن معاویه و درباریان وی، در آن شرکت داشتند.
در این مقاله، به نقل یک فراز از آن خطبه مهم، که محل شاهد ما است بسنده می کنیم و آن را از مقتل خوارزمی (متوفای 568) می آوریم:
وی می نویسد: در این مجلس حسّاس، پس از آنکه علی بن الحسین بر عرشه منبر قرار گرفت و حمد و ثنای پروردگار را بجای آورد، چنین فرمود:
«أیّها الناس اُعْطینا ستّاً و فضلنا بسبع، اعطینا العلم و الحلم و السماحه و الفصاحه و الشجاعه و المحبّه فی قلوب المؤمنین و فضّلنا بأن منّا النّبیّ المختار محمداً(صلی الله علیه وآله) و منّا الصدیق و منّا الطیّار و منّا اسدالله و اسدالرسول و منّا سیّده نساء العالمین فاطمه البتول ” 10 ” و منّا سبطا هذه الأمّه و سیّدا شباب أهل الجنّه…» ” 11 “.
حضرت حمزه در کلام امام صادق عیاشی از حسین بن حمزه نقل می کند که گفت: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: چون رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در کنار جسد مثله شده حضرت حمزه قرار گرفت، چنین گفت:
«أللّهمّ لک الحمد و الیک المشتکی و أنت المستعان عَلی ما أری».
سپس فرمود: اگر من هم پیروز شوم از مشرکان چند برابر مثله خواهم کرد! در اینجا بود که این آیه شریفه نازل شد: (وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ). ” 12 “.
امام صادق فرمود پیامبر(صلی الله علیه وآله) با نزول این آیه فرمود: «اَصْبِرُ، اَصْبرُ»؛ «من هم صبر خواهم کرد.» ” 13 “.
حضرت حمزه در احتجاج محمد حنفیه صدوق(رحمه الله) از زرّین نقل می کند که از محمدبن حنفیه(رضی الله عنه) شنیدم که چنین می گفت:
«فینا ستّ خصال، لم تکن فی أحد ممّن کان قبلنا و لا تکون فی أحد بعدنا، مِنّا محمّد سیّد المرسلین و علیّ سیّد الوصیّین و حمزه سیّد الشهداء و الحسن و الحسین سیّدا شباب أهل الجنّه و جعفربن أبی طالب المزیّن بالجناحین یَطِیرُ بِهِما فی الجنّه حیث یشاء و مهدیّ هذه الأمّه الّذی یصلّی خَلْفَه عیسی بن مریم». ” 14 “.
پاورقی
________________________________________
1- کافی، ج1، ص450
2- نساء: 70-69
3- عن الأصبغ بن نباته قال رأیت امیر المؤمنین یوم افتتح البصره و رکب بَغْلَهَ رسول اللّه (ثم) قال اَیّها الناس اَلا اُخبرکم بخیر الخلق یوم یجمعهم اللّه؟ فقام الیه ابو ایّوب الأنصاری فقال یا امیر المؤمنین، حدّثنا فانّک کنت تشهد و نغیب فقال انّ خیر الخلق یوم یجمعهم اللّه، سبعه مِنْ وُلْدِ عبدالمطلب لا ینکر فَضلَهُم اِلاّ کافر و لا یجحد به الاّ جاحد، فقام عمّار بن یاسر ــ رحمه اللّه علیه ــ فقال یا امیرالمؤمنین، سِمْهم لنا لنعرفهم، فقال: انّ خیر الخلق یوم یجمعهم اللّه الرسل وانّ اَفضل الرّسل محمد ــ صلی اللّه علیه و آله و سلم ــ و انّ افضل کلّ أحد بعد نبیّها وصیّ نبیّها حتّی یدرکه نبیّ اَلا وَ اِنّ أفضل الأوصـیـاء وصـیّ مـحـمـد ــ صلی اللّه علیه وآله وسلم ــ اَلا و اِنّ أفضل الخلق بعد الأوصیاء الشهداء، اَلا و انّ اَفضل الشهداء حمزه بن عبدالمطلب و جعفر بن ابی طالب لَه جناحان خضیبان یطیر بهما فی الجنّه لم یُنْحَل اَحَدٌ من هذه الأمّه جناحان غیره شیء، کرّم اللّه به محمداً و شرّفه و السبطان الحسن و الحسین و المهدی یجعله اللّه من شاء منّا اَهْل البیت ثمّ تلا هذه الآیه (وَ مَنْ یُطِعْ اللّه وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُوْلَئِکَ رَفِیقاً ــ ذَلِکَ الْفَضْلُ مِنْ اللّهِ وَ کَفَی بِاللّهِ عَلِیماً)
4- نهج البلاغه، نامه 28
5- مشروح این مناظره در احتجاج طبرسی، ج1، صص335-318؛ بحار، ج10 صص17، 49، 51 و 298-273
6- مجالس طوسی به نقل بحارالأنوار، ج22، ص283
7- این سخنرانی با مختصر اختلاف در متن آن، در تاریخ طبری، ج7، ص328؛ کامل ابن اثیر ج3، ص287؛ ارشاد مفید، ص234؛ مقتل خوارزمی، ج1، ص253 و طبقات ابن سعد آمده است
8- امالی صدوق، ص277؛ بحارالأنوار، ج22، ص274 و ج44، ص298
9- کافی، ج2، ص308
10- در کامل بهایی، که نفس المهموم هم از وی نقل کرده است، به جای«حضرت فاطمه» آمده است و «المهدی الّذی یقتل الدّجال»
11- مقتل خوارزمی، ج2، ص69
12- نحل: 125
13- تفسیر عیاشی، ج2، ص274
14- خصال، ابواب السّته
منبع : راسخون