حضرت امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: «قرآن را بیاموزید زیرا قرآن در بهترین صورتها که مردم دیدهاند روز قیامت بیاید و مردم در یکصد و بیست هزار صف هستند، که هشتاد هزار آن صفها از امت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ است و چهل هزار صف از امتهای دیگر، پس به صورت مردی در برابر صف مسلمانان در آید و آنها به وی نظر کنند و گویند: «معبودی جز خدای بردبار و کریم نیست، همانا این مردی از مسلمانان است که به سیما و صفت، او را بشناسیم جز اینکه او درباره قرآن کوشاتر از ما بوده و از این رو درخشندگی و زیبایی و روشنی بیشتری به او داده شده که به ما داده نشده و سپس از آنها بگذرد تا در صف شهیدان قرار بگیرد، شهداء به او نظر کنند و گویند: معبودی جز خدای پروردگار مهربان نیست، این مرد از شهیدان است که ما او را به سیما و صفت شناسیم، جز اینکه او از شهیدان در دریاست و از اینجا به او زیبایی و برتری دادهاند و به ما ندادهاند، فرمود: بگذرد تا به صورت شهیدی در برابر صف شهیدان دریا برسد، پس آنان به او نگاه کنند و شگفت آنها بسیار گردد و گویند: این از شهیدان در دریاست که ما او را به علامت و صفت بشناسیم جز اینکه آن جزیره که این مرد در آن شهید شده هولناکتر از جزیرهای است که ما در آن گرفتار شدیم.
روی این جهت است که به او درخشندگی و زیبایی و روشنی بیشتری از ما دادهاند، پس از آنان بگذرد تا به صف پیامبران و مرسلین برسد، در صورت یک پیامبر مرسل، پس پیامبران به او نگاه کنند و تعجبشان بیشتر گردد.
و گویند: براستی این پیامبر مرسلی است که ما او را به نشانی و وصفش میشناسم جز اینکه به او برتری بسیاری داده شده است. پس همگی پیامبران گرد آیند و خدمت رسول خدا آیند و از او پرسند و گویند: ای محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ این کیست؟!
فرماید: آیا او را نمیشناسید؟ گویند: ما او را نشناسیم، او از آنهایی است که خدا بر او خشم نکرده است.
پس رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «این حجت خدا بر مردم است. پس سلام کند و بگذرد تا به صف فرشتگان برسد به صورت فرشتهای، پس فرشتگان به او نظر کنند و سخت در شگفت روند و چون برتری او را ببینند بر آنها گران آید و گویند: پروردگار ما، این بندهای از فرشتگان است که او را به نشانی و وصفش بشناسیم جز اینکه او از نظر مقام و مرتبه نزدیکترین فرشتگان است نزد خدای ـ عزّوجل ـ و از این نظر نور و جمالی دارد که ما نداریم.
پس بگذرد تا به درگاه ربّ ـ تبارک و تعالی ـ رسد و پای عرش به سجده افتد، خدای او را ندا کند: ای حجت من در زمین و ای سخن راست و گویایم! سر بردار و بخواه تا به تو داده شود و شفاعت کن، تا شفاعتت پذیرفته شود، پس سر بردارد و خدای به او فرماید: بندگان مرا چگونه دیدی؟
عرض کند: بار پروردگارا، برخی از ایشان مرا نگهداری کردند و محفوظ داشتند و چیزی از مرا ضایع نکردند و برخی از ایشان مرا ضایع کردند و حق مرا سبک شمردند و مرا تکذیب کردند، با اینکه من حجت تو بر تمامی بندگانت بودم.
پس خدای ـ تبارک و تعالی ـ فرماید: به عزت و جلال خودم و مکانت والایم سوگند! امروز بهترین ثواب را به تو بدهم و دردناکترین کیفر را به خاطر تو بدهم. قرآن به صورت مردی رنگ پریده و متغیر که اهل محشر او را ببینند درآمده و به مردی از شیعیان که او را میشناخته میگوید: ای بنده خدا من تو را میشناسم پس بدان منم که تو را به شب بیداری کشیدم و در زندگیت تو را به تعب میافکندم، درباره من ناهنجار شنیدی و رانده در گفتار شدی، آگاه باش که همانا هر تاجری سود خود را دریافت کند و من امروز پشتیبان و پشت سر تو هستم و گوید: پروردگارا بنده توست و تو به او داناتری که رنجش درباره من بود و مواظب بر من، به خاطر من با دشمنانم دشمنی میکرد و دوستی و خشمش درباره من بود.
پس خدای ـ عزّوجلّ ـ فرماید: بندهام را وارد بهشتم کنید و از جامههای بهشتی به او بپوشانید و تاج بر سرش نهید و چون با او چنین کنند او را به قرآن نشان دهند و گویند: آیا به آن چه درباره دوستت رفتار شده خشنود شدی؟ گوید: بار پروردگارا! من اینان را کم شمرم، خیر را دربارهاشاره افزون کن!
خداوند فرماید: به عزت و جلال و ارتفاع مقامم سوگند امروز به او و هر که در پایه اوست پنج چیز دهم. آگاه باش! که ایشان جوانانی باشند که پیر نشوند، تندرستانی باشند که بیمار نگردند و توانگرانی باشند که ندار نشوند و خرسندانی باشند که غمگین نشوند و زندههایی باشند که نمیمیرند.»[1]
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «همانا این قرآن کتابی است که در آن جایگاه نور هدایت و چراغهای شب تار است. پس شخص تیزبین باید که در آن دقت کند و برای پرتواش نظر خویش را بگشاید، زیرا که اندیشیدن زندگانی دل بینا است، چنانچه آنکه جویای روشنی است در تاریکیها به سبب نور راه پیماید.»[2]
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: قرآن راهنمای گمراهی است و بینائی از هر کوری است و سبب گذشت از لغزشهاست و روشنی در هر تاریکی و در پیشامدها پرتویی است و نگاهدارانده از هر هلاکتی است و (ره) جویی در هر گمراهی و بیان کننده هر فتنه و اشتباهی است و انسانی را از دنیا به آخرت رساند و در آن است کمال دین شما، و هیچ کس از قرآن رویگردان نشود جز به سوی دوزخ.»[3]
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در فضل قرآن چنین میفرماید: «اگر همه مردم که مابین مشرق و مغرب هستند بمیرند، من از تنهایی هراس نکنم، پس از آنکه قرآن با من باشد.» و آن حضرت شیوهاش این بود که هرگاه «مالک یوم الدین» را میخواند، آن قدر آن را تکرار میکرد که نزدیک بود بمیرد.[4]
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودهاند: «رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده است: همانا اهل قرآن در بلندترین درجات آدمیان است به جز پیامبران و مرسلین، پس حقوق اهل قرآن را اندک و کم مشمارید، زیرا برای ایشان از طرف خدای عزیز و جبار، مقام بلندی است.»[5]
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد فضیلت قاری قرآن میفرماید: «هر که در حال جوانی قرآن بخواند و با ایمان باشد، قرآن با گوشت و خونش میآمیزد و خدای ـ عزّوجلّ ـ او را با فرشتگان پیغام برنده و نیک رفتارش رفیق کند و قرآن برای او در روز قیامت پرده و مانعی از آتش باشد و گوید: بار پروردگارا هر کارگری به مزد کار خویشتن رسیده جز کارگر من، پس گرامیترین عطایای خود را به او برسان. فرمود: پس خدای عزیز و جبار دو جامه از جامههای بهشتی به او بپوشاند و بر سرش تاج کرامت نهاده شود، پس به قرآن گرفته شود: آیا ما تو را درباره این شخص خشنود کردیم؟ قرآن گوید: بار پروردگارا من برتر از این درباره او میل داشتم. پس نامه امان از دوزخ را به دست راستش دهند و فرمان جاویدان ماندن در بهشت را در دست چپش گذارند و وارد بهشت شود، پس به او گفته شود: بخوان قرآن را و یک درجه بالا برو، پس به قرآن گویند: آیا خشنود شدی؟ گوید: آری. حضرت فرمود: هر کس قرآن بسیار بخواند و با اینکه حفظ آن بر او دشوار است آن را به ذهن خویش بسپارد، خدای ـ عزّوجلّ ـ دوبار پاداش آن را به او بدهد.»[6]
ابان بن تغلب از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت میکند که فرمود: «مردم روایات چهار گونه هستند، من عرض کردم: فدایت شوم آنها کیانند؟ فرمود: یکی مردی که ایمان دارد ولی قرآن به او داده نشده و دیگر مردی که قرآن را دارد ولی ایمان ندارد، سوم مردی که هم قرآن را به او دادهاند و هم ایمان را و چهارم مردی که نه قرآن را داراست و نه ایمان را. عرض کردم: قربانت گردم، برای من حال اینها را بیان و شرح فرمایید، فرمود: اما آنکه ایمان دارد ولی قرآن بدو داده نشده چون میوه است که مزهاش شیرین است ولی بو ندارد و اما آن کس که قرآن را داراست ولی ایمان ندارد چون برگ درخت مو است که بویش خوش است ولی مزه تلخ دارد و اما آن کس که هم قرآن را داراست و هم ایمان دارد چون ترنج است که هم خوشبو است و هم خوش مزه ولی آن کس که نه قرآن به او داده شده و نه ایمان، مانند هندوانه ابوجهل است که بو ندارد و مزهاش نیز تلخ است.»[7]
حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: حاملین قرآن، نمایندگان و سرپرستان اهل بهشتند و مجتهدان جلوداران اهل بهشتند و پیامبران آقایان اهل بهشتند.»[8]
یعقوب احمر گوید: «به حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کردم: قدایت شوم، من قرآن را خواندم ولی از ذهنم رفته است. دعا کنید خداوند آن را به من بیاموزد. گوید: آن حضرت از این مطلب که من خدمتش گفتم ناراحت شد و فرمود: خداوند آن را به تو و ما همگی یاد دهد. گوید: ما نزدیک ده نفر بودیم ـ پس فرمود: سورهای که مردی میخواند با اوست تا گاهی که آن را واگذارد، پس روز قیامت در زیباترین صورت نزدش آید و بر او سلام کند.
آن مرد گوید: تو کیستی؟ گوید: من فلان سورهام و اگر تو به من متصل بودی و نگاهم داشته بودی تو را در این درجه فرود میآوردم، پس بر شما باد به ملازمت قرآن، پس فرمود: برخی از مردم هستند که قرآن میخوانند تا گفته شود فلان کس قاری قرآن است و برخی برای آوازهخوانی آن را یاد میگیرند که بگویند: فلانی خوش صدا است و برخی قرآن میخوانند برای سودجویی و به دست آوردن دنیا و چیزی در آنها نیست و برخی هستند که قرآن میخوانند تا از آن در نمازشان و در شب و روزشان منتفع شوند.»[9]
[1] . اصول کافی، ص 394 ـ 397، 400، 401.
[2] . همان.
[3] . همان.
[4] . اصول کافی، ص 403 ـ 406.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . اصول کافی، ص 407 ـ 409.
[8] . همان.
[9] . اصول کافی، ص 410ـ 413.
@#@
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در فضیلت قرائت قرآن در منزل فرمودهاند: خانههای خود را به تلاوت قرآن روشن کنید و آنها را گورستان نکنید. چنانچه یهود و نصاری کردند، در کلیساها و عبادتگاههای خود نماز کنند، ولی خانههای خویش را معطل گذارند زیرا که هر گاه در خانه تلاوت قرآن بسیار شد، خیر و برکتش زیاد شود و اهل آن به وسعت رسند و آن خانه برای اهل آسمان درخشندگی دارد چنانچه ستارگان آسمان برای اهل زمین میدرخشند.»[1] امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز فرمودند: «خانهای که در آن شخص مسلمانی قرآن میخواند، اهل آسمان آن خانه را بنگرند چنانچه اهل دنیا ستاره درخشان را در آسمان بنگرند.» نیز فرمودهاند:
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: خانهای که در آن قرآن خوانده شود و ذکر خدای ـ عزّوجلّ ـ در آن بشود، برکتش بسیار شود و فرشتگان در آن بیایند و شیاطین از آن دور شوند و برای اهل آسمان میدرخشند چنانچه ستارگان برای اهل زمین میدرخشند و خانهای که در آن قرآن خوانده نشود، و ذکر خدای ـ عزّوجلّ ـ در آن نشود، برکتش کم شود و فرشتگان از آن دور شوند و شیاطین در آن حاضر گردند.»[2] امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «هر که قرآن را از روی آن بخواند از دیدگان خود بهرهمند شود و سبب سبک شدن عذاب پدر و مادرش گردد اگر چه آنها کافر باشند. هر آینه من خوش دارم در خانه قرآنی باشد که خدای ـ عزّوجلّ ـ به آن سبب شیطانها را از آن خانه دور کند. سه چیز است که به درگاه خدای ـ عزّوجلّ ـ شکایت کند، مسجد ویرانی که اهلش در آن نماز نخوانند و دانشمند و عالمی که میان نادانها و جاهلان باشد و قرآنی که گرد به آن نشسته و کسی آن را نخواند.»[3] از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ منقول است که: «به امت من کمتر از سه چیز داده نشده: زیبایی، آواز خوش و حافظه. از جمله زیباترین زیباییها موی زیبا و نغمه آواز خوش است. هر چیزی زینتی دارد و زینت قرآن آواز خوش است.»[4] از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که: «رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: مرد عجمی (غیر عرب) از امت من قرآن را عجمی میخواند (یعنی مراعات تجوید و محسنات قرائت را نمیکند یا اعراب آن را غلط میخواند) و فرشتگان آن را به عربی صحیح بالا میبرند.»[5] پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اگر میخواهید با خدا سخن بگویید پس قرآن بخوانید.»[6] همچنین آن بزرگوار فرمودهاند: «قلبها نیز مانند آهن زنگار میگیرد. سؤال شد با چه چیزی زنگار را باید زدود؟ فرمود: خواندن قرآن.»[7] حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ظاهر قرآن دلنواز و مسرتخیز و باطنش عمیق است.»[8] و رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در فضیلت قرائت قرآن چنین فرموده است: «قرآن بخوانید، زیرا خواندن آن گناهان را میشوید و سدی در برابر آتش میگردد و مانع عذاب میشود. از خواندن قرآن غفلت نکن، زیرا لب را زنده میکند و از گناه، تو را باز میدارد. کسی که قرآن میخواند در درجات نبوت قرار گرفته غیر از آنکه، به او وحی نمیشود.»[9] رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پاداش خواندن قرآن مجید، مطالب زیر را مطرح نمودهاند: «بهترین شما آن کسی است که قرآن را فراگیرد و به دیگران هم بیاموزد. بهترین عبادات، خواندن قرآن است. و شریفترین کسان از امت من کسی است که حامل قرآن باشد و اصحاب شب بیداری و قرائت قرآن در نمیه دوم شب. هیچ پدری نیست که فرزند خود را قرآن بیاموزد مگر اینکه خدای بزرگ روز قیامت، تاج کرامت بر سر پدر و مادر او گذارد و لباس بر آنان بپوشاند. لباسی که در دنیا، مردم مثلش را ندیده باشند. هر کس به قرآن خواندن مشغول و به یاد من باشد، هر چه سؤال کند، بهترین آن چه به سائلین اعطاء میشود به او عطا خواهد شد. برای شیطان هیچ چیز شدیدتر از قرائت قرآن نیست که قاری قرآن و ناظر به کلام خدا که از روی قرآن قرائت نماید، شیطان از او فرار مینماید.»[10] رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به سلمان سفارشی نمود: «سلمان به خواندن هر آیه از قرآن، خداوند ثواب صد شهید می فرمود و به خواندن هر سوره ثواب پیغمر مرسلی که تبلیغ رسالت کرده باشد و به قاریان قرآن، رحمت خود را نازل و متوجه میسازد. فرشتگان ملاء اعلا برای خوانندگان قرآن طلب آمرزش میکنند و بهشت، مشتاق لقای آنان است و خدای عالم که قرآن کلام و سخن اوست از قاریان کتاب راضی و خشنود میگردد مؤمن وقتی قرآن بخواند، خداوند به او نظر محبت و مودّت میفرماید و به تعداد هر آیه که بخواند هزار حوریه برای او میآفریند و به شماره حروف قرآن، نوری خلق میکند که در صراط او را راهنمایی نماید و چون مؤمن قرآن را ختم کند، خداوند ثواب سیصد و سیزده پیغمبر به او عنایت می فرماید که هر پیغمبر، احکام الهی را به مردم عصر خود رسانده باشند و این همان محتوای قرآن است. خواننده قرآن مانند کسی است که همه کتب و صحایف الهی را که بر انبیاء نازل شده است خوانده باشد. بهترین اعمال، خواندن قرآن کریم است.
خداوند به پاداش هر سوره که قرائت کند یک شهر در بهشت فردوس به او عنایت فرماید و هر شهری از درّ خضراء سبز رنگ است و در هر مدینه هزار خانه است و در هر خانه هزار حجره است و در هر حجره هزار خانه از نور بنا شده و در هر بیتی صد هزار در ورودی دارد و در هر بابی هزار در رحمت است و بر هر بابی صدهزار دربان است که به دست دربانی هدیهای رنگارنگ است و بر سر هر یک از انان عمامهای از استبرق است که بهتر از دنیا و آنچه در آن است؛ میباشد و در هر خانه صدهزار دکان است و هر دکان از عنبر ساخته شده و فاصله هر دکانی به فاصله شرق تا غرب عالم دنیاست و بالای هر دکانی صدهزار سریر نصب شده و در هر سریری صدهزار فراش است و فاصله هر فراشی تا فراش دیگر صدهزار زراع است و بالای هر فراشی حلقههای حورالعین صف دایرهای بستهاند و به دست هر فرشته و حورالعین هدیهای است و لباس آنان حُلّهای است که ساقهای آنان از آن نمایان است و بر سر آنان تاجی از عنبر مکلل به در و یاقوت است و بر هر تاجی شصت هزار رشته از مشک و غالیه در آن تعبیه شده و در گوش هر یک از آنان، گوشوارهها و گردن بندهاست که هزار رشته دارد از طلا و جواهر و در سر هر یک از آنان هزار رنگ جواهر است که هیچ یک شبیه به دیگری نیست و بین هر یک حوریه و بین هر حوریه هزار خادم است که به دست هر خادمی هزار کاسه طلایی از شراب بهشتی و هزار مائده، در هر مائده هزار کاسه غذای ملوّن و مکیّف و هزار ظرف شراب که هیچ یک به دیگری شبیه نیست و هر یک از مواد غذایی و شرابی، لذتی دارد که در هیچ یک دیگر چنان لذّتی نیست و در هر یک لقمه و شرعه صد هزار لذت است که ولیّ خدا در مییابد و این همه مخصوص صاحبان و قاریان قرآن است.»[11]
[1] . همان.
[2] . اصول کافی، ص 414 ـ 424.
[3] . همان.
[4] . همان.
[5] . همان.
[6] . کنزالعرفان، حدیث 2258.
[7] . کنزالعرفان، حدیثهای 2241، 32، 40، 2441، 2347.
[8] . غررالحکم، ص 240، فصل نهم.
[9] . کنزالعرفان، حدیثهای 2241، 32، 40، 2441، 2347.
[10] . وسائلالشیعه، ـ عزّوجلّ ـ 4، ص 835 ـ 825.
[11] . جامع الاخبار، ص 113، حدیث 197/1.
عباس ملاتقی