در قرآن مطلبی که مستقیماً به هنر اشارهای داشته باشد نیست ولی با توجّه به سورهها و آیههای آن، قرآن سراسر از هنر است. و مصداقاً به هنر میپردازد و چه بسا به آن جهت میدهد. مثلاً در مورد شعر که قرآن «شعر عرب را به عنوان هنر محکوم نمیکند، چرا که همین هنر اگر در اختیار افراد مؤمن و صالح قرار گیرد ارزشمند و به سود جامعه و مورد ستایش و تکریم است»[1] و در قرآن کریم آن دسته از شاعرانی مورد سرزنش هستند که پیشوای گمراهی میباشند و آن شاعرانی که به خدا ایمان آورده و عمل نیکو انجام میدهند و همیشه به یاد خداوند هستند از آن گروه استثنا میباشند.[2]
و به همین خاطر است که اسلام از آغاز در قالب هنر ارائه شد چون در آن زمان شاعران و سخنوران توانا و قدرتمند، فراوان بودند، قرآن در بلندترین، عالیترین و کاملترین شکل بیان هنری بر سینه محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ فرود آمد. قرآن از لحاظ زبان هنری بینظیر و استثنائی است و یکی از وجوه اعجاز و ماندگاری آن همین قالب هنری آن است.[3]
هنر صوت در قرآن
عالیترین هنر در پیوند با صوت و صدا در اسلام تلاوت قرآن است. گرچه هرگز نام موسیقی بر آن اطلاق نشده، تلاوت قرآن با صدای خوش همواره مورد ستایش پیشوایان دین قرار گرفته است.[4] و در خود قرآن نیز تأکید شده که آن را به لحنی خوش و با حالت ترتیل بخوانید.[5]
هنر بیان در قرآن
خداوند در سوره مبارکه الرحمن میفرماید: «انسان را آفرید و به او بیان و سخن گفتن را آموخت.»[6] علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در ذیل این آیه مبارکه میفرماید: «بیان قدرت بر سخن از اعظم نعمت و آلای ربانی است، که برای بشر موقف انسانیش را حفظ نموده، به سوی هر خیری هدایش میکند.»[7]
هنر نوشتن در قرآن
خداوند در قرآن به قلم نیز ارزش داده و به آن سوگند یاد کرده است: «سوگند به قلم و آنچه با قلم مینویسند.»[8] و این آیه مبارکه اهمیت نوشتن را میرساند که چقدر باارزش است. خدای سبحان در این آیه به قلم و آنچه با قلم مینویسند سوگند یاد کرده، و از ظاهر سیاق برمیآید که منظور از قلم مطلق قلم، و مطلق هر نوشتهای است که با قلم نوشته میشود، و از این جهت این سوگند را یاد کرده که قلم و نوشته از عظیمترین نعمتهای الهی است، که خدای تعالی بشر را به آن هدایت کرده، بوسیله آن حوادث غایب از انظار و معانی نهفته در درون دلها را ضبط میکند… بنابراین، سوگند خوردن خدای تعالی به قلم، و آنچه مینویسند سوگند به یکی از نعمتها است.»[9]
هنر قصه در قرآن
و یکی از شیوههای جذب مخاطبین و تأثیرگذاری مطالب بیان مطالب در قالب داستان است که در تعالیم انبیاء الهی و کتابهای آسمانی و آموزشهای دینی هم از این شیوه مؤثر برای القاء پیام و تأثیر تربیتی اجتماعی و فردی، آن مورد توجّه قرار گرفته است.[10] سید قطب بصورت مشروحتری به این تصویرسازی هنری قرآن پرداخته و در زمینه داستانهای قرآن میگوید:
«گاهی اول نمایش فشرده واقعه را میدهد، سپس بیان تفصیلی آن از اول تا آخر میآید، مثل داستان اصحاب کهف. گاهی هدف و عاقبت داستان، در اول بیان میشود و سپس داستان از آغاز، گام به گام و لحظه به لحظه بیان میگردد. گاهی به طور ناگهانی، انسان در مسیر داستان قرار میگیرد و به همان شکل ادامه مییابد، تا جائی که راز این شروع ناگهانی یک مرتبه برای قهرمان داستان یا خواننده و شنونده آشکار میشود، مثل داستان موسی و خضر و آن مسافرت عجیب و همسفری شگفت آن دو، که در سوره کهف آمده است. در چنین مواردی هدف در طرح ناگهانی قصه تأمین میشود.»[11]
چند مثال بالا نمونهای از جلوههای هنری قرآن بود که بدون اینکه به طور مستقیم به مقوله هنر بپردازد مطالب گهربار خود را در غالب هنرهای گوناگون بیان میکند، که اگر بخواهیم درباره جلوههای هنری گوناگون قرآن اعم از داستان، رنگ، حساب و هندسه، بیان. قلم و… بحث کنیم بحث طولانی می شود، به همین جهت تنها به ذکر شماره آیات و نام سوره هایی که در آنها به نوعی مساله رنگ ها در آن ها مطرح شده است اکتفا می شود:
1. سوره روم، آیه 22. 2. سوره فاطر، آیه 27 و 28. 3. سوره نحل، آیه 13. 4. سوره نحل، آیه 69. 5. سوره زمر، آیه 21. 6. سوره بقره، آیه 69. 7. سوره آلعمران، آیه 106 و 107. 8. سوره کهف، آیه 31. 9. سوره دهر، آیه 21. 10. سوره الرحمن، آیه 76. 11. سوره فاطر، آیه 27. 12. سوه زمر، آیه 60. 13. سوره زخرف، آیه17. 14. سوره روم، آیه 51.
[1] . مجله فقه، شماره چهارم و پنجم، ویژه هنر، تابستان و پائیز 1374، ص 13.
[2] . به سوره شعراء آیات 224 تا آخر سوره نگاه شود.
[3] . مجله فقه، شماره چهارم و پنجم، ویژه هنر، تابستان و پائیز 1374، ص 12.
[4] . همان، ص 14.
[5] . سوره مزمل، آیه 4.
[6] . سوره الرحمن، آیه 3 و 4.
[7] . ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سیدمحمد باقر موسوی همدانی، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی، ج 19، ص 159، برای اطلاع بیشتر از تفسیر آن به صفحه 157 و 158 همین جلد رجوع شود.
[8] . سوره قلم، آیه 1.
[9] . ترجمه تفسیر المیزان، ج 19، ص 616.
[10] . هنر در قلمرو مکتب، جواد محدثی. انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، بهار 1365، ص 158.
[11] . همان، ص 159.
مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه