مسلمانان بر اساس جهان بینی توحیدی، پاره ای از امور را مطلوب و پسندیده می دانند که باید به آنها پایبند باشند و برخی از امور را زشت و ناپسند می شمارند و از آنها گریزانند. معیار زشت و زیبا و پسند و ناپسند نیز «حق و باطل» است به این معنی که هر چه در مکتب اسلام، «حق» شمرده شود، پسندیده و هر چه باطل باشد ناپسند است.
واژه هایی چون «حق»، «خیر»، «معروف» «فضائل اخلاقی»، «واجبات و مستحبات»، «ایمان و عمل صالح» و مانند آن در فرهنگ اسلامی بیانگر ارزش های فکری، اخلاقی و عملی است و واژه های «باطل»، «شرّ»، «کفر»، «فساد»، «منکر»، «رذائل اخلاقی»، «محرّمات و مکروهات» و مانند آن نیز ضد ارزش ها را نشان می دهند.
و منظور از پایبندی به ارزش ها، ایمان، عمل، جانبداری، برپا کردن و محترم شمردن همه چیزهایی است که از نظر اسلام، خوب و حق شمرده شمرده و التزام قلبی و عملی به آنها.
تأکید آیات و روایات
آیات و روایات شریف اسلامی با روش های گوناگون ضمن تبیین ارزش ها و ضد ارزش ها، به طور مکرّر و قاطع از مخاطبان خود می خواهند که در حدّ توان و در تمام زندگی، خود را ملتزم به ارزش ها بدانند و روز به روز بر خوبی های خود بیفزایند و تلاش کنند از ضد ارزش ها فاصله بگیرند و آنها را در زندگی فردی و اجتماعی و نسبت به خود و دیگران به حدّ صفر برسانند، به چند نمونه توجّه کنید:
قرآن مجید می فرماید:
«یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوُا اتَّقُوا اللهَ وَ کوَنُوا مَعَ الصّادِقینَ»[1]
ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و با راستگویان باشید.
تقوای الهی در ردیف ارزش های ردیف اول است که زیرساخت بسیاری از فضایل دیگر به شمار می رود و اکسیر گرانبهایی است که مس وجود آدمی را طلای ناب می کند و شخص باتقوا در واقع کلید و رمز راهیابی به مرکز خوبی ها و ارزش ها را به دست آورده است و به همین دلیل «تقوا» معیار ارزیابی و ارزش گذاری مؤمنان محسوب می شود و آن که باتقواتر است، ارزشمندتر است. در قرآن مجید می خوانیم:
«اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ اَتْقیکُمْ»[2]
همانا با ارزشترین شما پیش خداوند، باتقواترین شماست.
از این رو به مؤمنان توصیه فرموده که در سراسر زندگی فردی و اجتماعی خویش، «تقوا» را به عنوان معیار و میزان همه کارها برگزینند و بدانند که هر کاری را که همراه تقوا انجام دهند، در منظر خداوند، بسیار ارزشمند و مورد قبول است چنان که امام متقیان علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«لا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تقوی وَ کَیْفَ یَقِلُّ ما یُتَقَبَّلُ»[3]
هیچ عملی با تقوا اندک نیست. چگونه چیزی که قبول می شود اندک باشد؟
«عدل، احسان و رسیدگی به خویشان» از کارهای ارزشمندی است که خداوند به آن فرمان داده است:
«اِنَّ اللهَ یأمُرُ بِالعَدْلِ وَ الاِحسانِ و ایتاءِ ذِی القُربی …»[4]
خداوند به دادگری، نیکوکاری و بخشش به بستگان فرمان می دهد.
همین طور درباره امانتداری و عدالت در داوری می فرماید:
«اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُمْ اَنْ تَؤدُّو الْأماناتِ إلی اَهْلِها وَ اِذا حَکَمْتُم بَیْنَ النّاسِ اَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ اِنَّ اللهِ نِعِمّا یَعِظُکُم بِهِ…»[5]
خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش بدهید و هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت حکم کنید، خداوند اندرزهای خوبی به شما می دهد.
بدون تردید، همه دستورات قرآنی جنبه ارزشی دارد و هر قدر انسان به آنها عمل کند، بر قیمت خود افزوده است. چنان که در رستاخیز نیز ملاک و میزان قرب و منزلت مؤمن عمل به همین دستورات است و درجاتی را که در بهشت دریافت می کند به تعداد آیات قرآن است که به آن پاینده بوده است. امام موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«… اِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّهِ عَلی قَدْرِ آیاتِ القُرآنِ، یُقالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارقَ فَیَقرَأُْ ثُمَّ یَرْقی»[6]
درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است؛ (در بهشت) به مؤمن گفته می شود: «بخوان و بالا برو» او نیز (قرآن را) می خواند و بالا می رود.
شناخت ارزش ها
نخستین و مهم ترین گام در حفظ و اعتلای ارزش ها، شناخت و بصیرت نسبت به آنهاست، کسی که شهد شیرین حقایق و ارزش ها را بچشد، در هر شرایطی به آنها پایبند است و به هیچ قیمتی آنها را نمی فروشد. چنان که امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«ما شَکَکْتُ فِی الْحَقَّ مُذْ رأیتُهُ»[7]
از وقتی که حق را شناخته ام درآن تردید نکرده ام.
و با شناخت عمیقی که از عدالت و ستم دارد، می فرماید:
به خد سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمانهای آنهاست به من بدهند تا نسبت به مورچه ای خدا را نافرمانی کنم و پوست جوی را از آن بربایم، چنین نخواهم کرد.[8]
مؤمنان واقعی و پیروان آن حضرت نیز چنین اند و امام در وصف آنها می فرماید:
«لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ المُؤمِنِ بِسَیفی هذا عَلی اَنْ یُبغِضََنی ما اَبْغَضَنی»[9]
اگر با این شمشیرم بر بن بینی مؤمن بزنم تا دشمنم گردد، با من دشمنی نخواهد کرد.
در تاریخ آمده است که حجّاج بن یوسف ثقفی قنبر ـ خدمتگزار امام علی ـ علیه السلام ـ را احضار کرد و به او گفت: دست از دین علی بشوی! قنبر در پاسخ گفت: اگر از مذهب علی ـ علیه السلام ـ دست بردارم، آیا مرا به مذهب بهتری راهنمایی می کنی؟ حجاج در پاسخ قنبر فرو ماند و دستور داد و او را کشتند![10]
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ با بصیرتی کامل نسبت به ارزش نماز، به خصوص نماز شب و کمارزشی مظاهر مادّی دنیا می فرماید:
«اَلرَّکعَتانِ فی جَوْفِ اللّیلِ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنَ الدُّنیا وَ ما فیها»[11]
دو رکعت نماز در دل شب، از دنیا و آنچه در آن است برای من محبوب تر است.
چنین شناختی، سبب می شود که مردان الهی و مؤمنان حقیقی به جای پرداختن به جمع ثروت غیر ضرور و امور دنیوی غیر لازم، به تحکیم مبانی فکری و ترویج عقاید صحیح و اشاعه فرهنگ انسانی بپردازند و همه کارهای خود را رنگ خدایی زنند که زیباترین رنگ است و در تمام فعالیت های شبانه روزی خویش، قرب الهی را جستجو کنند و در پی کسب ارزشها باشند که هرگز نابود و کم بها نشود. آنان با چنین انگیزه و اقدامی در واقع بر ارزش خود می افزایند و بهای خویش را بالا می برند و برتر از هر ارزشی وجود ارزشمند و گوهر گرانبهای این رادمردان خود ساخته و خداجوست چنان که امام آنان، حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«اِفْعَلِ الْخَیرَ وَ لا تَفْعَلِ الشَّّرَّ فَخَیْرٌ مِنَ الْخَیْرِ مَنْ یَفْعَلُهُ وَ شَرُّ مِنَ الشَّرَّ مَنْ یَأتیهِ بِِفِعْلِهِ»[12]
کار نیک انجام بده و از شرّ بپرهیز چرا که نیکوکار از نیکویی ارجمندتر است و برپاکننده شرّ از شرّ بدتر است.
انتخاب برترین ها
انجام هر کار نیکی، چه خُرد و چه کلان، چه آسان و چه سخت، و چه عیان باشد یا نهان، پسندیده و نیکوست ولی از منظر عقل و شرع، برخی از ارزش ها از برخی دیگر پربهاتر است. شاخص های زیر، می تواند، کارهای برتر را نشان دهد.
1 . اهمّ و مهم
خرد آدمی فرمان می دهد که از دو کار اهمّ و مهم، کار نخست، ارزشمندتر است و باید از اولویت برخوردار شود. به طور مثال، اگر در فامیل یا همسایگی شما دو نفر فقیر وجود دارد و شما قصد رسیدگی به یک نفر فقیر را دارید، باید به فقیری که از نظر عقاید، اخلاق و کردار برتر است کمک کنید. این شاخص در مورد پرداخت زکات، انتخاب امام جماعت و… نیز کاربرد دارد.
2 . سخت ترین کار
طبع انسان به طور معمول از انجام کارهای سخت و طاقت فرسا گریزان است. بدین ترتیب کارهای سخت، مشتری کمتری دارد و احتمال انجام نشدن آنها وجود دارد از سوی دیگر در دستگاه عدل الهی هر کاری را به اندازه زحمتی که پای آن کشیده شده پاداش می دهند و ارج می نهند. قرآن مجید می فرماید:
«لا یَسْتَوی مِنْکُم مَنْ اَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الفَتْحِ وَ قاتَلَ اُولئِکَ اَعْظَمُ دَرَجَه مِنَ الَّذینَ اَنْفَقوُا مِن بَعْدُ وَ قاتَلُوا…»[13]
کسانی از شما که قبل از پیروزی انفاق کردند و جنگیدند (با آنان که بعداً چنین کردند) یکسان نیستند بلکه آنان والامقامتر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق کردند و جنگیدند.
رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز می فرماید:
«اَفْضَلُ الْاَعمالِ اَحْمَزُها»[14]
برترین اعمال، سخت ترین آنهاست.
3 . نیکویی در جوّ ناسالم
گاه افراد لاابالی یا گروهها و دولت های ستمگر، عرصه را بر نیکویی و نیکوکاران تنگ می کنند در چنین شرایطی انجام و جانبداری از ارزش ها پربهاتر است. قرآن مجید از شیرمردانی تمجید می کند که دلاورانه در برابر کافران می ایستند و از کیان و دین و ملّت خویش دفاع می کنند :
«یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ…»[15]
در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند.
به همین دلیل مجاهدان صدر اسلام که در کوران مبارزه از میان خون و شمشیر عبور کردند و از دین خدا پاسداری نمودند و در جنگ «بدر» حضور یافتند و مقاومت کردند با عنوان «بدری» ممتاز شدند و از احترام ویژه ای برخوردار بودند.[16]
امام باقر ـ علیه السلام ـ می فرماید:
کسی که نزد پادشاه ستمگر رود و او را به تقوا و ترس از خدا فراخواند و موعظه کند، پاداشی هم وزن پاداش آدمیان و پریان دارد.[1] . توبه، (9)، آیه 119.
[2] . حجرات (49)، آیه 13.
[3] . شرح غررالحکم، ج 6، ص 407.
[4] . نحل (16)، آیه 90.
[5] . نساء (4)، آیه 58.
[6] . اصول کافی، ج 2، ص 606
[7] . نهجالبلاغه، خطبه 4، ص 55.
[8] . همان، خطبه 215، ص 715.
[9] . همان،حکمت 42، ص 1109.
[10] . بحارالانوار، ج 42، ص 126.
[11] . همان، ج 87، ص 148.
[12] . شرح غررالحکم، ج 2، ص 215.
[13] . حدید (57)، آیه 10.
[14] . بحارالانوار، ج 70، ص 191.
[15] . مائده (5)، آیه 54.
[16] . بحارالانوار، ج 17، ص 24.
@#@.. .[1]
4 . سبقت در نیکی ها
پیشگامی در کار خیر و شکستن طلسم جمود و بی حالی و تشویق دیگران به انجام نیکی ها نیز به نوبه خود از ارزش ویژه ای برخوردار است و همواره پیشتازان و پیشکسوتان کارهای خیر بر دیگران امتیاز دارند و قرآن مجید نیز درباره آنان می فرماید:
«وَ السَابِقوُنَ السّابِقوُنَ (10) اُولئِکَ الْمُقَرَّبوُنَ (11) فی جَنّاتِ النَّعیمِِ»[2]
و پیشگامانِ پیشگام، آنان مقربانند، در باغ های پرنعمت بهشت (جای دارند).
نتیجه این که مسلمانان واقعی باید با شاخص های یاد شده و دیگر ابزار لازم، به شناخت و ارزیابی و سنجش ارزشهای دینی، اخلاقی و اجتماعی بپردازند و ضمن پاسداری از آنها در زندگی شخصی و اجتماعی خود، به دولت اسلامی و دیگر گروه ها و دولت های پیرو حق و حقیقت کمک کند تا ارزش های الهی بر سراسر جامعه های انسانی حاکم شود. همچنین باید دست به دست یکدیگر نهند و با تمام توان خویش در محو زشتی ها و پلشتی ها بکوشند و زمینه هر گونه فساد و تباهی را از زمین برچینند.
[1] . همان، ج 75، ص 375.
[2] . واقعه (56)، آیات 10 ـ 12.
علی اصغر الهامی نیا ـ اخلاق اسلامی، ص97