بــا عمــل تفسیــر قــرآن صـورتی زیبا بود
ور نه آن تفسیر صورت بی عــمـل ملغا بود
منــفذ کــان سعــادت آیــه قــرآنــی است
سالک ایــن ره بــه یــاری عمــل پــویــا بود
وعــده جنــات تــجــری تــحتــها الانــهار را
می دهد بر مومنین کان جانشان مأوا بود
می شود که روشن بیوت اهل دل با خواندنش
تا که در ذهنش ز قــرآن این چنین معنا بود
هــر کــه از قــرآن بخواند ســوره آیــات نور
می شود پیروز از لـطف و دلــش بــرنــا بود
پــس و بیا رو به سوی واقعیت کن که جان
همچو مــرغی بــا امیــد وصـل او دروا شود
خــســروی بــا پــرتو بینا ســراید نــغمه ای
نوش از آن ساغر که عشقش در جهان صهبا بود