معنای لغوی تأویل
تأویل از «اَوْل» به معنای رجوع، اشتقاق یافته[1]، و معنای آن، با نظر به ریشه اصلیاش «ارجاع» است[2]. در کتابها لغت برای تأویل معانی فراوانی ذکر شده، که میتوان آنها را در سه دسته قرار داد:
الف. برگرداندن چیزی به هدفی که آن مد نظر است[3]، ارجاع کلام و صرف آن، از معنای ظاهر به معنای پنهانتر از آن[4]، نقل ظاهر لفظ از وضع اصلی آن، به چیزی که محتاج به دلیل است[5]، صرف آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنّت[6]. و معانی رَجَعَ، اَرْجَعَ و رَدّ که برای فعل ماضی آن (اَوّلَ) ذکرشده[7]، مناسب با همین دسته است.
اگر بخواهیم معنای جامعی برای معانی یاده شده در نظر بگیریم، میتوان گفت: جامع همه این معانی «باز گردانیدن شیئی یا کلامی، به مقصود و مراد از آن است». این معنا با معنای ریشه اصلی آن و نیز با آنچه که طبرسی در مجمع البیان ذکر نموده (باز گرداندن یکی از دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر)[8]، موافق است.
ب. آشکار ساختنِ آنچه که شیئی به آن باز میگردد[9]،روشن ساختن کلامی که معانی آن مختلف بوده و جز با بیانی فراتر از الفاظ آن میسر نباشد[10]، خبر دادن از معنای کلام[11]، تبیین معنای متشابه[12]، تفسیر باطن و خبر دادن از حقیقت مراد[13]، تعبیر کردن خواب[14]، آنچه را که کلام به آن باز میگردد[15]، و از معناهای فعل آن «دبّره، قَدَّره و فَسره»[16]،که برای فعل ماضی آن ذکر شده است، مناسب با همین دسته است. و جامع این دسته از معانی، تفسیر و بیان مقصود ومراد پنهان از شیء و کلام است. و با توجه به خصوصیاتی که در پارهای از این معانی وجود دارد، میتوان گفت: تأویل، نوع خاصّی از تفسیر است و این معنا موافق با نظر کسی[17] است که تفسیر را اعم از تأویل معرفی نموده است.
ج. انتهای شیء، مصیر، عاقبت و آخر آن[18]، عاقبت کلام و آنچه که کلام به آن باز میگردد[19]، معنای پنهان قرآن که غیر معنای ظاهر آن است[20]. جامع این معانی را میتوان «چیزی که شیء یا کلام به آن باز میگردد» دانست و تفاوت اصلی این دسته با دو دسته قبل این است که دو دسته قبل، معنای مصدری است و این دسته معنای وصفی.
با توجه به آنچه گذشت، روشن میشود که از دیدگاه لغت شناسان، تأویل هم به معنای مصدری استعمال میشود و هم به معنای وصفی و در هر دو معنا، کاربرد آن نه تنها اختصاص به قرآن کریم ندارد، بلکه در مورد غیر کلام نیز به کار میرود و همچنین معلوم شد که تأویل در نزد اهل لغت، در سه دسته از معانی به کار میرود که در دو دسته اول و سوم، کاملاً با تفسیر مغایرت دارد و در دسته دوم اخص از تفسیر است.
همچنین با توجه به این که دسته اول از معانی مزبور، مناسبتر با «اَوْل به معنای رجوع» (ریشه اصلی کلمه تأویل) ، میباشد و با التفات به این که استعمال مصدر در معنای وصفی خلاف اصل است و نیاز به قرینه دارد، میتوان گفت: دسته اول از معانی، اصل، و دو دسته دیگر فرع آن است و در صورت نبودن قرینه، مراد از کلمه تأویل، دسته اول از معانی آن است.
پی نوشت ها:
[1] . ابن اثیر، مبارک، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج 1، ص 80 و 81، لسان العرب، صحاح، مقاییس، المصباح المنیر، القاموس المحیط (ذیل «اول»)، مجمع البحرین، ج 5، ص 314.
[2] . جرجانی در التعریفات (ص 76) نیز تصریح کرده است که تأویل به معنای ترجیع است.
[3] . مفردات راغب، ص 28.
[4] . مجمع البحرین، (ذیل «اول»).
[5] . النهایه ابن اثیر، ج 1، ص 80؛ زبیدی نیز در تاج العروس، (ذیل «اول») این معنا را از ابن جوزی نقل کرده است.
[6] . تاج العروس این معنا را از ابن کمال نقل کرده است.
[7] . لسان العرب، القاموس المحیط، تاج العروس، معجم مقاییس اللغه و منتهی الارب (ذیل «اول»).
[8] . مجمع البیان، ج 1 ، فنّ سوم مقدّمه.
[9] . صحاح (ذیل «اول»)؛ تاج العروس (ذیل «اول»). نیز، این معنا را از صاغانی در عباب نقل کرده است.
[10] . العین، لسان العرب نیز، این معنا را از «لیث» نقل کرده است.
[11] . عسکری، ابوهلال، الفروق اللغویه، ص 43.
[12] . تاج العروس این معنا را از برخی اهل لغت نقل نموده است.
[13] . جزایری، نولادین، فروق اللغات؛ ص 88و 89.
[14] . القاموس المحیط.
[15] . منتهی الارب، (ذیل «اول»).
[16] . لسان العرب، ج 1، ص 264؛ قاموس المحیط، ج 3، ص 331.
[17] . مانند راغب اصفهانی که مصادر آن قبلاٌ ذکر شد.
[18] . ابن فارس، احمد، مجمل اللغه، (ذیل «اول»).
[19] . معجم مقاییس اللغه، (ذیل «اول»).
[20] . مجمع البحرین، (ذیل «اول»).
علی اکبر بابایی- روششناسی تفسیر قرآن