اسماعیل بن محمد، معروف به سید حمیری از شاعران متعهد و سلحشوری است که با حماسه سرائیهای خود از حریم حق ، و فضائل و برتری خاندان نبوت ، دفاع می کرد، امام صادق (ع) به او فرمود: مادرت تو را سید (آقا) نامید، و تو در این جهت توفیق یافتی تو سید شاعران هستی . او قصائد متعددی سرود، از جمله آنها قصیده عینیه است که پس از شهادت زید بن امام سجاد (ع) سرود، که مطابق روایتی ، حضرت رضا (ع) در خواب ، پیامبر (ص) را همراه علی و فاطمه و حسن و حسین (علیه السلام) مشاهده کرد که در کنارشان (سید حمیری) همین قصیده عینیه را می خواند، در پایان ، پیامبر (ص) به حضرت رضا (ع) فرمود: این قصیده را حفظ کن و به شیعیان ما امر کن تا آن را حفظ کنند، و همواره آن را بخوانند که در این صورت ، بهشت را برای آنها ضامن می گردم . و از گفتنی ها اینکه : روزی سید حمیری در مجلسی حاضر گردید که در آن مجلس درباره کشاورزی و درخت خرما، سخن به طول انجامید، سید حمیری برخاست ، حاضران گفتند: چرا برخاستی ، این اشعار را خواند:
انی لا کره ان اطیل بمجلس
لا ذکر فیه لال محمد
لا ذکرفیه لا حمد و وصیه
و بنیه ذالک مجلس قصف ردی
ان الذی ینساهم فی مجلس
حتی یفارقه لغیر مسدد
یعنی : من مجلسی را که به طول انجامد ولی در آن یاد آل محمد (ص) نشود، دوست ندارم ، مجلس که در آن ذکر احمد (ص) و وصی و فرزندان او نباشد، چنین مجلسی مجلسی بیهوده و پست است . بی گمان مجلسی که تا پایان آن ، یادی از خاندان نبوت نشود، آن مجلس ، استوار و مستقیم نخواهد بود. سرانجام این سید حماسه ساز بسال 179 هجری قمری در بغداد از دنیا رفت ، محبوبیت او به حدی بود که بزرگان شیعه هفتاد کفن برای او فرستادند، که یکی انتخاب شد و بقیه آن ، به صاحبانش رد گردید. آنهمه اظهار علاقه امامان و بزرگان شیعه به سید حمیری از این رو بود که او با شعرهای پر مغز، و حماسه های بلند معنی خود، در آن جو خفقان ، از حریم پیامبر (ص) و علی (ع) و آل محمد (ص) و آل علی (ع) دفاع می کرد، و فضائل آنها را یادآوری می نمود، بنابراین خوبست آنانکه این ذوق و طبع را دارند، با حماسه سازی های خود از اسلام و حامیان حقیقی اسلام حمایت کرده و احساسات مردم را، گرم و پرشور سازند.
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی