از جمله گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده زنا است، چنان که در روایات فرمودهاند و برای کبیره بودنش به آیه 68 سوره فرقان تمسک شده که میفرماید: «از جمله صفات بندگان خدا آن است که نپرستند و نخوانند با خدای به حق، خدای دیگری را (یعنی مشرک نباشند) و آن نفسی که خدا کشتنش را حرام فرموده نکشند و زنا نکنند، و کسی که اینها را به جا آورد (شرک، قتل، زنا)، برسد و ببیند جزای خود را که شکنجهاش در روز قیامت دو چندان است و همیشه به خواری در آتش است».[1]
معانی اثام وغی: در منهج است که: «اثاماً» در این آیه شریفه، نام یک وادی در دوزخ است که زناکاران را در آن عقوبت میکنند و گفتهاند چیزی است که از اجسام دوزخیان مانند چرک و خون سیلان می کند.
و در روایات آمده که: اثام در این آیه و وغی در آیهی دیگر[2] دو چاه در دوزخ است که اگر سنگی را از کنارش رها کنند در مدت هفتاد سال به قعر آن میرسد.
و در سورهی بنیاسرائیل میفرماید: «و نزدیک زنا مشوید و گرد آن نگردید به درستی که آن خصلتی زشت و کاری فجیع و بد راهی است.»[3]
زیرا که زنا سبب قطع نسبها و هیجان فتنهها و باطل کردن مواریث و صلهی رحم و حقوق پدران بر فرزندان و حقوق فرزندان بر پدران است.
بدترین راه دفع شهوت: در کتاب بلاهای اجتماعی در شرح این آیه شریفه چنین مینگارد:
یعنی که گرد زنا نروید زیرا این کار یک کردار پلید و راه گمراه کنندهای است، شاید دقیقترین تعبیری که در قرآن مجید از زنا شده همین جمله «وساء سبیلاً» باشد زیرا این جملهای است که اساسیترین منطق اسلام را دربارهی مخالفت و مبارزهی با فحشاء روشن میکند. این جمله میگوید: عمل شنیع زنا یک راه طبیعی و خالی از خطر برای اطفاء شهوت نیست. جامعهای که شهوت خود را از طریق زنا اشباع میکند در یک جادهی ناهموار و خطرناکی افتاده که عاقبت آن دوری از مقصد و افتادن در پرتگاههای هولناک است. نیروی خدادادی شهوت برای ابقاء نسل انسانی و ایجاد یک سلسله هیجانات روحی و عاطفی در مرد و زن است که این هیجانات ضامن تشکیل کانون خانواده و اطفاء شهوت از یک طریق محدود و قانونی است اما ارتکاب زنا نه تنها اجتماع را به مقصد ابقاء نسل نزدیک نمیکند، بلکه اجتماع را در هزاران دورهی مخوف پرت میکند که دهها میلیون بیماران مقاربتی و میلیاردها دلار بودجه معالجهی آنها و میلیونها کودکان بیسرپرست تنها گوشهای از این پرتگاه را نشان میدهد. (بلاهای اجتماعی ص143) و نیز در صفحه131 چنین مینگارد:
هزاران مفاسد مختلفی که از توسعه فحشاء و روابط نامشروع به وجود آمده، راستی آن چنان حیرت انگیز و ناراحت کننده است که نسبت دادن آن به بشر قرن بیستم بیشباهت به تناقض نیست.
آدم فکر میکند بشری که دل ذرهها را با هزاران زحمت میشکافد تا از نیروی درون آن بهرهمند شود چرا نیروهای خدادادی خود را در کثیفترین وضعی به انواع فحشاء تباه میکند و در حالی که از یک طرف قوای طبیعت را به کمک خود میطلبد از طرفی عوامل نیستی و اضمحلال خود را فراهم میسازد.
مثلاً امروز برای استفاده از یک سلسله اشعهی سودمند و یا نیروی اتم در عالم پزشکی میلیاردها دلار صرف میشود و صدها هزار مغز متفکر به فکر و فعالیت میپردازد و این تلاشهای دسته جمعی نتیجه بخش شده در عالم بهداشت و پزشکی واقعاً تحولات و پیشرفتهای شگفت انگیزی به وجود میآورد ولی به موازات این پیشرفتها هر سال آمار بیماران مقاربتی و فدائیان این بیماریها میلیونها نفر بالا میرود و در نتیجه صدها هزار نفر در هر کشور به گوشههای بیمارستانها پناه برده به صورت اعضای معطل و فلجی بار دوش اجتماع میگردند، یا مثلاً با هزاران کوششهای دامنهداری که برای بهبود بخشیدن به اوضاع اقتصادی هر کشوری به عمل میآید، در نقطه مقابل میلیونها کودک بیسرپرست که همگی در نتیجهی یک خوشگذرانی کوتاه و یک ملاقات موقتند در سراسر جهان چرخ اقتصادی کشورها را مواجه با مشکلات عظیم میکند و تازه پس از آنکه دولتها وسائل تربیت و نگهداری این کودکان را فراهم نمودند، عده اغŒ افراد شرور و خطرناکی میشوند که اجتماع را به انواع جرائم و جنایات مختلف تهدید میکنند و بالاخره دستگاه قضائی کشور از وجود این افراد دائماً هراسان است.[4]
آثار دنیوی و اخروی زنا: امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: زنا شش اثر دارد: سه اثر در دنیا سه اثر در آخرت، اما آثار دنیوی زنا، آبرو را میبرد، رزق را کم میکند و مرگ و نیستی را نزدیک مینماید اما آثار اخروی آن، پس غضب پروردگار و سختی حساب ودخول در آتش و جاودان ماندن آن را ایجاب مینماید.[5]
عذاب برزخی زناکار: و نیز فرمود: کسی که به زن مسلمانی یا یهودی یا نصرانی یا مجوسی، آزاد یا کنیز زنا کند پس توبه نکند و با اصرار به این گناه از دنیا برود، خداوند در قبرش سیصد درِ عذاب را باز میفرماید که از هر در مارها و عقربها و افعیهائی از آتش بیرون میآیند، پس میفرماید تا روز قیامت میسوزد.
بوی گند زناکار در صحرای محشر: و چون از قبرش بیرون شود از بوی گندش مردم اذیت میشوند پس به این بوی زننده شناخته میشود و دانسته میگردد که زناکار است تا اینکه امر کرده میشود او را به آتش برند. زینهار، به درستی که خداوند محرمات را حرام فرموده و حدودی را تعیین فرموده. پس هیچ کس از خداوند غیرتمندتر نیست و از غیرت الهیه است که فواحش را حرام فرموده.[6]
همه، زناکاران را در محشر لعنت میکنند: حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمود: در روز قیامت به امر خدا، بوی گندی وزیده میشود که تمام اهل محشر ناراحت میشوند، تا اینکه نفس کشیدن بر آنها مشکل میگردد، پس منادی ندا میکند آیا میدانید این بوی گند چیست؟ گویند نمیدانیم و سخت ناراحتمان کرده، پس گفته میشود: این بوی عورت زناکاران است که بدون توبه از دنیا رفتهاند پس آنها را لعنت کنید که خدا آنها را لعنت کرده پس نمیماند در محشر کسی مگر اینکه آنها را نفرین میکند و میگوید خدایا زناکاران را لعنت فرما.[7]
زنا مرگ ناگهانی و فقر میآورد: حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: هرگاه پس از من زنا زیاد شود مرگ ناگهانی زیاد خواهد شد.[8]
و فرمود: که زنا مورث فقر است و آبادیها را ویران خواهد نمود.[9]
فساد نسب و تربیت طفل: و در مکتوب حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ است: که خداوند زنا را حرام فرموده برای اینکه سبب فسادهایی مانند قتل نفس و از بین رفتن نسبها و ترک تربیت اطفال و بهم خوردن ارث میشود.[10]
زنای محصنه: اگر با زن شوهردار زنا شود حرمت و عقوبت آن شدیدتر خواهد بود چنانچه حد زنا صد تازیانه ولی حد زنای محصنه قتل و سنگسار کردن است.
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز قیامت سه طایفهاند که خداوند با ایشان سخن نمیگوید و ایشان را پاکیزه نمیفرماید و برایشان عذاب دردناکی است. از این سه طایفه زنی است که بر فراش شوهرش زنا دهد.[11]
و از حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مروی است که فرمود: کسی که با زن شوهردار زنا کند پس در جهنم از عورت هر دو چرک خارج میشود به مقدار پانصد سال راه، و اهل جهنم از بوی گند آن دو در اذیت خواهند بود و عذابشان از همه شدیدتر است.[12]
پیشبینی همه جانبهی اسلام: در کتاب برهان قرآن در این بحث چنین مینگارد:
در موضوع حد زنا اسلام نیروی جنسی و سرکشی این غریزه را در نظر گرفته و برای اقناع و اشباع آن، طرق مشروع و سهلی تعیین کرده و پیروان خود را به ازدواج در آغاز جوانی مأمور ساخته و پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در این باره فرموده است: نکاح سنت من است پس هر که از سنت من اعراض کند از من نیست.
به همین جهت مقررات شرع برای امر زناشوئی انواع تسهیلات را مقرر داشته و حکومت را موظف ساخته که در صورت عدم تمکن شخص، به وسیلهی انفاق از بیت المال برای انجام این منظور به تهیدستان مساعدت کند و به علاوه دستور اکید داده تا محیط اجتماع از موجبات اغراء و علل انگیزش شهوت، پاک و پیراسته شود آنگاه برای مصرف نیروی سرشار و قوای جبار جوانی هدفهایی عالی از قبیل مبارزهی با فساد و تعلیم مردم بیسواد و کمک به فقرا و بینوایان و کوشش در بالا بردن سطح زندگی و در راه عمران و آبادی جهان برقرار ساخته و از طرفی روزههای واجب و مستحب و نمازهای واجب و نافله، اعتکاف و امثال عبادات را برای فرو کاستن از طغیان غریزه و منصرف ساختن ذهن و خیال از اندیشههای شهوانی و وسوسههای شیطانی و توجه دادن فکر به اندیشههای عالی الهی مقرر دانسته تا با همگی این وسائل از پدید آمدن موجبات و علل گناه جلوگیری شود و با وجود این همه تدبیر که در این راه برای حفظ نفس و صیانت غریزه به کار برده باز در اجرای حد و کیفر گناهکار شتاب روا نداشته و اجرای حد را برای موقعی گذاشته که کار عنان گسیختگی و بیاعتنایی به نظامات اجتماع و سقوط در منجلاب فساد و شهوترانی به جائی منتهی شود که شخص گناهکار بدون هیچگونه ملاحظه و آزرمی در حضور جمعی که چهار نفرعادل در میانشان باشد به عمل منافی عفت مبادرت نماید و مانند چهارپایان به کار وقاع و زنا بپردازد و آن چهار نفر شاهد عادل از روی یقین و قطع و با صراحت تمام گواهی دهند که صدور آن عمل را آشکارا از او دیدهاند در این صورت اسلام مقرّر داشته است که هرگاه کسی مرتکب زنا شودو عفت عمومی را لکهدار کند، حد شرعی دربارهاش اجراء شود و حتی در این مرحله نیز جانب رأفت را رعایت کرده و اوضاع و احوال شخص گناهکار را منظور نموده و مقرر داشته که هرگاه مرتکب زنا، مجرد و عزب باشد تنها به صد ضربه تازیانه دربارهی او اکتفاء شود و حد رجم (سنگسار کردن) دربارهی زناکاری اجراء گردد که متأهل باشد و در عین تأهل و بدون هیچگونه ضرورت و حاجتی بلکه به صرف هوس بازی و شهوترانی چنین عمل زشت و ناروایی را مرتکب شده باشد.[1] . و الذین لایدعون مع الله الها آخر ولا یقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولا یزنون و من یفعل ذلک یلق اثاماً یضاعف له العذاب یوم القیمه و یخلد فیه مهاناً (سوره فرقان، آیه 68).
[2] . فسوف یلقون غیاً (سوره مریم، آیه 60).
[3] . ولا تقربوا الزنا انه کان فاحشه و ساء سبیلاً (سوره اسراء آیه 34).
[4] . این تضاد گیچ کننده چنانکه گفتیم بیشتر از ناحیه توسعه فحشاء و انحرافات جنسی به وجود آمده که مانند لکههای سیاهی بر پیشانی تمدن کنونی قرار گرفته است.
[5] . عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ قال للزانی ست خصال ثلاث فی الدنیا و ثلاث فی الاخره اما التی فی الدنیا فیذهب بنور الوجه و یورث الفقر و یعجل الفناء و اما التی فی الاخره فسخط الرب و سوء الحساب و الخلود فی النار (فروع کافی، باب الزنا، ج5، ص541).
[6] . الاومن زنی بأمره مسلمه او یهودیه او نصرانیهاو مجوسیه، حره اوامه، ثم لم یتب منه و مات مصراً علیه فتح الله تعالی له فی قبره ثلاث مأه باب یخرج منها حیات و عقارب و ثعبان من النار فهو یحترق الی یوم القیمه فاذا بعث من قبره تأذی الناس من نتن ریحه فیعرف بذلک و بما کان یعمل فی دار الدنیا حتی یؤمر به الی النار الا و ان الله حرم الحرام و حد الحدود فما احد اغیر من الله، و من غیرته حرم الفواحش (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 9، ص243).
[7] . عن علی ـ علیه السّلام ـ اذا کان یوم القیمه اهب الله ریحاً منتنه یتأذی بها اهل الجمع حتی اذا همت ان تمسک بانفاس الناس فاذاهم مناد هل تدرون ما هذه الریح التی قد آذتکم فیقولون لا و قد آذتنا و بلغت منا کل مبلغ قال ـ علیه السّلام ـ ثم یقال هذه ریح فروج الزناه الذین لقوا الله بالزنا ثم لم یتوبوا فالعنوهم لعنهم الله فلایبقی فی الموقف احدالا قال اللهم العن الزناه (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 10، ص243).
[8] . اذا کثر الزنا من بعدی کثر موت الفجأه (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، ص231).
[9] . الزنا یورث الفقر و یدع الدیار بلاقع (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 1، ص233).
[10] . حرم الله الزنا لما فیه من الفساد من قتل النفس و ذهاب الانساب و ترک التربیه للاطفال و فساد المواریث (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، باب 1، ص39).
[11] . ثلاثه لایکلمهم الله یوم القیمه ولا ینظر الیهم ولا یزکیهم و لهم عذاب الیم الشیخ الزانی و الدیوس و المرأه توطئی فراش زوجها (وسائل الشیعه، کتاب نکاح 14، باب 16، ص247).
[12] . من فجر بامرأه ولها بعل انفجر من فرجهما من صدید جهنم وادمسیره خمسمأه عام یتأذی اهل النار من نتن ریحها و کانا من اشد الناس عذابا (وسائل الشیعه).
@#@
در اینجا نخستین نکتهای که جلب توجه میکند این است که اوضاع اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی موجود در عصر حاضر، جوانان را از ازدواج گریزان و به ارتکاب فحشاء راغب، بلکه مجبور مینماید.
البته این مطلب صحیح است ولی علت پدید آمدن این وضع ناهنجار این است که قوانین و مقررات اسلامی به طور کامل رعایت و اجراء نمیشود و الا هرگاه این قوانین و مقررات به طور شایسته اجراء میشد مسلماً از انتشار این همه عوالم فساد و موجبات انگیزش شهوت جلوگیری میکرد و وسایل ازدواج و شرایط رفاه و آسایش زندگی را فراهم میساخت و جوانان را که قبلهی آمال آیندهی مملکتند، از سقوط در این درهی وحشتناک مصون میداشت.
چون زنا موجب فساد و اختلال نظام اجتماعی بشری و هلاکت اخروی است خداوند به حکمت بالغهاش چند امر را واجب فرموده که اگرمسلمانان این امور را رعایت نمایند هیچگاه به چنین گناه بزرگی مبتلا نخواهند شد.
1ـ حجاب از ضروریات قرآن است: در چند جای قرآن مجید زنها را امر به حجاب فرموده از آن جمله در سورهی نور آیهی 30 میفرماید: «و باید بزنند یعنی فرو اندازند زنها، مقنعههای خود را بر گریبانهایشان (گردن خود را به مقنعهی سر بپوشانند تا مو و بناگوش و سینهشان پوشیده بماند) و زینت و جمال و آرایش خود را جز برای شوهران و محارمشان یعنی پدر، پدر شوهر و پسر، و پسر شوهر، و برادر و پسر برادر و پسر خواهر و سایر زنهای مسلمان و کنیز ملکی و خدمتگزاری که میل به زنا ندارد که آنهایی هستند که پیرند یا ابلهانی که از شهوت مباشرت خبر ندارند و طفلی که هنوز به حد تمیز نرسیده و از حال مباشرت با زنان بیخبرند و نمیدانند عورت زنان چیست. و زنان آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود».[1]
و در سورهی مبارکهی احزاب میفرماید: ای پیغمبر گرامی، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنین بگو تا فرو گذارند بر خود چادرهای خویش را و رویشان و کتفهای خود را با آن بپوشانند که این کار نزدیکتر است به اینکه به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعریض و جسارت هوسرانان آسوده باشند.[2]
و در آیهی 32 از سورهی احزاب میفرماید: ای همسران پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ شما مانند سایر زنها نیستید، اگر میخواهید تقوی نمائید، پس با بیگانه با صدای نازک و مهیج سخن نگوئید تا آنان که دلشان بیمار است در شما طمع نکنند و بگوئید گفتاری نیکو و پسندیده و دور از ریبت و تهمت و در خانههایتان جایگزین شوید و خودنمائیها و حرکات دوران جاهلیت را کنار گذارید.[3]
و در آیهی 43 از همین سوره میفرماید: هنگامی که برای کاری با زنهای پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ سخن میگوئید در میان شما و ایشان حجابی باشد، این کار برای پاکی دلهای شما و آنها نیکوتر است.[4]
طبق این دستور، زنهای مسلمان موظفند خود را از مردان بیگانه که با آنها محرمیت ندارند بپوشانند و در قیافه و لباسی در ملاء عمومی ظاهر شوند که اندام و تن آنها در معرض نگاههای مسموم و شهوتآمیز هوسرانان و تجاوزکاران نباشد، این وظیفهی زن است که از این راه، هم شخصیت و ارزش خود را حفظ کند و هم از پدید آمدن منظرهی مهیجی که قهراً مردها را دچار تحریک و در نتیجه آلوده شدن به افکار خطرناک نامشروع میکند مانع شوند بنابراین نباید زن در همه جا در اختیار عابرین و چشم چرانان قرار بگیرد، چرا این قدر ارزش او ناچیز باشد و چرا اینگونه علناً مبتلا به انحراف فساد شود پس از آنکه اندام لخت و نیمه لخت زنان در کوچه و بازار و خیابان در برابر دیدگان مردان قرار گرفت کار به یک نظر تمام میشود، دیگر هیچ فسادی پیش نمیآید و اصلاً کار به صدها جای باریکتر و ناگفتنی نمیکشد؟ اگر چنین است پس این همه روابط نامشروع زنان شوهردار و دختران که در سراسر جهان بیحجابی را گرفته از کجا است، عشقهای نامقدسی که متصلاً کانونهای خانوادگی را از هم میپاشد چگونه تولید میشود؟
2ـ نگاه به بیگانه: دیگر امر فرمود که زنان مسلمان چشمان خود را از نگاه به مرد بیگانه نگه دارند و مردان مسلمان را امر فرمود که نگاه به زنان اجنبیه خودداری کنند. در سورهی نور میفرماید: ای پیغمبر، مردان مؤمن را بگو که چشمان خود را از نگاه به اجنبیه بپوشانند و زنان مؤمنه را هم بگو تا چشمهای خود را از مردان بیگانه بپوشانند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت و تماس نامشروع) نگه دارند و زینت و آرایش خود را جز آنچه قهراً ظاهر میشود بر بیگانه آشکار نسازند.[5]
تیرهای زهرآلود شیطان: از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ است که: نگاه ناروا تیری است زهر آلود از تیرهای شیطان که به قلب صاحبش میخورد و چه بسیار نظرهای ناروا که حسرت طولانی در پی دارد.[6]
زنای اعضای بدن: و نیز از حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ و حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ است که نیست کسی مگر اینکه بهرهای از زنا داد، پس زنای چشم، نگاه نارواست و زنای دهان، بوسهی حرام است و زنای دست، لمس بیگانه نمودن است.[7]
و نیز مروی است که: کسی که چشمان خود را از حرام پر کند، خداوند روز قیامت چشمانش را از آتش پر میفرماید.[8]
ابلیس قرین آتشین: کسی که زن بیگانهای را در بر بگیرد در قیامت با شیطان هم زنجیر است به زنجیر آتشین و با هم در دوزخ خواهند بود و کسی که چشمش به زن بیگانهای بیفتد و برای خدا تکرار نظر نکند و چشم بر هم گزارد یا به آسمان بنگرد خدا در دلش، امن و ایمانی قرار میدهد که لذتش را میچشد و او را با حورالعین تزویج میفرماید.[9]
و هر زنی که شوهر داشته باشد و چشمش را از نگاه به غیر شوهر و محرمش پر کند خشم خدا بر او شدید است.[10]
و در چند روایت از نگاه کردن به پشت سر زنها، هر چند با حجاب باشند، نهی شده است که البته حمل بر کراهت میشود.
اخباری که در این زمینه است بسیار و همین مقدار کافی است.
3ـ تحریم خلوت با بیگانه: خلوت با بیگانه را با احتمال و ترس وقوع در حرام، تحریم فرموده هر چند مشغول عبادت شوند.
از پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مروی است که: کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد در جائی نمیماند که نفس زن بیگانه را میشنود.[11]
وقتی که پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ از زنهای مسلمان بیعت و عهد میگرفت شرط میفرمود که با مردان بیگانه در جای خلوت ننشینند.[12]
و مراد از خلوت، آن است که مکان، جوری باشد که دیگری نتواند داخل شود مانند اطاقی که درش بسته باشد یا خانهای که کسی به آن آمد و شد نکند.
4ـ حدود شدید: حدودی که در اسلام برای این عمل شنیع تعیین شده یکی از موجبات جلوگیری از شیوع آن است که به طور اجمال در ضمن پنج فرع بیان میشود:
1ـ اگر کسی با یکی از محارم نسبی خود مانند: «خواهر، دختر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر» زنا کند باید او را کشت.
2ـ اگر کسی شخصی را ببیند که با زنش زنا میکند و از ضرر ایمن باشد میتواند هر دو را بکشد (اگر ایمن نباشد یا باشد و نکشد آن زن بر او حرام نمیشود).
3ـ هرگاه کافری با زن مسلمانی زنا کند یا مسلمانی که سه دفعه حد زنا خورده، در مرتبهی چهارم باید کشته شود.
4ـ مردی که زن عقدی دائمی حاضر دارد و او را در حال بلوغ و عقل وطی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند به او نزدیکی نماید، با این وصف اگر با زن عاقلهی بالغهای زنا کند باید او را سنگسار نمود، و بعضی برآنند که اول باید صد تازیانه به او زد و سپس او را سنگسار کرد.
5ـ هرگاه زنا کننده محصن نبوده (یعنی مرد زندار با شرایطی که در فرع گذشته گفته شد) و به غیر محرم خود زنا نموده حدش یکصد تازیانه است و همچنین زن زانیهای که شوهر نداشته باشد حدش یکصد تازیانه است.
در مجموعهی انتشارات انجمن تبلیغات اسلامی چنین مینویسد:
در اینجا دو مطلب بزرگ علمی دربارهی زنا و دستور اسلامی آن یاد داشت میشود: در سورهی نور آیهی دو میفرماید: زن و مرد زناکار را هر کدام یکصد شلاق بزنید و در اجرای این دستور الهی به آنها محبت روا ندارید اگر شما به خدا و روز جزا ایمان آوردهاید. و باید در موقع شکنجهی آنها گروهی از مؤمنین حاضر باشند.
اولین فلسفهی که در این باره به نظر میرسد این است که شلاق زدن زانی و زانیه، یکی برای عبرت گرفتن سایرین است. که گرد این عمل زشت نگردند که اگر چنان کنند گذشته از مجازات اخروی، مجازات دنیوی هم دارند و آخر آیه که تأکید میکند باید عدهای از مؤمنین در شکنجه آنها حاضر باشند این موضوع را تأیید میکند.
دستور عملی که رعایت آن سلامت جامعه و مصون ماندن افراد و نسلها را تأمین میسازد.
در آیهی سوم از سورهی نور میفرماید:
الزانی لاینکح الازانیه او مشرکه و الزانیه لاینکحها الازان او مشرک و حرم ذلک علی المؤمنین.[13]
یعنی مرد زناکار زنی نگیرد مگر زن زناکار یا مشرکه و زن زناکار شوهر نکند مگر با مردی که زناکار یا مشرک است و این بر مؤمنین حرام است.
شرعاً باید ثابت شود: ضمناً باید متوجه بود که اجرای این حدود هنگامی است که شرعاً زنا ثابت شده باشد که آن هم دارای شرایط خاصی است که از آن جمله گواهی چهار نفر شاهد عادل مرد است به اینکه در یک وقت و یک جا مرد زنا کننده را با زن خاصی که او را میشناسند و در همان حال ارتکاب، مشاهده کردهاند.[1] . ولیضر بن بخمرهن علی جیوبهن ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء… (سوره 24 آیه 30).
[2] . یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن… (سوره 33 آیه 59).
[3] . یا نساء النبی لستن کأحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً (سوره 33 آیه 32).
[4] . و اذا سألتموهن متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن (سوره 33 آیه 54).
[5] . قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن ولایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن… (سوره 24 آیه 30 و 31).
[6] . النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظره اورثت حسره طویله (وسائل الشیعه، کتاب نکاح، ج14، باب 104، ص138).
[7] . عن ابی جعفر و ابی عبدالله ـ علیهما السلام ـ قالا ما من احدالا و هو یصیب حظاً من الزنا فزناء العین النظر و زناء الفم القبله و زناء الیدین اللمس (وسائل الشیعه، ج14، کتاب نکاح،باب 14، ص246).
[8] . من ملأ عینیه من امرأه حراماً حشاهما الله یوم القیمه بمسامیر من نار و حشاهما ناراً حتی یقضی بین الناس ثم یؤمر به الی النار. (وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب 104، ص141).
[9] . من نظر الی امرأه فرفع بصره الی السماء او غمض بصره لم یرتد الیه بصره حتی یزوجه الله من الحور العین و یعقبه ایماناً یجد طعمه (وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب 104، ص139.
[10] . عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ اشتد غضب الله علی امرأه ذات بعل ملأت عینها من غیر زوجها و غیر محرم منها فانها ان فعلت ذلک احبط الله عزّوجلّ کل عمل عملت. (بحار الانوار).
[11] . من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلایبیت فی موضوع یسمع نفس امرأه لیست له بمحرم. (وسائل الشیعه، ج 14، باب 99، ص134).
[12] . عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ قال: فیما اخذ الرسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ البیعه علی النساء ان لایحتبین ولا یقعدن مع الرجال فی الخلاء (وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب 99، ج14، ص133).
[13] . سوره نور، آیه 3.
@#@
دو نکته قابل توجه: 1ـ اگر کسی با زنی که شوهر نداشته و در عدهی رجعیه (یعنی عدهای که شوهر میتواند بدون عقد برگردد) نبوده زنا کرد بعد میتواند با او ازدواج نماید ولی اگر شوهر داشته یا در عدهی رجعیه بوده بر او حرام همیشگی است، یعنی اگر شوهرش بمیرد یا او را طلاق دهد باز هم نمیتواند او را بگیرد.
2ـ اگر کسی با زنی زنا کرد مادر و دختر آن زن بر او (بنابر اشهر) حرام میشود، یعنی نمیتواند با آنها ازدواج نماید و محرم هم نیستند، و همچنین زن مزبور بر پدر زنا کننده حرام میشود.[1]
اینک نظر خوانندگان گرامی را به مطالب جالبی که در کتاب برهان قرآن تذکر داده است جلب و به همین جا خاتمه میدهیم:
موضوعی که در خور مناقشه است، اختلاط و آمیزش زن و مرد است، زیرا مخالفین اسلام در این باره جنجال و غوغای بسیاری به پا میکنند، گاهی از اجتماع آزاد فرانسه سخن به میان میآورند و از آزادی، کامرانی و عیاشی زن و مرد و حتی از آزادی بوس و کنار در معابر و شوارع آنجا یاد میکنند و زمانی از تمدن آمریکا گفتگو میکنند و میگویند در آن سرزمین مردم با فکر و غریزه خود دو روئی و نفاق روا نمیدارند زیرا به خوبی دریافتهاند که کامرانیهای جنسی از ضرورتها و احتیاجات حیاتی «بیولوژی» است و به همین جهت راه را برای اشباع این غریزه باز گذاشتهاند و هر جوانی دوست و رفیقی از دختران اختیار کرده و هر دوشیزهای رفیقی از جوانان برگزیده است که در بیشتر ساعات روز و شب با هم به خوشی و شادی وقت میگذرانند و در تفرجگاهها و گوشههای خلوت از یکدیگر کام میگیرند و به یکدیگر کام میدهند و از شار غریزه جنسی آسوده و فارغ میشوند و هر بامداد به یاد عیش و نوش شب دوش با دلی شاد و روحی خرم از پی کارهای خود روان میشوند و در کارهای روزانهی خود توفیق و پیروزی مییابند و به این وسیله ملت با گامهای بلند و سریع راه ترقی و تعالی طی میکند.
[1] . چون بعضی از این فروعات مورد اختلاف فقهاء عظام است در صورتی که برای کسی مورد حاجت شد به مرجع خود رجوع کند.
آیت الله شهید دستغیب- گناهان کبیره، ج1، ص182 (با اندکی تلخیص)