ندای اذان

ندای اذان

شاعر: بانو نوری گیلانی (سیاره)

خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
کرده خداوندگار عالم و آدم
خلقت گیتی همه برای محمد(ص)
کس نرساندش گزند لیله هجرت
چون که علی خفته بود جای محمد(ص)
غیرعلی پی نبرده است بر این راز
آری و سوگند بر خدای محمد(ص)
غیر رضای خدا نخواست ازیراک
هست رضای خدا، رضای محمد(ص)
ظاهر و باطن بر او شود همه پیدا
هر که صفا یابد از صفای محمد(ص)
نغمه داود را ز یاد بَرَد نیز
نغمه قرآن جانفزای محمد(ص)
سائل درمانده ناامید نگردد
گر که بکوبد در سرای محمد(ص)
ای که ندای” اذان” رسید به گوشت
هان که به گوشت رسد ندای محمد(ص)
رفته خود از عرش تا به فرش سراسر
زیر فلک سایه لوای محمد(ص)
نوری(سیّاره) یافت راه هدایت
تا که شدش عشق رهنمای محمد(ص)

***************************
آفتاب حق

شاعر: محمدرضا خزائلی

خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست
بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست
در آسمان دلبری و آستان عشق
نور جمال دلبر ما را مثال نیست
هر دم چو مهر نور فشاند به خاطرم
تا شوق اوست، جان و دلم را ملال نیست
با نام احمد است که دل زنده می شود
دل را بیازمای که کاری محال نیست
ای آفتاب حق که تویی ختم مرسلین
با روشنیّ روی تو، بدر وهلال نیست
حد کمال و حکمت و انوار معرفت
تنها تویی وغیر تو حدّ کمال نیست
تا تو شفیع خلقی و دریای رحمتی
امید عفو هست و نشان وبال نیست
در صحنه حیات و به طومار کائنات
آیین پاک منجی ما را همال نیست
ما عاشقان و پیرو راه محمدیم
بهتر ازین طریقت و راه و روال نیست

*************************

نیمه شب، خورشید مى‌تابد

شاعر:مهدی سهیلی

که اى یاران مگر دیشب به خواب مرگ پیوستید؟
چه کس دید از شما آن روشنان آسمانى را؟
که دید از «مکیان‌» آن ماهتاب پرنیانى را؟
بیابان بود و تنهایى و من دیدم
که از هر سو ستاره بر زمین ما فرود آمد
به چشم خویش دیدم ماه را از جاى خود کندند
ز هر سو در بیابان عطر مشک و بوى عود آمد
بیابان بود و من، اما چه مهتاب دلارایى!
بیابان بود و من، اما چه اخترهاى زیبایى!
بیابان رازها دارد، بیابان، نقش ها دارد
که در شهر آشکارا نیست کجا بودید اى یاران؟
که دیشب آسمانی ها زمین «مکه‌» را کردند
گلباران ولى گل نه، ستاره بود جاى گل
زمین و آسمان «مکه‌» دیشب نور باران بود
هوا آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود.
که اینک بر فراز چرخ، بینى نام «احمد» را
و در هر موج بینى اوج گلبانگ «محمد» را
«محمد» زنده و جاوید خواهد ماند
«محمد» تا ابد تابنده چون خورشید خواهد ماند
جهانى نیک مى‌داند که نامى همچو نام پاک پیغمبر مؤید نیست
و مردى زیر این سبز آسمان همتاى «احمد» نیست
زمین ویرانه باد و سرنگون باد آسمان پیر،
اگر بینیم روزى در جهان نام «محمد» نیست
منبع:www.payambarazam.ir

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید