نویسنده: مهدی قلی پور
اول ذی القعده میلاد بزرگ بانویی است که نام شریف ایشان فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) می باشد.
حضرت معصومه (س) در همان سنین کودکی پدر گرامی خود را که در حبس هارون در شهر بغداد به شهادت رسید، از دست داد و از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا (ع) قرار گرفت.
در سال 200 هجری قمری در پی اصرار و تهدید مأمون عباسی سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اینکه کسی از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهی خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار وی و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده ای از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلی مورد استقبال مردم واقع شد. در این سفر آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان، حضرت زینب (س)، پیام مظلومیت و غربت برادر گرامی شان را به مردم مؤمن و مسلمان می رساندند و مخالفت خود و اهل بیت (ع) را با حکومت حیله گر بنی عباس اظهار می کردند. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید، عده ای از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانی مأموران حکومت برخوردار بودند، راه را بر ایشان بستند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند. در پی این حادثه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند و حتی بنا بر نقلی حضرت معصومه (س) را نیز مسموم کردند.
به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم این ماتم و یا در اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمودند. ایشان پرسیدند: از این شهر (ساوه) تا «قم» چند فرسنگ است؟ و بعد فرمودند: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که می فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست. بزرگان شهر قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند، به استقبال آن حضرت شتافتند. و در حالی که «موسی بن خزرج»، بزرگ خاندان «اشعری»، زمام ناقه آن حضرت را می کشید و عده فراوانی از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلی که امروز «میدان میر» نامیده می شود، شتر آن حضرت جلوی منزل «موسی بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانی حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگی کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.
منبع:ماهنامه دنیای زنان شماره 52