نقش سیره و شخصیت رسول الله (ص) در گسترش اسلام در دوران بعثت (2)

نقش سیره و شخصیت رسول الله (ص) در گسترش اسلام در دوران بعثت (2)

1- پایداری، صبر و استقامت در برابر مشکلات سهمگین و شکننده
تحمل تهمت ها و مشکلات سخت، استهزا، تطمیع، تهمت ساحری و شاعری، طوفان مصایب و شکنجه ها، محاصره ی اقتصادی و زخم برداشتن در سفر به طائف، جز با پایداری و ثبات قدم، ممکن نمی شد. قرآن، (ص) را به پایداری دعوت کرده و می فرماید:
«واصبر و ما صبرک إلا بالله و لا تحزن علیهم و لاتک فی ضیق مّما یمکرون» (1) «صبر کن و صبر تو برای رضای خداست و اندوهگین مشو بر ایشان و از مکر و حیله ی آنان دلتنگ مباش.»
همچنین می فرماید:
«واصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجراً جمیلا» (2)؛ «شکیبا باش بر آنچه می گویند و از آنان به سختی دوری کن.»

2- قرآن کریم، معجزه و کارنامه ی رسول الله (ص)
بزرگ ترین معجزه ی رسول خدا (ص) قرآن بود، زیرا دشمنان آن حضرت در برابر این سلاح برّان دستور تحریم شنیدن قرآن را صادر کردند؛ آن گونه که می فرماید:
«وقال الذین کفورا لا تسمعوا لهذا القرءان و الغوا فیه لعلّکم تغلبون» (3) «آنان که کافر شدند، گفتند: گوش به قرآن فرا ندهید، آن را یاوه گویید، شاید بر آن چیره شوید.»
دستور منع شنیدن قرآن از سوی سران قریش، نشانه ی تأثیر این کتاب بلند مربته است، زیرا، قرآن، کتاب حکیم، حمید (4)، فرقان و جد کننده ی حق و باطل است (5) و هیچ باطلی در آن راه ندارد و نسخ پذیر نخواهد بود و برای همیشه جاودان خواهد بود. (6) قرآن نوری است که همراه رسول خدا (ص) نازل شده است. (7) تا همه ی ابعاد زندگی انسان ها روشن گردد، کتاب هدایت مردم و روشن کننده ی حقیقت هر چیزی رحمت و بشارت است. (8) این کتاب مردم را به سوی حق و به راه راست هدایت می کند (9) و اگر از جانب غیرخدا می بود، در آن اختلاف بسیاری بود. (10) هیچ کس نخواهد توانست سوره ای مانند آن بیاورد (11) و هیچ کس نمی تواند در کلمات خداوند تغییری دهد و آنچه از ناحیه ی پروردگار بر آن حضرت وحی شده، بدون تغییر کلمه ای با همان الفاظ (12) به زبان عربی فصیح بیان شده است و به فرموده ی علی (ع): «نوری است که خاموشی ندراد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود و معدن ایمان و اصل آن است. چشمه های دانش و دریاهای علوم و سرچشمه ی عدالت و نهر جاری عدل و پایه های اسلام و ستون محکم آن است.» (13) لهجه ی قرآن نیز چنان شیوا و شیرین است که «درک انسان را از زیبایی خود مبهوت و زبان را از وصف آن الکن و زبون می سازد.» (14)
این کتاب عظیم ریشه های اصلی اسلام را در سه بخش بیان نموده است:
الف ـ اصول عقاید اسلامی همچون توحید، نبوت، معاد و خلقت آسمان و زمین؛
ب ـ اخلاق پسندیده؛
ج ـ احکام شرعیه و قوانین علمی. قرآن کریم کلیات آنها را بیان کرده و تفصیل و جزئیات آن را به رسول گرامی اسلام (ص) واگذار کرده است. (15)
شایان توجه است هشتاد و شش سوره ی مکی عموماً عقاید اسلامی و اخلاق پسندیده را با اسلوب ایجاز و بیست و هشت سوره ی مدنی عموماً قوانین عملی را اغلب با سیاق اطناب بیان می کنند. (16)

3- گفتگوی احسن و گفتار نیکو در برخورد با مخالفان
عامل دیگر موفقیت رسول الله (ص) در هدایت مردم و تبلیغ، کلام نیکو در گفتگو، و برخورد با مشرکان و گروه های اهل کتاب بود. قرآن کریم مسلمانان را موظف به حسن کلام در مراوده و گفتگو با دیگران نموده است و به رسول خدا (ص) می فرماید:
«قل لعبادی یقولوا الّتی هی أحسن» (17) «به بندگانم بگو سخنی بگویید که بهترین باشد.»
و با به مسلمانان می فرماید:
«قولوا للنّاس حسناً» (18) «با مردم خوش سخن بگویید.»
خداوند برای تألیف قلوب و همدلی، رعایت ادب در گفتار و زیباسخن گفتن در مباحثه و گفت و شنود و اقامه ی برهان با مخالفان و معاندان را به رسول خدا (ص) گوشزد کرده است و می فرماید:
«اُدع إلی سبیل ربّک بالحکمه والموعظه و جادلهم بالّتی هی أحسن إنّ ربّک هو أعلم بمن ضلّ عن سبیله و هو أعلم بالمهتدین»؛ «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها به روشی که نیکوتر است استدلال ومناظره کن.» (19)
و باز قرآن کریم به مسلمانان متذکر می شود:
«و لا تجادلوا أهل الکتاب إلا بالّتی هی أحسن» (20) «با اهل کتاب جز با روشی نیکوتر گفتگو نکنید.»

4 -هماهنگی گفتار و کردار رسول الله (ص)
یکی از شیوه های اخلاقی و تبلیغی رسول الله (ص) برای هدایت مردم عمل به گفتارش بود. آن حضرت چنان نفس خود را تهذیب کرده بود که کردارش با گفته هایش هماهنگ شود تا مبادا مصداق این آیات گردد:
«یا أیهاالذین آمنوا لم تقولون مالاتفعلون»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟» (21)
«أتأمرون النّاس بالبرّ و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون»؛ «آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید، اما خودتان را فراموش می کنید؟» (22)
و خود آن حضرت می فرمود:
«من لم یحسب کلامه من عمله خطایاه و حضر عذابه» (23) «کسی که گفتارش را از کردارش به شمار نیاورد، گناهانش بسیار شود و عذاب او آماده گردد.»
بدین سان روشن می گردد رسول الله گفتارش با کردارش هماهنگ بود و مسلمانان را توصیه می کرد در برابر گفتار خود احساس وظیفه نمایند و بدانند که در برابر سخنان خود مسؤول هستند و جدایی گفتار با عمل را موجب افزایش گناهان می دانست. به قول حافظ:

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند

5- هدفمندی و برنامه ریزی
رسول گرامی اسلام(ص) از همان روزهای آغازین بعثت خود یک برنامه ی زمان بندی و هدفمند برای تخریب ضلالت و فرهنگ جاهلی، تهذیب و هدایت مردم، کادرسازی و خنثی کردن مبارزات مشرکین طرح ریزی کرد. رسول خدا (ص) نخست، هدف خود را برای پیروانش ترسیم کرد و سپس در اعلان دعوت عمومی، آرمان های خود را روشن نمود و در ابطح به پا خاست و فرمود:
«انی رسول الله ادعوکم الی عباده الله وحده و ترک عباده الاصنام الّتی لا تنفع و لا تضرّ و لا تخلقه و لا تزرق و لا تحیی و لا تمیت» (24) «همانا من فرستاده خدا هستم، شما را به پرستش خدای یگانه و رها ساختن پرستش بت هایی که سودی نمی دهند و زیانی ندارند و نمی آفرینند و روزی نمی دهند و زنده نمی کنند و نمی میرانند، دعوت می کنم.»
به خوبی روشن است تعیین هدف از سوی آن حضرت، موجب پذیرش آرمان های وی می شد.
همان گونه که خداوند در آغاز بعثت به وی فرمود:
«بگو من مأمورم که خدای یگانه را بپرستم و شریکی برای او قایل نشوم، به سوی او دعوت می کنم و بازگشت من به سوی اوست.» (25)

6- کادرسازی از نیروهای جوان
رسول گرامی اسلام (ص) به خوبی می دانست که برای یک انقلاب اعتقادی و فرهنگی و اصلاح یک جامعه ی جاهلی و تغییرات اجتماعی در آن، به نیروی انسانی کافی نیاز مبرم دارد بدین منظور به تربیت نیروی مورد نیاز همت گماشت.
منابع تاریخ برای ما روشن می کنند که رسول خدا(ص) بیشترین نیروی تبلیغی خود را صرف هدایت جوانان می کرد؛ به گونه ای که متوسط سن مسلمانان نخستین حدود 30 سال بود. افرادی همچون امام علی (ع)، ده سال، (26) مصعب بن عمیر، مبلغ رسول خدا در یثرب، 27 سال، (27) جعفربن ابی طالب، رهبر مسلمانان مهاجر به حبشه، 23 سال، (28) و ارقم بن ابی الارقم که منزل وی دارالتبلیغ رسول خدا (ص) بود، 18 سال داشت. (29) چنین می نماید بیشتر مسلمانان اولیه از جوانان بودند، زیرا فرستادگان قریش به حبشه در حضور نجاشی گفتند: «گروهی از جوانان نابخرد و ابلهان قوم ما به تازگی از دین پدران ما دست کشیده و به دین تازه ای وارد شده اند.» (30) سخن نمایندگان مکه بر ما روشن می کند که رسول خدا (ص) تلاش گسترده ای را برای کادرسازی از میان جوانان آغاز کره بود تا آینده ی نهضت خود را تضمین کند، زیرا آنان قدرت و توانایی بیشتری برای تلاش و کوشش در راه گسترش نهضت رسول خدا (ص) داشتند و نسبت به کسانی که بافت فکری و روحی آنان با سنت ها و آداب و رسوم جاهلی شکل گرفته بود از استعداد بیشتری جهت پذیرش اسلام برخوردار بودند.

7- یاری خواستن از خداوند
یکی دیگر از علل موفقیت رسول خدا (ص) در دورن بعثت، یاری جستن آن حضرت از خداوند بود، زیرا شکنجه ها و فشارهای سخت و طاقت فرسای قریش بر یارانش و تهمت های گوناگونی همچون ساحری، کهانت، جنون و شاعری که به خود آن حضرت می زدند، موانع بزرگی در ادامه ی راه دعوت و هدایت مردم بود. لذا رسول خدا (ص) با اتکا و کمک از خداوند، مشکلات و موانع را هموار می کرد و استوار و محکم به راه خد ادامه می داد؛ آن گونه که قرآن می فرماید:
«قل إنّما أُمرت أن أعبد الله و لا أُشرک به إلیه أدعوا و إلیه مأب»؛ «بگو من مأمورم خدای یکتا را بپرستم و هرگز به او شرک نیاورم و به سوی او دعوت کنم که بازگشت به سور اوست.» (31)
و یا می فرماید:
«قل هو ربّی لااله الا هو علیه توکّلت و إلیه متاب» (32)؛ «بگو او خدای من است و جز آن خدایی نیست و من بر او توکل کرده ام و روی امیدم به سوی اوست.»
رسول خدا (ص) در سفر طائف، هنگامی که اراذل و اوباش، به دستور سران شهر، آن حضرت را سنگباران کردند، در مناجات بلند و عارفانه ی خود فرمود: «خدایا، ضعف نیرو و ناتوانی خود را به درگاهت عرضه می دارم، تو پروردگار مهربان و بخشنده ای، تو خدای ضعیفانی و تو پروردگار من هستی، مرا به چه کسی واگذار می کنی؟» (34)

نتیجه
از آن چه گذشت بر ما روشن می گردد، پس از بعثت نبوی، هنگامی که مشرکین و سران قریش حیات اجتماعی و فرهنگی خود را در خطر دیدند، از هر گونه اتهام و فشارهای سخت و شکنجه های طاقت فرسا نسبت به رسول الله (ص) و یارانش کوتاهی نکردند با تمام قوا با ندای آزادی بخش اسلام مبارزه کردند. این موانع و مشکلات، سد و مانع بزرگی در پیش روی آن حضرت و اهداف عالی وی بود، ولی نتوانست از پیروزی و موفقیت رسول خدا (ص) جلوگیری نماید.
در بررسی انجام گرفته، می توان علل موفقیت و پیروزی رسول الله (ص) در دوران بعثت و نتایج پربار آن را چنین برشمرد:
1- اقدامات رسول خدا برای سالم سازی و تربیت نیروی راستین مدافع اسلام؛ 2- ارتقای سطح آگاهی و بصیرت مسلمانان نخستین؛ 3- اخلاق و شخصیت معنوی و ظاهری رسول اله (ص)؛ 4- صبر و استقامت در برابر مشکلات و موانع؛ 5- قرآن کریم، معجزه ی رسول خدا (ص)؛ 6- گفتگوی احسن و گفتار نیکو در برخورد با مخالفان؛ 7- هماهنگی گفتار و کردار سول الله ن(ص)؛ 8- هدفمندی و برنامه ریزی؛ 9- کادرسازی از نیروی جوانان؛ 10- استعانت و یاری از خداوند.
منابع:
1. قرآن کریم، ترجمه: مهدی الهی قمشه ای، تهران: انتشارات اسوه، 1375ش.
2. این الاثیر، اُسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت: دار احیاءالتراث العربی، بی تا.
3. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت: دار صادر، بی تا.
4. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق: مصطفی سقا و دیگران، مصر: مطبعه مصطفی البابی الحلبی، 1375ق.
5. بلاذری، احمدبن یحی بن جابر، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت: دارالکفر، 1242ق.
6. طباطبایی، سیدمحمدحسین، قرآن در اسلام، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1350ش.
7. طبری، محمدبن جریر، الرسل والملوک، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1409ق.
8. علی (ع)، نهج البلاغه، ترجمه و شرح: علینقی فیض الاسلام، تهران، بی تا.
9. فتال نیشابوری، محمدبن حسن، روضه الواعظین، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی، 1366ش.
10- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم: دارالحدیث، 1416ق.
11. واقدی، محمدبن عمر، المغازی، تحقیق: مارسدن جونز، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1409ق.
12. یعقوبی، ابن واضح، تاریخ، ترجمه: محمدابراهیم آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1362ش.

پی نوشت ها :

1- نحل/127.
2- مزمل/10. خداوند در آیه ی سوره ی انعام رسول الله ابن سعد، الطبقات، المجلد را همچون پیغمبران پیشین، به پایداری دعوت می کند.
3- فصلت/26.
4- همان، 42
5- بقره/ 185.
6- فصلت/ 42.
7- اعراف/ 157.
8- نحل/ 89.
9- احقاف/ 30.
10- نساء/ 82.
11- بقره/ 23؛ یونس/ 38؛ اسراء/ 88؛ هود/ 38.
12- کهف/ 27؛ انعام/ 34 و 115.
13- علی (ع) نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 189، ص 641.
14- سیدمحمدحسین طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 118.
15- همان، ص 11.
16- همان، ص 102.
17- اسرا/ 53.
18- بقره/ 83.
19- نحل/ 125.
20- عنکبوت/ 46.
21- صف/ 2.
22- بقره/ 44.
23- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، المجلدالثالث، ص 2738.
24- یعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص 379.
25- رعد/ 36.
26- ابن هشام، السیره النبویه، القسم الاول، ص 245.
27- ابن الاثیر، اسدالغابه، المجلدالرابع، ص 369.
28- همان، المجلدالاول، ص 289.
29- همان، ص 60.
30- ابن هاشم، السیره النبویه، القسم الاول، ص 325.
31- رعد/ 36.
32- رعد/ 30.
33- ابن هشام، السیره النبویه، القسم الاول، ص 419.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی نور

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید