4ـ عرفان و اخلاق
1ـ4. سه اصل: موضوع این کتاب عرفان و اخلاق و به زبان فارسی، در دفاع از فلسفه نگاشته شده است. در مجموع این کتاب مرتب بر 14 باب است به این ترتیب: ـ سه اصل اول:
1ـ جهل نسبت به شناخت نفس
2ـ حب مال و جاه و شهوات
3ـ تسویلات نفس اماره و تدلیسات شیطان
4 و 5 و 6ـ سه باب بعدی، شرح ثمرات این اصول
7 و 8ـ راه خطا و صواب
9ـ خاصیت علم حقیقی و برتری آن نسبت به علوم ظاهری
10 و 11ـ نور ایمان و لزوم تصفیه و تجلیه
12ـ شرح ثمرات این شناخت
13ـ امراض نفس
14ـ عمل صالح و عمل نافع
2ـ4. کسرالأصنام الجاهلیه: این کتاب به زبان عربی و در ردّ صوفیه و نکوهش آنانی است که علم را حجاب نفس میدانند و با جهل به معارف الهی و اجراء آداب و رسوم بدعتی خویش، خود را واصل و کامل میپندارند و اثبات میکند رسیدن به کمال مطلوب در تحصیل معارف و علوم الهی توأم با بجا آوردن عبادات بدنی و مجاهدات نفسانی است و حال و مقام سالکان حقیقی و اوصاف و بدعتهای جاهلان متصوف را بیان میدارد. به آیات، احادیث و گفتار فلاسفه بسیار استشهاد میکند. حاوی یک مقدمه، 4 مقاله و هر مقاله شامل فصول و خاتمه است:
مقاله اول: ریاضت به علم نیاز دارد (بیان جلالت علم بالله)
مقاله دوم: نتیجه عبادت، معرفت است
مقاله سوم: صفات ابرار
مقاله چهارم: مواعظ و ذمّ دنیا
5ـ فلسفه
1ـ5. اتحاد العاقل والمعقول: این کتاب فلسفی به زبان عربی، در گفتاری کوتاه مسئله اتحاد عاقل و معقول را با مقدمهای به این نکته میرساند که: «همه چیز از ترشحات واجبالوجود است». نگارنده گفتههای ابنسینا در شفاء را مدنظر داشته و مینویسد: «ما خلاصهای از آنچه در این باب در کتاب الاسفار الاربعه آوردهایم در اینجا یاد میکنیم سپس در دو مقاله: اول در اتحاد عاقل و معقول و دوم در اینکه عقل بسیط کل مقولات است، این رساله را پایان میدهیم».
2ـ5. اتصاف الماهیه بالوجود: بحث فلسفی مفصلی است پیرامون «آیا میتوان گفت ماهیت موجود است و وجود بر ماهیت عارض میشود یا نه؟» در طی بحث، «وجود» را یکی و «موجودات» را متعدد و دارای حقایق مختلف میپندارد و ارتباط ماهیت با وجود را، خاص بیان میکند. در این رساله عربی، از اسفار خود نیز یاد میکند.
3ـ5. اجوبه المسائل: پاسخ نویسنده به پرسشهای پنجگانه فلسفی ملاشمسای گیلانی (شمس الدین محمد گیلانی معروف به شمسا) از ملاصدرا میباشد که به همه آنها در این رساله به زبان عربی پاسخ داده است:
1ـ ایرادی درباره «حرکت در مقوله کم» بنابراین قاعده: «در حرکت هر مقولهای، بقاء متحرک بعینه شرط است».
2ـ شبههای درباره «نفس نباتی و تجرد نفس»
3ـ درباره «وجود ذهنی» و ذکر این شبهه «در وجود ذهنی، کم و کیف و أین و وضع، قائم به ماده نیست» با اینکه به گفته حکما این مقولات مخصوص به مادیاتاند.
4ـ ادراکات جزئی که برای دیگر حیوانات (به جز انسان) مسلم الثبوت است اگر مستند به قوای مادی است پس در انسان نیز تواند بود، حال آنکه ادراکات انسانی به وسیله نفس مجرد است و اگر ادراکات جزئی حیوانات مستند به نفس مجرد است پس همه حیوانات نیز دارای نفس مجرداند، بنابراین وقوع حشر و معاد برای حیوانات نیز امکان خواهد یافت.
5 ـ ظاهر حدیث شریف نبوی(ص) «کُنت نبیاً و آدم بین الماء و الطین» آن است که نفس انسان حادث به حدوث بدن نیست. این رساله سوال و جواب در حاشیه مبدأ و معاد چاپ شده است.
1ـ3ـ5. الاجوبه عن الاسوله النصیریه عن شمسالدین الخسروشاهی: پاسخ ملاصدرا به سوالات خواجه نصیرطوسی از شمسالدین عبدالحمید ابن عیسی خسروشاهی (580ـ656). شمس الدین خسروشاهی به سوالات خواجه پاسخ نداده و ملاصدرا، نخست متن نامه و سوالات خواجه را نقل کرده و سپس به پاسخ آن پرداخته است.
2ـ3ـ5. اجوبه المسائل العویصه عن مظفر حسین کاشانی: پاسخ ملاصدرا به 3 سوال فلسفی درباب نفس از مظفر حسین کاشانی است.
مسئلهها:
1ـ درباره علم نفس به نیروهای خود
2ـ نیروها و اعضای بدن که تابع مزاجند چگونه میتوان آنها را مسخر و خادم نفس دانست.
3ـ تحولات شگفتانگیز اجسام نباتی و حیوانی را چگونه میتوان از تأثیرات نفوس حیوانی و نباتی دانست.
4ـ تبدل طبیعت در نطفه به بقاء قوه فاعلی دلیل آنست که منطبع در ماده نیست.
5ـ بقاء نفوس انسانی جدا از ماده، مستلزم آنست که اکمل از نفس کلی و نفوس فلکی باشد. صدرا پرسشها را به تفصیل پاسخ داده است.
3ـ3ـ5. اجوبه المسائل: این نسخه نیز پاسخ ملاصدرا به یکی از شاگردان یا دوستان خود در 5 مسئله فلسفی به زبان عربی است بطور مبسوط و تحقیقی:
1ـ درباره اختیار و مشیت الهی و اینکه شرطست در «مشیت» علم مقدم بر ایجاد باشد و شیخ اشراق چنین اعتقادی ندارد، ملاصدرا درباره شرط مزبور چه میگوید.
2ـ قاعده «جوهر، ذاتی اجناس مادون خود است» متفق علیها مستلزم ترکیب مجردات درخارج است و نیز مستلزم ترکیب هیولی از ماده و صورت است.
3ـ درباره شبههای که صاحب روضه(روض) الجنان بر یکی از ادله اثبات هیولی وارد ساخته است.
4ـ شبهه اثبات ماده برای اعراض.
5ـ اگر حیثیات مکثراند باید شخصی مانند زید نیز کلی باشد زیرا حیثیات متعدد دارد. در پاسخ سوال 3 از شرح خود بر هدایه یاد و سخنی از آن نقل کرده است. سوال کننده از شاگردان یا معاصران ملاصدرا بوده و از محضرش بهرهبرده، صدرا ضمن سوال 2 و 5 بدین نکته اشارت کرده و او را دوست خود خوانده و در دیباژه این نامه از او با احترام فراوان یاد کرده است، وی بر خلاف پاسخ به شمسا، در اینجا با تفصیل پاسخ گفته است. در این نامه از شیخ شهابالدین سهروردی شیخ اشراق و تلویحات و حکمه الاشراق او، شفا شیخ الرئیس، روضه الجنان ابوالحسن بن احمد، ایماضات میرداماد، محقق دوانی و از سید المدفقین سید صدر دشتکی یاد کرده است.
4ـ5. اکسیر العارفین فی معرفه طریق الحق و الیقین: رسالهای فلسفی ـعرفانی و به زبان عربی است به گفته نویسنده، حاوی نکتهها و مطالب مهمی در اقوال فلاسفه بزرگ اسلامی است و بیشتر مطالب تحت تأثیر رساله «آغاز و انجام» بابا افضل کاشی است. مطالبی مربوط به علم النفس، عرفان، مراتب تصوف، تشویق به سلوک طریقت، معرفت و حکمت الهی و مبدأ و معاد است. آنچه مولف بدان رسیده از طریق کشف و شهود و مبانی علمی است. کتاب شامل 4 باب و هر بابی حاوی چند فصل (در مجموع 10 فصل) میباشد:
الباب الاول: فی کمیه العلوم و قسمتها
الباب الثانی: فی (معرفه) محل المعرفه و الحکمه و هی الهویه الانسانیه
الباب الثالث: فی معرفه فاعل العلوم و فیاض المعارف و هو المبدء الاول لجمیع الاشیاء.
الباب الرابع: فی معرفه الغایه الاصلیه و هی الغایه القصوی.
5ـ5. التشخص: رسالهای فلسفی به زبان عربی درباره تشخص است و آنچه که به وسیله آن شخصی از دیگری متمایز میگردد. ردی فلسفی است برنظر آنان که تشخص و امتیاز بعضی را بر دیگران، اعتباری میدانند و معتقدند تشخص حقیقتی خارجی ندارد وی گفتههای بزرگان را میآورد و در آن مناقشه میکند. مشتمل بر چند فصل میباشد.
6ـ5. تعلیقات الشفاء: حاشیهای فلسفی به زبان عربی است حاوی شرحی بر قسمت الهیات بمعنی اعم (امور عامه) با عنوانهای «قال ـ قال»، بعلاوه شرحی بر طبیعیات شفای ابنسینا میباشد. ملاصدرا مبانی مورد قبول شیخالرئیس را توضیح میدهد و الفاظ مشکل آن را شرح مینماید، گاهی هم از آن انتقاد و عقاید مخصوص خود را ذکر میکند.
7ـ5. حاشیه شرح حکمه الاشراق: حاشیه ملاصدرا بر شرح قطبالدین شیرازی (710 هـ .ق) بر حکمه الاشراق شهابالدین سهروردی به زبان عربی است. در این حاشیه، بین فلسفه مشائی و اشراق، حکم نموده و عقاید مخصوص خود را بیان کرده است.
8ـ5. حدوث العالم: رسالهای فلسفی و به زبان عربی است. مولف چنین مینگارد: «برآنم که مسئله حدوث عالم را به بحث کشم که از مشکلات فلسفه است و در اثر غموض و دقت طریقتش، ذهنها از ادراک آن عاجز مانده و در هر مذهبی شکوک بسیار بر آن عارض گردیده است، و تا حد امکان حقیقت را از پردهها بیرون آورم. ملاصدرا ابتدا عقاید متکلمان و متشرعان را باز میگوید و نشان میدهد در بعضی از این عقاید چه سخافتها نهفته است، سپس عقیده فیلسوفان را میآورد: ابتدا عقیده مشائیان و ارسطو و نقص قولشان را مینمایاند سپس به افلاطونیان میرسد و رأی افلاطون در طیماوس را ذکر میکند؛ بعد از نقد نظر ایشان، قول خود را باز میگشاید و در فصولی مسئله امکان، وجوب، قوه، فعل، حرکت، سکون، اثبات طبیعت برای هر متحرک و سپس حرکت جوهری را مطرح میکند و حدوث را مبنی بر اعتقاد به حرکت جوهری اثبات میکند. صدرا در این رساله ، عالم را حادث میداند و برای اثبات آن دلیل چندی میآورد.
9ـ5. الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه: ملاصدرا در 58 سالگی روز آدینه 7 جمادیالاولی 1037 به تألیف این کتاب مشغول بوده است. این کتاب دوره کامل فلسفه صدرا، به زبان عربی، امالکتاب تألیفات او وجامع همه آنها و شامل 47 جزء است. وی فلسفه را با ذوق حکماء اشراق و عرفا و متصوفه آمیخت و سبکی خاص بوجود آورد که همان حکمت متعالیه است. صدرا «رساله ماهیه و وجود» این کتاب را «اسفار اربعه» نام داده که بدین نام نیز مشهور است و بزرگترین و جامعترین تألیف فلسفی اوست. مولف موضوع حرکت جوهریه را بصورت اساسیترین مسائل فلسفه درآورد و بسیاری از مباحث را بر آن استوار ساخت.
صدرا معتقد است عرفا و سالکین طریق حق، 4 سیر عقلی را باید در 4 سفر طی کنند به این ترتیب:
1ـ سفر از خلق به سوی حق
2ـ سفر با حق در حق
3ـ سفر از حق به خلق با حق
4ـ سفر در خلق با حق
چهار سفر مذکور در مباحث کتاب اینگونه مرتب گشته است:
1ـ امور عامه (مباحث وجود ـ علم و اقسام آن)
2ـ علم طبیعی (بحث نخست: احکام جواهر و اقسام اولی آن است. بحث آخر: در بیان اینکه موجودات طبیعی در فضیلت و شرف متفاوتند و مواد جسمی آماده قبول فیض وجودی بطور تدریجی هستند).
3ـ علم الهی (علوم عقلی)
10ـ5. سریان نور وجود الحق فیالموجودات و … احاطه بالممکنات: ملاصدرا این رساله فلسفی و عربی را در جواب درخواست دوستان خود نگاشته است و در آن بحث میکند که «چگونه نور وجود حق، سریان دارد» و نیز «سرّ معیت و احاطه حق با ممکنات» را بیان میدارد. در نهایت ایجاز، بزرگترین بحث فلسفی را مطرح میکند وی «احاطه علمی» را امری ظاهر میداند لذا به اثبات «احاطه وجودی حق با موجودات» میپردازد و پایه رساله را بر آن مینهد. آغاز مطلب با دو مقدمه همراه است: ابتدا سخنی درباره «واجبالوجود» و بعد «بیان مذهب صوفیه در سریان نور حق و ایجاد ممکنات». نویسنده در ضمن بحث، گاهی مطالب فارسی را از قول بعضی از بزرگان صوفی میآورد.
11ـ5. شرح الهدایه الأثریه: متن این کتاب فلسفی از «اثیرالدین فضل بن عمر ابهری سمرقندی» از اکابر علمای نیمه دوم قرن 7هـ .ق (660 هـ . ق) در فلسفه مشاء است که فیلسوفان اسلامی شروح بسیار بر آن زدهاند از جمله شرح مزجی ملاصدرا که بیشتر، مقاصد مولف هدایه را به عربی مطرح میکند و کمتر مشرب خود را بیان میدارد. شاید از اولین آثار صدرا باشد چنانچه در این کتاب حرکت جوهریه را منکر است و بر استحاله آن اقامه دلیل میکند. در حالیکه در اسفار خود با اصرار فراوان آن را اثبات و ادله استحاله را ابطال مینماید.
12ـ5. لمیه اختصاص المنطقه بموضع معیّن من الفلک: در این رساله فلسفی به زبان عربی وجود فلک، وجود شخصی صادر از عقل کل دانسته شده و مولف به اثبات آن پرداخته است.
13ـ5. المسائل القدسیه و القواعد الملکوتیه: رساله موجزی در ربوبیّات به زبان عربی است، در مقدمه ذکر میشود که مطالب از مکاشفات و واردات قلبی است و به دور از مبانی فلسفی، سفسطی، جدلی و تقلید میباشد. در این رساله از «کتابنا الکبیر» یعنی «اسفار» در 2 جا نام میبرد و ذکر میکند که مولف پیش از این، وجود را اعتباری میدانسته است.
14ـ5. المشاعر: بحثهای فلسفی راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهی، اصول حقایق ایمان، حکمت، کلام و … به زبان عربی است. در دیباچه یاد میکند که معرفت وجود و هستیشناسی را پایه فلسفه خود قرار داده است و اساسشناسایی خدا، رستاخیز، عالم مثال، اتحاد عاقل و معقول، جامعیت بسیط الحقیقه، اشتداد وجود و مانند اینها را بر روی همان هستیشناسی میگذارد. پیداست کتاب مربوط به آغاز جوانی فیلسوف شیرازی نیست چنانکه میگوید: «پیش از این ماهیت را اصیل میپنداشتم تا اینکه از آن برگشتم و به اصالت وجود گرائیدم».
15ـ5. الواردات القلبیه فی معرفه الربوبیه: رسالهای عرفانی ـ فلسفی به زبان عربی مشابه کتاب «شواهد الربوبیه» است در ابوابِ «خداشناسی، اثبات صانع، وجود، علم واجبالوجود، آیا صادر از واجب الوجود خیر محض است یا خیر مستولی بر شرّ؟»
صدرا مسائل نغز الهی را به نام رازهایی که بر او گشوده شده بیآنکه از کسی گرفته و تقلیدی باشد به روش عرفان و اشراق با عنوانهای «فیض» آورده است که شامل 40 فیض میگردد.
در این رساله، مدرسان، درباریان، محدثان و فقیهان را نکوهش میکند.
بیتهایی به پارسی در متن دیده میشود. این رساله به نام «التسبیحات القلبیه فی معرفه الربوبیه» نیز خوانده میشود.
منبع: www.mullasadra.org
ادامه دارد…