نور رمضان (4)

نور رمضان (4)

نویسنده: سید محمود طاهری

بخش سوم: پرهیز از افراط و تفریط در دستورهای معنوی ماه رمضان

ماه رمضان، ماه دمیدن شور عبادت و شوق بنگی و ذوق دعا و نیایش است. بدیهی است که این فضای روحانی و حال و هوای ملکوتی، روزه داران را به وجد می آورد و آنها را آماده انجام عبادت های پر شور، کاستن از خواب و مجاهده و ریاضت می سازد، اما باید مراقب بود در این باره از جاده اعتدال بیرون نرفت و دامن میانه روی در انجام دستورهای معنوی ماه رمضان را از کف ننهاد؛ زیرا معمولاً این جوشش شوق و شور در این ماه ملکوتی، زمینه را برای زیاده روی در عبادت و ناموزونی در انجام اعمال مستحب فراهم می آورد، و برون رفت از اعتدال در ریاضت و مجاهده و سیر و سلوک و انجام کارهای مستحب نیز چه بسا پی آمدهای زیان باری در پی داشته است و به دلیل خستگی و طاقت فرسا بودن، ناگهان به دل سردی و بی میلی و روی بر گردانیدن از عبادت بینجامد.
امام خمینی (رحمه الله) در این باره چنین هشدار می دهد:
از احادیثی که درباره میانه روی در عبادت و پرداختن به آن، در حال نشاط و وانهادن آن در حال کسالت و بی میلی آمده است، استفاده می شود که یکی از امور مهم در مسئله ریاضت و عبادت خداوند، موضوع «مراعات» است؛ و معنای آن، این است که انسان سالک و کسی که ذوق و شور عبادت و مجاهده را دارد، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نَفس، رفتار نماید، و پیش از طاقت و حالت خود، بر خود تحمیل نکند؛ خصوصاً برای جوان ها و تازه کارها، که اگر آنها با رفق و مدارا با نفس، رفتار نکنند، چه بسا گرفتار خطر عظیمی شوند که نتوانند آن را جبران کنند؛ و آن خطر، آن است که گاهی نفس انسان به واسطه سخت گیری فوق العاده و عنان گیری بی اندازه، عنان گسیخته شود و زمام اختیار انسان را از دست او بگیرد، و موجب شود که شخص، چنان در پرتگاه افتد که هرگز روی نجات را نبیند. (1)
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «به راستی این دین، محکم است. به آرامی در آن درآیید و عبادت خدا را به بنده های خدا به زور تحمیل نکنید تا چون سواری باشد که نه سفر را به انجام می رساند و نه پشت سالمی برای مرکوب خود باقی می گذارد.» (2)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «عبادت پروردگار را بر نَفس خود، مبغوض نکنید.» یعنی تا شوق و رغبت دارید، به عبادت بپردازید و چون کسل شوید، دست از آن بدارید، تا رانده و مانده از آن نشوید. (3)
همچنین از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «من جوان بودم و در عبادت، تلاش و جدّیت فراوان می نمودم. پدرم به من فرمود: پسر جانم، کمتر از این عمل کن [و این قدر خود را در عبادات، به زحمت مینداز]، چرا که خداوند چون بنده ای را دوست دارد، به اندکی از او نیز راضی می شود». (4)

بخش چهارم: مدیریت معنوی در ماه مبارک رمضان

شرط اصلی موفقیت در هر کاری، مدیریت درست آن کار است و شرط اصلی برخورداری از فیض های متراکم ماه مبارک رمضان، مدیریت درون خویشتن و تنظیم گیرنده های روحی خویش برای دریافت امواج ربانی و فیض های قدسی است. در حقیقت، کسی که در این ماه، هم از خویشتن و اعضا و جوارح خویش مراقبه به عمل می آورد، و همواره به محاسبه عملکرد خویش در این ماه می پردازد، توفیق یافته است که از خویشتن، مدیریت معنوی کند و دریچه های فیض را در این ماه به روی خویش بگشاید.
آیت الله ملکی تبریزی، درباره مدیریت معنوی خویش در این ماه می فرماید: «یکی از امور مهم در این ماه مبارک آن است که نفس خود را در مقام محاسبه برآورد، همان گونه که شریکی، شریک خود را آخر عمل، به حساب دعوت می کند؛ و سرمایه خود را که عمر او، ایمان او، و برکات ماه رمضان و انوار آن است ملاحظه کند و ببیند که آیا بر ایمانش به خداوند و رسول او و کتاب او و روز واپسین، افزوده شد یا خیر و اینکه آیا در اخلاق او تغییر و پیشرفتی حاصل شده است یا نه؛ و آیا برای او بیم و امید؛ صبر؛ زهد؛ فکری که او را با خدا مأنوس سازد؛ و معرفتی که او را به محبت پروردگار و رضا و تسلیم در برابر او و توکل بر او برساند، حاصل شده است یا خیر؛ و اینکه آیا به نور معرفت در مشاهده امور غیبی و دل کندن از جاذبه های دنیا، دست یافته است یا نه. و خلاصه آنکه آیا ماه رمضان به طور کلی، در او تأثیر گذاشته است، یا اینکه همچنان به همان حالت پیشین باقی است؟ و نیز در افعال خود و حرکات جوارح خود حساب کند و ببیند که آیا به حال خود مانده اند یا در مراقبت احکام خدای تعالی افزایش یافته اند؟ به ویژه نسبت به زبانش درباره دروغ گویی و غیبت و افترا و تعرض به آبروی مؤمنان و دشنام و آزار دیگران، دقت نماید و ببیند که اگر همه آنها به حالت قبلی خود باقی است، پس بداند که در این ماه بزرگ و با برکت، نتوانست بر خود مدیریت کند و اینکه نورانیت ماه رمضان نتوانست بر تیرگی های اخلاق و رفتار ناپسند او غلبه کند؛ و الا ممکن نیست که انوار ماه رمضان و شبهای قدر و آن همه دعاهای جلیل، در روشن کردن دل و پاک ساختن آن از پلیدی ها، بی تأثیر باشد، و قلبی که از ماه مبارک رمضان، کسب نور کرد، از او شر و امور ناپسند، تراوش نمی کند و شخص روزه دار باید بداند که سخت ترین مصیبت ها و بزرگ ترین خطرها آن است که ماه رمضان بگذرد، و او آمرزیده نشود؛ پس باید در اصلاح خود بکوشد و از خدای تعالی، استمداد نماید و به رحمت او پناهنده شود، تا به او توفیق خودسازی و تحول معنوی در این ماه، عطا فرماید». (5)

بخش پنجم: وداع با ماه مبارک رمضان و پیام آن

یکی از کارهای مستحب در شب آخر ماه مبارک رمضان، وداع و خداحافظی با این ماه شریف است. دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه، به وداع با ماه مبارک رمضان اختصاص یافته است. در بخشی از این وداع جان سوز آمده است:
السلام علیکَ غیرَ مودِّعٍ برماً، و لا متروکٍ صیامُهُ ساماً. السلام علیکَ مَنَ مطلوبٍ قبلَ وقتِهِ و محزونٍ علیهِ قبل فوتِهِ
سلام بر تو که وداع با تو از روی دلتنگی نیست و ترک روزه تو به جهت خستگی و ملال نمی باشد. سلام بر تو که قبل از فرا رسیدنت، مورد طلب ما هستی، و پیش از فوتت، مورد حزن و اندوه ما.
پیام اصلی وداع با ماه رمضان، برخوردار بودن این زمان یک ماهه از ملکوت، حیات مندی و شعور است، به گونه ای که همانند دعای یاد شده، می توان او را مورد خطاب قرار داد و با او سخن گفت. آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره دعاها و مناجات هایی با ماه عظیم خدا وارد گشته است که بسیار زیبا و دارای مضامین دلنشین است و اگر بر تو مشکل باشد که با «زمان» مانند یک جاندار دارای شعور و کسی که یک ماه همنشین تو بوده، وداع کنی، پس به پاسخی که سید بن طاووس در کتاب اقبال خود آورده است گوش بده. ایشان در این باره می گویند: بدان که زمان و مکان و دیگر اشیا، هر چند به صورت ظاهر دارای شعور و ادراک نیستند ولی همه آنها در عوالم عالیه و بالا دارای حیات و شعور و دارای نطق و بیان می باشند، و حتی حب و بغض دارند چنان که این مطلب از بسیاری از اخبار وارده در احوال عالم برزخ و قیامت و نیز از مکاشفات صاحبان کشف و شهود استفاده می گردد – پس هر چه در این عالم یافت می شود، در عوالم دیگری که در وجود، جلوتر از این عالم است، دارای وجود هستند، و برای موجودات در هر عالم، صورت ها و احکام مخصوص با آن عالم است، که با صور و احکام موجود در غیر آن عالم، اختلاف دارد، و از احکام بعضی از عوالم بالا آن است که هر چه در آن یافت می شود دارای حیات و شعور است … و از این قسم است زمان، که در بعضی عوالم، زنده و دارای شعور است؛ بنابراین می توان با آن خداحافظی کرد و او را طرف خطاب قرار داد. و از اینجاست که با ماه رمضان وداع می کنیم و با او سخن می گوییم؛ چرا که زنده و دارای شعور است و وداع و خطاب ما را می شنود. چیزی که اهمیت دارد این است که وداع با ماه رمضان، درست و از روی صداقت نباشد، مگر برای آن کس که این ماه را با شوق و محبت در بر گرفته باشد، نه از روی تکلف و کراهت و همچنین این وداع، صورت درستی نمی یابد با کسی که مخالف مقتضای این ماه رفتار نموده است؛ چرا که مخالف در حقیقت، مصاحب و هم نشین نیست تا با رفیق خود خداحافظی کند.
به هر حال و در حقیقت، وداع را شرط این است که وداع کننده از فراق وداع شونده، اندوهگین و محزون باشد و برای فراق او محزون نخواهد بود، مگر اینکه آن رفیق و مصاحب را دوست بدارد و او را دوست نخواهد داشت، مگر اینکه با او مخالفت نکند، بلکه مراقب او باشد و در آنچه محبوب او و مراد اوست، مطیع و فرمانبر او باشد.

بنابراین، اگر تو از ماه رمضان خشنود باشی و از روزه و عبادت آن راضی بوده و آن را دوست بداری، به ناچار از فرقت و دور شدن آن، محزون خواهی شد، و رفتن آن برای تو گران و دشوار خواهد گشت …باری اگر تو به حرمت ماه رمضان و به قدر و منزلت آن در نزد خدا و به فضل و نعمتش بر تو عارف باشی و مقدار نیکی رفتارش با تو و معامله کریمانه اش را با خودت بشناسی و بدانی که اگر چنین مهمان شریفی به خانه تو درآید و با آمدن او مقام تو گرامی شود و سود تو افزون گردد، و موجب نجات تو از دوزخ و سبب درآمدن تو به اعلی علیین شود، از فراق او وحشت زده و افسرده خواهی شد و وداع تو با او وداعی جانسوز خواهد بود و البته ماه رمضان هم به همان گونه که تو با او وداع کرده ای، با تو وداع خواهد نمود بلکه افزون تر و در فراق تو بیشتر از آنچه تو ظاهر ساخته ای، از او ظاهر خواهد شد؛ چرا که عنایت، از سوی مقام عالی، تمام تر و کامل تر از مقام مادون می باشد. و بر توست که اگر گاهی بر خلاف اقتضای این ماه شریف عمل نمودی، در آخرین شب این ماه، در مقام جبران بر آیی و با پوزش صادقانه و اظهار توبه و پشیمانی واقعی که از ژرفای لب باشد نه از لقلقه زبان، او را از خود راضی و خشنود گردانی؛ زیرا او مهمان کریمی است که اکرام الاکرمین به سوی تو فرستاده است تا به تو سود برساند، نه اینکه تو را زیان بخشد، و لذا با اندک عذرخواهی و مختصر توجه در عذرخواهی، از تو راضی خواهد شد.» (6)

برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع (7) بر دل اخوان

یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان

ماه فرخنده، روی بر پیچید
و علیک السلام یا رمضان

الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن

مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان

تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان

بلبلی زار زار می نالید
بر فراق بهار، وقت خزان

گفتم انده مبر که باز آید
روز نوروز و لاله و ریحان

گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال، گل دهد بستان

روزه بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان

تا که در منزل حیات بود
سال دیگر، که در غریبستان

خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان

مردم از روزگار ما جزویست
که گذر می کند چو برق یمان

کوه اگر جزو جزو بر گیرند
متلاشی شود به دور زمان

یا رب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف شیطان

کار جان، پیش اهل دل سهل است
تو نگه دار جوهر ایمان (8)

پی‌نوشت‌ها:

1. روح الله موسوی خمینی، آداب الصلوه، ص 25. (با اندکی تغییر)
2. اصول کافی، ج ، ص 263.
3. همان.
4. همان، ص 264.
5. مراقبات، ج 2، صص 103 و 104.
6. همان، ج 2، بر گرفته از صص 105، 106، 108، 109، 111، 112 و 113.
7. خداحافظی .
8. کلیات، صص 679 و 680.

منابع
1. این برگ های پیر. 1381. تصحیح و تعلیقات: نجیب مایل هروی. تهران: نشر نیچاپ اول.
2.بحرانی، کمال الدین میثم بن علی بن میثم، 1385. شرح صد کلمه امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام). مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی.
3. پک، اسکات. 1376. عشق، راه کم گذر. ترجمه: مهدی مجردزاده کرمانی، تهران: مؤسسه فرهنگی راه بین.
4. تمیمی آمدی، عبدالواحد. 1373. غررالحکم و دررالکلم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
5. جوادی آملی، عبدالله، 1388. حکمت عبادات. قم: اسراء.
6. حسن زاده آملی، حسن. 1364. مجموعه مقالات، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
7. دشتی، محمد. 1385. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (علیها السلام) قم: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام).
8. سعدی، 1375. کلیات. تصحیح: محمدعلی فروغی. تهران: ناهید.
9. سنایی غزنوی، ابوالمجد مجدود بن آدم، 1380. دیوان. به اهتمام: محمد تقی مدرس رضوی. تهران: سنایی.
10. سهروردی، شهاب الدین یحیی (شیخ اشراق). 1380. مجموعه مصنفات. تصحیح: سید حسین نصر. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
11. شهریار، محمدتقی. 1385. دیوان. تهران: زرین، مؤسسه انتشارات نگاه.
12. شهید ثانی، 1380. منیه المرید. تحقیق: رضا مختاری، قم:بوستان کتاب.
13. شیخ بهایی. 1384. دیوان. به اهتمام: سید جواد معصومی. قم: طوبای محبت.
14. شیخ صدوق، 1384. امالی. ترجمه: کریم فیضی. قم: انتشارات وحدت بخش.
15. شیخ کلینی، 1383. اصول کافی، ترجمه و شرح فارسی: آیت الله شیخ محمدباقر کمره ای. تهران: اسوه.
16. صائب تبریزی، 1387. دیوان. به کوشش: محمد قهرمان. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
17. صحیفه کامله سجادیه. 1379. ترجمه: محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمی. قم: الهادی.
18. غزالی، محمد. 1384. احیاء علوم الدین. ترجمه: مؤید الدین محمد خوارزمی. به کوشش: خدیوجم. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
19. فیض کاشانی، ملا محسن. محجه البیضاء. تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری. قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
20. قمی، شیخ عباس. 1416 هـ.ق. سفینه البحار. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی.
21. کاتسینگر، جیمز اس. 1388. تفرج در باغ حکمت. ترجمه: سید محمد حسین صالحی. قم: دانشگاه ادیان و مذاهب.
22. متقی هندی. 2005 م. کنزالعمال. عمان: بیت الافکار الدولیه.
23. محمدرضا. محمد و علی حکیمی. 1380. الحیاه. ترجمه: احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
24. محمدی ری شهری، محمد. 1379. میزان الحکمه. ترجمه: حمیدرضا شیخی.
25. مصباح یزدی، محمدتقی. 1379. بر درگاه دوست. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (علیه السلام).
26. مطهری، مرتضی. 1385. یادداشت های استاد مطهری، تهران: صدرا.
27. ملکی تبریزی، میرزا جواد، 1370. رساله لقاء الله. ترجمه و تعلیق: سید احمد فهری. تهران: فیض کاشانی.
28. ـــــــــــــــــ ، 1363. مراقبات. ترجمه: علی رضا میرزا حکیم خسروانی. تهران: انتشارات نور فاطمه.
29. موسوی خمینی، روح الله، 1373. آداب الصلوه. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمه الله).
30. ـــــــــــــــــ ، 1373. چهل حدیث. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمه الله).
31. مولوی، 1384. کلیات شمس تبریزی، تصحیح: بدیع الزمان فروزانفر. تهران: دوستان.
32. ـــــــــــــــــ ، 1378. مثنوی معنوی، تصحیح: نیکلسون. تهران: انتشارات پژوهش.
33. نامه های عین القضاه همدانی. 1387. به اهتمام: دکتر علی نقی منزوی و دکتر عفیف عسیران. تهران: اساطیر.
34. نظامی گنجه ای. 1377. کلیات خمسه. تهران: امیرکبیر.
35. هروی انصاری، خواجه عبدالله. 1388. رسائل جامع. تهران: خیام.
حسینی ایمنی، سید علی؛ اشارات، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، تابستان 1391.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید