نویسنده: سید امیرحسین کامرانی
دعاى روز اوّل
اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامى فیهِ صِیامَ الصّاَّئِمینَ وَقِیامى فیهِ
خدایا قرار ده روزه ام را در این ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داریم را
قیامَ الْقاَّئِمینَ وَنَبِّهْنى فیهِ عَنْ نَوْمَهِ الْغافِلینَ وَهَبْ لى جُرْمى فیهِ
نیز همانند شب زنده داران و بیدارم کن در آن از خواب بیخبران و جنایتم را بر من ببخش
یا اِلهَ الْعالَمینَ وَاعْفُ عَنّى یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمینَ
اى معبود جهانیان و درگذر از من اى درگذرنده از جنایتکاران
منبع: مفاتیح الجنان
حدیث روزه
پایههاى اسلام
قال الباقر علیه السلام:
بنى الاسلام على خمسه اشیاء، على الصلوه و الزکاه و الحج و الصوم و الولایه.
امام باقر علیه السلام فرمودند: اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و روزه و ولایت (رهبرى اسلامى).
فروع کافى، ج ۴ ص ۶۲، ح ۱
فلسفه روزه
قال الصادق علیه السلام:
انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى و الفقیر.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند.
من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۴۳، ح ۱
حکمت های نهج البلاغه
حکمت ۱روش برخورد با فتنه ها(اخلاقى ، سیاسى)
قَال َ[علیه السلام] کُنْ فِى الْفِتْنَهِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.
درود خدا بر او ، فرمود: در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد که سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
حکمت ۲شناخت ضد ارزش ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود : آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست کرده ، و آن که راز سختى هاى خود را آشکار سازد خود را خوار کرده ، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بى ارزش کرده است.
حکمت ۳شناخت ضد ارزش ها(اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَهٌ وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِى بَلْدَتِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهیدستى مرد زیرک را در برهان کُند مى سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.
حکمت ۴ارزش هاى اخلاقى و ضد ارزش ها(اخلاقى ، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْعَجْزُ آفَهٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَهٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَهٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّهٌ وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى .
و درود خدا بر او ، فرمود : ناتوانى ، آفت و شکیبایى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهیزکارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشین خوبى است راضى بودن و خرسندى .
حکمت ۵شناخت ارزش هاى اخلاقى (اخلاقى،سیاسی،اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْعِلْمُ وِرَاثَهٌ کَرِیمَهٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ وَ الْفِکْرُ مِرْآهٌ صَافِیَهٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود : دانش، میراثى گرانبها ، و آداب ، زیورهاى همیشه تازه ، و اندیشه ، آیینه اى شفاف است.
حکمت ۶ارزش هاى رازدارى و خوشرویی (اخلاقى،سیاسی،اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَهُ حِبَالَهُ الْمَوَدَّهِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ فِى الْعِبَارَهِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَیْضاً الْمَسْأَلَهُ خِبَاءُ الْعُیُوبِ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : سینه خردمند صندوق راز اوست و خوشرویى وسیله دوست یابى ، و شکیبایى ، گورستان پوشاننده عیب هاست . و یا فرمود : پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب هاست ، و انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.
حکمت ۷ایثار اقتصادى و آخرت گرایی (اخلاقى ، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] وَ الصَّدَقَهُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : صدقه دادن دارویى ثمر بخش است ، و کردار بندگان در دنیا ، فردا در پیش روى آنان جلوه گر است.
حکمت ۸شگفتى هاى تن آدمی (علمى ، فیزیولوژى انسانى)
وَ قَالَ [علیه السلام] اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ .
و درود خدا بر او ، فرمود : از ویژگى هاى انسان در شگفتى مانید ، که : با پاره اى ” پى ” مى نگرد ، و با ” گوشت ” سخن مى گوید . و با ” استخوان ” مى شنود ، و از ” شکافى ” نَفس مى کشد!!
حکمت ۹شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنیا (اجتماعی، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : چون دنیا به کسى روى آورد ، نیکى هاى دیگران را به او عاریت دهد ، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نیز بربایند.
حکمت ۱۰روش زندگى با مردم (اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : با مردم آن گونه معاشرت کنید ، که اگر مْردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید ، با اشتیاق سوى شما آیند.
حکمت ۱۱روش برخورد با دشمن (سیاسى ، اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَهِ عَلَیْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اگر بر دشمنت دست یافتى ، بخشیدن او را شکرانه پیروزى قرار ده.
حکمت ۱۲آیین دوست یابی (اخلاقى، اجتماعی، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ناتوان ترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است ، و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را از دست بدهد.
منبع: نهج البلاغه
در محضر ولایت
سعى کنید در همهى اوقات – بخصوص در ماه رمضان – تلاوت قرآن را از یاد نبرید. قرآن نباید از زندگىتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مىبخشد. تلاوت عجلهاى که همینطور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بىفایده باشد – بالاخره انسان همینکه توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشتهى ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از اینطور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهى را بفهمد، که به نظر ما مىشود فهمید.
منبع: گزیده بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى هیأت دولت،۱۷/۸/۸۴
حکایتها و هدایتها
مسجد بهلول
مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟ گفتند: مسجد می سازیم؛ گفت: برای چه، پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
بهلول می خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدندو دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول» ناراحت شدند، بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟!
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.
چه بسا کارهای بزرگی که از نظر ما بزرگ است ولی در نزد خدا ذره ای نمی ارزد. شاید بسیاری از بناهای عظیم از مساجد و زیارتگاهها، بیمارستانها، مدارس و… چنین سرنوشتی داشته باشد، حسابش با خداست.(۱)
منبع: شهید مطهری (رحمت الله علیه) عدل الهی، مجموعه آثار، ج۱، ص ۳۰۳٫
درسهای اخلاق
وجدان اخلاقی، عامل ایجاد غیرت و عفت
یکی از عواملی که در نیروی کنترل کننده ی جوان نقش بسزایی دارد، وجدان اخلاقی است که به تناسب تمایلات و غرایز جوان، زنده و بسیار حساس و هوشیار است (درست مثل تناسب ترمز اتومبیل با نیروی سرعت و شتاب آن)، به همین جهت نسل جوان، و مخصوصا دخترها، به خاطر جنبه های عاطفی خود، به خوبی می توانند از آن استفاده کنند.
… جوانان باید در گفتار و کردار و به طور کلی در همه ی شؤون زندگی خویش، وجود این نعمت بزرگ را قدر بدانند و از این وسیله ی هشدار دهنده، به نحو احسن استفاده کنند. … از دیدگاه علمای علم اخلاق، یکی از عواملی که غیرت را در مردها و عفت را در خانم ها زنده می کند و پویا و کارآمد می سازد، همین وجدان اخلاقی است. این که ما امروز دردنیای به اصطلاح متمدن غرب، نشانی از غیرت و عفت نمی بینیم، به نحوی که فساد و فحشاء، زندگی آنها را در برگرفته و غرب را با مشکلات فراوانی روبرو ساخته، همانا به علت خاموشی زنگ هشدار دهنده وجدان اخلاقی و تباهی نفس لوامه آنان است، آنها چون وجدان اخلاقی را در خود کشته اند غیرت و عفت، دیگر جایی برای ابراز وجود ندارد. پس ای جوان عزیز! ای دختر! ای پسر! اگر راه سعادت را می خواهی باید عفت و غیرت، در شما زنده و کارآمد باشد و این میسر نمی شود مگر به برکت گوش جان سپردن به نداهای سازنده ی وجدان اخلاقی. اگر راه نجات از سقوط حتمی را می خواهی، باید نیروی کنترل کننده در شما فعال و در حال آماده باش باشد، و این مقدور نیست مگر این که مرتبا از او مدد بگیری و به کارش واداری تا در مواقع حساس و پیش آمدن صحنه های شهوت انگیز –که متأسفانه امروزه فراوان جلو می آید- چه برای کاسب در برخورد با زن نامحرم، چه در مزاحمت های تلفنی، چه در نگاهها و تبسمهای آلوده و بعضا زهر آگین و چه…
به طور روشن و صریح و با قاطعیت هشدار دهد و شما را از خطر بدبختی در دنیا و آخرت آگاه سازد.
منبع: کتاب اخلاق و جوان، حضرت آیت الله العظمی مظاهری «دامت برکاته» صفحات ۲۸ – ۲۶٫
نکته های ناب
یاد خدا
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: هر کس به یاد خداوند سبحان باشد؛ خدا دلش را زنده و عقل و خردش را نورانی می فرماید.(۱)
دلم بی وصل تو شادی نبینه
به غیر از محنت آزادی نبینه
خراب آباد دل، بی مقدم تو
الهی هرگز آبادی نبینه(۲)
مقام پدر
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: دعایی که پدر برای فرزند کند مانند دعایی است که پیامبر برای امت خود می کند.(۳)
اجر صبر
حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرماید: هر مؤمنی که به بلایی گرفتار شود و صابر و بردبار باشد، اجر هزار شهید را به او می دهند. (۴)
صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت
میوه ی شیرین دهد پر منفعت
گفت حق اندر کتاب مستطاب
صابران را اجر بخشم بی حساب(۵)
گوهر وقت
علامه حسن بن یوسف حلی از عمر شریفش حداکثر استفاده را نمود حتی نوشته اند که: او یکی از پرکارترین و پراثرترین فقهای نامدار شیعه است. طبق محاسبه ای که از تعداد تألیفات و همچنین روزهای عمر او کرده اند، می توان گفت که ایشان به طور نسبی هر روز هزار سطر می نوشته اند.(۶)
داد حق عمری که هر روزی از او
کس نداند قیمت آنرا جز او
منابع:
۱- غررالحکم، ص ۶۹۰٫
۲- باباطاهر.
۳- نهج الفصاحه، ص ۳۲۸٫
۴- ترجمه ی اصول کافی، ج۴، ص ۱۴۶٫
۵- مولوی.
۶- فقهای نامدار شیعه، ص۱۳۱٫
سیره عملی امام خمینى (رحمت الله علیه) در ماه رمضان
عالمان ربانی، چلچراغهاى پر فروغى هستند که در هرعصرى، در آسمان علم و عمل مىدرخشند، و با کسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت، بر زمینیان تجلى مىکنند و آنان را به سوى منابع نور و برکت دودمان وحى، رهنمون مىسازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله علیه وآله نشانده، بر مشکات ملکوت، عروج مىدهند.
در میان دین باوران کفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین سیاست مدار، فیلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى رضوان الله علیه، از موقعیتى والا و ویژه برخودار است، زیرا روزها و ساعتها و لحظههاى عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت بخشید. در این مبحث به سیره عملی امام می پردازیم تا ره توشه ای برای عاشقان ماه رمضان باشد.
حضرت امام (ره) توجه ویژهاى نسبت به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقاتهاى خودشان را در ماه رمضان تعطیل مىکردند و به دعا و تلاوت قرآن و… مىپرداختند.
و خودشان مىگفتند: «خود ماه مبارک رمضان، کارى است (۱) .
یکى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مىگوید:
پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند
یکى از یاران امام، در این باره گفته است :
در این ماه، ایشان شعر نمىخواندند و نمىسرودند و گوش به شعر هم نمىدانند . خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد مىکردند، به گونهاى که این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مىکردند. (۲)
ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار کم مىخوردند، به گونهاى که خادمشان فکر مىکردند که امام، چیزى نخورده است (۳)
حضرت امام رحمه الله علیه درباره رمضان چنین مىسرایند:
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد
افطار به مى کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با باده، وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت بارور افتاد (۴)
عبادت و تهجد
از جمله برنامههاى ویژه حضرت امام (ره) در ماه مبارک رمضان ، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهى مىدانستند و به صراحت بیان مىکردند که در وادى عشق، نباید به عبادت به چشم وسیلهاى براى رسیدن به بهشت نگاه کرد (۵)
اکثر آشنایان امام نقل مىکنند که ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامههایشان بود.
بعضى از نزدیکان ایشان مىگفتند که وقتى در ظلمت و تاریکى نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام مىشدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مىکردم و مىدیدم که با خضوع و خشوعى خاص، نماز مىخواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا مىآوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر مىکردم که شب امام، حقیقتا، لیله القدر است (۶) .
یکى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مىگوید:
پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند (۷) .
امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمىکردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شدید، ماه مبارک رمضان را روزه مىگرفت و با این که در سنین پیرى بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل بهجاى نمىآوردند، افطار نمىکردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا مىخواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مىکردند و صبح زود، براى کارهایشان آماده مىشدند (۸)
خانم زهرا مصطفوى مىگوید:
راز و نیاز امام و گریهها و نالههاى نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بى اختیار، به گریه مىانداخت (۹)
یکى از اساتید قم نقل مىکرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه جداگانهاى نداشتند و در منزل امام زندگى مىکردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و نالهاى شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!» . ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است که مشغول تهجد و عبادت است» (۱۰)
یکى از همراهان امام در نجف، اظهار مىکرد که امام خمینى در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن مىخواندند ، یعنى در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مىکردند
در ماه مبارک رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یکى از محافظان بیت مىگوید در یکى از شبهاى ماه مبارک رمضان، نیمه شب، براى انجام کارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه مىکردند! هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مىکند. (۱۱)
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضانهاى دیگر متفاوت بود! به این صورت که امام همیشه، براى خشک کردن اشک چشمشان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارک رمضان، حولهاى را نیز همراه برمىداشتند تا به هنگام نمازهاى نیمه شبشان، از آن استفاده کنند! (۱۲)
توجه ویژه به قرآن
امام خمینى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به طورى که روزى، هفت بار قرآن مىخواندند!
امام در هر فرصتى که به دست مىآوردند، ولو اندک، قرآن مىخواندند. بارها دیده شد که امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره – که معمولا به بطالت مىگذرد – قرآن تلاوت مىکنند ! (۱۳) امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مىخواندند . (۱۴)
یکى اطرافیان امام مىگوید:
امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: «شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید» . امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مىخواهم! چه فایدهاى دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کارى کنید که من بتوانم قرآن بخوانم. » (۱۵)
و در ماه رمضان یکى از همراهان امام در نجف، اظهار مىکرد که امام خمینى در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن مىخواندند ، یعنى در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مىکردند . (۱۶)
علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان ، دستور مىدادند که چند ختم قرآن براى افرادى که مد نظر مبارکشان بود، قرائت شود . (۱۷)
گزیدهایى از توصیهها و سفارشهاى امام به مناسبت ماه مبارک رمضان
شما در این چند روزى که به ماه رمضان مانده، به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالى پیدا نمایید.
از کردار و رفتار ناشایسته خود ، استغفار کنید! اگر خداى نخواسته، گناهى مرتکب شدهاید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان ، توبه کنید! زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهید! مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتى، تهمتى و خلاصه گناهى سر بزند و در محضر ربوبى، با نعم الهى و در مهمان سراى بارى تعالى، آلوده به معاصى باشید! شما اقلا، به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همان طورى که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه مىدارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویى و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانى را از دل بیرون کنید!
امام در هر فرصتى که به دست مىآوردند، ولو اندک، قرآن مىخواندند. بارها دیده شد که امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره – که معمولا به بطالت مىگذرد – قرآن تلاوت مىکنند
اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییرى پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقى نکرد، معلوم مىشود روزهاى که از شما خواستهاند ، محقق نشده است.
اگر دیدید کسى مىخواهد غیبت کند، جلوگیرى کنید و به او بگویید! «ما، متعهد شدهایم که در این سى روز ماه مبارک رمضان، از امور محرمه خود دارى ورزیم.» و اگر نمىتوانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار مىکنم تصمیم بگیرید در این سى روز ماه مبارک رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید.
توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید; فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معناى واقعی اش باشد . (۱۸)
پی نوشت :
۱- پا به پاى آفتاب، ج ۱، ص ۲۸۶ .
۲- برداشتهایى از سیره امام خمینى( ره) ، ج ۳ ، ص ۹۰ .
۳- همان، ص ۸۹ .
۴- روزنامه جمهورى اسلامى، مورخ ۸/۱/۶۹ .
۵- روزنامه جمهورى اسلامى، ۲۰ / ۱۱ / ۶۴ .
۶- امام در سنگر نماز، ص ۸۳ / هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته ۱۲۹ .
۷- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، حبیب و محبوب، ص ۵۳ / سیماى فرزانگان، ص ۱۸۰ .
۸- سیماى فرزانگان، ص ۱۵۹ / برداشتهایى از سیره امام خمینى( ره) ، ج ۳ ، ص ۹۹ .
۹- برداشتهایى از سیره امام خمینى (ره) ، ج ۳ ، ص ۱۳۲ .
۱۰- همان، ص ۲۸۶ .
۱۱- هزار و یک نکته، حسین دیلمى، نکته ۱۰۴ / جلوهاى از خورشید ، ص ۹۰ .
۱۲- برداشتهایى از سیره امام خمینى ، ج ۳ ، ص ۱۲۶ .
۱۳- پا به پاى آفتاب، ج ۱، ص ۲۷۰ .
۱۴- برداشتهایى از سیره امام خمینى ، ج ۳ ، ص ۱۹۸ .
۱۵- همان، ص ۷٫
۱۶- همان .
۱۷- پا به پاى آفتاب، ج ۱ ص ۱۸۱ .
۱۸- سیماى فرزانگان، صص ۱۵۹ و ۱۶۱ برداشتهایى از سیره امام خمینى، ج ۳ ، ص ۸ .