نکوهش غضب و اقسام و پیامدهای آن

نکوهش غضب و اقسام و پیامدهای آن

سید جعفر صادقی فدکی

غضب؛ حالت نفسانی‌ است که باعث حرکت روح حیوانی به قصد غلبه و انتقام از درون انسان به خارج می‌شود انسان‌ها در برخورد با تأثیر این قوه سه دسته‌اند. افراط در غضب و مهار نکردن آن، از صفات رذیله‌ای است که مفاسد فردی و اجتماعی فراوانی را در پی‌دارد.

متن مقاله :

غضب و اقسام آن

غضب؛ حالت نفسانیه ای است که باعث حرکت روح حیوانی به قصد غلبه و انتقام از درون انسان به خارج می‌شود و هرگاه شدت گیرد باعث حرکت شدیدی می‌شود که از آن حرکت، حرارتی شدید حاصل شده، دود تیره‌ای برمی‌خیزد و مغز و رگ‌ها را پر می‌سازد و نور عقل را پوشانده، یا اثر آن را ضعیف می‌کند؛ بدین جهت در صاحب غضب شدید، موعظه و نصیحت اثر نمی‌بخشد؛ بلکه پند و موعظه گاه باعث درشتی و خشم بیشتر فرد غضب‌کننده می‌گردد.[3] انسان‌ها در برخورد با تأثیر این قوه سه دسته‌اند:
دسته اول: کسانی هستند که مطلقاً قوه غضبیه در آن‌ها وجود نداشته یا در حد بسیار ضعیفی وجود دارد؛ اینان در مواردی که عقل و شرع، غضب را لازم دانسته به هیچ وجه از جا برنمی‌خیزند و بر کسی یا چیزی خشم نمی‌گیرند.
دسته دوم: کسانی هستند که قوه غضبیه دارند، لیکن از غضب خود به موقع و در جای خود استفاده کرده، آن را مهار می‌کنند و از اعتدال و حد عقل و شرع خارج نمی‌شوند.
دسته سوم: کسانی هستند که در این زمینه راه افراط را در پیش گرفته، هر گاه قوه غضبیه آن‌ها به غلیان و جوشش در آید، از حد عقل و شرع خارج می‌شوند و عقل و هوشی برای آنان باقی نمی‌ماند.
شکی نیست که از میان اقسام سه گانه گفته شده، روش گروه اول، یعنی آنان که در این زمینه تفریط کرده و برای هیچ کس و در هیچ موردی غضبناک نمی‌گردند، قبیح و مورد مذمت عقل و شرع است.
قوه غضبیه یکی از نعمت‌های الهی است که انسان باید در بعضی موارد از آن استفاده کند و برای پیشبرد برخی امور به خشم آید و غضبناک گردد؛ در غیر این صورت باید او را شخصی بی‌غیرت و بی‌تعصب و گاه بی‌دین به شمار آورد.
روش گروه دوم؛ یعنی کسانی که از قوه غضبیه خود در حد اعتدال استفاده کرده و آن را در مهار خود دارند امری بسیار پسندیده و مورد رضایت عقل و شرع است و غضبی که در روایات ابتدای بحث و دیگر احادیث، یکی از اوصاف شیعیان اهل‌البیت دانسته شده، همین غضب و مقصود از آن نیز همین گروه است.

روش گروه سوم؛ یعنی کسانی که در این امر افراط کرده، از حدود عقل و شرع تجاوز می‌کنند، روش بسیار ناپسندی است که در آیات قرآن و روایات بسیار مذمت و نکوهش شده است و غضبی که در روایات به طور مطلق، نکوهش شده و معصومان (علیهم السلام)، مؤمنان را از آن نهی کرده‌اند، همین قسم از غضب است و بیشتر مباحث این موضوع نیز مربوط به همین قسم سوم از اقسام غضب است.

مهار و فرو بردن غضب

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «شیعَتُنا… اَلَّذینَ إِذا غَضِبُوا لَم یظلِمُوا»؛ «شیعیان ما کسانی هستند که هر گاه غضب کنند ظلم نمی‌کنند».[1]

امام صادق علیه السلام نیز می‌فرماید: «یا شیعَهَ آلِ مُحَمَّدٍ، إِنَّهُ لَیسَ مِنّا مَن لَم یملِک نَفسَهُ عِندَ غَضَبِهِ»؛ «ای شیعیان آل محمد، از ما نیست کسی که هنگام غضب نفس خویش را مهار نکند».[2]

نکوهش غضب و پیامدهای آن
افراط در غضب و مهار نکردن آن، از صفات رذیله‌ای است که مفاسد فردی و اجتماعی فراوانی را در پی‌دارد. به این دلیل در روایات به شدت مذمت و نکوهش شده  است.
امام صادق علیه السلاممی‌فرماید:
«اِنَّ هذا الغَضَبَ جَمرَهٌ مِنَ الشَّیطانِ تُوقَدُ فِی القَلبِ»؛ «همانا این غضب؛ جرقه آتشی است از شیطان که در قلب انسان افروخته می‌شود».[4] آن حضرت در روایتی دیگر می‌فرماید:
«الغَضَبُ یفسِدُ الایمانَ کما یفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ»؛ «غضب، ایمان را فاسد می‌کند؛ همچنان که سرکه عسل را».[5] همچنین آن حضرت فرمود:
«الغَضَبُ مِفتاحُ کلِّ شَرٍّ»؛ «غضب، کلید هر بدی است».[6] بسیاری از کارهای شر و پلید، از غضب سرچشمه می‌گیرد. انسان وقتی خشمگین می‌شود، مهار خود را از دست می‌دهد. جنون و آتش غضب یک لحظه بر عقل او سایه می‌افکند و مهار خود را به این قوه افسار گسیخته می‌سپارد که در این هنگام مرتکب بسیاری از اعمال زشت و حرام می‌شود؛
امام باقر علیه السلام در روایتی دیگر می‌فرماید:
«اَی شَی‌ءٍ اَشَدُّ مِنَ الغَضَبِ؟ إِنَّ الرَّجُلَ لَیغضَبُ فَیقتُلُ النَّفسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ و یقذِفُ المُحصِنَهَ»؛ «چه چیز شدیدتر است از غضب؟ همانا مردی غضب می‌کند و در پی آن، نفسی را که خدا حرام کرده، به قتل می‌رساند و یا به زن محصنه افترا می‌زند».[7] در حدیثی دیگر نیز آمده است:
«بِئسَ القَرینُ الغَضَبُ. یبدِی المَعایبَ و یدنِی الشَّرَّ و یباعِدُ الخَیرَ»؛ «غضب، بد همدمی است؛ عیوب را آشکار می‌سازد و شر را نزدیک و خیر را دور می‌کند».[8] انسان در حال غضب، چون اختیارش دست خودش نیست، هر سخنی را بر زبان جاری می‌کند و از بسیاری اسرار که نباید فاش کند، پرده برمی‌دارد؛ عیوب بسیاری را آشکار می‌کند و گاه با غضب خود از بسیاری کارهای خیر که انجام گرفته و یا در حال انجام گرفتن است، جلوگیری می‌کند و آن‌ها را از بین می‌برد و هنگامی به حالت عادی برمی‌گردد که کار از کار گذشته است و چیزی جز پشیمانی برای او باقی نمانده است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روایتی دیگر می‌فرماید:
«اَلغَضَبُ نارٌ مُوقَدَهٌ، مَن کظَمَهُ اَطفَأَها و مَن اَطلَقَهُ کانَ اَوَّلُ مُحتَرِقٍ بِها»؛ «غضب؛ آتشی افروخته است که هر کس آن را فرو برد آن را خاموش کرده است؛ اما اگر آن را رها سازد [خود او]، اوّلین کسی خواهد بود که در این آتش می‌سوزد».[9] کسی که خشم می‌گیرد و درصدد مهار آن برنمی‌آید، ممکن است در حال خشم، سخنان زشت و قبیحی از دهان او خارج شده یا مرتکب اعمال ناشایستی گردد و به اموال خود یا دیگران صدمه وارد کند و یا حتی انسانی را مضروب سازد یا او را به قتل برساند، لیکن اوّلین کسی که در آتش این خشم می‌سوزد خود اوست؛ زیرا باید در همین دنیا و یا در سرای آخرت، پاسخ این سخنان و اعمال خود را بدهد.

چون ز خشم آتش تو در دل‌ها زدی ****  مایه نار جهنم آمدی
آتشت اینجا چه آدم سوز بود **** آنچه از وی زاد مرگ‌افروز بود
این سخن‌های چو مار و کژدمت **** مار و کژدم گشت و می‌گیرد دمت

فضیلت مهار غضب
مهار و فرو بردن خشم، علاوه بر اینکه فواید و برکات دنیایی فراوانی برای فرد و جامعه به دنبال دارد و از بروز مفاسد و گرفتاری‌های فراوانی جلوگیری می‌کند، خداوند نیز پاداش و اجر زیادی به او عنایت می‌کند.
قرآن کریم در سوره آل‌عمران می‌فرماید:
«اَلَّذینَ ینفِقونَ فِی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ والکـظِمینَ الغَیظَ والعافینَ عَنِ النّاسِ… اُولک جَزاؤُهُم مَغفِرَهٌ مِن رَبِّهِم و جَنّـتٌ تَجری مِن تحت‌ها الاَنهـرُ خــلِدینَ فی‌ها ونِعمَ اَجرُ العـمِلین»؛
«همان‌ها که در وسعت و سختی انفاق می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و از خطای مردم می‌گذرند پاداش آن‌ها آمرزش پروردگار و بهشت‌هایی است که از زیر درختان آن‌ها نهرها جاری است و در آن جاودانه می‌مانند و این چه پاداش نیکی است برای آن‌ها که اهل عمل هستند».[10] امام باقر علیه السلام می‌فرماید:
«مَکتُوبٌ فِی التَّوراهِ ـ فیما ناجَی اللّهُ بِهِ مُوسی! یا مُوسی، اَمسِک غَضَبَک عَمَّن مَلَکتَ عَلَیهِ اَکفُّ عَنک غَضَبِی»؛
«در تورات نوشته شده است ـ در مناجات موسی علیه السلام با خداوند ـ ای موسی! غضب خود را از کسانی که بر آنان تسلط داری نگه دار تا غضب خود را از تو نگه دارم».[11] در روایتی دیگر آن حضرت فرمود:
«مَن کظَمَ غَیظا و هُوَ یقدِرُ عَلی اِمضائِهِ حَشا اللّهُ قَلبَهُ أمنا و اِیمانا یومَ القِیامَهِ»؛
«کسی که خشم خود را فرو برد، در حالی که قادر بر تخلیه آن است، خداوند در روز قیامت قلب او را از آرامش و ایمان پر خواهد کرد».[12]

منابع
[1]. معراج السعاده، ص 236.

[2]. الکافی، ج 2، ص 237؛ الخصال، ص 397.

[3]. وسائل‌الشیعه، ج 12، ص 10؛ بحارالانوار، ج 71، ص 161.

[4]. وسائل‌الشیعه، ج 15، ص 361.

[5]. بحارالانوار، ج 70، ص 266.

[6]. الکافی، ج 2، ص 303.

[7]. وسائل‌الشیعه، ج 15، ص 359.

[8]. عیون الحکم و المواعظ، ص 194.

[9]. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 11؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 22.

[10]. آل‌عمران 3 134 و 136.

[11]. الکافی، ج 2، ص 303.

[12]. میزان الحکمه، ج 3، ص 2268.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید