انتخابات خبرگان و نقش مردم در تعیین رهبری

انتخابات خبرگان و نقش مردم در تعیین رهبری

انتخابات خبرگان رهبری به لحاظ وظیفه خطیر و حساس مجلس خبرگان در شناسایی و معرفی ولی فقیه حاکم و نظارت بر بقای شرایط وی , از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ولایت فقیه به عنوان ستون و رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی و استمرار جوهره دینی آن همواره مورد هجمه سنگین دشمنان اسلام و انقلاب بوده است. حجم گسترده تبلیغات منفی دشمنان و شبهه پراکنی مخالفان این نظام علیه ولایت فقیه حاکی از جایگاه رفیع آن در نظام و ترس دشمنان از قدرت تأثیرگذار آن در شکست توطئه ها و اهداف شوم بیگانگان علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی است. اشکال و اعتراض به نظریه نصب ولی فقیه توسط معصوم و ایجاد تردید در نقش مردم در قالب این عنوان که «مردم در نظام جمهوری اسلامی نقش تأثیر گذار ندارند» این روزها به تبلیغات عادی و تکراری دشمنان علیه نظام تبدیل شده است نگارنده در این مجال در صدد باز خوانی پرورنده شبهات مربوط به ولایت فقیه نیست که این امر به خودی خود مجال گسترده تری می طلبد لکن با توجه به شرایط حساس این دوران به یکی از شبهات مطرح شده در خصوص نقش خبرگان و انتخاب رهبری پرداخته و اختصارا مطالبی پیرامون آن یادآور می شود.[1] در ابتدا باید متذکر شویم مهم ترین نقش و کار ویژه انتخابات خبرگان رهبری وارد شدن به پروسه ای است که تحقق و استقرار حاکمیت نظام مبتنی بر ولایت فقیه به آن وابسته است اما آن چه در این مقوله باید بیشتر به آن بپردازیم تبیین نقش و مفهوم دو اصطلاح «نصب» و «انتخابات» در این پروسه است مردم با شرکت در انتخابات خبرگان، متخصصینی را گزینش می کنند که وظیفه آنان شناسایی و معرفی ولی فقیه جامع الشرایط می باشد حال اگر «انتخاب» را به مفهوم کلی برگزیدن اختیاری و به دور از اجبار و اکراه یکی از گزینه های خارجی بدانیم باید اذعان کنیم که فعلیت یافتن حاکمیت ولی فقیه در این روند بدون هیچ اجبار و اکراهی و با نقش تعیین کننده مردم صورت گرفته است. چون به هر حال مردم به اختیار خود خبرگان رهبری را بر می گزینند و خبرگان نیز با توجه به تخصصی که دارند بدون هیچ جبر و اکراهی مطابق ضوابطی خاص، ولی فقیه واجد شرایط را شناسایی و معرفی می کنند, بنابر این آن چه که برخی از مخالفان سعی دارند نظریه نصب را به مفهوم بی اثر بودن نقش مردم معرفی کنند تلاشی عبث و بیهوده است البته می توان برای انتخاب , مفهوم دیگری نیز تصور کرد و آن این که بگوییم مردم حق دارند بدون توجه به ضوابط قانونی و شرعی هر کس را که مایل بودند انتخاب کنند لکن این مفهوم برای کسانی که به نظام «جمهوری اسلامی» رای داده و اصل ضرورت اسلامیت نظام و حاکمیت احکام شرعی را پذیرفته اند جایگاهی ندارد زیرا چنین مردمی خود معتقدند که باید به انتخابی تن دهند که در چارچوب شرایط و ویژگی هایی باشد که شارع مقدس وجود آن شرایط را در حاکم یک جامعه اسلامی ضروری دانسته است. پس نکته اساسی در این زمینه این است که انتخاب مردم در جامعه اسلامی در قلمرو ربوبیت تشریعی الهی صورت می گیرد نه ربوبیت تکوینی «یعنی نقش آنان در حاکمیت بخشیدن و فعلیت دادن به ولی فقیه و نظام اسلامی کاملا مشخص و تعیین کننده است چرا که اگر آنان نخواهند عملا حکومتی تشکیل نمی گردد و فقیهی حاکم نمی شود. پس مردم با اختیار خود به خبرگانی رأی می دهند که وظیفه آنان شناسایی و معرفی ولی فقیه جامع الشرایط است اما این که می گوییم وظیفه خبرگان شناسایی و معرفی ولی فقیه جامع الشرایط است به این معناست که در جامعه اسلامی بر خلاف نظام های غیر دینی ویژگی های یک حاکم باید توسط شارع مقدس تعیین شود به این صورت که خداوند متعال در زمان حضور معصوم شخص واجد شرایط را به نام تعیین، و از طرق مختلف (همچون معجزه یا معرفی معصوم قبلی) به مردم معرفی می کند. این عمل در عرف دینی از آن با عنوان «نصب خاص» یاد می شود اما از آنجا که در زمان غیبت نیز احکام الهی تعطیل بردار نیست پس ویژگی شخصی که صلاحیت حاکمیت بر مردم را داشته باشد باید همچنان از سوی شارع مقدس تعیین شود این عمل در عرف دینی تحت عنوان «نصب عام» صورت می گیرد.
در نصب عام فقیه جامع الشرایط برای مناصبی چون افتاء ، قضاء و رهبری بدون اختصاص به شخص معین یا عصری معلوم از سوی پیشوای معصوم تعیین می گردد.[2] البته این وظیفه بر عهده کسانی است که از جمیع شرایط لازم برای ولایت و رهبری جامعه اسلامی برخوردار باشند و تنها چنین افرادی از سوی پیشوای معصوم برای تصدی این امور منصوب می شوند و نیازهای دینی مردمان هر عصر را برآورده می سازند چنانکه در توقیع مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی و فرجه الشریف ـ می خوانیم که ایشان فرموده اند «در زمینه حوادث و رویداد ها به راویان حدیث ما مراجعه کنید چرا که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر ایشان هستم»[3] اما وظیفه مردم نیز ذر اینجا همچنان که گذشت آن است تا به صورت مستقیم یا انتخاب خبرگان مصداق مورد نظر شارع را مشخص نمایند ولی از آن جا که شناسایی و معرفی ولی فقیه واجد شرایط نیازمند تخصص و آگاهی های لازم است پس باید به متخصصین امر رجوع کنند تا از طریق آنان ولی فقیه واجد شرایط شناسایی و معرفی گردد. این اقدام در حقیقت بر اساس همان مبنای سیره عقلا است که در امور علمی و تخصصی زندگانی خویش به متخصصان مربوطه مراجعه می کنند بنابراین خبرگان رهبری در واقع کسی را شناسایی و معرفی می کند که واجد شرایطی باشد که شارع مقدس دارا بودن آن شرایط را برای حاکمیت بر مردم لازم شمرده است در این صورت کار خبرگان یا مردم مشروعیت بخشیدن به ولی فقیه حاکم نیست که این کار نه در اختیار آنان که مربوط به شارع مقدس است و لذا بنیانگذار جمهوری اسلامی می فرمودند: ولایت فقیه چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است.[4]


[1]. اخیرا یکی از سایت ها با انتشار نوشته ای در خصوص انتخابات خبرگان از سوی یکی از نویسندگان خارجی ضمن اعتراض به نظریه نصب ولی توسط معصوم مدعی گردید حکومت ولی فقیه در ایران با موافقت و گزینش مردم تعیین نمی شود تا جمهوری و قانونی باشد.
سایت گویا نیوز، اسماعیل نوری علا , پایان توهمی به نام جمهوریت قانونی حکومت اسلامی 11/9/85.
[2]. ر.ک: ولایت فقیه آیه الله جوادی آملی، نشر اسراء 1378، ص 391.
[3]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، باب 45، ص 483 ـ 484، حدیث 4.
[4] .صحیفه نور , ج 2 , ص 170-171 .
محمد ملک زاده

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید