شخصیتهای مهم و شناخته شده سیاسی و تاریخی ایران, همواره در برزخ تایید و یا تخریب وجهه توسط برخی از مردم قرار داشتهاند. از جمله این افراد می توان مرحوم سید عبدالله بهبهانی را نام برد که همواره در تیررس انتقادات بعضا غیرمنصفانه و تخریبی مخالفان قرار داشته است. از جمله آن که اخیرا یکی از سایتها از آیت الله بهبهانی با عنوان چهرهای سیاهکار و دغلباز و رشوهگیر یاد کرده است که در تبدیل مشروطیت به استبداد نقش مهمی ایفا کرده است(!!) در این سایت آمده است: «سید عبدالله بهبهانی که در تمام دوران زندگیش مساله مادی و شخصیاش بر تمام مسایل دیگر ارجحیت داشت, در دوران مشروطیت و نمایندگی مجلس نیز, علاوه بر حمایت از چهرهای آزادیکش نظیر «امین السلطان» به رشوهگیری و سرکیسه کردن مردم ادامه داد ،..!!» این قضاوت, بسیار غیر منصفانه و یک طرفه است و نمی توان برای آن وجاهت قایل بود. غیر از برخی نقاط ضعف موجود برای هر انسان و از جمله مرحوم بهبهانی, می توان نقاط قوتی نیز برای وی یافت.
آیت الله سید عبدالله بهبهانی یکی از رهبران فعال در نهضت مشروطیت به شمار می آمد. در مجموع عملکردهای سیاسی وی را می توان در دو اقدام اساسی مورد بحث و بررسی قرار داد:
1. اقدام علیه اهانت مسیو نوژ بلژیکی:
هر ساله محفلی متشکل از اروپاییهای مقیم ایران و جمعی از ایرانیان فرنگ رفته یا فرنگیمآب برگزار می شد و هر یک از مدعوین بر طبق ذوق و سلیقه خود, لباس مخصوص تهیه کرده و بر تن می نمودند. در جشن آن سال مسیو نوژ وزیر امور گمرکی, لباس روحانیت را بر تن کرد و به تمسخر علما پرداخت. از این محفل عکسهایی گرفته شد. در ایام محرم سال 1323 ه . ق آیت الله بهبهانی، عکس مذکور را به مردم نشان داد و این کار ناپسند را نتیجه زمامداری عین الدوله دانست و خواهان عزل نوژ شد. پیروان آیت الله بهبهانی نسخه های متعددی از عکس مزبور تهیه کردند و به وسیله طلاب در میان مردم پخش کردند. شاه؛ برای وی نوشته مهرآمیزی فرستاد و قول داد تا مقاصد او را برآورده سازد. اما این وعده شاه تحقق نیافت. به ناچار آیت الله بهبهانی مجددا پیگیر شد و با آیت الله طباطبایی متحد شد تا علیه حکومت اقدام نماید.[1]
2. انعقاد پیمان اتحاد با آیت الله طباطبایی علیه حکومت.
از دیگر اقدامات مهم آیت الله بهبهانی در نهضت مشروطیت, پیمان اتحادی است که وی با آیت الله طباطبایی جهت استمرار مبارزه منعقد نمود. در شب 25 رمضان 1323 ه. ق آیت الله بهبهانی به منزل آیت الله طباطبایی رفت. در این جلسه با هم, هم پیمان شدند تا ضمن عزل عین الدوله به تاسیس عدالتخانه همت گمارند. پس از این پیمان, انتقاد از دولت علنی شد و این دو شخصیت بی پروا مطالبی برای بیداری افکار مردم بر سر زبان آورند, بر منبرها به سخنرانی پرداخته موضوع آزادی و عدالت و قانون را مطرح کردند و زمینه را برای روشنگری و آگاهی بخشیدن مردم در مبارزه علیه حکومت وقت فراهم ساختند. بدین ترتیب پایه های اساسی نهضت مشروطیت از جانب این دو روحانی برجسته گذاشته شد و اتحاد این دو یکی از بزرگترین عوامل پیدایش مشروطیت گردید.[2]در نتیجه این اتحاد, جمع زیادی از طلاب، روحانیون، اشخاص متنفذ و عدهای از رجال دولتی, با پیوستن به این اتحادیه جبهه نیرومندی را تشکیل دادند.
این دو اقدام آیت الله بهبهانی بسیار حائز اهمیت بود. امکان اشکال در برخی رویههای عملی افراد هر چند امر مستحیلی نیست اما با این همه؛ انتساب برخی اتهامات ناروا به وی هم عملی مذموم و غیر قابل بخشش است. اتهام «رشوهگیری» سید عبدالله بهبهانی که نویسنده با استناد به کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته ناظم الاسلام کرمانی به آن پرداخته است، توسط برخی دیگر از نویسندگان با نحله فکری خاص خودشان نیز تکرار شده است.[3]
پیش تر از آن نیز، محمد علی شاه قاجار نیز در قسمت هایی از نامه خود خطاب به علمای نجف اشرف، از مرحوم بهبهانی به عنوان «سردسته مفسدین فی الارض» نام می برد که «هر چه بر سر او می رود نیز از خود اوست»[4] پر واضح است که موضع گیری شخصی مانند محمد علی شاه که دارای کارنامه ای سیاه در امر حکومت داری است بر ضد شخصی به نام سید عبدالله بهبهانی بیشتر به یک قضاوت انتقام جویانه شباهت دارد تا یک موضع گیری بی طرفانه!
شایسته است در نقد شخصیت های مهم تاریخ کشورمان, جنبه های مثبت نیز در نظر گرفته شود و از اتهامات بی اساس و بعضا غیر منصفانه پرهیز گردد.
[1] . برای مطالعه بیشتر ر .ک : محمد اسماعیل رضوانی, انقلاب مشروطیت ایران- چاپ دوم- تهران- ابن سینا-1352 -صص 26و 76
[2] . مهدی ملک زاده- تاریخ مشروطیت ایران- تهران- کتابخانه سقراط- 1328 ج2- صص26-27
[3] . ر. ک : مقاومت شکننده- ترجمه احمد تدین- تهران- موسسه خدمات فرهنگی رسا- ص 257
[4] . فرهاد شیخ فرشی- تحلیلی بر نقش سیاسی عالمان شیعی در پیدایش انقلاب اسلامی- مرکز اسناد انقلاب اسلامی-ص44
علی اکبر عالمیان