نویسنده:دکتر فاطمه لاجوردی
مقدمه
برای انجام هر نوع مطالعه درباره ی دین باستانی ایران زمین، بی شک مهم ترین منبع مطالعه، کتاب مقدس آئین زرتشتی یعنی « اوستا» و پس از آن کتابهای دینی است که در دوره های بعدی و به زبان پهلوی نگاشته شده اند.
چنانکه از سنتهای زرتشتی و شواهد تاریخی برمی آید، ادعیه، سرودها و قوانین دینی زرتشتی، از حدود 1500 تا 800 پیش از میلاد، که به عنوان محدوده ی تاریخی زندگی زرتشت در نظر گرفته می شود، تا قرنها پس از آن تنها به صورت شفاهی و یا به شکل متونی پراکنده وجود داشت و سینه به سینه آموخته و نقل می شد. به نوشته ی « دینکرد» اولین پادشاه ساسانی اردشیر بابکان، « تنسر»(Tansar) هیربدان زمان خویش را مأمور ساخت تا این منابع شفاهی و کتبی پراکنده را در یک جا گرد آورد. گرد آوری و تدوین اوستا اما، در پایان دوره ی ساسانیان و در حدود قرون هفتم و هشتم میلادی با پیگیریهای جانشینان اردشیر به سرانجام رسید و مطالب جمع آوری شده با اختراع خط دین دبیره بصورت مکتوب درآمد.
بنابر آنچه که در دو کتاب « دینکرد» و « روایات پهلوی» آمده است، اوستای این دوره از 21 نسک nask( دفتر، جُنگ، کتاب) تشکیل شده بوده است که در سه گروه هفت تایی جای می گرفتند. گروه اول که متشکل از نسکهای 21، 1، 2، 3، 11، 13 و 20 بوده است، در بردارنده ی تعلیمات معنوی و اخلاقی بوده و گروه گاتایی یا « گاسانیک» gasanik نامیده می شده است. گروه دوم، محتوی نسکهای 15-19، 12، 14 بوده و به قوانین و مسائل آئینی می پرداخته است و لذا گروه قانون یا « داتیک»datik نامیده می شده است و بالاخره گروه سوم، متشکل از نسکهای 4-10 که دربردارنده ی مطالبی هم شبیه گروه اول و هم شبیه گروه دوم بوده است، « هاتک مانسریک»hatak mansrik نام داشته است. از مقایسه ی توضیحاتی که درباره ی هرگروه و محتویات هر سنگ در کتاب دینکرد آمده است، با اوستای کنونی چنین به نظر می رسید که اوستای اولیه درواقع دائره المعارفی دینی بوده است و به مرور زمان بخشهایی از آن که مقدس تر شمرده می شده اند و مورد احتیاج روزمره مردم در زندگی و آئینهای دینی بوده اند، باقی مانده و مابقی آن در اثر حوادث روزگار از میان رفته است، بطوریکه امروزه تنها یک چهارم از این کتاب عظیم باقی مانده است.(1)
به این ترتیب، اوستایی که امروزه در دست ماست تنها بخش کوچکی از اوستای اولیه است که از پنج بخش تشکیل یافته است. این پنج بخش به ترتیب عبارتند از: 1- یسنا Yasna و 2- یشتها Yashta و 3-ویسپرد Visparad و 4- خرده اوستا 5- وندیداد Vendidad. هریک از این پنج بخش نیز به نوبه خود به بخشهای کوچکتری به ترتیب زیر تقسیم می شوند:
آوستا یسنا هات
یستها هریک از یشت ها کرده
ویسپرد کرده بند
خرده اوستا هر بخش آن اسم خاص خود را دارد
وندیداد فرگرد.
گاتها:
یسنا که خود از هفتاد و دو هات یا هایتی تشکیل شده است، در بردارنده ی یکی از قدیمی ترین بخشهای اوستا یعنی « گاتها»ست. گاتها یا گاهان سرودهایی منظوم اند که به شخص زرتشت نسبت داده می شوند و به زبانی بسیار باستانی، نزدیک به زبان وداها می باشند. گاهان از هفده سرود یاهات تشکیل شده است که هریک از آنها دارای چندین بند است.
این گاهان هفده گانه را براساس تعداد بندها و وزن شعرهایی که در آنها آمده است، در پنج گروه جای داده اند و هر گروه را براساس نخستین کلمه ی اولین هات آن نامگذاری کرده اند. نام گروه اول از نیایش« یثه اهوویریو» گرفته شده است که روزگاری در ابتدای نخستین هات آن بوده و اکنون در یسنا، هات 27، بند 13 می آید. گاتها یا گروههای پنجگانه عبارتند از:
1- اهونود گات Ahunavad Gath، هات های 28-34.
2- اُشتودگات Ushtavad Gath، هات های 43-46.
3- اسپنتمد گات Spantamad Gath، هات های 47-50.
4- وهو خشتره گات Vuhukhshathra Gath، هات 51.
5- وهیشتوایشت گات Vahishtuisht Gath، هات 53.
به غیر از تعداد بندها و وزن شعرها که مبنای چنین تقسیم بندی بوده است، هاتهای مختلف گاتها براساس هیچ منطق دیگری با هم ارتباط ندارند و هریک مستقل از دیگری هستند.
علاوه بر هفده سروده گاتها، از پنجاه و هفت هات باقیمانده ی یسنا، هاتهای 35-41 بخش دیگری به نام « یسنای هپتنگ هایتی» Yasna Haptanghaiti را تشکیل می دهند که به زبانی نزدیک به زبان گاتها و احتمالاً با فاصله ی کمی نسبت به آن نگاشته شده است. سرودهای هپتنگ هایتی برخلاف گاتها به نثرند و در آنها نخستین نشانه های تغییرات بعدی که در دین زرتشتی رخ داد، دیده می شود.
ویژگیهای گاتها
چنانکه گفته شد، سرودهای گاتها به زبان بسیار باستانی گاتایی Gathic و نزدیک به زبان سرودهای ریگ ودا هستند و این خود نشانه ای دال بر قدمت این بخش از اوستاست.
به همین علت و به واسطه ی تفاوت دیدگاهی که میان این بخش از اوستا با سایر بخشهای آن دیده می شود، محققان این سرودها را بسیار کهن و در ادامه ی سنت سرودن اشعار مقدس دینی توسط روحانیون ژرف بین، در میان اقوام هند و اروپایی می دانند. روحانیونی که با مراقبه و ژرف اندیشی در جستجوی برقراری رابطه مستقیمی با حقیقت الهی بودند.(2)
سرودهای گاتها تنها بازمانده ی این سنت کهن در ایران هستند و جدایی آنها از بقیه ی متون و همچنین قدمت بسیار زیاد آنان، این سرودها را در بردارنده ی کلمات نامفهوم بسیار و دشواریهای سردرگم کننده ی دستوری و نحوی ساخته است. بعلاوه، عمق مفاهیم و تازگی تفکر مطرح شده در آن ها نیز بر دشواری درک آنها افزوده است و چنین است که از میان این سرودها، تنها معنای تعدادی از بندها را می توان بدون دشواری و ابهام و تنها با توجه به خود آنها دریافت و برای درک معنای سایر بندها، محققان از بخشهای دیگر اوستا و همچنین تفسیر پهلوی آن که « زند » نامیده می شود، کمک می گیرند. همچنین متن ریگ ودا که به زبانی بسیار نزدیک به زبان گاتایی است، کمک بزرگی در درک مفاهیم سرودهای گاهان است.(3)
کلمه ی « گاتا» gatha که به همین شکل در زبان سنسکریت نیز وجود دارد، به معنای سرود، نیایش و شعر است و در متن گاهان متشکل از سرودهایی است که از زبان زرتشت و بیشتر خطاب به اهوره مزدا ادا می شود. این سرودها سرشار از ایمان و احساس عمیق اند که در عباراتی موجز و به شکلی اشاره وار بیان شده اند . سبک سرودهای گاتها با سبک سایر بخشهای اوستا متفاوت است و در آن از تکرارهای خسته کننده و یک شکلی کسالت آور بخشهای دیگر خبری نیست و گرچه در این سرودها پایه های اصلی ایمان زرتشتی بارها تکرار شده است، به دلیل نحوه ی بیان متفاوت آنها در هریک از سرودها، حالتی یکنواخت و کسالت آور نیافته است.
در این بخش از اوستا از آئینهای دوره های بعدی و بخصوص آئین ستایش هئومه یا سومه haoma or soma، فرهوشیها و سایر ایزدان کوچک و بزرگی که در دوره های بعد در این دین رخ می نمایند خبری نیست و سرودهای آن بیشتر به ستایش اهوره مزدا و اهشاسپندان، درگیر راستی با دروغ و نقش انسان در این درگیری، پایان نهایی جهان با پیروزی اهورا مزدا و شکست اهریمن، داوری درباره ی اعمال انسان و آرزوی فرارسیدن شهریاری اهورامزدا می پردازد.
در این سرودها زرتشت خود سخن می گوید و چنانکه گویی در مقابل اهورامزدا و یا امشاسپندان قرار دارد، با آنان وارد گفتگویی رودر رو می شود، آنان را ستایش کرده، پرسشهای خود را مطرح نموده و از آنان پاسخ خود را می شنود. در برخی دیگر از این سرودها، خود به سؤالات آنان پاسخ می دهد.همچنین در پاره ای از سرودهای گاهان، چنین به نظر می رسد که زرتشت در زمانی بی زمان شاهد وقایعی ازلی بوده است که در سرنوشت عالم تا ابد دخیل اند، همانند گاه انتخاب دو گروه بنیادین هستی و یا هنگام شکایت گئوش اورون به درگاه اهورامزدا و …
این ویژگی های گاتها با هم، آن را یکی از بخشهای بسیار پرارزش و غیرقابل چشم پوشی در مطالعه ی هسته ی اولیه ایمان زرتشتی و تغییرات بعدی آن ساخته است.
در این بررسی کوشیده ایم تا سرودهای گاهان را براساس مهم ترین موضوعات themes مطرح شده در آنان مورد مطالعه قرار داده و تصویری کلی از آنچه که از چنین مطالعه ای درباره ی هر موضوع خاص حاصل می شود، ارائه نمائیم. موضوعات مورد بحث عبارتند از: اهورامزدا و امشاسپندان، زرتشت در گاتها، عالم، انسان و خویشکاری او، سرنوشت انسان و پایان جهان.
پی نوشت ها :
1. ERE,II/267 دوستخواه، دوازده- پانزده پور داوود، 54-55
2. Boyce,Textual…,1-2.
3. Boycem, Textual…,1-2.
منبع: نشریه فکر و نظر شماره 2-3