شباهت قائم آل محمّد(عج) با ۵ تن از انبیاء الهی

شباهت قائم آل محمّد(عج) با ۵ تن از انبیاء الهی

شیخ صدوق در باب 32 کتاب شریف و فخیم “کمال الدین و تمام النعمه” به احادیثی اشاره می کند که امام محمدباقر(ع) درباره امام غائب بیان فرموده اند.
1- امّ هانى گوید: امام باقر(ع) را ملاقات کردم و از تأویل این آیه پرسش نمودم: “فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ‏” فرمود: امامى است که در زمان خود پس از منقضى شدن کسانى که او را مى‏شناسند، در سال 260 غایب مى‏شود، سپس مانند شهاب نورانى در شبى ظلمانى پدیدار مى‏شود، و اگر او را دیدى چشمانت روشن باد!

2- عبداللَّه بن عطا گوید به امام باقر(ع) گفتم: شیعیان شما در عراق بسیارند و به خدا سوگند در میان اهل بیت شما کسى مثل شما نیست، چرا خروج نمى‏کنید؟
فرمود: اى عبد اللَّه بن عطاء! سخنان یاوه گوشت را پر کرده است، به خدا سوگند من صاحب شما نیستم، گفتم: پس صاحب ما کیست؟ فرمود: بنگرید آن کس از ما که ولادتش بر مردم پنهان استف همو صاحب شماست.

3- ابوبصیر از امام باقر(ع) روایت می کند که در تفسیر این کلام خداى تعالى‏ “قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ‏” فرمود: این آیه درباره امام قائم(ع) نازل شده است، مى‏فرماید: اگر امامتان از شما غائب شود و ندانید که او کجاست، چه کسى امام ظاهرى براى شما خواهد آورد؟ تا اخبار آسمان و زمین و حلال و حرام خداى تعالى را براى شما بیاورد، سپس فرمود: به خدا سوگند تأویل این آیه هنوز نیامده است و ناگزیر باید بیاید.

4- ابوحمزه از امام باقر(ع) روایت کند که فرمود: خداى تعالى محمّد(ص) را بر جنّ و انس فرستاد و پس از او 12 وصى قرار داد که بعضى از آنها درگذشته‏اند و بعضى دیگر باقى هستند و بر هر یک از اوصیاى محمّد(ص) سنّتى از اوصیاى عیسى(ع) که آنان نیز 12 تن بودند، جارى شده است، و امیرالمؤمنین علی(ع) بر سنّت عیسى() بود.

5- ابوالجارود گوید: امام باقر(ع) به من فرمود: اى ابوالجارود! چون فلک دوّار بچرخد و مردم بگویند: قائم مرده و یا هلاک شده و در کدام وادى سلوک مى‏کند؟ و طالب بگوید: کجا قائمى وجود دارد و استخوان هاى او نیز پوسیده است، در این هنگام بدو امیدوار باشید و چون دعوت او را شنیدید نزد او بروید. گرچه به صورت سینه‏خیز و بر روى برف باشد.

6- ابوبصیر گوید از امام باقر(ع) شنیدم که مى‏فرمود: در صاحب این امر 4 سنّت از 4 پیامبر وجود دارد، سنّتى از موسى و سنّتى از عیسى و سنّتى از یوسف و سنّتى از محمّد(ص)، امّا از موسى آن است که او نیز خائف و منتظر است، و امّا از یوسف زندان است، و امّا از عیسى آن است که مى‏گویند مرده ولى نمرده است، و امّا از محمّد شمشیر است.
احمدبن زیاد همدانى نیز مثل این حدیث را براى ما روایت کرده است.

7- محمّدبن مسلم گوید: بر امام باقر(ع) وارد شدم و مى‏خواستم از قائم آل محمّد پرسش کنم، امام باقر(ع) پیش از آنکه من سؤال کنم، فرمود: اى محمّدبن مسلم! در قائم آل محمّد شباهتى با 5 تن از انبیاء وجود دارد: یونس بن متى و یوسف بن یعقوب و موسى و عیسى و محمّد(ص).
امّا شباهت او با یونس بن متى آن است که وقتى پس از غیبت خود در کبرسن باز مى‏گردد، جوان است، امّا شباهت او با یوسف بن یعقوب آن است که از خاصّ و عامّ غایب مى‏شود و از برادرانش نیز مختفى است، و امر او بر پدرش هم پوشیده است با وجود آنکه مسافت بین او و بین پدرش و خاندان و شیعیانش کم بود، امّا شباهت او با موسى دوام خوف و طول غیبت و خفاء ولادت و رنج شیعیانش پس از وى است که آزار و اذیّت و خوارى مى‏بینند تا آنکه خداى تعالى اذن ظهور دهد و او را بر دشمنانش نصرت و تأیید فرماید، امّا شباهت او با عیسى(ع) اختلافى است که درباره وى صورت مى‏بندد تا به غایتى که گروهى گویند متولّد نشده است و گروهى گویند فوت کرده است و گروهى گویند کشته شده و به صلیب آویخته شده است، و امّا شباهت او با جدّش محمّد مصطفى(ص) خروج او با شمشیر است و اینکه او دشمنان خدا و رسولش و جبارین و طواغیت را خواهد کشت و او با شمشیر و رعب یارى مى‏شود و هیچ پرچمى از او باز نگردد.

و از علامات قیام او: خروج سفیانى از شام و خروج یمانى از یمن و صیحه آسمانى در ماه رمضان و نداى آسمانى است که منادى او را به نام خودش و نام پدرش مى‏خواند.

8- ابوحمزه ثمالىّ گوید از امام باقر(ع) شنیدم که مى‏فرمود: نزدیک‏ترین مردمان به خداى تعالى و داناترین مردمان به خدا و مهربان ترین ایشان به مردم محمّد و ائمّه(ع) هستند، پس هر جا که آنان داخل مى‏شوند شما هم داخل شوید و از هر که آنها مفارقت کردند، شما هم مفارقت کنید- مقصود از آن حسین و فرزندان او هستند- که حقّ در میان آنان است و آنان اوصیا هستند و ائمّه در میان آنها هستند، پس هر کجا آنان را دیدید، از ایشان پیروى کنید و اگر روزى آنان را ندیدید، به خداى تعالى استغاثه کنید و به آن سنّتى که داشتید، نظر کنید و از آن تبعیت نمایید و آنان را که دوست مى‏داشتید، دوست بدارید و آنها را که دشمن مى‏داشتید، دشمن بدارید که چه زود باشد که فرج شما درآید.

9- محمّدبن مسلم از امام باقر(ع) روایت کند که فرمود: هیچ کس قبل از علیّ بن أبى طالب و خدیجه رسول اکرم را اجابت نکرد، و رسول خدا(ص) در مکّه 3 سال پنهان و خائف و منتظر بود و از قومش و مردمان مى‏ترسید- و این‏حدیث طولانى است و ما موضع حاجت خود را از آن نقل کردیم.

10- مفضّل بن عمر از امام صادق و او از امام باقر(ع) روایت کند که فرمود: چون قائم(ع) قیام کند، گوید: چون از شما ترسیدم، از نزد شما گریختم و پروردگارم مرا حکومت بخشید و مرا از پیامبران قرار داد.

11- ابوبصیر گوید از امام باقر(ع) شنیدم که مى‏فرمود: در صاحب این امر سنّتى از عیسى و سنّتى از یوسف و سنّتى از محمّد(ص) است.
امّا از موسى آن است که او خائف و منتظر است، امّا از عیسى آن است که آنچه درباره عیسى گفتند، درباره او نیز مى‏گویند، امّا از یوسف زندان و غیبت است، و امّا از محمّد(ص) قیام به سیره او و تبیین آثار اوست، پس 8 ماه‏
شمشیرش را بر شانه خود مى‏گذارد و پیوسته دشمنان خدا را بکشد تا به غایتى که خداى تعالى خشنود گردد، گفتم: چگونه مى‏داند که خداى تعالى خشنود شده است؟ فرمود: خداى تعالى در قلبش رحمت را القا کند.

12- ضریس گوید از امام باقر(ع) شنیدم فرمود: صاحب این امر را شباهتى است به یوسف، فرزند کنیزی است سیاه، خداى تعالى امر او را در یک شب اصلاح فرماید.

13- معروف بن خرّبوذ گوید به امام باقر(ع) گفتم: مرا از حال خودتان آگاه کنید، فرمود: ما به منزله ستارگانیم وقتى ستاره‏اى نهان شود، ستاره‏اى دیگر آشکار مى‏گردد، ما امن و امان و سلم و اسلام و فاتح و مفتاحیم، تا آنگاه که فرزندان عبدالمطّلب برابر شوند و هیچ یک از آنها از دیگرى باز شناخته نگردد، خداى تعالى صاحب شما را ظاهر سازد، پس خداى تعالى را حمد کنید که او را بین دشوار و رام مخیّر سازد، گفتم فداى شما! کدام را بر مى‏گزیند؟ فرمود دشوار را بررام برمى‏گزیند.

14- امّ هانی ثقفیّه گوید: بامداد خدمت سرورم امام محمّدباقر(ع) رسیدم و گفتم: اى آقاى من! آیه‏اى از کتاب خداى تعالى بر دلم خطور کرده است و مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم ربوده است، فرمود: اى امّ هانى! بپرس، گوید گفتم: اى سرورم! این قول خداى تعالى: “فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ‏” فرمود: اى امّ هانی! خوب مسأله‏اى پرسیدى، این مولودى در آخرالزّمان است، او مهدىّ این عترت است و براى او حیرت و غیبتى خواهد بود که اقوامى در آن گمراه شوند و اقوامى نیز هدایت یابند و خوشا بر تو اگر او را دریابى و خوشا بر کسى که او را دریابد.

15- جابرجعفیّ از امام باقر(ع) روایت کند که فرمود: زمانى بر مردم آید که امامشان غیبت کند و خوشا بر کسانى که در آن زمان بر امر ما ثابت بمانند، کمترین ثوابى که براى آنها خواهد بود، این است که بارى تعالى به آنها ندا کرده و فرماید: اى بندگان و اى کنیزان من! به نهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید، پس به ثواب نیکوى خود شما را مژده مى‏دهم و شما بندگان و کنیزان حقیقى من هستید، از شما مى‏پذیرم و از شما درمى‏گذرم و براى شما مى‏بخشم و به واسطه شما باران بر بندگانم مى‏بارم و بلا را از آنها بگردانم و اگر شما نبودید بر آنها عذاب مى‏فرستادم. جابر گوید گفتم: یا ابن رسول اللَّه! برترین عملى که در آن زمان مؤمن انجام مى‏دهد، چیست؟ فرمود: حفظ زبان و خانه‏نشینى.

16- محمّدبن مسلم گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که مى‏فرمود: قائم ما منصور به رعب است و مؤیّد به نصر، زمین براى او درنوردیده شود و گنج هاى خود را ظاهر سازد و سلطنتش شرق و غرب عالم را فراگیرد و خداى تعالى به واسطه او دینش را بر همه ادیان چیره گرداند، گرچه مشرکان را ناخوش آید و در زمین ویرانه‏اى نماند جز آنکه آباد گردد و روح اللَّه عیسى بن مریم فرود آید و پشت سر او نماز گزارد. راوى گوید گفتم: یا ابن رسول اللَّه! قائم شما کى خروج مى‏کند؟ فرمود: آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان، و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان، و صاحبان فروج بر زبر زین ها سوار شوند و شهادت هاى دروغ پذیرفته شود و شهادت هاى عدول مردود گردد و مردم خونریزى و ارتکاب زنا و رباخوارى را سبک شمارند و از اشرار به خاطر زبانشان پرهیز کنند و سفیانى از شام خروج کند و یمانى از یمن و در بیداء خسوفى واقع شود و جوانى از آل محمّد که نامش محمّدبن حسن- یا نفس زکیّه- است بین رکن و مقام کشته شود و صیحه‏اى از آسمان بیاید و بگوید حقّ با او و شیعیان اوست، در این هنگام است که قائم ما خروج کند و چون ظهور کند به خانه کعبه تکیه زند و 313 مرد به گرد او اجتماع کنند و اوّلین سخن او این آیه قرآن است: “بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏”، سپس مى‏گوید: منم بقیّه اللَّه در زمین و منم خلیفه خداوند و حجّت او بر شما و هر درود فرستنده‏اى به او چنین سلام گوید:
السّلام علیک یا بقیّه اللَّه فی ارضه‏، و چون براى بیعت 10 هزار مرد به گرد او اجتماع کنند، خروج خواهد کرد. و در زمین هیچ معبودى جز اللَّه تعالى نباشد و در صنم ووثن و غیره آتش در افتد و بسوزند و آن پس از غیبتى طولانى است، تا خدا بداند چه کسى در دوران غیبت از او اطاعت کرده و بدو ایمان مى‏آورد.

17- ابوایّوب مخزومىّ‏ گوید: امام محمّدباقر(ع) سیر 12 تن خلفاى راشدین را ذکر فرمود و چون به آخرین آنها رسید، فرمود: دوازدهم کسى است که عیسى بن مریم پشت سر او نماز گزارد و بر توست که ملازم سنّت او و قرآن کریم باشى.

————————————————

پی نوشت ها:

( 3) التّکویر: 15 و 16.

( 1) الملک: 30.

( 1) التّکویر: 15 و 16.

( 1) هود: 88.

( 1) فی بعض النسخ “أبولبید المخزومی”.

ابن بابویه، محمدبن على، کمال الدین/ ترجمه پهلوان، 2جلد، دارالحدیث – ایران؛ قم، چاپ: اول، 1380 ش.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید