امام رضا – علیه السلام – بنا به قول بسیاری از مورّخان، در سال 148[1] و به اندکی از آنان، از جمله شیخ صدوق[2] در سال 153 در 11 ذی قعده (یا ذی حجه و یا ربیع الاول) چشم به جهان گشوده است. در تاریخ وفات آن امام اختلاف نظر فراوانی وجود دارد. برخی سال 202 و برخی سال 203[3]را سال رحلت دانسته اند. از نظر ماه نیز کلینی[4] و شیخ مفید[5] ماه صفر را بدون تعیین روز یاد کرده اند. نوبختی آخرین روز ماه صفر را روز رحلت دانسته[6] و برخی دیگر هفدهم یا بیست سوم آن ماه و آخر ذی حجه را روز وفات دانسته اند.[7] به نظر می رسد که در عرف شیعه، سخن نوبختی پذیرفته شده است.
مادر آن حضرت «خیزران» نامیده می شد. بعضی گفته اند که ایشان «ام ولد» و از اهالی نوبه بوده و «اروی» نام داشته و لقبش «شقراء» بوده است. برخی گفته اند اسم او «نجمه» و کنیه اش «امّ البنین» بود و برخی نام آن بانو را «تکتم» دانسته اند.[8] نقش انگشتری آن حضرت: «ماشاءَ الله و لا حَولَ و لا قُوّه اِلّا بِالله» بوده است.[9]
وجود ادله روایی گسترده و همچنین مقبولیت امام رضا – علیه السلام – در میان شیعیان و نیز برتری علمی و اخلاقی حضرت، امامت ایشان را به خوبی ثابت می کند، گر چه وضعیت مسأله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر – علیه السلام – بسیار پیچیده و سخت بود، اما بیشتر اصحاب امام کاظم – علیه السلام – جانشینی امام رضا – علیه السلام – را از طرف آن حضرت پذیرفتند.
شیخ مفید نام دوازده تن از این صحابه را که روایاتی در این موضوع تعیین امام رضا – علیه السلام – به جانشینی پدر بزرگوارش نقل کرده اند، ذکر می کند که مهمترین آنها: داود بن کثیر الرقّی، محمد بن اسحاق بن عمّار، علی بن یُقْطین و محمد بن سنان می باشند.[10]
شیخ پس از آن، روایات مذکور را به تفصیل آورده است. مجموع آنچه در این زمینه گرد آمده، توسط شیخ صدوق و برخی از متأخران بوده است.[11]
اختلافی که پس از شهادت امام صادق – علیه السلام – در مسأله جانشینی آن حضرت به وجود آمد، سبب شد تا این بار پس از شهادت امام کاظم – علیه السلام – اصحاب، در موضوع جانشینی دقّت و احتیاط بیشتری به خرج دهند و قبل از شهادت آن حضرت، درباره شناخت او اصرار بورزند.
نصر بن قاموس می گوید: به ابو ابراهیم (موسی بن جعفر) عرض کردم: من از پدر شما درباره جانشینش سؤال کردم، شما را معرفی فرمود (فَأخْبُرُنی اِنّکُ انتَ هْو). پس به عرض آن حضرت رساندم که وقتی حضرت صادق – علیه السلام – به شهادت رسید، میان مردم اختلاف افتاد (ذَهُبُ النّاسْ یُمیناً وُ شِمالاً). من و دوستانم شمارا برگزیدیم، اینک ما را مطلع فرمایید که چه کسی جانشین شما خواهد بود؟ امام – علیه السلام -، فرزند خود علی را معرفی کرد.[12]
با این حال باز به دلیل تقیّه و نیز فرصت طلبی اشخاصی که اموالی از طرف کاظم – علیه السلام – از شیعیان گرفته بودند و همچنین وجود برخی از روایات نادرست که در آنها علایمی را برای منحرف ساختن اذهان از امام – علیه السلام -، شناسانده بودند، مشکلاتی به وجود آمد. این در حالی بود که امام کاظم – علیه السلام – در مدینه، میان شیعیان و علویان – که شمار فراوانی از آنان شاهد و ناظر جریان بودند – امام رضا – علیه السلام – را به جانشینی خود منصوب فرمود.[13]
[1] . الکافی، ج 1، ص 486؛ الارشاد، ص 341؛ التهذیب، ج 6، ص 83.
[2] . عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 81. نوبختی سال 151 را نقل کرده است. نک: فرق الشیعه، ص 96.
[3] . الکافی، ج 1، ص 486؛ الارشاد، ص 341؛ فرق الشیعه، ص 96
[4] . الکافی، ج 1، ص 486.
[5] . الارشاد، ص 341.
[6] . فرق الشیعه، ص 96.
[7] . تواریخ النبی و الآل، ص 70.
[8] . در اصل چندین نام برای آن بانو یاد کرده اند که نجمه، اروی، سکینه، سمانه، تکتم از آن جمله است. نک: تواریخ النبی و الآل، ص 91. چنین شایع است که مقبره مادر آن حضرت در مشربه ام ابراهیم در مدینه منوره واقع شده است.
[9] . بحار الانوار، ج 49، ص 2، از کافی.
[10] . الارشاد، ص 304.
[11] . عیون اخبار الرضا، ج 1، صص 17 _ 27؛ مسند الامام الرضا، ج 1، صص 18 _ 37 و نک: روضه الواعظین، ج 1، ص 222.
[12] . الکافی، ج 1، ص 313؛ رجال کشی، ص 451.
[13] . عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 28.
رسول جعفریان ـ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ص 425