چادر آدم‌ها را فرشته می‌کند

چادر آدم‌ها را فرشته می‌کند

کودکی که برای بار اول چادر سرش می‌کند و همه می‌گویند «مثل فرشته‌ شدی» این احساس در ذهنش می‌ماند که چادر آدم‌ها را فرشته می‌کند.

پوشش و حجاب در اسلام راهکار مهم و مناسبی برای پیشگیری از گناه و فساد است که بانوان مسلمان به سبب رعایت حجاب در عین آزادی و فعالیت اجتماعی از نگاه‌‌های مسموم مصونیت دارند و همچنین اصرار آنها بر حجاب و عفاف موجب مصونیت مردان نیز از گرفتار شدن به فساد است.

حفظ حجاب و عفاف در جامعه بانوان را از لحاظ موقعیت اجتماعی در جایگاه واقعی آنها قرار می‌دهد و از تحقیر و نگاه ابزاری و آلوده به زنان جلوگیری می‌کند و زمانی این حکم الهی به نتیجه و هدف واقعی می‌رسد که اشخاص با علم، آگاهی، ایمان و اعتقاد به این حکم شرعی عمل کنند.

حفظ حجاب و ترویج عفت عمومی یکی از عوامل مهم شکست غرب در تهاجم فرهنگی‌ به کشورهای مسلمان است از این‌رو غربی‌ها همواره قصد دارند تا به هر نحو ممکن با این دستور الهی و عقلی به مبارزه برخیزند چنان که با برنامه‌ریزی تدریجی و دراز مدت، تهاجم فرهنگی شدید و جنگ رسانه‌ای نابرابر قصد دارند مسأله حجاب و عفاف را در جمهوری اسلامی ایران مورد تخریب و شبهه قرار دهند.

حفظ حجاب و عفاف از لحاظ فردی و به خصوص اجتماعی اهمیت بسیاری در ارتقای معنویت و فرهنگ جامعه، گرایش به ارزش‌های دینی و تحکیم بنیان خانواده‌ها دارد از این‌رو با حجت الاسلام ابراهیم اخوی، مدیر بخش روان‌شناسی مؤسسه امام خمینی(ره) گفت‌و‌گویی با موضوع تربیت دینی فرزندان به ویژه در مسأله حجاب و عفاف داشته‌ایم که در ادامه آمده است.

ـ سلام علیکم؛ با توجه به اهمیت حجاب و عفاف در فرهنگ اسلام، یکی از دغدغه‌های مهم خانواده‌های ایرانی حفظ حجاب و عفاف فرزندان در میان تبلیغات منفی دشمنان و برخی از بدحجابی‌ها در سطح جامعه است که در این زمینه توضیح بفرمایید؟

حجاب به معنای مطلق حجاب یا به معنای پوشش عرفی مناسب؛ رفتاری انتخابی است و برای این رفتار انتخابی باید دو پیش زمینه را فراهم کنیم تا انتخاب صورت بگیرد. نخست باید شناخت صحیحی از مسأله حجاب و پوشش صورت بگیرد و در مرحله دوم احساس خوب و مناسبی نسبت به آن ایجاد شود؛ یعنی نسبت به هر رفتاری که انتخاب کردیم و تکرار می‌کنیم مبانی فکری خوب و مناسبی قائل هستیم و از آن رفتار احساسات خوبی را نیز تجربه کرده‌ایم.

شناخت صحیح از صدر کودکی و خردسالی صورت می‌گیرد و برای فرزندان به علت تفاوت‌هایی که در رفتار پدر و مادر می‌بینند سؤالاتی پیش می‌آید به طور مثال یک دخترخردسال از مادر چادریش سؤال می‌کند که چرا شما این طور لباس می‌پوشید و خانم معلم ما این طور نیست؟ چرا خارجی‌ها روسری‌شان را برمی‌دارند و ما برنمی‌داریم ؟

سوالاتی که کودکان می پرسند در شکل گیری رفتارشان بسیار مؤثر است به خصوص اگر جواب درست و قانع کننده‌ای از والدین دریافت کنند بنابراین ما در مسائل تربیتی به هیچ کدام از سؤالات بچه‌ها نباید بی‌توجه باشیم که همه این موارد، سؤالات و پاسخ‌های دریافتی، کلید واژه‌هایی برای عبور کودکان از مرحله فعلی و انتخاب به رفتارهای جدی و خوب هستند.

نخستین سرمایه گذاری ما در هرکدام از رفتارهای دینی فرزندانمان همچون نماز، حجاب و راستگویی، سرمایه گذاری فعلی است که ممکن است از طریق خواندن قصه‌های جالب، شعرهای کودکانه، نحوه پاسخگویی ما، سی‌دی‌های آموزشی، بازی‌های کودکانه تبلیغ و ترویج شود و همه این موارد به کودک کمک می‌کند تا او به این نتیجه برسد که وقتی من خودم را می‌پوشانم خودم را دوست دارم و از خودم مراقبت می‌کنم و اجازه نمی‌دهم دیگران هر طوری که خواستند به من نگاه کنند.

در بخش دوم که سرمایه‌گذاری عاطفی واحساسی است؛ احساس مذهبی خوشایند پایه شکل‌گیری رفتار دینی است؛ به طور مثال کودکی که برای بار اول چادر سرش می‌کند و همه می‌گویند «مثل فرشته‌ شدی» این احساس در ذهنش می‌ماند که چادر آدم‌ها را فرشته می‌کند؛ اگر تابلو زده شود که فرشته‌ها محجبه‌اند؛ این کودک به خوبی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند.

اما اگر بار اولی که کودک چادر سر می‌کند همه به او بگویند «مثل پیرزن‌ها شدی» بعدها او نمی‌تواند میان احساسات اولیه خود با آن رفتاری که می‌خواهد انتخاب کند تطیبق ایجاد کند.

ـ علاوه بر خانواده چه کسانی در حجاب و عفاف فرزندان نقش مؤثری دارند؟

به مرور هرچه می‌گذرد کودک، آموزش‌های که در مدارس ابتدایی می‌بیند؛ الگوهایی که در اطرافش وجود دارد؛ واکنش و تعامل دوستانش نسبت به نحوه پوشش و حجابش و کوه احساس عاطفی این دختری که می خواهد محجبه شود و اگر اینها خوب، مثبت و مشوق بودند او خیلی راحتتر انتخاب می‌کند بنابراین دختر خانم‌هایی که اکثر خانم‌های اطرافشان محجبه هستند راحت‌تر چادر را انتخاب می‌کنند.

اگر مادری چادری باشد اما رفتار خوبی با کودک خود نداشته باشد؛ سختگیر، کنترل کننده، سرزنش‌گر و تحقیر کننده باشد فرزند او از جهت احساسی دچار خدشه شده و تعارض احساسی پیدا می‌کند و هنگامی که بزرگتر شوند نمی‌خواهد همچون مادر خود باشد بنابراین با ظواهر مادر به کلی مشکل پیدا می‌کند و مسیر دیگری را انتخاب می‌کند.

از نظر علمی والدین باید دو اقدام را عملی کنند تا دخترشان چادری شود نخست فکر او را غنی سازی کنند و در گام بعد تجربه‌های خوشایند چادری شدن را به مرور در ذهن او القا کنند و البته نباید با سختگیری‌هایی که خدا هم نمی‌پسندد همراه باشد به طور مثال در هوای گرم تابستان دختر سه ساله را مجبور به پوشیدن چادر و روسری کنند یا در میان محارم سختگیری‌های افراطی داشته باشند زیرا کودک حس جلوه‌گری خود را حتی در موقعیت‌هایی که خدا حلال کرده نیز نمی‌تواند تأمین کند و برایش عقده خواهد شد و در هر موقعیتی که بتواند آن را بروز خواهد داد که در دانشگاه‌ها و… شاهد هستیم.

ـ چقدر محبت و تشویق می‌تواند در گرایش فرزندان به حجاب و عفاف مؤثر باشد؟

تحمیل یک رفتار نتیجه‌اش فرار از پذیرش آن رفتار است؛ هویتی که بخواهد تحمیل شود ماندگار نیست و هیچ گاه عادت نخواهد شد بنابراین والدین باید برای محجبه شدن دختران سرمایه گذاری کنند و این سرمایه گذاری در ارتقاء فکری فرزندان و هم در بعد احساسی و عاطفی بایستی خودش را نشان دهد و اگر این دو اقدام انجام شود به طور قطع رفتار حجاب در انتخاب‌های کودک جای می‌گیرد و هرچه می‌گذرد شخصیت او با حجاب و محجبه بودن پیوند بیشتری می‌خورد.

اگر در آینده از او خواسته شود حجابش را بردارد او حاضر به چنین کاری نخواهد شد همان گونه که خیلی از دختر خانم‌ها با اینکه خواستگارانی با موقعیت عالی دارند اما چون از آنها خواسته می‌شود که به چادر مقید نباشند یا مانتویی باشند قبول نمی‌کنند یعنی در انتخاب خود می‌ایستند.

رفتار حجاب در طول زمان شکل می‌گیرد همه رفتارها روی آن تأثیر گذارند و هرچه می‌گذرد فردی که مسیر را درست آمده است احساس آرامش و امنیت فکری بیشتری دارد زیر چادر و حجابش خیلی تقویت می‌شود.

در مسیر محجبه شدن ممکن است شبهاتی از ماهواره، اینترنت، فضای مجازی و محیط مدرسه و.. القا شود که باید درست شناخت و صحیح پاسخ داد و باید ما مکانی برای پاسخگویی به شبهات حجاب داشته باشیم که می‌تواند سی‌دی، نرم افزار، سایت اینترنتی، توزیع بسته‌های فرهنگی در مدارس به خصوص در سن انتخاب حجاب و یا حتی در مناطق تفریحی مثل سواحل شمال کشور این اقدامات انجام شود.

ـ در زمینه ترویج و تبلیغ حجاب به ویژه در مدارس چه مؤلفه‌هایی را باید در نظر گرفت؟

در تبلیغ حجاب هرچه حرفه‌ای‌تر عمل کنیم قدرت تأثیر گذاری ما بیشتر خواهد بود به طور مثال این جمله که فرشته‌ها محجبه اند یک طرح ابتکاری است، ساده، گویا و حس روانی خیلی خوبی برای دختر ایجاد می‌کند که می‌تواند با آن ارتباط برقرار کرده و همسان سازی کند.

در بخش فکری بایستی شبهات را بشناسیم و به خانواده‌ها آموزش‌های لازم برای پاسخگویی به فرزندانشان داده شود و محصولاتی تولید شود که پیشاپیش جلوی رواج این شبهات را بگیرند.

در قسمت عاطفی و احساسی نیز با شبهات به طور علمی و عملی مقابله شود چنان که شبکه‌های ماهواره‌ای و بیگانه برای تخریب حجاب و عفاف بیشتر از این طریق وارد عمل شده‌اند همانند این که خانم‌هایی که اضافه وزن دارند برای دیده نشدن چاقی‌شان از چادر استفاده می‌کنند یعنی اگر خوش اندام باشی چادر سر نمی‌کنی که باید حل شود یا از این طریق که افراد چادری را در فامیل ببیند که این گونه نیستند یا انسان‌های موفقی که چادر را انتخاب کرده‌اند به گونه‌ای که این رغبت‌ها تنظیم شوند.

ـ چگونه فردی که به چادر و حجاب اسلامی پایبند است تحت تأثیر تبلیغات خارجی و داخلی قرار نگیرد و در محیط‌ها و شرایط مختلف حجاب اسلامی را رعایت کند؟

قانون جالبی در روانشناسی وجود دارد به نام «اصل متفاوت بودن» و در مقوله حجاب بدین معنا است که به طور مثال ممکن است بسیاری از هم کلاسی‌های من مانتویی باشند! نمی‌خواهم آنها پوششی همانند پوشش من داشته باشند اما من هم آنقدر حقیر نیستم که به راحتی دنبال آنها راه بیفتم؛ من بر انتخاب خود تعصب دارم و بر آن می‌مانم.

اگر در پوشش با دیگران متفاوت هستم تفاوتی است که به آن افتخار می‌کنم؛ چون خودم با فکر به آن رسیده‌ام و انتخاب کرده‌ام؛ عقبه فکری و الگوهای خیلی بزرگ برای آن دارم که همگی محجبه بوده‌اند که کامل‌ترین آنها حضرت فاطمه زهرا(س) است؛ من به آگاهی رسیده ام که هم کلاسی‌های من به آن نرسیده‌اند و به این دلیل از این امتیاز محروم مانده‌اند یعنی با عزت نفس خیلی خوب رفتار حجاب خود را دنبال می‌کنم.

متفاوت بودن در مدل‌های روز نیست بلکه در گرایش‌های فکری است و انتخاب گرایش فکری حجاب و پوشیدن چادر به عنوان پوشش مناسب همرنگ جماعت نبودن و متفاوت شدن است که بایستی این قاعده را به فرزندانمان یاد بدهیم تا مهارت ابراز وجودشان به گونه دیگری شکل بگیرد و با چادر در هر مکان و محیطی چه محیط‌های اداری، رسمی، خانوادگی مشکلی نداشته باشند و به آن افتخار کنند.

فرزندان باید از والدین بیاموزند که با چادر هیچ محدودیتی به معنای واقعی برای آنها ایجاد نخواهد شد و با آن رانندگی کنند؛ در محل کار حاضر شوند و تمام شغل‌های اجتماعی که دیگران دارند را می‌توانند داشته باشند چون که چادر برای او حفاظی است تا دیگران به او طمع نکنند؛ نظر سوء نداشته باشند و به انسانیت او بها دهند نه به جسمانیتش.

یک خانم کارشناس غربی درباره این شبهه که چادر سیاه است و قلب آدم می‌گیرد می‌گوید «انتخاب چادر سیاه برای زنان شرقی، زیبایی آنها را دو چندان می‌کند زیرا ترکیبی از سیاهی و سفیدی به وجود می‌آورد و خانمی که در پوشش حجاب وارد جامعه می‌شود همانند این است که یک قرص ماه در پرده شب است» و این مطلب درستی است چون که وقتی تضاد رنگ به وجود می‌آید روشنایی چهره و نور ایمان قلبی در چادر ظاهر می‌شود و نوعی معصومیت را به فرد محجوب می‌بخشد.

از لحاظ روانشناسی نیز انسان‌ها هنگامی که پوشیده‌ترند احترام دیگران به آنها بیشتر است و در روابط زن و شوهر نیز به خانم‌ها توصیه شده است که گاهی اوقات پوشیده باشند و اگر همیشه زیبایی‌هایتان را آشکار کنید موجب دلزدگی شوهر خواهد شد چنان که در غرب به این نتیجه رسیده‌اند که وقتی زنان غربی تمام زیبایهایشان را در ویترین می‌گذارند به تدریج حالت دلزدگی و بی تفاوتی نسبت به آنها به وجود می‌آید.

اگر دخترها به دنبال جذابیت بیشتر هستند پوشش مناسب جذابیت آنها را بیشتر می‌کند و اگر طرز فکرشان این است که به شخصیتشان احترام گذاشته شود نه به جسمشان باز هم پوشش آنها را به این هدف می‌رساند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید