حجاب در قرآن
اشاره: با نگاه به آیات قرآن کریم، گذری بر فلسفه حجاب و انواع آن به مناسبت 21 تیرماه روز عفاف و حجاب داریم:
هدف و فلسفه حجاب:
از قرآن کریم استفاده می شود که هدف از تشریح حکم الهی وجوب حجاب اسلامی، دست یابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیه 30 سوره نور به این مطلب اشاره دارد: قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم؛ به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان باعث تزکیه و پاکی بیشتر است.
بله تزکیه نفس و جان انسان را به مرتبه تقوا رهنمون می کند و تقوا نیز ملاک تقرب به خداست: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم بزرگوار و با افتخار ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. حجرات آیه 13 با این توصیف آن که حجاب را سر لوحه زندگی خود قرار می دهد، تقرب بیشتری به خداوند دارد.
حجاب سراسری:
پوشش باید سراسری بوده و به جز گردی صورت و دست ها تا مچ، بقیه اعضاء پوشیده باشد. «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن * ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مومنان بگو پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند». احزاب آیه 59
«ولتضرین بخمرهن علی جیوبهن* و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند». نور آیه 31
حجاب چشم:
«قل للمومنین یغضوا من ابصارهم * ای رسول ما به مردان مومن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند». نور آیه 30
«قل للمومنات یغضضن من ابصارهن * ای رسول به زنان مومن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند: نور آیه 31
حجاب در گفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است « قلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض* پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا وهوس) است به طمع افتد». احزاب آیه 32
حجاب رفتاری : نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان درمقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن* و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. نور آیه 31
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین حجاب و پوشش زن نیز به منزله ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف درحریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه لغوی عفت نیز وجود دارد.
حجاب و عفت:
دو واژه «حجاب» و «عفت» دراصل معنای منع و امتناع مشترک اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است؛ بدین ترتیب که هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می گردد.
وقتی که چادری شدم!
به نظرم چادر هم مثل خمس مثل نماز مثل هر چیزی که آدم باید فقط به خاطر معشوقش انجام بده ظاهر سختی داره و حلاوتش رو تا وقتی انجام ندی نمی تونی بفهمی حتی وقتی به زور قانون و فشار خانواده و…چادر سرت کنی هم نمی فهمی. باید فقط به خاطر او به قصد قربت او این کارها رو انجام بدی تا بفهمی تا حالا خودت رو از چه موهبتی محروم کردی. اما می دونید برای من از کجا شروع شد؟ خیلی ساده این اتفاق افتاد یک اردوی سه روزه بود به مشهد مقدس… این قدر این مدت کم بود که آدم دلش نمی اومد به جز حرم مطهر امام رئوفش جای دیگه ای بره. از خونه که بیرون می آمدیم صاف می رفتیم حرم و از حرم صاف می آمدیم خونه و به همین دلیل من او سه روز دائم چادر سرم بود. خب من دوست نداشتم دقیقاً جلوی در حرم چادر سرم کنم آخه آدم از لحظه ای که پاشو از درخونه به سمت حرم مقدس بیرون می زاره انگار مورد توجه امام رضاست و… برگشتیم به شهرمون چادرم رو تا کردم و صاف گذاشتم تو کشو برای زیارت دفعه بعد.اولین باری که می خواستم از خونه برم بیرون آماده شده بودم داشتم از پله ها می رفتم پایین. تو همین فاصله ازخودم پرسیدم تو مشهد برای چی چادر سرت می کردی؟ و به خودم جواب دادم: به حرمت امام رضا (ع) یک دفعه از خودم پرسیدم خب این جا هم مورد توجه امام زمان هستی آقا داره تو رو می بینه. چطوری می خوای بری توی خیابون برگشتم تو اتاقم چادرم رو برداشتم و چادری شدم برای همیشه. به حرمت امام زمان (عج) من عاشق چادرم هستم. اینم تاج بندگی منه برای خدا و نشونه حرمتی که برای آخرین حجتش دارم و شاهدی که هر لحظه بهم یادآوری می کنه؛ الان جلوی چشم امام زمانت هستی. شاید براتون جالب باشه هیچ کدوم از دوستان و آشنایان و فامیل هیچ عکس العمل سختی نشون ندادند. شایدم نشون دادند ولی حتی اون قدر مهم نبود که الان یادم مونده باشه. شاید این از مکرهای شیطانه که آدم را از بهترین ها محروم می کنه با تهدید و ترس از واکنش دیگران و گرنه واقعاً واکنش دیگران چقدر اهمیت داره وقتی آدم به درستی کارش مطمئنه.
به آقایان بگویید نگاه نکنند!
در اتوبوس نشسته بودم که دختری بد حجاب وارد اتوبوس شد و کنار من نشست به او سلام کردم و بعد از کمی خوش و بش به او گفتم : بهتر نیست حجابت را بیشتر رعایت کنی؟ نگاهی به من انداخت و در پاسخ گفت: خب به آقایان بگویید نگاه نکنند! موهای خودم است، اختیارشان را دارم… پاسخی که دختر جوان به من داد شاید پاسخی باشد که زیاد شنیده می شود. اما آیا این پاسخی درست و دلیلی منطقی برای بد حجابی می باشد؟ در کتاب «جوان و کنترل غریزه» در این باره می خوانیم که : «تدبیر دین در کنترل مفاسد، حذف زمینه های فساد است و ابتدا باید زمینه فساد را از بین برد، همیشه پیش گیری بهتر از درمان است. خداوند نفرموده، ای پیامبر به هر طریق ممکن جلوی مزاحمین خیابانی را بگیر و آنان را مؤاخذه و تعزیر کن، بلکه فرمودند به زنان بگو حجابشان را کامل کنند و با بی حجابی و بد حجابی و نشان دادن گیسو، صورت، گردن و… باعث تحریک مردان نشوند.»
آیت الله جوادی آملی می فرمایند: ” حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه مال شوهر و نه ویژه برادران و فرزندانش می باشد. همه این ها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است، حجاب زن حقی است الهی، عصمت زن حق الله است، زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است،؛ زن باید این مسئله را درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند؛ حجاب زن، حقی است الهی.”
منبع: نشریه نسیم وحی، ش 30.