نویسنده: اسدالله جمشیدی
حجاب به معنای پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضروری دین اسلام است. در ادیان الهی دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایی وجود دارد. در سرزمینی که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتی گشاده و گریبانی چاک در معابر آمد و شد می کردند. برخی نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامی نتیجه تعامل فرهنگی بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگی حضور زن در برابر نامحرم قانونی خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستوری شرعی در آمده، مستندی شرعی ندارد. این نوشتار به تحقیق درباره صحت و سقم نظر می پردازد.
مفهوم لغوی حجاب
به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدی به معنای در پرده قرار دادن به کار می رود. ابن درید می گوید:«حجبت الشیء… اذا سترته، و الحجاب:الستر…، احتجبت الشمس فی السحاب اذا تستترت فیه». پوششی است که روی شیء را فرا می گیرد و حجاب یعنی پرده…، زمانی که خورشید در ابر فرو می رود عرب می گوید: احتجبت الشمس فی السحاب». فیومی این واژه را چنین توضیح می دهد:
حجب فعلی متعدی است و به معنای مانع شدن به کار می رود. به پرده، حجاب می گویند، زیرا مانع از دیدن است و به دربان حاجب گفته می شود، زیرا وی مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع اطلاق می گردد، ولی برخی مواقع به موانع معنوی نیز حجاب گفته می شود.
از گفتار اهل لغت می توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششی گفته می شود که مانع از دیدن شیئی پوشانده شده می شود. شهید مطهری نتیجه تحقیقات لغوی خود را درباره این واژه، چنین بیان می کند:
کلمه حجاب هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب، بیشتر استعمال به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست؛ آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت با معنای لغوی به کار رفته و معنای خاصی پیدا نکرده است. شهید مطهری می فرماید: در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند:« حتی تورات بالحجاب» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه51 سوره شوری و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است… . در دستوری که امیرالمؤمنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است می فرماید:« فلاتطولن احتجابک عن رعیتک» یعنی در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.
حجاب در ایران و روم باستان
در کتاب تمدن می خوانیم: پس از داریوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار ازآمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت… . زنان طبقات بالای اجتماعی جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند درنقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد. شهید مطهری از سخنان جواهر لعل نهرو چنین استنباط می کند که او معتقد است که«رومیان نیز(شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت».
پوشش زنان عرب قبل از اسلام
شواهد متعددی از قرآن از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام زنان برای حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبی برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر-صلوات الله و سلامه علیه و آله- از متابعت آن الگو منع می شوند: یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفاً*و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن الجاهیله الاولی؛ ای همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان[دیگر] نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید. و درخانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار مکنید. دستورهای اصلاحی اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکی از برخی نقص ها و کاستی ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است:
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند این برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند[به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است. همین نکته، از آیات سوره نور نیز که درباره آن ها بحث خواهد شد، فهمیده می شود. شأن نزول آیه 30 سوره نور اشاره ای به کیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است«کان النسا یتقنعن خلف آذانهن؛ زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش های خود می انداختند» بنابراین، گلو و بنا گوش آن ها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیره العرب از حجاب مناسبی برخوردار نبودند، تأیید می کنند. اکنون سخن در این است که این وضعیت به دنبال وضع قانون اسلامی مبنی بر ضرورت حجاب بر هم می خورد.
اصطلاحات مزبور:
واژه جلباب در آیه 59 سوره احزاب«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن…» به معنی پوشش سراسری زن است که در قدیم مرسوم بوده است و این واژه در قرآن خطاب به زنان امر شده است که جلابیب را به خود نزدیک کنید. این قرآن پژوه افزود: جلبات نوعی چادر امروزی و یک روپوش بسیار گشادی بوده است که زنان در قدیم می پوشیدند که در روایات مربوط به خطبه فدکیه نیز عنوان شده است که حضرت زهرا(س) برای رفتن به مسجد و ایراد خطبه فدکیه جلبات خود را می پوشید. قرآن می فرماید« و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ابائهن او اباء بعولتهن او ابنائهن او ابنا بعولتهن أو اخوانهن اوبنی اخوانهن أو بنی أخواتهن أو نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربه من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعاً ایها المومنون لعلکم تفلحون»سوره نور آیه 31.
در اینجا بر اساس کلمات«لایبدین زینتهن الا ما ظهر» این برداشت می شود که حجاب مقدار پوششی است که زینتهای بدن زن را بپوشاند چه زینت مربوط به بدن زن که در عرف مشخص است و یا زینت عاریه ای مثل گوشواره، گردنبند و… باشد. روایات ما نیز همانی است که در قرآن ذکر شده است و در روایات بر پوشش تمام بدن زن به جز کف و وجه یعنی دست تا مچ و گردی صورت که در نماز هم همین مقدار استثنا شده است، تأکید شده است.
روایات جدا یا در عرض قرآن مساله ای را بیان نکرده اند بلکه در روایات آیات الهی روشن می شود و آنچه در روایات در مورد پوشش بدن زن به ویژه مستوری مو و زینتهای زن و هر آنچه باعث تحریک مردان می شود مثل خلخال و… آمده بر اساس آیات قرآن است. در قرآن کلیت و اصول آمده است و در روایات ذکر مصداق و تبیین و تطبیق به مورد ذکر شده است و امر یا نهی در قرآن دلالت بر وجوب و یا حرمت می کند که بر اساس آیات سوره احزاب و نور وجوب حجاب مشخص شده است.
منبع: نشریه دنیای زنان، شماره 70