5- چادر مشکی عامل دلمردگی زنان (مگر رنگ مشکی کراهت ندارد؟)
– در متون اسلامی رنگ یا مدل خاصی برای پوشش زنان توصیه نشده است. بلکه حدود پوشش از نامحرم مطرح شده و این فرهنگ و آداب و رسوم ملل مختلف است که رنگ یا مدل این پوشش را تعیین می کند، در عین حال در مورد رنگ مشکی از نظر دین اسلام و از نظر روانشناسان نکات زیر را مطرح می کنیم.
– امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: پوشیدن لباس مشکی کراهت دارد مگر در 3 چیز: کفش و عمامه و کساء (کساء به لباس بزرگ مثل عبا و چادر و امثال آن می گویند.)
– امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به پیراهن و کلاه مشکی پوشیدن می فرمایند: دلت را از گناه و آلودگی پاک نما و هر رنگی را که خواستی بپوش.
– ماکس لوتر روانشناس رنگها می گوید: “سیاه نمایانگر مرز مطلق است”
– رنگ سیاه برای تعیین رنگها و حریمها بین خود و نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد می کند، در واقع سیاه نه، در مقابل سفید بله.
– در حالیکه رنگهای روشن توجه را به خود جلب می کنند، رنگ سیاه این خاصیت را ندارد.
– سیاه نقطه پایانی است. چادر مشکی یعنی پایان نگاه نامحرمان، یعنی فراسوی پوشش جایی برای نفوذ نگاه ها و نیتهای ناپاک نیست و سیاه نشانگر ترک علاقه و انصراف نهایی و استعمال چادر سیاه فقط برای اوقات کوتاه است که زن در بیرون از خانه است و اصولا افراد در بیرون از خانه برای اینکه بتوانند همیشه ظاهری آراسته داشته باشند بیشتر از رنگهای تیره استفاده می کنند تا به دلیل آلوده بودن فضای بیرون از خانه، شستشوی آن مشکل ساز نباشد مثلا عموما در اونیفرم مکانهای اداری و آموزشی از رنگهای تیره استفاده می شود.
– فردی که لباس تیره ای را پوشیده خودش را نمی بیند که مثلا دیدن این رنگ او را دلمرده کند بلکه زن با پوشیدن این لباس، خود احساس امنیت می کند زیرا توجه نامحرمان را از خود سلب کرده است. در عمل می بینیم دلمردگی و افسردگی نه تنها در خانمهای چادری بیشتر نیست بلکه کمتر هم هست.
– اگر رنگ سیاه برای بشر اینقدر خطرناک بود چرا خداوند حکیم این رنگ را آفرید؟
6- با حجابی: افزایش التهاب و جلب توجه / بی حجابی: عامل اشباع شدن جامعه
روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. همان طور که بشر – اعم از مرد و زن – از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمی شود و اشباع نمی گردد، در مورد نیروی جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی شود. (مسئله حجاب شهید مطهری، ص 80)
– وقتی با رعایت حجاب جاذبه های جنسی زن پنهان می شود چه التهابی در مرد به وجود می آید؟
– بر فرض، اگر حجاب زن موجب جلب توجه و افزایش التهاب مرد شود (که مسلما درصد آن بسیار کمتر از یک فرد بی حجاب و آراسته خواهد بود) این سؤال مطرح می شود که جلب توجه به چه چیزی رخ داده جلب توجه به کدام جاذبه زن بوده در واقع این جلب توجه مفسده ای نخواهد داشت.
– کریستین سن می نویسد: “در نقش شکار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنی که خسرو پرویز در حرم داشت می بینیم. این شهریاران هیچ گاه از این میل سیر نمی شدند. دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان می دادند به حرم خود می آورد. هر زمانی که میل تجدید حرم می کرد نامه ای چند به فرمانروایان اطراف می فرستاد و در آن، وصف زن کامل عیار را درج می کرد. پس عمال او هر جا زنی را با وصف نامه مناسب می دیدند به خدمت می بردند.” (کریتسن سن، ایران در زمان ساسانیان.)
“از این گونه جریانها در تاریخ قدیم بسیار می توان یافت. در تاریخ جدید این جریانها به شکل حرمسرا نیست. به شکل دیگر است، با این تفاوت که در جدید لزومی ندارد کسی به اندازه خسرو پرویز و هارون الرشید امکانات داشته باشد. در جدید به برکت تجدد فرنگی برای مردی که یک صد هزارم پرویز و هارون الرشید امکانات داشته باشد میسر است که به اندازه آنها از جنس زن بهره کشی کند.” (استاد مطهری، مجموعه آثار، ج 19 ص 427 با کمی تلخیص)
– اگر در جوامع غربی مردان ظاهراً به نوع پوشش زنان بی توجه هستند در واقع غریزه (سیری ناپذیر) مردها اشباع نشده، بلکه آنچه رخ داده این است که آستانه رضایتمندی آنها بالا رفته است در واقع رابطه جنسی برقرار می شود بدون اینکه فرد کاملا ارضا شود. انسان غربی هر چه در ارضاء این غریزه پیش رفت این میل متوقف نشد؛ به جایی رسیدند که دیگر زن برای مرد کافی نبود و به همجنس گرایی روی آورد تا آن جایی که این کار وجهه قانونی نیز پیدا کرد. پس از آن به ارتباط جنسی با حیوانات روی آوردند سپس به ارتباط جنسی با اشیاء، و اکنون نمی دانند با این غریزه سرکش چه کنند، یعنی در واقع روز به روز آستانه تحریک پذیری انسان غربی بالاتر رفت ولی به آرامش نرسید.
– اگر بر فرض مرد با این آزادی ها سیر شود آن جامعه ای به یک جامعه بیمار تبدیل شده که در آن ازدواجی رخ نخواهد داد.
“وقتی مرد پذیرفت که بنگرد و زن پذیرفت که نگریسته شود، همان طور که جان برگ می گوید: مردان به زنان می نگرند و زنان به خود نگاه می کنند که مورد تماشا قرار گرفته اند” آیا دیگر چیزی برای دفاع باقی می ماند؟ چرا مرد به خانه و خانواده وفادار باشد؟ اصلا چرا خانه و خانواده شکل بگیرد؟ استحکام خانواده مفهومی نخواهد داشت.” (لیندزی کان)
در جوامع غربی به جان تن دادن به سختی ها و دردسرهای تشکیل خانواده، از بازار آزاد و حرمسرای عمومی جامعه بهره می برند و به تعبیر ویل دورانت: “مانند بالزاک کشف می کنند که خرج یک عیب و ننگ از خرج خانواده کمتر است” (ویل دورانت، لذات فلسفه، ص 169، حجاب اسارت یا آزادی ص 110)
– تمهیدات دین این است که سطح رضایتمندی را در یک نقطه نگه دارد و مرد از ارتباط جنسی با همسر خود در کانون خانواده احساس لذت و رضایت کند و حرص انسان کنترل شود و این با طبیعت انسان نیز سازگار است. (که ارتباط جنسی با حیوانات، اشیاء، همجنس گرایی و غیره هرگز با طبیعت انسان سازگار نیست)… آتش غریزه با تحریک آن خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ور می گردد. (نسخه جوان و کنترل غریزه، ص 82)
– جوامع غربی با بی حجابی و آزادی های بی حد و مرز جنسی و نمونه هایی آشکار از اوج التهاب در جامعه هستند که امروزه جامعه شناسان غربی از علاج آن وامانده اند.
استاد مطهری درباره ی پر ادعا ترین کشور مدعی ایجاد دموکراسی و تمدن می نویسد: “طلاق گرفتن در آمریکا به آسانی تاکسی گرفتن است !… در نیمه دوم قرن بیستم این ضرب المثل در آمریکا معروف شده که” عشق دوم دلپذیرتر است! “سراب طلاق نه تنها ازدواج زوج های جوان بلکه حتی مادران آنها و زن و شوهران قدیمی را نیز به سوی خود می کشد تا آنجا که از جنگ جهانی دوم به این طرف سطح طلاق در آمریکا از میانگین 400 هزار طلاق در سال پایین تر نرفته… و سن متوسط زن طلاق گرفته آمریکایی 45 سال است. از هر 4 زن مطلقه آمریکایی یکی الکلی می شود و اینها 3 برابر بیشتر از زنان شوهر دار خودکشی می کنند.” (نظام حقوق زن، شهید مطهری، حجاب آزادی یا اسارت، ص 197)
– اگر منظور از التهاب، جاذبه شخصیتی زن باشد بله حجاب این جاذبه را ممکن است ایجاد کند زیرا همیشه مرد تصویری که از شخصیت زن در ذهن خود دارد باید این باشد که ورای چیزی که الان مشاهده می کند ارزش بالاتری هست که در معرض دید مرد قرار نگرفته این زن را مقایسه کنید با زنی که حجاب ندارد و ظاهر و باطنش را مرد می تواند ببیند.
– در اینجا توجه شما را به برخی از آمارهایی که در مورد مشکل بی حجابی در کشورهای غربی، جایی که مردم باید بر اثر بی حجابی اشباع شده باشند! به دست آمده جلب می کنیم:
بانو “فانی دشانم نویسنده مجله معروف “ال” در مورد زنان دانمارکی تحقیقاتی کرده که خلاصه ای از گزارش او را در زیر می خوانید:
“یکی از کشورهای آسیب رسیده، دانمارک است. در دانمارک شاید آنچه بیش از همه باعث حیرت و نفرت شما می شود، تعداد روز افزون مادران جوان است… چهل و شش درصد از ازدواج های دختران دانمارکی “شتاب آلوده” است. زیرا که عروس پیش از ازدواج رسمی باردار شده است. یک دختر دانشجوی دانمارکی می گفت: در کشور ما خانواده و مدرسه، اخلاق را دفن کرده و به جای آن آزادی بی بند و باری را زنده کرده اند… آزادی جنسی برای دختر، با وجود همه پیشگیری ها و احتیاط ها، فقط یک نتیجه دارد: (یک کودک بی پدر!)” (مجله “ال” به نقل از کتاب برای چشمهایت ص 40 و 41)
– طبق آمارگیری در انگلستان 41% زنان 16 تا 30 ساله از اینکه احتمالا مورد تجاوز قرار گیرند بطور دائم بسیار نگرانند. بیش از 11% زنان انگلیسی معتقدند که به هر حال یک روز از سال مورد تجاوز قرار خواهند گرفت. 40% زنان از آژیرهای هشدار دهنده تجاوز جنسی استفاده می کنند و 7% زنان در کلاسهای آموزش دفاع شخصی آموزش دیده اند. (جمهوری اسلامی 64/9/23)
– تجاوز به عنف از هر 34 دقیقه یک فقره به هر 14 دقیقه (یک فقره) رسیده، طبق نوشته مجله آمریکایی نیوزویک هر سال ده ها هزار کودک در اروپا مورد تجاوز جنسی و سوء استفاده های دیگر قرار می گیرند و این آمار مربوط به دو دهه گذشته است (اکنون این آمار به طور وحشتناک افزایش یافته است.) (فمنیسم در آمریکا تا سال 2003)
– در آمریکا از هر 4 نوزاد یکی نامشروع است. تنها در سال 1979 بیش از 597000 کودک نامشروع در آمریکا متولد شده اند. در سوئد سالانه 27000 کودک نامشروع متولد می شود. (عوامل فساد ص 85، داستانهایی در پوشش حجاب ص 82)
آیا به نظر شما در این جوامع غریزه جنسی با وجود بی عفتی اشباع شده است؟!!
منبع: حریم ریحانه.