نویسنده: سارا صدریان
حجاب نزد فاطمه (س)
از روزگار قبل تا کنون زنان دنیا از نظر حجاب و پوشش بر چند دسته بودند، گروهی توجه به حجاب نداشتند، بعضی ها بد حجاب بودند و عده ای نهایت دقت را در حفظ حجاب می نمودند و به هیچ وجه حاضر نبودند که با سر و پا و صورت باز با نامحرم برخورد کنند.
حضرت فاطمه (س) در تمام امور اخلاقی و اسلامی اسوه و نمونه بود. در کتاب زندگانی فاطمه زهرا (س) «صحیفه زرین عفاف»، درخشش چشمگیر و خیره کننده داشت. آگاهی بیکران او از معارف الهی و شناخت بصیرت آمیز وی نسبت به ارزش و قداست زن، بی مانند بود. از این رو آخرین لبخند او در روزهای پایانی حیات، آن زمان بود که از او پوشیده بودن پیکر خویش پس از رحلت آگاه شد.
هنگامی که یکی از بانوان چگونگی پنهان سازی بدن را زیر پارچه ای که بر آن چند قطعه چوب قرار دارد به آن حضرت نشان داد، پس از آن لحظه آرامش خاصی به آن انسان صالح خدایی روی آورد.(15) این در حالی است که هیچ یک از افراد، پس از مرگ خود، تکلیفی فقهی بر دوش ندارند و مسئول پوشش پیکر خویش نیستند یا درباره چگونگی غسل و حضور محرم یا نامحرم تعهدی الهی نخواهند داشت.
اما فاطمه، فاطمه است؛ همان گونه که علی (ع) برترین میزان غیرت دینی و ناموسی رادارا بود، فاطمه (ع) نیز، والاترین میزان عفت را داشت و افزودن از دوران حیات به بعد از شهادت خود نیز می اندیشید.
چنین بینش عرشی بود که آن پاک بانو را بر آن داشت، دوبار از چگونگی غسل خود سخن بگوید و نسبت به عدم حضور بیگانگان در مراسم غسل و کفن، سفارش هایی بیان کند.
ابتدا رو به اسماء – دوست با وفا و پرمعرفت خود- کرد و فرمود: اسماء آن هنگام که من از دنیا رفتم، تو و علی مرا غسل دهید و اجازه ورود هیچ کس را به کنار پیکر من ندهید. (16) سپس در وصایای درس آموز و عفت آمیز به علی (ع) عرض کرد وقتی وفات نمودم، تو غسل و کفن مرا به عهده گیر و بر من نماز بگزار و مرا درون قبر گذاشته دفنم کن و خاک بر روی قبر من ریخته آن را هموار نما، بر بالینم و رو به رویم بنشین.
فاطمه (س) تنها زن معصوم اسلام است که عصمت او ریشه قرآنی و حدیثی داشته و تاریخ زندگی پرافتخارش، شاهد بزرگ دیگری در این مقوله است، فاطمه (س) راهگشا و پیش آهنگ حقایقی است که ترجمان معنای آزادی، زیبایی، معنویت، عفت و حجاب است.
زن را چه فضیلتی بالاتر و معلمی جز فاطمه شایسته تر؟(17)
تمام ابعادی که برای زن متصور است در فاطمه زهرا جلوه گر بوده است. زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است. درباره ی اهمیت حجاب در نظر فاطمه (س) روایات فراوانی نقل شده است.
حضرت موسی بن جعفر (ع) از پدر گرامیش از حضرت علی (ع) نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه (ع) برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود: « چرا از او روی می گیری، او که تو را نمی بیند؟» فاطمه عرض کرد: « او مرا نمی بیند، اما من که او را می بینم و او اگر چه مرا نمی بیند ولی بوی مرا که حس می کند.» رسول خدا فرمود: « شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»(18)
فلسفه حجاب در قرآن
در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست، اما باید اندیشه ها قرآن گونه باشد، یعنی همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم.
قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می گوید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرکت قائل شدن برای زن تا نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند به همین دلیل، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز می داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این بابت بی بهره اند . قرآن کریم وقتی مسئله ی لزوم حجاب را بازگو می کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین می فرماید: برای این که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند، چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند. شبهه ای که در ذهنیت بعضی افراد است، اینکه خیال می کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است.بنابراین حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است. راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن حق الهی است به همین علت می بینید که در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شود و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرورنده را مختومه اعلام می کنند، اما در اسلام چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه ای این درس رقت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند به همان فسادی مبتلا می شوند که در غرب ظهور کرده است. کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از اینکه قرآن کریم می گوید: هر گروهی اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می شود عصمت زن، حق الله است و به هیچ کس ارتباط ندارد، زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده این حقّ مرا تو به عنوان امانت حفظ کن.
تفسیر توحیدی حجاب
در روابط انسانی باید آشکار و خلوت آدمها و محکم و متشابه زندگی آنها تفکیک شوند تا وحدت و همزیستی و صلح به وجود بیاید و جامعه از فساد دور شود.
اصل تفاوتها در مردم تغییر ناپذیرند و برای وحدت ناچار باید تفاوتها را درک کرد و دانست که مردمان، مرد و زن، پیر و جوان و کودک، زیردست و بالادست، دوست و دشمن و بیگانه و آشنا هستند. می توانیم زن را در آفرینش به شب شبیه بدانیم و مرد را به روز. زن سکون و آرامش (روم/ 21) و لباس و پوشش است (بقره /187) و شب هم سکون و لباس است (نبأ / 10).
شب برخلاف روز که آشکار و روشن است تاریک و محو است (اسراء /12) روز برای طلب و کسب (اسراء /12) و تلاش و معاش است (نبأ /11) و شب برای خواب و آرامش و آرام گرفتن
روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز
دل چون آیینه در زنگ ظلام اندازد
کار در شب منع شده است چون پیروی از آنچه علم نداریم ممنوع است (اسراء / 36). قیام و عمل و جهاد برای مرد است و اوست که بر زن قوام است و زندگی و معاش را او تدبیر می کند.
زن مثل شب است که زمینه گام محکم و سخن اقوم را برای مردان که تلاش طولانی را در روز پیش دارند فراهم می سازد. (مزمل / 6، 7) و از دامن اوست که مرد به معراج می رود.
زن یک موجود اسرارآمیز است که اگر برای نامحرم مکشوف شود دست به دست میان مردمان نقل می شود و سرگردان و ولگرد افشا می گردد. آن گاه که حرمت شب نگه داشته نشود، نامحرمان سوء استفاده می کنند و سنگ به جام می اندازند و به قول حافظ:
باده با محتسب شهر ننوش زنهار
بخورد باده ات و سنگ به جام اندازد
حجاب در ادیان مقدس:
زردتشت
پوشاک بانوان زردتشی شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد چنانکه روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن شبیه بانوان لر در گذشته ی نزدیک است و شلوار از لحاظ شکل همان شلوار بانوان کرد آذربایجان غربی است و کلاهک آن ها همان کلاهک بانوان بندری است. اصل دین زردتشت، «اندیشه نیک» «گفتار نیک»، «کردار نیک» است. آنان یکی از اندیشه ها و کردار نیک را چنین تعریف می کنند:« یک زردتشی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید.»
یهود
توجه آیین یهود به پوشش زن از همه متون دینی و اصلی آن آشکار است. ویل دورانت در تاریخ تمدن درباره ی زنان یهودی می نویسد:
اگر زنی به نقص قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلاً بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و در شارع عام نخ می ریسید یا با هر سنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.
مسیحیت
در دین مسیحیت لزوم حجاب و تکالیف مربوط به آن همچون همه ادیان ابراهیمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پوشش زنان که در دین یهودیت سنّت دینی مهمی بود در مسیحیت نیز استمرار یافت و حتی برخی احکام آن تشدید شد. در کتاب مقدس مسیحیان به صراحت درباره عفاف و حیای زنان سخن رفته و از آنان خواسته شده است که موی سر خود را بپوشانند و در معاشرت با مردان به حداقل بسنده کنند.
اسلام
در روایات دینی علاوه بر تأکیدات فراوان بر اصل پوشش اسلامی، دستورالعمل هایی نیز مقرر شده است. اسلام برای زنان چنان حرمتی قائل است که ورود مردان را به حضور زنان، موقوف به اجازه آنان کرده است. امام صادق (ع) می فرماید: رسول خدا (ص) از داخل شدن مردان به مجلس زنان نهی فرموده است مگر به اذن ایشان.
حجاب و اصل آزادی
آزادی به معنی رها بودن از هر قید و بند و عدم پایبندی به هیچ قاعده و قانون و ضابطه ای نیست. ممکن است در بینش غربی و غرب گرایانه چنین مفهومی از آزادی ارائه شود، اما در بینش الهی این گونه «آزادی» عین «اسارت» است. اسارت در بند هوا و هوس و شهوات حیوانی، محبوس ماندن در زندان نفس اماره و وسوسه گر است. در اندیشه اسلامی، آزادی از هوا و هوس و نفس پروری برای رسیدن به رضوان خداست، ولی در نگرش غربی، آزادی از همه قیود و تعهدات، برای اشباع خواسته های نفسانی و شهوات است.(19) عده ی زیادی گمان می کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازد.(20)
امام خمینی در توضیح نگرش غربی به زن به یک کالا، تعبیر زیبایی دارند: « در خصوص زنان اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنها نبوده است به عکس اسلام با مفهوم «شیء شده» مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت را به وی بازگردانده است. (21) اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی «زندانی کردن » یا «بردگی» نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی اصل «آزادی» فرد نمی توان دانست. و نیز حجاب برخی دشواری ها را به دنبال دارد که اگر اصل آن برای سلامت و رشد انسان مفید انگاشته شود، باید آن را متحمل شد.(22)
حد حجاب برای خانمها در قرآن و روایات
حجاب و پوشش زن به حدی اهمیت دارد که خداوند متعال در قرآن مجید آن را مطرح کرده است. خداوند متعال در سوره نور آیه 31 در این باره می فرماید: « به زنان مؤمن بگو که چشمان خود فرو گیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینت های خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند، و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینت های خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود یا پدر خود و دیگر محرمها و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود.»
بسیاری معتقدند که صورت و دست ها از مچ به پایین (وجه و کفین) از حکم حجاب استثنا شده اند و در آیه هم قراینی برای این استثنا وجود دارد از جمله:
الف- استثنای زینت ظاهر در آیه فوق، خواه به معنای محل زینت باشد یا خود زینت، دلیل روشنی است بر اینکه پوشاندن صورت و کفین لازم نیست.
ب- مفهوم دستور آیه فوق در مورد انداختن گوشه ی مقنعه( و روسری) روی گریبان، که منظور پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنی از پوشانیدن صورت در آن نیست. قرینه ی دیگری بر این مدعاست شواهد تاریخی نیز نشان می دهد که نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه عمومی نداشته است.(23)
ائمه طاهرین (ع) نیز در روایات زیادی، در توضیح و تفسیر این آیه شریفه، مقدار لازم حجاب و پوشش واجب را بیان کرده اند. فضیل یسار (یکی از یاران امام صادق (ع) می گوید از آن حضرت سوال کردم: آیا ذراعین (از مچ تا آرنج دست) زن، از زینتی که خداوند فرموده است نباید آن را برای غیر شوهر خود آشکار کنند محسوب می شود؟ حضرت فرمود:« بله و آنچه از بدن از خمار( روسری یا مقنعه) پایین تر است از زینت حساب می شود.(24)
همچنین مسعده بن زیاد از امام صادق (ع) نقل می کند که وقتی از حضرت درباره زینتی که زن می تواند آشکار کند سوال شد فرمود: « صورت و دو کف دست».
البته باید توجه داشت که از نظر اسلام، پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش باشد و مفسده ای را هم به همراه نداشته باشد.
در مواردی که بیان می شود پوشیدن وجه و کفین لزومی ندارد به این معنا نیست که نگاه و نظر به آن از طرف مرد اشکالی ندارد چون ملازمه ای بین آن دو نیست و آنچه در این جا بدان پرداختیم مسئله اول است.(25)
بی حجابی یا بد حجابی باعث فشار روانی
بی تردید اگر زنان متین و موقر باشند و با پوشش مناسب ظاهر شوند و تحریکی صورت نگیرد، همسران آنها و دیگر افراد جامعه از آرامش روانی برخوردار خواهند بود.
اما اگر حضور زنان در جامعه به صورت تحریک آمیز باشد، التهاب و اضطراب و هیجان روحی بیننده هر لحظه با دیدن صحنه ای تازه افزایش پیدا خواهد کرد و از آن جا که ارضای غریزه ی جنسی در تمامی موارد به دلخواه ممکن نیست باعث به هم خوردن تعادل روحی آنها می شود، این تأثیرات منفی نه تنها بینندگان این مناظره را تهدید می کند، بلکه همسران این زنان بی حجاب را نیز در معرض بیماری های روانی قرار می دهد زیرا این مردان دائماً با نگاههای هوس آلود دیگران به زن و دختران خود مواجه هستند که مانند نیش زهرآگین آنان را مورد آزار و اذیت قرار می دهند و متأسفانه در بسیاری از موارد نمی توانند به آن اعتراض کنند!!
و در برخی از موارد مجبورند علی رغم فطرت انسان و اعتقادات مذهبی خود یا سکوت کرده و بدین وسیله آن را تأیید کنند و با خود نسبت به تهیه ی آن لباس ها و کفشهای مبتذل که توجه دیگران را جلب می کند اقدام نمایند و با دست خد عامل بیماری روانی خود را فراهم سازند!! حتی می توان گفت زنان بی حجاب دیگری که قادر به تهیه ی آن نوع لباس و کفش نیستند نیز دچار فشارهای روانی شده و تعادل روحی خود را از دست بدهند. به هم خوردن تعادل روحی در بینندگان این مناظر و همسران بدبخت آنان یا زنان بی حجاب دیگر بیماریهای جسمی و روانی را بوجود می آورند که از جمله عدم تعادل دستگاههای عصبی و نقص دستگاه هاضمه در اثر هیجان که عامل بیماری های معده و روده است.
راههای مبارزه با بی حجابی و بدحجابی
استعمارگران فرهنگ ستیز، در جوامع اسلامی برای زدودن ارزش های اسلامی تلاش شگرفت به کار گرفته اند تا در بینش افراد، دگراندیشی ایجاد کنند. آنان به زنان القاء می کنند که شخصیت و ارزش زن در عرضه ی وجود و زیبایی های به نمایش گذاشته اوست. از طرفی بعضی از زنان و دختران که دچار کمبودهای شخصیتی هستند خودآرایی را نوعی ایجاد شخصیت پنداری تلقی کرده و با جلب نظرها عقده حقارت خود را جبران می کنند. بنابراین از طریق زیر باید با پدیده بدحجابی و بی حجابی مبارزه کرد.
1- تقویت ایمان و اعتقاد:
در زن باید باور استوار، ایمان عمیق ایجاد شود. زنی که دل به حق داده و اندیشه به خدا سپرده و فرجام زندگی دنیوی اش را پذیرفته چطور حاضر می شود خودآرایی و خودنمایی کند و خود را در معرض دید آلوده قرار دهد؟ بنابراین باورها و ایمان های راسخ عالی ترین نقش را در کیفیت زندگانی انسانی ایفا نمی کند.
2- احیاء فرهنگ اصیل اسلامی
احیاء ارزش های اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان، تعقل و دریافتن ارزش ها و آفریدن روح تعبد و تعهد نسبت به اینها نقش مهمی در این زمینه خواهد داشت و زن مؤمن باید به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان می نگرد، باور داشته باشد و بداند که عظمت و شخصیت او در گرو روح بلند، اندیشه والا، قلب پاک و جان پیراسته از آلودگی است که او را به روش انسانی فرا خواهد خواند و بداند تن آرایه بسته و ظاهر فریبنده هرگز نمایشگر شخصیت او نیست.
3- شناساندن الگوهای والا
امروزه یکی از تأسف های جدی این است که زن مسلمان آن چنان که باید و شاید با چهره های بلند تاریخ آشنا نیست، زندگانی حضرت زهرا(س) و فرزند برومندش، پیام آور عاشورا حضرت زینب(س) باید برای زن مؤمنه نشان داده شود، تا بنگرد با حفظ هویت و شخصیت و وقار می تواند در جامعه حضور پیدا کند و ایفای نقش کند.
پوشش اسلامی و حفظ نسل از خطر سقوط
شکی نیست که یکی از آثار بدحجابی، بی بند و باری و روابط نامشروع در ابعاد وسیع است چنانکه در دنیای غرب، به خوبی دیده می شود و آثار نکبت بار روابط نامشروع بر کسی پوشیده نیست. یکی از آثار آلوده شدن نسل و به دنبال آن سقط جنین و تولد فرزندان نامشروع و غیر قانونی است که متأسفانه بر اثر عدم رعایت عفت و پوشش اسلامی، این آثار روز بروز بیشتر می شود و آمار نشان می دهد که این موضوع در کشورهایی که پوشش اسلامی رعایت نمی شود به مراتب بیشتر از جاهایی است که پوشش اسلامی رعایت می شود.
بدون تردید یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی وجود فرزندان بی سرپرست است که اصل خلفتشان بر اساس انحراف پایه گذاری شده است و بر اثر وجود زمینه نامساعد معنوی در آنها، خطرات آنها از نظر روانی بسیار قابل توجه و جدّی است چنین فرزندانی مسلماً طبیعی نیستند و چون پایه ی وجودشان بر اساس قانون شکنی پی ریزی شده تا حدود زیادی به گناه و قانون شکنی متمایل هستند زیرا میوه ی گناه هستند روشن است که حجاب اسلامی نقش اساسی در حفظ نسل و تأمین پاکی خلقت نسل های آینده دارد، چرا که زن مربی جامعه است و انسان ها از دامن او پیدا می شوند، اگر او دامن خود را در پناه پوشش حفظ کند سعادت انسان های آینده را پایه ریزی کرده است.
نقش حجاب و عفاف در سلامت اجتماع و آرامش روانی
رعایت حجاب و عفاف در سلامت و پاکی اجتماع موثر است و موجب استحکام خانواده به عنوان پایه و اساس اجتماع می شود و در ساخته شدن فرزندان با تربیت صحیح و پاک نگه داشتن محیط اجتماع از عوامل تحریک آمیز جوانی موثر است. معلوم است وقتی کانون خانواده گرم و پرجاذبه باشد، این گرمی و استحکام در بالا بردن روحیه ی عمومی مردم و جامعه تاثیر بسزایی خواهد داشت. وقتی کودکان چنین خانواده ای با تربیت صحیح و تعادل روحیه و افکار پرورش یافتند، در جامعه منشأ سازندگی، ترقی و تعالی می شود.
اکثر دختران و پسرانی که در سنین پایین به دام مفاسد مختلف می افتند، کسانی هستند که از تربیت حقیقی و صحیح محروم بوده اند این ظلم را هیچ کسی جزو والدین به آنها نکرده اند. از طرفی با رعایت حجاب، ریشه ی بسیاری از تفاخرها، تکاثرها، اسراف ها، تحریک های بی موقع در اجتماع کند و بذر فساد خشکیده خواهد شد. چرا که زنان عمر خود را به جای مصرف در این گونه ضد ارزش ها در جهت هدف نهایی زندگی انسانی و سعادت راستین صرف می کنند و گناه به فساد کشاندن سایر افراد جامعه و اتلاف عمر آنان و ایجاد زمینه برای انواع فساد در اجتماع صورت نمی گیرد. گسرتش بوتیک های کذایی، تهیه و توزیع لباس مبتذل غربی با تصویرها، تکثیر و توزیع نوارهای مبتذل و نوارهای موسیقی از مواردی هستند که جوانان بی گناه و کم تجربه را به سوی منجلاب فساد و تباهی سوق می دهد. برای اینکه جوانان از این آفات در امان باشند، باید در خانواده به طور صحیحی تربیت شوند، اما اگر مادر اسیر انواع هوس ها و تمایلات حیوانی باشد، نمی تواند برای فرزندانش الگوی کاملی باشد.
بنابراین اولین تأثیر حفظ و رعایت حجاب در جامعه، سلامت روحی و روانی جامعه و رشد و شکوفایی استعدادهای نهفته در یک جامعه است. حجاب، آزادی اندیشه را محدود نمی کند. و شاید، به عبارتی آن را رشد می دهد و عاملی می شود برای تبادل آزادتر اندیشه ها و رشد استعدادها.
حجاب، آزادی فعالیت اجتماعی را نیز محدود نمی کند. چه بسیار بانوان محجبه و عفیفی که در رده های بالا و مسئولیت های مهم اجتماعی و مدارج عالی تحصیلی – حتی در محیطهای مردانه – حجابشان را حفظ می کنند و آزادانه نیز – چون مردان – به فعالیت های خویش مشغولند. حجاب چون وسیله ای مطمئن، می تواند زن را از مزاحمت ها و بهره جویی های نادرست و نامطلوب سالم نگه دارد و نگاه های آلوده را هشدار دهد. حجاب می تواند بهترین وسیله باشد در جهت حفظ ارکان شخصیت زن، چو دژی مستحکم که پایه های شخصیتش را محفوظ نگه می دارد و از آن حراست می نماید. مروارید شفاف و گرانبها، میان صدفی در عمق آبها از انبوه خطرات، پنهان و محفوظ می ماند. خانمها چون مروارید ند و عفافشان گوهر وجودشان است، که نیاز به صدف و محافظی دارد که آنان را در امان نگه دارد و کدام صدف زیباتر از صدف حجاب! کدام حفاظ مطمئن تر از صدف نجابت و حیا! و کدام مأمن، با امنیت تر از مأمن پاکی و طهارت! پس حجاب نه مانع آزادی که خود مایه ی آزادی و رشد و تعالی انسان است.(26)
منبع : راسخون
پی نوشت ها :
15. مجلسی، محمد باقر، 1372، بحارالانوار، ج43، انتشارات علمیه اسلامی، ص212.
16. اربلی، علی بن عیسی، 1426، کشف الغمه، ج2، ناشر مجمع اهل بیت، ص61.
17. ساطع، محبوبه، 1381، فاطمه(س) نور آسمانی، انتشارات فرهنگ مردم، ص6.
18.عزیزی، عباس، 1387، 360 داستان از فضایل زهرا(س)، انتشارات معصومین (س)، ص 59.
19. هدایت خواه، ستار، 1385، زیور عفاف، انتشارات ضریح آفتاب، ص29.
20. مطهری، مرتضی، 1373، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، ص79 – 78.
21. خمینی، روح ا…، 1372، زن و آزادی، انتشارات وزارت ارشاد، ص32.
22. مهریزی، مهدی، 1379، آسیب شناسی حجاب، ناشر جوانه رشد، ص71.
23. مکارم شیرازی، ناصر، 1379، تفسیر نمونه، ج14، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ص451- 450.
24. بهبودی، محمد باقر، 1369، اصول کافی، ج 5، انتشارات اسوه، ص52.
25. مطهری، مرتضی، 1373، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، ص235- 164.
26. زواریان، زهرا، (1377)، رایحه ی نجابت، انتشارات مدرسه، ص23- 20.
منابع و مآخذ:
1. اصفهانی، راغب، (1373)، مفردات الراغب، نشریه بیّنات.
2. اربلی، علی بن عیسی (1426)، کشف الغمه، انتشارات مجمع اهل بیت.
3. بهبودی، محمد باقر (1369)، اصول کافی، انتشارات اسوه.
4. تاج لنگرودی، محمد مهدی (1375)، اخلاق فاطمه (س)، دفتر نشر ممتاز.
5. جوادی آملی، عبدا…(1379)، زن در آئینه جلال و جمال، مرکز نشر اسراء.
6. خمینی، روح ا…(1372)، زن و آزادی، انتشارات وزارت ارشاد.
7. دهخدا، علی اکبر (1372)، لغت نامه، انتشارات دانشگاه تهران.
8- زواریان، زهرا، (1377)، رایحه نجابت، انتشارات مدرسه.
9. ساطع، محبوبه، (1381)، فاطمه (س)، نور آسمانی، انتشارات فرهنگ مردم.
10. عزیزی، عباس( 1387)، 360 داستان از فضایل زهرا(س) انتشارات معصومین (س).
11. قمی، شیخ عباس( 1383)، منتهی آلامال، نشر بوستان توحید.
12. لقمانی، احمد(1380)، همسران، زندگی، الگوی بالندگی، انتشارات تربیت.
13. مجلسی، محمد باقر( 1385)، بحار الانوار، انتشارات علمیه اسلامی.
14. محمدی ری شهری، محمد. (1376)، میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث.
15. مطهری، مرتضی، ( 1373)، مسئله حجاب، انتشارات صدرا.
16. مطهری، مرتضی، ( 1372)، اخلاق جنسی، انتشارات صدرا.
17. مطهری، مرتضی(1372)، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات الزهراء.
18. مظاهری، حسین، ( 1371)، خانواده در اسلام، انتشارات شفق قم.
19. معین، محمد (1385)، فرهنگ لغت، انتشارات امیرکبیر.
20. مکارم شیرازی، ناصر(1379)، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه.
21. مهریزی، مهدی( 1379)، حجاب، انتشارات جوانه رشد.
22. مهریزی، مهدی، (1379)، آسیب شناسی حجاب، انتشارات جوانه رشد.
23. هدایت خواه، ستار( 1385)، زیور عفاف، انتشارات ضریح آفتاب.