1. امنیت
امنیت ،یکی ازطبیعی ترین و ضروری ترین نیازهای بشری است . به نظر مزلو(1) ، پدر معنوی جنبش انسان گرایی در روان شناسی ، نیاز به امنیت ، از نیازهای زیربنایی برای رشد و شکوفایی شخصیت انسان است که در صورت ارضا نشدن ،رشد شخصیت مختل می شود.
بر این اساس ،اگرانسان ها در زندگی روزمره خود ، در کوچه و خیابان و محل کار و تحصیل و حتی داخل منزل ، احساس امنیت نکنند، به تدریج دچار اضطراب می شوندو در این میان ، زنان به دلیل ویژگی های خاص شخصیتی و موقعیت اجتماعی شان ، آسیب پذیرترند و بیشتر احساس نیاز به امنیت می کنند؛زیرا در همه جوامع بشری ، همواره مردانی وجود دارند که به دلیل نداشتن تربیت صحیح انسانی ، دوست دارند فضایی ناامن برای بانوان ایجاد کنند ، و با نگاه های هوس آلود و رفتارهای نابهنجارشان ، نعمت امنیت را از زنان بربایند.
البته در این شرایط ، زنانی که در انظار عمومی ،اندام خودرا به نمایش می گذارند و باعث تحریک مردان می شوند ، ناگزیر باید منتظر آزار واذیت افراد لاابالی و فرصت طلب نیز باشند . این آزارها که گاه به آدم ربایی و قتل نیزمی انجامد ، زندگی زنان بدحجاب و آرامش و سلامت روانی آنها را به شدت به خطر می اندازد . این در حالی است که حجاب و پوشش ، گرچه برای زن تا حدی محدودیت
می آورد ،او را در برابر بسیاری از خطرها ،مصون می سازدو امنیت جانی و روانی اش را تأمین می کند.بهترین شاهد این مدعا ، وضعیت اسف بار زنان در جوامع غربی است ؛ از یک سو ، فرهنگ غربی تا جایی پیش رفته است که کلمه شرم و حیا را واژه های قبیح در فرهنگ نامه زنان و دختران می داند و می کوشد این ویژگی فطری را از آنان بزداید . از سوی دیگر،می بینیم که برهنگی، وجود روابط آزاد ،رعایت نکردن حریم بین زن و مرد ، چه مشکلات بزرگی برایشان پدید آورده و چگونه امنیت و آسایش آنها را مختل کرده است .
یکی از نویسندگان معاصر ، درباره امنیت زنان جامعه انگلیسی ، چنین می نویسد:
داشتن روابط آزاد و بی حجابی ، توأم با آرایش های هوس انگیز زنان در غرب ، میل جنسی مردان را چنان برانگیخته است که اکثر نسل جوان ، به بیماری های جنون جنسی مبتلا شده اند.
در انگلستان رسانه ها هر روز اخبار وحشتناک حمله های وحشیانه این افراد به زنان را منتشر می کنند. آمارها حاکی از آن است که زنان این کشورها ، به خاطر توصیه رادیو و تلویزیون برای حفظ جان خود ،از وسایل دفاعی از قبیل اسپری های بی هوش کننده و سلاح های سرد و غیره استفاده می کنند. این در حالی است که معمولاً در حمله وحشیانه مردان به آنها ، این سلاح ها علیه خودشان به کار گرفته می شود .حتی مجازات های شدید برای جنایت کاران حملات جنسی ، باعث شده تا جانیان ، قربانیان خود را که تنها شاهد جنایت است ، به قتل برسانند،(2)
بنابراین یکی از ثمرات مهم حجاب ، ایجاد امنیت برای زنان است که در صورت نبود آن ، زنان آرامش خود را از دست می دهند و دچار ترس و اضطراب روانی می شوند.
خداوند در قرآن نیز می فرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا ( احزاب:59 )
ای پیامبر ،به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو:«پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرارنگیرند[به احتیاط] نزدیک تر است ،وخدا آمرزنده مهربان است.
2. ارزش مندی زن
یکی دیگرازآثار حجاب برای زن ، بالا رفتن ارزش او در نزد مرد و در نتیجه ، پیدایش عشق است که از لذت بخش ترین عواطف انسانی است . نیاز به دوست داشتن و محبوب دیگران قرار گرفتن، از نیازهای مهم هرانسانی است . میزان این نیاز در زنان بیش از مردان است.(3)
به گفته شهید مطهری ، «آفرینش ، مرد را مظهرطلب و عشق و زن را مظهر محبوبیت و معشوقیت قرار داده است. احساسات مرد ، نیاز آمیز و احساسات زن ،نازخیزاست .احساسات مرد ، طالبانه و احساسات زن ،مطلوبانه است»(4) در واقع ، نقش مهم حجاب برای زن ، حفظ جایگاه معشوقیت اوست . اسلام نیز تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر ، باوقارتر و عفیف تر باشد و خود را در معرض دید مردان قرار ندهد ، بر احترامش افزوده می شود.
حجب برای دختر ،همچون وسیله ای دفاعی است که به او امکان می دهد از میان خواستگارانش ، شایسته ترین آنان را برگزیند، یا خواستگار خویش را ناچار سازد که پیش از دست یافتن به وی ، به تهذیب خود بپردازد . موانعی که حجب و عفت زنان در برابر شهوت مردان ایجاد می کند، عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید می آورد و ارزش زن را در چشم مرد بالا می برد.(5)
راسل در این باره می گوید:
تصور من براین امراست که اگر مردی به سهولت به زنی دست بیابد ،احساس آن مرد نسبت به آن زن ، یک نوع احساس عاشقانه عمیق نمی تواند باشد .(6)
بنابراین هر چه زن در روابط خود با مرد آزادتر باشد و حریم حجاب را کمتر رعایت کند ، ارزش انسانی خود را از دست می دهد و به ابزاری برای اطفای شهوت های مرد تبدیل می شود؛ بدون اینکه جایگاهی در قلب او به دست آورد ،درنتیجه ،با دست نیافتن به این جایگاه و ارضا نشدن نیازش به عشق و محبت ، دچار مشکلات و اختلال های روانی می شود و اندک اندک سلامت روانی خود را از دست می دهد.
3. تعدیل غریزه خود نمایی و تبرج
پوشش و حجاب نقش اساسی در متعادل کردن غریزه خودنمایی وتبرج زن دارد؛ زیرا آزادی در خود آرایی و نمایش جلوه های زنانه در جامعه ، باعث افراط در تجمل و توجه به زیبایی های ظاهری می شود .که این توجه افراطی ، بروز اختلال های روانی را نیز برای زن در پی دارد.
وقتی زن ،بی حجاب و آراسته در میان مردان ظاهر می شود ، برای عده ای خوشایند خواهد بود و او را تحسین و تکریم ظاهری می کنند. به همین دلیل ، زن همواره می کوشد ظاهر خود را به گونه ای بیاراید که بیشتر مورد پسند آنها قرار گیرد. معمولاً این گونه زنان و دختران ، برای اینکه محبوب تر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش خود و تقلید از مدهای جدید می کنند. این روند ، و نگرانی از اینکه کارها به دل خواه آنها پیش نرود ، مشکلات و ناراحتی های روانی زیادی برایشان ایجاد می کند.درحقیقت این دغدغه همواره ذهن آنها را به خود مشغول می کند که با صرف این همه وقت و هزینه ، آیا توانسته اند نظر دیگران را به خود جلب کنند و موردپسند آنان قرار گیرند یا به عکس ، مورد تمسخر و تحقیر قرار خواهند گرفت . به این ترتیب به موجوداتی همیشه نگران تبدیل می شوند. عامل دیگرنگرانی آنها ،این تصور است که هر لحظه رقیبی زیباتر از راه برسد و شکار آنها را برباید . دلیل دیگری که به ناراحتی آنها می افزاید ، این است که می بینند به مرور زمان ، از زیبایی شان کاسته می شود و زنان جوان تر وزیباتر جای آنها را می گیرند و دلربایی آنها را، کمتر می کنند.بنابراین برای جبران ضعف خود در این رقابت ، به تنوع طلبی بیشتر در لباس ، آرایش ،جلوه گری و خودآرایی رو می آورند که البته نتیجه چندانی برایشان ندارد.
زنی که در خود آرایی و جلوه گری آزادانه عمل می کند ،وقتی به این نتیجه رسید که دیگر توان رقابت با زنان زیباتر و جوان تر را ندارد؛ با گذشت زمان و افزایش سن ، ناکامی اش بیشتر می شود ؛ زیرا می بیند مردانی که چندی پیش خریدار نازها و کرشمه های او بودند ، دیگر حاضر نیستند با او رفت و آمد کنند و ارزش و اهمیت چندانی به وی نمی دهند . این جاست که دچار افسردگی و اضطراب می شود و چه بسا خودکشی می کند.
نویسنده کتاب چهره عریان زن عرب می نویسد:
زیبایی ،به نمایش اندام و آرایش صورت که اضطراب درونی و فقدان اعتماد به نفس را پنهان می کند، نیست؛ بلکه پیش از هر چیز ،مدیون قدرت تفکر، سلامت جسم و کمال نفس است. چه بسیار دخترانی که به سبب شوق دست یابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی به اختلالات روانی و اضطرابات گوناگون دچار گردیده اند. گمان و تصور یک دختر،این است که زندگی و آینده اش، به اندازه بینی یا خمیدگی مژه هایش بستگی دارد؛تا آنجا که حتی یک میلی متر کوتاهی طول مژه نیز می تواند به مسئله ای جدی و بحرانی واقعی در زندگی او تبدیل شود.(7)
آنچه این مشکل حادتر می کند، این است که زنان بدحجاب ، خیلی زودتر از زنان دیگر ، زیبایی خود را از دست می دهند، زیرا در علم پزشکی اثبات شده است که برهنگی اعضای زن در محیط گرم یا سرد ،سبب به هم خوردن تعادل چربی های زیر پوست شده ، لطافت ،ظرافت و صافی عضلات را به ناهمواری و مردانه شدن آنها مبدل می کند.(8)
افزون براین ،وقتی زن تمام زیبایی های خود را در معرض تماشای عموم قرار داد، دیگر چیزی برای جلب توجه ندارد و براساس قانون عرضه و تقاضا ،ارزش خود را از دست خواهد داد. بنابراین ، بدحجابی ، هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی ، به زن آسیب می رساند و عامل تشدید سرخوردگی و ناراحتی وی است.
پی نوشت ها :
1.آبراهام مزلو ، انگیزش و هیجان ، ترجمه : احمد رضوانی.
2.احمدصبوراردوباری ، آیین بهزیستی ، ج3 ، ص 298.
3. ویل دورانت ، لذات فلسفه ، ترجمه : عباس زریاب ، ص 135.
4. مرتضی مطهری ، مجموعه آثار(حقوق زن دراسلام) ، ص 135.
5. ویل دورانت، تاریخ تمدن ، ترجمه : احمد آرام و همکاران ، ج1 ، ص60.
6. برتراند راسل ،زناشویی و اخلاق ، ترجمه : مهدی افشار ، ص 79.
7.نوال اسعداوی ،چهره عریان زن عرب ، ترجمه : حمید فروتن ، ص 167.
8. سید رضا پاک نژاد ،اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ، ج19 ، ص 6.
منبع:نشریه گلبرگ ،شماره 123.