نویسنده:علی اسدی
سردار شهید محمد گرامی
یکی از همرزمان سردار شهید محمد گرامی می گوید:
حاجی، کانون تبلیغ و نشر حجاب را راه انداخته بود و خیلی نگران تهاجم فرهنگی بود. شهید گرامی، از کسانی که ارزش ها و اعتقادات ما را به تمسخر می گرفتند، متنفر بود. در جلسه ای که با هم برای مبارزه با بی حجابی گرفته بودیم، همه نظرشان برخورد فیزیکی بود، ولی ایشان می گفت: باید از طریق معنوی و برنامه های فرهنگی، جلوی بی حجابی را بگیریم. قرار بر این شد که پلاکاردهایی در مورد حجاب تهیه شود و در سطح شهر نصب کنیم. همچنین افراد مناسبی انتخاب شدند تا رفتارهای ضدحجاب را کنترل کنند. این کار شهید گرامی باعث شد تا در مدت کمی میزان بی حجابی کاهش یابد. (1)
جلوگیری از بی حجابی و بدحجابی، از راه معنوی، بدون خشونت و با استفاده از ابزارهای فرهنگی.
سردار شهید محمد آرمان
خواهر سردار شهید محمد آرمان می گوید:
وقتی به نه سالگی رسیدم، اولین کاری که محمد برای من انجام داد، یاد دادن نماز بود. نماز صبح را با معنی به من یاد داد و بعد دیگر نمازها را هم به همین ترتیب به من آموزش داد.
می گفت: « اگر نماز را درست یاد بگیری، برایت جایزه می خرم!» بعد برایم چادر مشکی خرید و همیشه می گفت: « حالا دیگر بزرگ شده ای و باید چادر سرت کنی و حجاب داشته باشی.» مدام سفارش می کرد در رعایت حجاب کوشا باشم و نمازم را سر وقت بخوانم و همیشه هم با جدیت به درسهایم می رسید. (2)
جایزه و تشویق، از بهترین ابزارها برای اخلاقی کردن جامعه است.
سردار شهید علی معمار
«علی معمار، مانور را هدایت می کرد و نیروها را از کمین های فرضی رد می کرد. ناگهان یکی از شبکه های فوگاز ترکید و معمار به پشت بر زمین پرت شد. به سویش دویدم. خون از زیر چشمش می جوشید. پلیسه بشکه به داخل چشمش فرورفته و انتهایش بیرون مانده بود. سریع او را سوار آمبولانس کردیم و به سوی ایران شهر راندیم. در بیمارستان ایران شهر، دکتر در حال مداوای بیماری دیگر بود. پارچه روی چشم علی سرخ شده بود. یکی از خانمهای پرستار، حجاب درست و حسابی نداشت و مدام می آمد و می رفت. سرانجام علی بلند شد، به طرف او رفت و صدایش کرد. حواسم به آن دو بود. علی خیلی آرام شروع به گفت و گو با آن خانم کرد. کمی بعد، بازگشت. گفتم: « چی شده برادر معمار؟» گفت: « دلم طاقت نیاورد، باید به او تذکر می دادم.»(2) گوشزد کردن به ترک منکرها از جمله بدحجابی، با استفاده از اصل عطوفت و مهربانی.
سردار شهید امیر گره گشا
درباره سردار شهید امیر گره گشا نقل کرده اند که وی خیلی پای بند مسائل شرعی بود و در این باره با کسی تعارفی نداشت. روز عقد او خانم هایی که در مراسم شرکت کرده بودند، حجاب کاملی نداشتند. او آنها را از مجلس به بیرون دعوت کرد و به آنهاگفت: « هر وقت حجابتان کامل شد، تشریف بیاورید.» او با مظاهر گناه، برخورد بسیار صریح و جدی داشت. (3)
اهتمام ویژه سردار شهید امیرگره گشا به مسئله حجاب حتی در شرایط جشن وسرور.
پی نوشت :
1- احمد مؤمنی راد، این گونه بودند مردان مرد، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1384، چ 1، ص 27.
2- منیره نصراللهی، فرمانده قلب ها، لشکر چهل و یک ثارالله، 1376، چ 1، صص 46 و 47.
3- داوود امیریان، بلوچ گریه نمی کند، لشکر چهل و یک ثارالله، 1376، چ1، ص 30.
4- این گونه بودند مردان مرد، ص 65.
منبع: ماهنامه طوبی