اگرچه از ظاهر بعضی روایات و ادعیه معصومین، چنین استنباط شده که آن حضرت دارای همسر و اولاد میباشد، اما همانطور که خواهد آمد، برخی روایات نیز که از درجه اعتبار زیادی برخوردارند، به نداشتن فرزند برای آن حضرت تصریح دارند.
ابتدا به روایاتی که بهوسیله آنها میتوان بر فرزندداشتن امام عصر استدلال نمود، میپردازیم و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم:
۱. شیخ طوسی از مفضلبنعمر روایت میکند که امام صادق علیهالسلام فرمود:
لَا یَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَیْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى الَّذِی یَلِی أَمْرَه.[۱]
هیچیک از فرزندان او و دیگران از محل وی اطلاع ندارند، مگر خدایی که اختیار او را در دست دارد.
استدلال به این روایت از چند جهت صحیح نیست:
الف. نعمانی، همین جمله را چنین روایت کرده است: «لا یَطَّلِعُ علی مَوضِعِهِ اَحدُ مِن ولیٍ وَ لا غَیره…».[۲]
ب. گفته میشود در روایت شیخ طوسی تحریف واقع شده است؛ زیرا در روایت ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، میگوید: «از فرزندان او و دیگری، درحالیکه صحیح این بود که بگوید: «از فرزندان او و دیگران».
ج. بر فرض بپذیریم، باز هم چیزی در روایت وجود ندارد که حاکی از وجود بالفعل زنان و فرزندان امام باشد و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولد شوند.
۲. روایت «جزیره خضرا» که مرحوم مجلسی در «بحارالانوار» نقل کرده است. در صورتی که این روایت دارای سند معتبر و قابل اعتمادی نیست، و بیشتر شبیه یک افسانه و رمان است تا واقعیت.
۳. روایت «پنج شهر» احمدبنمحمدبنیحیی انباری مبنی بر اینکه امام زمان فرزندانی دارد که پنجتن از آنان حکومت پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این روایت نیز به یک افسانه میماند، ضمن اینکه سند این داستان بسیار سست و بیاساس است.
علامه محقق، شیخ آقا بزرگ تهرانی، در صحت روایت مذکور تشکیک کرده چنین مینویسد:
«این داستان در آخر یکی از نسخههای کتاب «تعازی» تألیف محمدبنعلی علومی مرقوم بوده است؛ پس علیبنفتحالله کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزو آن کتاب باشد؛ زیرا یحییبنهبیره وزیر، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در تاریخ 560هـ.ق. وفات کرده و مؤلف کتاب «تعازی» قریب دویست سال بر وی تقدم داشته است.
علاوه بر آن، در متن داستن نیز، تناقضاتی دیده میشود؛ زیرا احمدبنمحمدبنیحیی انباری که ناقل داستان است، میگوید: «وزیر از ما پیمان گرفت که داستان مذکور را، برای احدی نقل نکنیم، ما هم به عهد خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچکس ابراز ننمودیم». بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از تاریخ وفات وزیر یعنی 560هـ.ق. اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، عثمانبنعبدالباقی میگوید، احمدبنمحمدبنیحیی انباری داستان را در تاریخ 543هـ.ق. برای من حکایت کرد».[۳]
۴. روایتی که سیدبنطاووس نقل کرده است که امام رضا علیهالسلام در مقام دعا عرض کرد: «اللهُمَّ صَلِّ علی وُلاهِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَهِ مِن وُلدِهِ».[۴] این روایت نیز قابل اعتماد نیست؛ زیرا سند آن ضعیف است. ضمناً بنابر تصریح خود سیدبنطاووس، دارای متن دیگری نیز میباشد که به این شکل است: «اللهُمَّ صَلِّ علی وُلاهِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَهِ مِن بَعدِهِ».[۵] همچنین اگر صحت روایت را بپذیریم، باز هم در آن نکتهای که حاکی از زمان ولادت فرزندان امام باشد، وجود ندارد.
اما دلایلی که احتمال عدم وجود فرزند برای امام عصر را ـ دستکم درحالحاضر ـ تقویت میکنند، عبارتاند از:
۱. مسعودی روایت کرده است، علیبنابیحمزه، ابنالسّراج و ابنسعید مکاری بر امام رضا علیهالسلام وارد شدند. علیبنابیحمزه، به آن حضرت عرض کرد: از پدرانت روایت کردهایم… تا بدینجا رسید که روایت کردهایم که امام از دنیا نمیرود تا فرزندش را ببیند.
حضرت فرمود: آیا در این حدیث روایت کردهاید «الّا القائم». عرض کردند: بلی. حضرت فرمود: آری، روایت کردهاید. شما نمیدانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابنابیحمزه گفت: این مطلب در حدیث چیست؟ حضرت به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من استدلال کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر درهم آمیخته است و فرمود: خداوند متعال بهزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.[۶]
۲. از محمدبنعبداللهبنجعفر حمیری، از پدرش، از علیبنسلیمانبنرشید، از حسنبنعلی خراز نقل کند که گفت: علیبنابیحمزه بر حضرت رضا علیهالسلام وارد شد و عرض کرد: آیا شما امام هستی؟ فرمود: آری. عرض کرد: من از جدت، جعفربنمحمد علیهماالسلام شنیدم که فرمود: امامی وجود ندارد، مگر اینکه فرزندی داشته باشد و از خود نسلی برجای بگذارد. فرمود: ای پیر! فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ جعفر اینگونه نگفت، بلکه فرمود: امامی وجود ندارد، مگر اینکه فرزندی دارد، جز امامی که حسین برای او از قبر بیرون میآید، او فرزند ندارد.
عرض کرد: فدایت شوم، درست فرمودی. شندیم که جدت چنین گفت.[۷]
روایات دیگری که بر فرزند نداشتن امام تصریح دارد، نیز موجود است که میتوان برای آگاهی بیشتر به کتابهای مربوطه مراجعه کرد.[۸]
به هر تقدیر، اگرچه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است، اما در بررسی اخبار و احادیث وارده، به روایت معتبری که موجب اطمینان باشد، نرسیدیم. البته باید تأکید کرد که این امور از معارف اساسی و پراهمیت نیست و دنبالنمودن آنها لزومی ندارد.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• موعود شناسی، علیاصغر رضوانی، ص ۴۷۹.
• جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت، ترجمه ابوالفضل طریقهدار.
• احوالات آخرین رهبر الهی، احمد رقمی.
• زندگانی ولی عصر صاحبالزمان، حسین عمادزاده.
پینوشتها
۱. الغیبه، شیخ طوسی، ص۱۰۲.
۲. الغیبه، نعمانی، ص۱۷۲.
۳. دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص۲۰۷.
۴. جمالالاسبوغ، سیدبنطاووس، ص۵۱۲.
۵. همان.
۶. اثباتالوصیه، مسعودی، ترجمه نجفی، ص۲۰۱.
۷. الغیبه، شیخ طوسی، ص۱۳۴.
۸. از جمله کتاب «جزیره خضرا افسانه یا واقعیت» علامه سید مرتضی جعفر عاملی، ترجمه سپهری، ص۲۲۱.