پژوهشى در زیارتنامه فاطمه معصومه(س)

پژوهشى در زیارتنامه فاطمه معصومه(س)

نویسنده: حسین مقیسه

قم حرم و حریم اهل‌بیت(علیهم السلام)مدینه فقه و فقاهت‌شیعه وشهر قیام و انقلاب در قلب خویش گوهر گرانبهایى دارد که چشم ودل دلدادگان آل رسول صلوات لله علیهم اجمعین را به خودجلب کرده است. بى‌تردید، بارگاه و حرم الهى کریمه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) فاطمه معصومه(س) اصلى‌ترین سبب رونق واعتبار دیرینه این‌دیار و ساکنان آن بوده و هست. کریمه مهمان نوازى که از سفره‌روحانیت و کرامتش مشتاقان و دردمندان به بهره‌هاى عالى و غیرقابل توصیف رسیده و مى‌رسند.
در این نوشته کوتاه به نکاتى از زیارتنامه حضرت فاطمه‌معصومه(س) پرداخته شده که امید است زائران را معرفت و بصیرت‌افزاید.البته آنچه مایه دلگرمى و جرئت‌برچنین جسارتى است، کرم این‌خاندان به ویژه شهرت این بزرگوار به کریمه اهل‌بیت است که‌سلیمان وار هر هدیه را، هرچند ران ملخى باشد، از هرکسى حتى‌مورى خرد و ناچیز مى‌پذیرد. انگیزه اصلى این نوشتار ابراز ادب‌و اظهار ارادت به ساحت و بارگاه ملکوتى این یادگار موسوى(ع)است و گرنه این نکات از دید تیزبین اهل قلم و محققان معارف‌اهل‌بیت(علیهم السلام) پوشیده نیست.
بعد از جناب عباس بن على (علیهماالسلام) و على اکبر(ع) فاطمه‌معصومه(س) شاید تنها امامزاده‌اى است که زیارتنامه ویژه دارد.علامه مجلسى در بحار از امام هشتم(ع) نقل کرده که حضرت به سعدفرمود: نزد شما قمى‌ها از ما اهل‌بیت قبرى است. سعد پرسید: قبرفاطمه دختر موسى(ع) را مى‌فرمایى ؟
فرمود: آرى، هرکس او را زیارت کند و عارف به شان و حق وى‌باشد، بهشت پاداشش خواهد بود. هنگامى که کنار قبر آمدى، نزدسرمقدس، روى به قبله بایست و پس از 34 مرتبه الله اکبر و33مرتبه سبحان الله و33 مرتبه الحمد الله، بگو: السلام على آدم‌صفوه الله، السلام على نوح نبى‌الله و… (1)
در این زیارت که درمفاتیح الجنان نقل شده، از نظر سند و متن، نکاتى در خور تامل‌است.

سند این روایت

1- علامه مجلسى
مرحوم مجلسى منبع روایت را نقل نکرده، تنها مى‌فرماید: “رایت‌فى بعض کتب الزیارات” در برخى از کتابهاى مشتمل بر زیارتهاچنین دیده‌ام.
البته اعتبار علامه مجلسى به نقل او نیز اعتبار مى‌بخشد; ولى‌عدم ذکر منبع، به لحاظ تحقیقى و نکته سنجى در حد خود، نقطه‌ضعفى است.

2- راویان حدیث
على بن ابراهیم صاحب تفسیر، از چهره‌هاى مقبول در رجال روایات‌شیعه است. در کتابهاى رجال مى‌خوانیم:
“ثقه فى الحدیث ثبت معتمد صحیح المذهب.” (2)
در نقل حدیث موردوثوق است، در نقلها دقیق و مورد اعتماد است و مذهب صحیح اثناعشرى دارد.
پدرش ابراهیم بن هاشم قمى نیز از چهره‌هاى مقبول است و به‌تعبیر علامه بزرگوار خویى در «معجم الرجال‌» در وثاقت وى جاى‌تردیدى نیست. (3)
در مورد سعد که راوى از امام هشتم(ع) است وابراهیم بن هاشم از او نقل کرده، باید گفت: اگر مراد سعدبن‌عبدالله اشعرى قمى باشد، و ثاقتش مسلم است. و به تعبیر نجاشى‌شیخ هذه الطائفه و فقیهها و وجهها; (4) بزرگ طائفه شیعه و فقیه وچهره برجسته آنان است. ولى پرسشهایى به ذهن مى‌آید
در موردروایت ابراهیم بن هاشم ابراهیم بن هاشم از سعد پرسشهاى به ذهن‌مى‌آید.
1- در طبقات راویان، ابراهیم بن هاشم طبقه هفتم و سعد بن‌عبدالله اشعرى طبقه هشتم است. طبق قاعده، سعد باید از ابراهیم‌حدیث نقل کند. برهمین اساس، در کتب چهارگانه روایى ما حدود 20مورد دیده مى‌شود که سعد از ابراهیم روایت نقل کرده است. (5) تنهادر یک مورد ابراهیم بن هاشم از سعد بن عبدالله نقل کرده است; (6)
و البته همان یک مورد نیز موید خوبى است که نشان مى‌دهدابراهیم از سعد حدیث نقل مى‌کند. شاید چندان هم دور از انتظارو اعتبار نباشد که، در کنار موارد متعدد نقل سعد از ابراهیم،یکى دو مورد ابراهیم از سعد نقل کرده باشد.
2- در کتابهاى معتبر حدیث‌شیعه، سعد بن عبدالله هیچ روایتى‌از امام هشتم(ع) ندارد. احادیث او از صادقین (علیهماالسلام)است. (7)
پس مورد زیارتنامه را باید یک استثنا به شمار آرود.افزون بر این، به اتفاق همه مورخان سال شهادت امام هشتم(ع)203 ه ق است و سال وفات سعد بن عبدالله‌299 یا 301 ه ق. این‌نقل در صورتى درست است که سعد تنها پس از شهادت حضرت رضا(ع)حدود 100 سال عمر کرده باشد. بدین ترتیب، درک محضر حضرت‌رضا(ع) واسطه مستقیم محتواى زیارتنامه شدن سعد بسیار دورمى‌نماید.
اگر مراد از سعد در این سند سعد بن سعد بن احوص اشعرى قمى‌باشد، شیخ طوسى(ره) در رجال وى را توثیق فرموده، مشکل نقل ازامام هشتم(ع) بر طرف مى‌شود; زیرا او از اصحاب امام هشتم(ع)است و از حضرت حدیث نقل کرده است. ولى در این فرض، اشکال‌دیگرى پیش مى‌آید و آن اینکه:
در کتب معتبر روایى ما ابراهیم بن هاشم، حتى یک روایت از سعدبن احوص ندارد.
البته ممکن است‌سعد مذکور در سند، سعد دیگرى‌جز این دو باشد که در آن صورت تعیین وى و اثبات و ثاقتش به‌سادگى ممکن نیست.
به هر حال تعیین دقیق شخصیت و وثاقت‌سعدمذکور در سند زیارتنامه مشکل است.

متن زیارتنامه
زیارتنامه، از نظر محتوا، نقاط قوت و مضامین عالى دارد.چنانکه جناب على‌اکبر مهدى پور در کتاب ارزشمند «کریمه‌اهل‌بیت(علیهم السلام‌») (از صفحه 161 به بعد) به بخوبى بدان‌پرداخته و به فرازهاى پرسش بر انگیز آن پاسخهایى فى‌الجمله‌قابل قبول داده است; ولى با این همه در پایان زیارتنامه‌عدولهاى خطابى کوتاه و سریعى دیده مى‌شود، براى مثال از خطاب‌به حضرت معصومه(س) به پیامبر اکرم(ص) خطاب شده; آن هم تنها بایک جمله: «نطلب بذالک وجهک یاسیدى‌» بعد بلا فاصله عدول یک‌جمله‌اى به ذات ربوبى دیده مى‌شود:«اللهم و رضاک و الدارالاخره‌»، و دیگر بار در خواستى از حضرت‌معصومه (س) و سپس در خواستهاى خطابى ارزشمندى از ذات اقدس‌ربوبى.
شاید بتوان عدولهایى چنین کوتاه و سریع را نوعى اضطراب در متن‌به شمار آورد.
با توجه به تمامى این موارد سندى و متنى، شایداحتمال مرحوم علامه مجلسى(ره) در کتاب «تحفه‌الزائر» قوى وپسندیده باشد. او مى‌فرماید: ممکن است، بر فرض صحت‌سند و صدورصدر روایت، ذیل آن که متن زیارتنامه است، دنباله حدیث نبوده،به و سیله علما و بزرگان تالیف شده باشد. (8) مانند زیارتنامه‌حضرت زینب کبرى(س) و عبدالعظیم حسنى(ع) و برخى امامزادگان‌بزرگوار دیگر.

سخن نهایى
بى‌تردید خواندن این زیارتنامه، به امید صدور از معصوم و باتوجه به مضامین صحیح و متینى که دارد، مطلوب و مقبول است;زیرا دقت و مناقشه در درستى اسناد دعاها و مستحبات، تنها جنبه‌علمى و تحقیقى دارد نه عملى; مرحوم میرزا جواد آقا ملکى‌تبریزى مانند بسیارى دیگر از بزرگان ما، در کتاب ارزشمند«المراقبات‌» مى‌فرماید: «و لا یناقش فى عدم صحه الاسنادلوجهین احدهما ان هذه الاخبار مظنون الصدور والثانى ما وردت‌فى اخبار کثیره موثقه ان من سمع شیئا من الثواب على عمل فعمله‌التماس ذلک الثواب اعطاه الله ذلک و ان لم یکن کما سمعه فهذه‌الاخبار المعتبره قطع الاعذار من جهه اسناد الاخبار.» (9)
به دودلیل نباید در اسناد مستحبات مناقشه کرد:
1- وقتى ثواب و پاداشهاى آنها در این حد از ارزش باشد، ازدیدگاه عقلا، تنها احتمال 50 درصد صدق و صدور کافى است، چه رسدبه این که مانند این اخبار صدورش ظنى باشد; یعنى 70 تا 80درصد احتمال دارد از معصوم صادر شده باشد.
2- روایات فراوان و مورد اعتمادى در دست داریم که مى‌گوید:اگر کسى ثوابى را بر عملى بشنود و آن عمل را به امید به دست‌آوردن آن ثواب انجام دهد، خداوند آن پاداش را به وى خواهدداد. اگر چه شنیده‌اش با واقع مطابق نباشد. با وجود این اخبارمورد اطمینان، عذرها از ناحیه سند منقطع است.
در صدر روایت زیارتنامه حضرت معصومه(س) به زائرى که عارف به‌شان و مقام آن بانوى بهشتى باشد، وعده بهشت‌برین الهى داده‌شده است. این پاداشى بسیار گرانبهاست و حتى اگر چند در صداحتمال دست‌یابى بدین پاداش وجود داشته باشد، نباید آن را ازدست داد.

زیارتنامه‌اى دیگر
مرحوم مجلسى در بحار، زیارتى از «مصباح الزائر» على بن موسى(ابن طاوس) براى همه امامزادگان جلیل القدر و بزرگوار مانندحضرت اباالفضل و على‌اکبر (علیهماالسلام) نقل کرده که، به‌فرموده بزرگى از اهل نظر، مى‌توان آن را با تغییر ضمیرها وکلمات، در زیارت حضرت معصومه(س) به کار برد. اگر کسى به هردلیل بخواهد زیارت دیگرى هم در عرض ادب به ساحت آن بانوى‌گرانقدر بخواند، این زیارت مناسب است. البته این زیارت به‌معصومان (علیهم السلام) مستند نیست. و اصولا کتاب «مصباح‌الزائر» سید، همانند کتاب «لهوف‌» وى، مشتمل بر اسناد واسرار نیست. به نوشته محدث نورى، سید زیارت‌ها و دعاهاى کتاب‌«مصباح الزائر» را از کتاب «مزار قدیم‌» نقل کرده که به‌نظر وى، مولفش قطب راوندى است; زیرا، هم از نظر نقل سید از وى‌ممکن است و هم بزرگان کتاب «المزار» را در شمار آثار قطب‌ذکر کرده‌اند. قطب راوندى آن زیارت‌ها را از کتاب «مزار» محمدبن مشهدى نقل مى‌کند. (10)
مجلسى کتاب «مزار» ابن مشهدى را «مزارکبیر) و مورد اعتماد بزرگان شیعه دانسته است. (11)
به هر تقدیر،کتاب «مصباح الزائر» مشتمل بر اسناد نیست; شاید بدان جهت که‌سید آن را در آغاز تکلیف و نویسندگى‌اش تالیف فرموده است. اوخود مى‌نویسد:
…مما الفت فى بدایه التکلیف من غیر ذکرالاسرار و التکشیف‌کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر ثلاث مجلدات…از آنچه در نوجوانى و بدون ذکر اسرار و مکشوفات تالیف‌کرده‌ام، کتاب سه جلدى «مصباح الزائر» است.
محدث نورى، پس از این سخن، مى‌افزاید:
ومنه یظهر وجه عدم مشابهته کاللهوف لسایر مولفاته من ذکرالاسانید و الاسرار. (12)
از این نوشته و اعتراف سید علت تفاوت و عدم‌مشابهت کتاب «مصباح‌» و «لهوف‌» با دیگر مولفات و نوشته‌هایش‌آشکار مى‌شود. در آن دو کتاب سندها و اسرار ذکر نشده است. بااین همه، جلالت قدر سیدبن طاوس و ارتباط محکم وى با حضرت‌بقیه‌الله (ارواحنافداه) گفته‌ها و نوشته‌هایش را اعتبارى خاص‌مى‌بخشد هرگونه احتمال خلاف را نفى مى‌کند. محدث نورى در باره‌سید تعبیر عجیب و عمیقى دارد. او مى‌فرماید:
و یظهر من مواضع من کتبه خصوصا کتاب کشف المحجه ان باب لقائه‌ایاه صلوات الله علیه کان له مفتوحا قد ذکرنا بعض کلماته فیهافى رسالتنا جنه الماوى.» (13)
در کتابهایش، بویژه، «کشف‌المحجه‌»، از موارد متعددى به دست مى‌آید که باب ملاقات ودیدارش با وجود مقدس ولى‌عصر(عج) گشوده بود و هر زمان که‌مى‌خواست، امکان تشرف داشت. ما برخى از آن موارد را در رساله‌«جنه‌الماوى‌» آورده‌ایم.
همچنین محدث نورى در «نجم الثاقب‌» و علامه اریلى در (کشف‌الغمه‌» در جریان شفا یافتن اسماعیل بن حسن هرقلى چنان‌نگاشته‌اند که حضرت ولى‌عصر (ارواحنا له الفداه) سید بن طاوس رافرزند خود خوانده است.
چنین شرف و افتخارهایى را، در طول غیبت کبرى، براى هیچ کس جزاو نخوانده و نشنیده‌ایم.پس این زیارتنامه مورد اعتماد است و از زیارتهاى معتبر درزیارت حضرت معصومه(س) و هر امامزاده دیگرى است; بویژه که به‌نقل علامه مجلسى(ره) در بحار، شیخ مفید(ره) نیز این زیارتنامه‌را در کتاب «المزار» خویش آورده است. (14)
البته در نسخه‌اى ازکتاب «المزار» شیخ مفید(ره) که اکنون در اختیار است اثرى ازاین زیارتنامه به چشم نمى‌خورد. شاید، چنانکه محقق بزرگوارآقاى سید محمد باقر ابطحى اصفهانى در مقدمه کتاب «المزار»شهید اول(ره) احتمال داده، نسخه دیگرى از «المزار» مفید نزدعلامه مجلسى(ره) بوده که به دست ما نرسیده است. (15) و در آن، این‌زیارتنامه ذکر شده بود.

متن اصلى زیارتنامه
«السلام علیک ایهاالسید الزکى الطاهر الولى و الداعى الحفى‌اشهد انک قلت‌حقا و نطقت‌حقا و صدقا و دعوت الى مولاى و مولاک‌علانیه و سرا فاز متبعک و نجا مصدقک و خاب و خسر مکذبک والمتخلف عنک اشهدلى بهذه الشهاده لاکون من الفائزین بمعرفتک وطاعتک و تصدیقک واتباعک والسلام علیک یا سیدى وابن سیدى انت‌باب الله الموتى منه والماخوذ عنه اتیتک زائرا و حاجاتى لک‌مستودعا وهاانا ذا استودعک دینى و امانتى و خواتیم عملى وجوامع املى الى منتهى اجلى و السلام علیک و رحمه‌الله وبرکاته.»
همین زیارتنامه با تغییر ضمیرها و کلمات و متناسب‌با زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
السلام علیک ایتهاالسیده الزکیه الطاهره الولیه و الدعیه الحفیه اشهد انک قلت‌حقا و نطقت‌حقا و صدقا و دعوت الى مولاى و مولاک علانیه و سرافازمتبعک و نجا مصدقک و خاب و خسر مکذبک والمتخلف عنک اشهدى‌لى بهذه الشهاده لاکون من الفائزین بمعرفتک و طاعتک و تصدیقک وابناعک والسلام علیک یا سیدتى و بنت‌سیدى انت‌باب الله الموتى‌منه و الماخوذ عنه اتیتک زائرا و حاجاتى لک مستودعا و هااناذا استودعک دینى و امانتى و خواتیم عملى و جوامع املى الى‌منتهى اجلى والسلام علیک و رحمه‌الله و برکاته.
در پایان خالصانه‌ترین سلام و تحیت‌ها و والاترین ارادت و محبت‌هاو ژرف‌ترین عواطف و اخلاص‌هاى خویش را به ساحت مقدس کریمه اهل‌بیت(سلام‌الله علیها) نثار مى‌کنیم. بانوى والا مقامى که حرم باصفایش و قدر و منزلت والایش یاد آور قدر و منزلت قبر گم شده‌عصمت کبراى حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. و پناه بردن‌صادقانه به حریم کرمش، گره‌گشاى هر مشکل و بر طرف کننده همه‌گرفتاریهاست.
والسلام على فاطمه المعصومه بنت الکاظم علیه السلام و اخت الرضاعلیه السلام و عمه الجواد علیه السلام و على بنات رسول الله‌المدفونات فى بقعتهاالشریفه و رحمه الله و برکاته

پی نوشت :

1- مجلسى، بحار، ج 102، ص 265.
2- ابو العباس نجاشى، رجال نجاشى، ص 183.
3- خوئى، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 317.
4- ابو العباس نجاشى، همان، ص 126.
5- خویى، همان، از ص 321 تا 468.
6- همان، ص 466.
7- همان، ج 8، ص 402.
8- مجلسى، تحفه الزائر، چاپ سنگى، اواخر کتاب پس از نقل زیارت.
9-ملکى، میرزا جواد آقا، المراقبات، ص 57.
10- نورى، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 368 و 370.
11- شیخ عباس قمى، فوائد الرضویه، ص 449.
12- نورى، همان، ص 471.
13- همان، ص 468.
14- مجلسى، همان، ص 273.
15- شهید اول، المزار، ص 7.
16- مجلسى، همان، ص 272.
منبع:ماهنامه کوثر شماره 25

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید