* ام داوود
ام داوود ، مادر هم شیر و رضایی امام صادق(ع) است ، و محدث بزرگوار علی بن موسی بن جعفر بن طاووس حسنی حسینی معروف به سید بن طاووس و متوفای 664 هجری ، نویسنده کتاب عظیم اقبال الاعمال ام داوود ، را با کنیه ام خالد یاد کرده ، او را از جده های صالح و مومن و شایسته خود دانسته ، و در باب اعمال نیمه رجب خصوصیات و شرح اعمال ام داوود را آورده است .
داستان اعمال نیمه رجب و دعای معروف به ام داوود که شیخ صدوق ، شیخ طوسی ، علامه مجلسی ، و سیدبن طاووس ، آن را از نظر سند معتبر ، و از نظر تاثیر برای رسیدن به حاجت ، رفع گرفتاری ها ، و برطرف شدن ظلم و ستم دیگران تجربه شده ، شناخته اند بدین قرار است :
* دعای ام داوود
فاطمه، مادر داوود پسر زاده امام حسن مجتبی (ع) و مادر رضاعی امام صادق (ع) روایت کرده است: منصور دوانیقی ، لشکری به مدینه فرستاد ، و با محمدبن عبدالله بن حسن مثنی جنگید ، او را و برادر او ابراهیم را کشت ، عبدالله محض ، پدر محمد و ابراهیم را با تعدادی از سادات حسنی دستگیر و اسیر کردند، و به بند و زنجیر کشیده بودند، و فرزند من داوود هم در میان آنان بود ، که او را از مدینه به بغداد منتقل نمودند ، و به سیاه چال زندان انداختند!
حادثه دستگیری و زندانی بودن فرزندم ، که از او اطلاعی نداشتم، و گاهی هم خبر مرگ او را به من می دادند ، برایم بسیار تلخ و دردناک بود و روزگارم با اشک و آه و گریه و ناله می گذشت، و حتی برای رفع مشکل خود ، و اندوه جانکاهی که با آن دست به گریبان بودم ، از اشخاص صالح و مومن درخواست می کردم ، برای رفع ناراحتیم دعا کنند.
اما از دعای آنان هم نتیجه ای نگرفتم ، در حالی که از فرزند اسیر و زندانیم ، هر روز خبر تلخ و دردناکی دریافت می داشتم ، یک روز می گفتند : او را کشته اند ، روز دیگر خبر می آوردند او را لای دیوار گذاشته اند ، و پیوسته بر غم و ناراحتی فرساینده من افزوده می شد ، و مصیبت از دست دادن فرزند جوانم ، مرا فرتوت و علیل ساخت ، و دیگر از دیدن روی او قطع امید کردم!.
به هر حال ، روزگار من با سختی و تلخی دردناکی دست به گریبان بود و شب و روزی نداشتم ، و برای دیدار فرزندم ، دنبال هر راه چاره ای می گشتم ، یک روز باخبر شدم ، امام صادق (ع) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود، بیمار شده است ، به دیدن او شتافتم ، از آن حضرت عیادت کردم ، هنگامی که می خواستم از حضورش مرخص شوم ، فرمود : از داوود ، خبر تازه ای نداری؟
با شنیدن نام داوود داغ من تازه شد ، اشکم سرازیر گردید ، و با آه درد آلودی ، ناله سر دادم : مولای من ! فدایت شوم ، داوود کجاست؟ مدت زیادی است از او خبری ندارم ، فرزندم در عراق زندان است ، و من از دوری او و سرنوشت نامعلوم او سخت در عذاب و ناراحتی گرفتارم ، از شما که برادر رضاعی او هستی ، تقاضا می کنم ، برای نجات و آزادی او دعا کنی .
باری ، امام صادق (ع) با مشاهده وضع نگران کننده من ، فرمود : چرا تاکنون از دعای استفتاح غفلت کرده ای ؟ مگر نمی دانی که بوسیله این دعا ، درهای آسمان گشوده می شود؟ و فرشتگان الهی دعا کننده را مژده اجابت می دهند ، هیچ حاجتمند و دردمند و دعا کننده ای مایوس نمی شود ، و خداوند هم پاداش خواننده این دعا را بهشت قرار داده؟.
آری ، با شنیدن چنین مژده ای ، که با خواندن آن دعا دریافت داشتم ، از حضرت سوال کردم : ای مولای من ! و ای فرزند خاندان پاک و معصوم ، آن دعا چیست؟ و آداب آن چگونه است؟
امام صادق (ع) فرمود : ای مادر داوود ماه محترم رجب نزدیک است (ماههای حرام ، که در قرآن کریم ، به عنوان ماههای محترم مطرح گردیده در بیان امام باقر (ع) شوال ، ذیقعده ، ذیحجه و ماه رجب معرفی شده اند) و در این ماه مبارک دعا مستجاب می گردد ، همینکه ماه رجب رسید، سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را ، که ایام بیض و شبانه روز نورانی نام دارد ، روزه بگیر ، نزدیک ظهر پانزدهم غسل کن ، هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده.
آن گاه حضرت دستور کامل اعمال و آداب دعای مخصوص را به او تعلیم داد.
ام داوود ، می گوید: من دستور آن حضرت را درباره آن دعا و ا عمال بطور دقیق یادداشت کردم ، و محضر او را ترک گفتم ، تا اینکه ماه رجب فرا رسید ، و دستورهای امام را طبق آنچه فرموده بود ، در همان روزها عملی کردم ، شب شانزدهم از نیمه گذشته بود ، پیغمبر (ص) و جمعی از فرشتگان و پیامبران و صالحانی را که برای آنها دعا و رحمت فرستاده بودم ، در خواب دیدم ، رسول خدا (ص) به من فرمود : ای ام داوود این جماعتی را که مشاهده می کنی ، شفیعان تو هستند.
برای تو دعا کرده اند و مژده می دهند که ، حاجت تو برآورده شده است، خداوند ترا مشمول رحمت خود قرار داده ، محفوظ می دارد، فرزند ترا هم حفظ می کند، و او را سالم به آغوش تو بر می گرداند.
آری ، خواب خوش و لذتبخشی دیده بودم ، پیامبر و اولیای الهی را در خواب ملاقات کردم ، آنان بمن وعده آزادی و آمدن فرزندم را دادند ، همینکه سیاهی شب از پهنه زمین دامن جمع کرد ، و طلوع خورشید به چهره هستی نور طلائی پاشید، بخاطر وعده پیامبر و نور امیدی که در دل غم زده ام روشن گردیده بود، حال وحیات تازه ای یافته بودم ، ساعتها پس از دیگری بر روزگارم می گذشت و همچنان نور امید وجودم را گرمتر می کرد ، و از فاصله زمانی که پیغمبر (ص) به من مژده آمدن فرزندم را داده بود ، به اندازه ایکه یک سوارتیزرو بتواند از عراق به مدینه آید، گذشته بود که ناگاه در خانه باز شد، و فرزندم به من وارد گردید!.
باری ، داوود زندانی و دور از وطن به آغوشم بازگشت ، و آن گاه از وضع روزگار و نحوه آزادی او جویا شدم ، برایم توضیح داد : مادر ! من در زندان بغداد بودم ، دست و پایم را به بند کشیده بودند ، در فشار بندهای آهنین و زندان تنگ و تاریک ، روزگار تلخ و دردناکی داشتم ، اما همینکه نیمه رجب گذشت ، شب شانزدهم در خواب دیدم ، بلندیها و ناهمواریهای زمین برایم هموار شده ، و ترا که روی قطعه حصیری نشسته بودی و نماز می خواندی و برایم دعا می کردی و اطراف ترا چند نفر گرفته و با دست وسر بسوی آسمان ، در حال تسبیح و ذکر خدا بودند ، می توانم ببینم . به هر حال ، من آن صحنه را در خواب دیدم ، و آن شخصیت نورانی را هم که فهمیدم جد ما رسول خداست مشاهده کردم ، و به من هم فرمود: ای پسر پیرزن صالح ! ناراحت نباش ، خداوند دعای مادرت را در حق تو مستجاب گردانیده است .
همینکه از خواب بیدار شدم ، مأموران منصور داونیقی به زندان آمدند ، سراغ مرا گرفتند ، همان شبانه مرا نزد او بردند.
او دستور داد غل و زنجیر را از دست و گردنم باز کردند ، مبلغ ده هزار دینار به من داد ، مهربانی و شفقت کرد ، مأموران او همان شبانه مرا به شتری سوار کردند ، و به مدینه رسانیدند!
فاطمه ، یعنی ام داوود می گوید : آن گاه داوود را نزد امام صادق (ع) بردم ، و آن حضرت برای فرزندم توضیح داد: علت آزادی تو از زندان این بود که ، منصور دوانیقی، علی (ع) را در خواب دیده بود ، و آن حضرت فرموده بود: اگر فرزند مرا آزاد نکنی ، ترا در آتش خواهم انداخت ، منصور هم در حالی که لهیب آتش را نزد خود مشاهده می کرد، ناچار به آزادی تو اقدام کرد!.
بعد از آزادی فرزند، ام داوود می گوید : از امام صادق (ع) سوال کردم : ای مولای من ! آیا این دعا را درغیر ماه رجب هم می توان خواند؟ آن حضرت فرمود : اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود ، این دعا را می توان خواند ، و هر کس هم به این دعا اقدام کند ، پس از پایان ، خداوند او را مشمول غفران و آمرزش خود قرار می دهد. این بود سرگذشت فاطمه دختر عبدالله ، معروف به ام داوود ، یا ام خالد ، و حدیثی که از امام صادق (ع) روایت کرده ، و نتیجه ایکه از دعا و آموزش آن حضرت بدست آورده بود.
اعمال ام داوود
عمل ام داود که عمده اعمال این روز است و برای برآمدن حاجات و کشف کربات و دفع ظلم ظالمان موثر است و کیفیت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آن است که چون خواهد این عمل را بجا آورد روزه بگیرد روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم را پس در روز پانزدهم نزد زوال غسل کند و چون وقت زوال داخل شود نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتی که رکوع و سجودشان را نیکو کند و در موضع خلوتی باشد که چیزی او را مشغول نسازد و انسانی با او تکلم ننماید پس چون از نماز فارغ شود رو به قبله کند و بخواند حمد را صد مرتبه و سوره اخلاص را صد مرتبه و آیه الکرسی را ده مرتبه و بعد از اینها بخواند سوره انعام و بنی إسرائیل و کهف و لقمان و یس و صافات و حم سجده و حم عسق و حم دخان و فتح و واقعه و ملک و ن و إذاالسماء انشقت و ما بعدش را تا آخر قرآن و چون از اینها فارغ شود بگوید در حالتی که رو به قبله باشد:
صدق الله العظیم الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال والاکرام ارحمن الرحیم الحلیم الکریم الذی لیس کمثله شیء وهو السمیع العلیم البصیر الخبیر شهدالله انه لا اله الا هو والملائکه واولوالعلم فانما بالقسطلا اله الا هو العزیز الحکیم وبلغت رسله الکرام وانا علی ذلک من الشاهدین اللهم لک الحمد و لک المجد ولک العز ولک الفخر ولک القهر ولک النعمه و لک العظمه و لک الرحمه و لک المهابه ولک السطان ولک البهاء ولک الامتنان ولک التسبیح ولک التقدیس و لک التهلیل ولک التکبیر و لک ما یری ولکما لا یری ولک ما فوق السماوات العلی و لک ما تحت الثری ولک الارضون السفلی ولک الاخره والاولی ولک ما ترضی به من الثناء والحمد والشکر والنعماء اللهم صلی علی جبرئیل امینک علی وحیک والقوی علی امرک والمطاع فی سماواتک و محال کراماتک المتحمل لکماتک الناصر لانبیائک المدمر لاعدائک اللهم صل علی میکائیل ملک رحمتک و المخلوق لرافتک و المستغفر المعین لاهل طاعتک اللهم صلی علی اسرافیل حامل عرشک وصاحب الصور المنتظر لامرک الوجل المشفق من خیفتک اللهم صل علی حمله العرش الطاهرین وعلی السفره الکرام البرره الطیبین و علی ملائکتک الکرام الکاتبین وعلی ملائکه الجنان و خزنه النیران وملک الموت والاعوان یا ذالجلال والاکرام اللهم صل علی ابینا آدم بدیع فطرتک الذی کرمته بسجود ملائکتک وابحته جنتک اللهم صل علی امنا حواء المطهره من الرجس المصفاه من الدنس المفصله من الانس المتردده بین محال القدس اللهم صل علی هابیل وشیث و ادریس ونوح وهود وصالح و ابراهیم و اسماعیل واسحاق و یعقوب و یوسف والاسباط ولوط وشعیب وایوب وموسی وهارون ویوشع و میشا والخضر وذی القرنین ویونس والیاس و الیسع وذی الکفل وطالوت و داود و سلیمان و زکریا و شعیا ویحیی و تورخ و متی و إرمیا وحیقوق و دانیال وعزیر و عیسی و شمعون و جرجیس و الحواریین والاتباع وخالد و حنظله و لقمان اللهم صل علی محمد وآل محمد وارحم محمد وآل محمد و بارک علی محمد وآل محمد کما صلیت و رحمت ( وترحمت) وبارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجیداللهم صل علی الاوصیاء والسعداء والشهداء و ائمه الهدی اللهم صلی علی الابدال و الاوتاد والسیاح والعباد والمخلصین والزهاد واهل الجد والاجتهاد واخصص محمد واهل بیته بافضل صلواتک و اجزل کراماتک و بلغ روحه و جسده منی تحیه وسلاما و زده فضلا و شرفا وکرما حتی تبلغه اعلی درجات اهل الشرف من النبیین والمرسلین و الافاضل المقربین اللهم و صل علی من سمیت ومن لم اسم من ملائکتک وانبیائک ورسلک و اهل طاعتک و اوصل صلواتی الیهم و الی ازواجهم و اجعلهم اخوانی فیک و اعوانی علی دعائک اللهم انی استشفع بک الیک و بکرمک الی کرمک و بجودک الی جودک وبرحمتک الی رحمتک و باهل طاعتک الیک و اسالک اللهم بکل ما سالک به احد منهم من مساله شریفه غیر مردود هو بما دعوک به من دعوه مجابه غیر مخیبهیا الله یا رحمان یا رحیم یا حلیم یا کریم یا عظیم یا جلیل یا منیل یا جمیل یا کفیل یا وکیل یا مقیل یا مجیر یا خبیر یا منیر یا مبیر یا منیع یا مدیل تا محیل یا کبیر یا قدیر یا بصیر یا شکور یا بر یا طهر یا طاهر یا قاهر یا ظاهر یا باطن یا ساتر یا محیط یا مقتدر یا حفیظ یا متجبر یا قریب یا ودود یا حمید یا مجید یا مبدی یا معید یا شهید یا محسن یا مجمل یا منعم یا مفضل یا قابض یا باسط یا هادی یا مرسل یا مرشد یا مسدد یا معطی یا مانع یا دافع یا رافع یا باقی یا واقی یا خلاق یا وهاب یا تواب یا فتاح یا نفاح یا مرتاح یا من بیده کل مفتاح یا نفاع یا رءوف یا عطوف یا کافی یا شافی یا معافی یا مکافی یا وفی یا مهیمن یا عزیز یا جبار یا متکبر یا سلام یا مؤمن یا احد یا صمد یا نور یا مدبر یا فرد یا وتر یا قدوس یا ناصر یا مونس یا باعث یا وارث یا عالم یا حاکم یا بادی یا متعالی یا مصور یا مسلم یا متحبب یا قائم یا دائم یا علیم یا حکیم یا جواد یا باری یا بار یا سار یا عدل یا فاصل یا دیان یا حنان یا منان یا سمیع یا بدیع یا خفیر یا معین (مغیر) یا ناشر یا غافر یا قدیم یا مسهل یا میسر یا ممیت یا محیی یا نافع یا رازق یا مقتدر (مقدر) یا مسبب یا مغیث یا مغنی یا مقنی یا خالق یا راصد یا واحد یا حاضر یا جابر یا حافظ یا شدید یا غیاث یا عائد یا قابض یا من علا فاستعلی فکان بالمنظر الاعلی یا من قرب فدنا و بعد فنای و علم السر و اخفی یا من الیه التدبیر وله المقادیر ویا من العسر علیه سهل یسیر یا من هو علی ما یشاء قدیر یا مرسل الریاح یا فالق الاصباح یا باعث الارواح یا ذاالجود و السماح یا راد ما قدفات یا ناشر الاموات یا جامع الشتات یا رازق من یشاء بغیر حساب ویا فاعل یا ما یشاء کیف یشاء و یا ذا الجلال والاکرام یا حی یا قیوم یا حیا حین لا حی یا حی یا محیی الموتی یا حی لا اله الا انت بدیع السماوات والارض یا الهی و سیدی صل علی محمد و آل محمد وارحم محمد و آل محمد و بارک علی محمد وآل محمد کما صلیت وبارکت و رحمت (ترحمت ) علی ابراهیم و ال ابراهیم انک حمید مجید و ارحم ذلی و فاقتی و فقری و انفرادی و وحدتی وخضوعی بین یدیک و اعتمادی علیک و تضرعی الیک ادعوک دعاء الخاضع الذلیل الخاشع الخائف المشفق البائس المهین الحقیر الجائع الفقیر العائذ المستجیر المقر بذنبه المستغفر منه المستکین لربه دعاء من اسلمته ثقته (نفسه) و رفضته احبته و عظمت فجیعته دعاء حرق حزین ضعیف مهین بائس مستکین بک مستجیر اللهم واسالک بانک ملیک و انک ما تشاء وامر یکون وانک علی ما تشاء قدیر واسالک بحرمه هذا الشهر الحرام والبیت الحرام و البلد الحرام و الرکن والمقام و المشاعر العظام وبحق نبیک محمد علیه و آله السلام یا من وهب لآدم شیئا ولأبراهیم إسماعیل و اسحاق ویامن رد یوسف علی یعقوب ویا من کشف بعد البلاء ضر ایوب یا راد موسی علی امه و زائد الخضر فی علمه و یا من وهب لداود سلیمان و لزکریا یحیی و لمریم عیسی یا حافظ بنت شعیب و یا کافل ولد ام موسی (عن والدته) اسالک ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تغفر لی ذنوبی کلها و تجیرنی من عذابک و توجب لی رضوانک وامانک واحسانک وغفرانک وجنانک واسالک ان تفک عنی کل حلقه بینی وبین من یؤذینی و تفتح لی کل باب و تلین لی کل صعب وتسهل لی کل عسیر و تخرس عنی کل ناطق بشر و تکف عنی کل باغ وتکبت (عنی ) کل عدولی وحاسد و تمنع منی کل ظالم و تکفینی کل عائق یحول بینی و بین حاجتی و یحاول ان یفرق بینی و بین طاعتک و یثبطنی عن عبادتک یا من الجم الجن المتمردین و قهر عتاه الشیاطین و اذل رقاب المتحیرین و رد کید المتسلطین عن المستضعفین اسالک بقدرتک علی ما تشاء وتسهیلک لما تشاء کیف تشاء ان تجعل قضاء حاجتی فیما تشاء.
پس سجده کن بر زمین و بر خاک بگذار دو طرف روی خود را و بگو : اللهم لک سجدت و بک امنت فارحم ذلی وفاقتی واجتهادی وتضرعی و مسکنتی وفقری الیک یا رب و کوشش کن که اشک بریزد چشمهای تو اگر چه بقدر سر مگسی(سوزنی) باشد بدرستی که این علامت استجابت است.
مفاتیح الجنان – شیخ عباس قمی
منبع: نشریه فصل رویش ویژه نامه اعتکاف