جامعه روستایی از اهمیت اقتصادی خاصی برخوردار است . راه معاش در روستا ، تولید محصولات کشاورزی و دامی و صنایع دستی است . روستا همیشه به صورت مرکز زندگی مردمی بوده که نیاز های خود را بدون کمک به مردم نقاط دیگر تأمین میکرده و به عبارتی خود کفا بوده است .
در مناطق روستایی ، عامل مهم اقتصادی ، زمین است و تنوع شغلی کمتر است . نسبت بی سوادان روستایی با میزان درآمد آنها ارتباط مستقیم دارد . میزان زاد و ولد در جامعه روستایی بیشتر جنبه اقتصادی دارد و این امر به منظور استفاده از نیروی کار مجانی است . در این میان نقش زنان روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است .
زنان روستایی از محروم ترین قشر ها به شمار میروند . زنان روستایی از لحاظ شرایط زندگی ، منبع درآمد و برخورداری از موقعیت های مالی هیچ نوع پبیشرفتی نداشته باشد و با وجود آنکه نقش سازنده ای در اقتصاد روستا دارند ، بخش اعظم کار های انجام شده توسط زنان نهفته می ماند و به حساب نمی آید . کار زن در جامعه روستایی شامل : اداره امور داخلی منزل ، پخت و پز و شستشو ، شیر دوشی ، تهیه لبنیات و پشم ریسی ، قالی و گلیم و جاجیم بافی ، دوخت و دوز ، آوردن آب از چشمه ، پرستاری از بچه ها و افراد سالمند خانواده ، کمک در کشت و برداشت محصول و مبادله آن در بازار های محلی و کار در مزرعه و … است . با نگاهی به این فعالیت ها ، می توان فهمید که زنان روستایی در اقتصاد خانواده و نهایتاً جامعه نقش بسزایی دارند .
در واقع سهم بزرگی از مسئولیت تولید جهان ، چه در خانواده و چه در جامعه به زنان تعلق دارد . اما متأسفانه این تلاش ها غالباً فراموش می شوند . زن یک رکن اساسی و سازنده در خانواده است : هر جامعه موظف به به سرمایه گذاری در جهت رشد و تعالی مادی و معنوی زنان می باشد تا آنان بتوانند نقش کامل خود را در زندگی اجتماعی و خانوادگی بخوبی ایفا کنند . شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که زنان در آن قرار دارند و همچنین وضیت خاص بهداشتی آنان مثل سن شروع ازدواج و حاملگی ، فواصل بین زایمان ها ، دفعات حاملگی در طول عمر ، همگی بر روی مرگ و میر آنان تأثیر مستقیم دارد . همه ساله 150 میلیون حاملگی در جهان اتفاق می افتد که همراه با مرگ 500 هزار نفر از مادران باردار می باشند . قریب 90 درصد مرگ و میر در کشور های در حال توسعه است . مرگ و میر مادران عوارض مهمی برای خانواده به همراه داشته و نقش اساسی مادران عوارض مهمی را برای خانواده به همراه داشته و نقش اساسی مادر را در رابطه با سلامت فرزندان و شرایط مناسب زندگی دچار اختلال جدی میکند . تغییر در دانش ، باور ها و رفتار مردان و زنان برای بهبود وضعیت و جایگاه زنان در خانواده و اجتماع ضروری است . مردان نقش اساسی در تحقق هدف فوق دارند . در بیشتر جوامع مردان عهده دار تصمیم گیری در تمامی زمینه های زندگی هستند . عدم مشارکت همسران در تنظیم خانواده و وجود باور های غلط در جامعه نسبت به جایگاه زنان از مشکلات مهم جامعه زنان است . زنان در انجام مسئولیت تأمین بهداشت و سلامت جامعه نقش بسیار مهم تر و مؤثر تری را نسبت به مردان عهده دار هستند ، زیرا آنان نه تنها مسئول سلامت و بهداشت خانواده خود را انجام می دهند . بنابراین چنانچه مشکلات آنان اعم از سوء تغذیه ، کار طاقت فرسا ، زایمان های مکرر و دیگر مسائل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر سلامت نا دیده گرفته شود ، سلامت خانواده در کنار سلامت خودشان دچار آسیب خواهد شد . پس باید به سلامت زنان توجه بیشتری شود . بر اساس تحقیقات سه دهه اخیر ، وضعیت سلامت زنان تأثیر بسزایی در سلامت خانواده ، جامعه و محیط پیرامون آنان دارد . در ارتباط با مراقبت های بهداشتی اولیه ، زنان به سه دلیل اهمیت ویژهای دارند :
1 – بعنوان افرادی که مستقیماً از این مراقبت ها میبرند . ( گروه آسیبپذیر جامعه )
2 – بعنوان مادران و اعضاء خانواده
3 – بعنوان کارکنان خط مقدم بهداشت در خارج از منزل
چنانچه زنان روستایی از موقعیت ها و امکانات بهتری برخوردار باشند . می توانند در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مؤثر باشند . بهبود وضعیت تغذیه زنان روستایی در دوران بارداری و زایمان و پس از آن و حمایت های معنوی از آنان توسط شوهران و خانواده هایشان و دسترسی به امکانات و مراقبت های بهداشتی و درمانی موجب می شود که از بسیاری از مشکلات این دوران در امان مانده و این امر به نوبه خود در ایفای نقش اجتماعی زنان مهم است . زیرا مرگ مادر عامل بسیاری از مشکلات خانوادگی و اجتماعی خواهد بود . فرزندان بدون سرپرست مانده و بسیاری از وظایف محوله به زن مختل می شود و پدر خانواده نیز بدیل بسیاری از مشکلات عاطفی و اجتماعی از انجام امور خود ناتوان می ماند .
از سوی دیگر ، افزایش سطح سواد زنان و برخورداری آنان از امکانات آموزشی این فرصت را بوجود می آورد تا این زمان در میزان فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود نقش مؤثر تری داشته باشند . اهمیت سواد از نظر مسایل بهداشتی این است که زنان با سواد معمولاً دیر تر ازدواج و بیشتر به برنامه تنظیم خانواده توجه نشان می دهند و فرزندان کمتری دارند . دختران تحصیلکرده ، بیشتر در مدارس ثبت نام می کنند و در مقایسه با مادران بیسواد برای مدت طولانی تری به تحصیل خود ادامه می دهند . آموزش به زنان قدرت می بخشد و به مشارکت بیشتر در تصمیمگیری های خانوادگی و جامعه منجر می شود .
بطور خلاصه می توان گفت :
1 – مشارکت زنان در امور روستا دارای اهمیت فراوانی است .
2 – آینده روستا با تلاش و عمل زنان روستایی پیریزی میشود .
3 – با افزایش سطح دانش ، آگاهی و سواد زنان روستایی ، وضعیت بهداشتی و آموزشی روستا بهتر خواهد شد .