نویسنده:حسن منتظری
جلوهای از سیمای نهج البلاغه:
بسیاری از اهل بصیرت و دقت که سیری در ساحل دریای بیکران نهجالبلاغه کرده و قدحی از زمزم زلال معارف آن به داشته و پرتویی از نور حقایق آن را دیده باشند، در تعریف نهجالبلاغه سخنی گفته و نکتهای نگاشتهاند که در این جا به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
1ـ کلام امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ بارقهای از علم الهی و عطری از سخنان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ است.[1]
2ـ من به هنگام مطالعه این کتاب گاه خود را در جهانی مییافتم که ارواح بلند معانی، با زیور عبارتهای پرفروغ آن را آباد ساخته است، و گاهی مییافتم که عقل نورانی از عالم الوهیت جدا گشته است و به روح انسانی اتصال یافته او را از لابهلای پردههای طبیعت بیرون آورده و تا سراپرده ملکوت اعلی بالا برده است و تا شهودگاه فروغ فروزنده آفرینش رسانده است.[2]
3ـ نهج البلاغه کتابی است که نسیم دلانگیز آن اگر به قبری بوزد، صاحب قبر از عطر جانفزای آن زنده میشود.[3]
4ـ نهج البلاغه فروتر از کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق است.[4]
بدلیل این ویژگیها است که به آسانی میتوان گفت: نهج البلاغه کتابی است که گویا با مسایل و رویدارهای هر زمان همراه و همگام است و با تمامی ویژگیها و ریزکاریها و جریانهای هر عصر آشناست، چه این که نهج البلاغه تجلیگاه عشق، معرفت، سیاست، انسانیت، حکومت، عدالت، حکمت، تربیت، عبادت، فصاحت، بلاغت است چه اینکه صدها مسئله مبهم معرفتی درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، انسان شناختی و جهان شناختی و مانند آن را به زیباترین بیان و دلانگیزترین روش طرح و تحلیل کرده است و رمز اصلی وجود این همه زیبایی در نهج البلاغه آن است که امیرمؤمنان شاگرد بزرگ قرآن در پرتو تعلیمات پیامبر اکرم(ص)، اول قرآن را خوب فهمید و به آن عمل کرد آنگاه همه معارف وحی در کلمات او به صورت نهج البلاغه تجلی کرده است.
مهجوریت نهج البلاغه:
یکی از مسایل دردناک که هرگز نمیتوان انکار نمود، مسئله مهجوریت نهج البلاغه در میان امت اسلامی و حتی شیعیان آن حضرت است، گر چه به برکت نظام اسلامی نهج البلاغه نیز همانند بسیاری از معارف مهجور الهی به تدریج از مهجوریت رهایی یافته، اما این واقعیت تلخ هرگز قابل انکار نیست که نهجالبلاغه مهجور است همانطور که امیرمؤمنان، مظلوم بلکه مهجور بود، برخی از بزرگان نکتهآموز درباره مهجوریت نهج البلاغه این گونه نالیدهاند: (… عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش در میان شیعیان علی ـ علیهالسلام ـ در حوزههای علمیه شیعه غریب و تنهاست هم چنان که خود علی ـ علیهالسلام ـ غریب و تنهاست، بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشهها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد این کتاب و یا آن شخص عملاًَ تنها و بیگانه میماند هر چند نامشان با هزار تجلیل و تعظیم برده شود، ما باید اعتراف کنیم که با نهج البلاغه بیگانهایم، دنیای روحی که برای خود ساختهایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه.[5]
شیوه انس و بهرهمندی از نهج البلاغه:
بدون تردید داشتن تعهد و احساس نیاز دردمندانه برای کار، برخورداری از اخلاص و نیت پاک، توکل همه جانبه به خدا، ایمان داشتن به هدف، دارا بودن پشتکار و شکیبایی و بردباری در جریان کار، انسان را وادار میکند که به دنبال پیدا کردن راههای هدایت و نجات و رسیدن به کمال و عزت باشد، در این راستا غنیترین گنجینه الهی و آسمانی قرآن مجید است که بعد از قرآن نهج البلاغه که مفسر و متمّم قرآن بوده و به عنوان اخ القرآن شهرت گرفته، بهترین استفادهها و بهرهمندی از معارف نهج البلاغه را میتوان برد که ممکن است در این رابطه روشهای متعدد و گوناگونی برای بهرهمندی از نهج البلاغه وجود داشته باشد اما از جمله دو شیوه تاکنون مفید آزموده شده و کارساز بوده است:
1ـ یکی روش فراگیری آزاد که انسان برای اساس عشق و علاقه خود، کتاب نهج البلاغه را تهیه نماید و به صورت منظم از اوّل تا به آخر آن را مطالعه کند، البته این روش وقتی جواب خواهد داد که پیش زمینه هایی برای بهرهگیری از نهج البلاغه فراهم شده باشد مثلاً انسان با برخی علوم نظیر ادبیات عرب، فلسفه، کلام، عرفان اسلامی، تاریخ اسلام تا اندازهای آشنا باشد و در ضمن از شرحهایی که تاکنون برای نهج البلاغه و درباره برخی خطبههای آن نگارش یافته است مانند شرح ابنمیثم بحرانی، شرح ابنالحدید، شرح علّامه شوشتری و شرح علّامه جعفری نیز استفاده نماید تا بتواند نکات ظریف و نهفته معارف نهج البلاغه را بهطور کامل درک کند. (برای اطلاع بیشتر از نحوه استفاده از این روش به منبع ذیل مراجعه شود.)[6]
2ـ شیوه دوم که بهطور یقین کارآمدتر و مفیدتر خواهد بود آن است که انسان نهج البلاغه را به عنوان یک متن علمی تحصصی در محضر فردی که کارشناس معارف نهج البلاغه در محورهای مختلف باشد بهطور دقیق و منظم تحصیل کند و دوره آموزشی و فراگیری برایش تدارک ببیند این روش در صورتی بهتر عمل خواهد شد که در مراکز علمی نظیر حوزه و دانشگاه نهج البلاغه به عنوان متن درسی دانشپژوهان قرار داده شود. چنانکه در گذشته برخی از بزرگان نه تنها متن نهج البلاغه بلکه بعضی شرحهای آن را در محضر بزرگان تحصیل میکردهاند که از جمله در اجازه نامهای که فخرالمحققین برای سید حیدر آملی داده آمده است که سید حیدر آملی از جمله کتابهایی را که نزد فخرالمحققین فراگرفته است نهج البلاغه و شرح میثم بحرانی به نهج البلاغه بوده است.[7]
این مسئله دو نکته اساسی را میرساند یکی این که بزرگان از علمای شیعه در قدیم بر اساس عنایت و اهمیّت خاصی که به نهج البلاغه میدادهاند آن را جزء متون درسی طلاب قرار داده بودهاند. و دیگر این که بهترین روش بهرهمندی از نهج البلاغه همان است که نزد متخصصی فن فراگرفته شود.
جلوهای از موضوع و محتوای نهج البلاغه:
نهج البلاغه گزیدهای از سخنان امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ است که در موقعیتها و مناسبتهای گوناگون بیان گردیده است و سید شریف رضی بیشتر به جنبه فصاحت و بلاغت آنها نظر داشته است، آنچه به عنوان سرفصل و خطوط کلی نهج البلاغه میتوان مطرح کرد عبارت است از:
1. توحید و معرفت: شامل توحید ذاتی، صفاتی، افعالی، عبادی و بیان علم، قدرت، عدالت و مانند آنها.
2. نبوّت و هدایت: هدف از بعثت انبیاء شیوه عمل و تبلیغ پیامبران، امامت، ولایت، هدایت، اسلام، قرآن، تعلیم و تبلیغ.
3. کائنات و خلقت: هدفداری در خلقت، حرکت در مخلوقات، آفرینش جهان، آفرینش انسان و ویژگیهای آفرینشی انسان.
4. رهبری و سیاست: شرایط و وظایف و حقوق و شایستگیهای رهبری، حقوق مردم ، روابط اجتماعی، عدالت اجتماعی، جهاد، صلح و مانند آن.
5. موعظه و حکمت: شناسانیدن این جهان، زهد، تقوی، آموزشهای اخلاقی، زیانهای فردی و اجتماعی، بخل، حسد، ترس، شجاعت، تشویق، و خلاصه تمام فضایل و رذایل اخلاقی.
6. تاریخ و عبرت: آموزش دیدن از حوادث تاریخی، درک قوانین حاکم بر حرکت، مجتمعهای انسانی،بیان اوضاع اجتماعی، جهان در روزگار بعثت، آیندهنگری شخصیتها، مردمشناسی، همبستگی انسانی، فتنهها و بلاها، موضعگیریهای شایسته در فتنهها.
7. احکام و عبادات: ایمان و هجرت و جهاد، ارکان دین، آثار اعمال، نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر، و … و فلسفه احکام.
8. معاد و قیامت: حشر، حساب، بهشت، دوزخ و زندگی اخروی.
9. دعا و تضرع: استغفار، نمونههای از دعاها و استغفار و تعلیم صلوه برای پیامبر (ص) و امثال آن.
ـ نکته جالب اینست که هر کس با هر نوع گرایش، خواسته و سلیقهای که پا به دریای بیکران نهج البلاغه مینهد، در حد فهم و توان خود از آن بهره میبرد و مستفیض میشود. (برای اطلاع از جزئیات بیشتر این مسئله به منابع ذیل مراجعه شود)[8]
جلوهای از آثار انس با نهج البلاغه:
از آنجا که نهج البلاغه نازله روح بلند امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ است و در حقیقت نموداری از کمالات وجودی و اوصاف الهی آن حضرت است که در کلام او تجلی کرده است، لذا انس و حشر مداوم با نهج البلاغه گذشته از درک معارف الهی به انسان، روحیه ایثار، فداکاری، عدالتخواهی، آزادمنشی، جوانمردی، شجاعت، سخاوت، ستمستیزی، گرایشات معنوی، تقواطلبی، و صدها صفت برجستهای دیگر میبخشد. چنانکه از برخی از محققان برجسته معاصر نقل شده که گفته است: (ما معتقدیم اندیشه و نظر نهج البلاغه شهامت و مردانگی و عظمتِ روح به انسان میدهد، زیرا این کتاب از روح بزرگ و نیرومندی صادر شده که با همه مشکلات و مصائب هم چون شیری پولادین اراده روبهرو گردیده است)[9] آموزندهتر از این سخنی است که شهید مطهری از استاد نهج البلاغه خود نقل کرده است او میگوید: «… بزرگ مردی که مرا اولینبار با نهج البلاغه آشنا ساخت، میرزا علی آقای شیرازی اصفهانی بود، نهج البلاغه به او حال میداد و روی بال و پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمیتوانیم درست درک کنیم سیر میداد، او با نهج البلاغه میزیست، با نَفَس نهج البلاغه تنفس میکرد، روح او با این کتاب همدم بود، نبضش با این کتاب میزد و قلبش با این کتاب میطپید، جملههای این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد مینمود، غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشک از چشمانش به محاسن سپیدش همراه بود، او وقتی به نهج البلاغه میپرداخت از همه چیز بریده میشود منظرهای تماشائی و لذتبخش و آموزنده بود.[10]
ـ این بود گذری برای ساحل پهناور نهج البلاغه، امید است که بتوانیم در این آشفته بازار دنیاپرستان، با انس و ارتباط و مطالعه مداوم و هدفمند آن، بهرههای وافر برده و از نورانیت آن به کمال و حقیقت نزدیک شویم و پرده از غربت و مهجوریت آن برداریم. (انشاء الله)
پی نوشت :
[1] . سید رضی، مقدمه نهج البلاغه ، صفحه 15.[2] . شیخ محمد عبده، مقدمه شرح نهج البلاغه، صفحه 10، نشر المکتب الاعلام الاسلامی قم، سال 1375 ش.
[3] . علامه حسنزاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، صفحه 5، نشر قیام قم، سال 1372 ش.
[4] . ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 1، صفحه 24. نشر مکتبه آیه الله مرعشی، قم 1404 ق.
[5] . شهید مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صفحه 9، انتشارات صدرا قم، چاپ 2، 1354.
[6] . دکتر سید محمد مهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه، ج 1، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال 1373 ش.
[7] . سید حیدر آملی، تفسیر المحیط الاعظم والبحر الخفم، ج 1، صفحه 532، نشر مؤسسه البطاعه و النشر، چاپ اول سال 1414 ق.
[8] . علامه حسنزاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه صفحه 23، نشر قیام، قم چاپ اول سال 1372 ش. ـ دکتر سید محمد مهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه ج 1، صفحه 27، نشر وزارت ارشاد اسلامی سال 1373 ش ـ مطهری، مرتضی، سیری در نهجالبلاغه، ص 31، نشر صدرا.
[9] . دکتر زکی مبارک، نقل از نهج البلاغه و گردآورنده آن، صفحه 166، نشر بنیاد نهج البلاغه .
[10] . مطهری ، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صفحه 10، نشر صدرا.