تشیّع، با اعتقاد به عصمت امامان ـ علیهم السلام ـ و باور به استمرار نبوت در امامت، از منابع بسیار غنی در دین شناسی برخوردار است. شیعیان،علاوه بر آنچه اهل سنّت از اقوال و سیرهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ـ که در طول 23 سال صادر شده ـ پذیرفتهاند، اقوال و سیرهی امامان ـ علیهم السّلام ـ را ـ که در طول سیصد و اندی سال پس از پیامبر ظهور یافته ـ نیز باور دارند.
این گنجینهها، میراث حدیث شیعه است که اهل سنّت،خود را از آن، محروم ساخته و بدین ترتیب، بزرگترین خسارات علمی را بر خود وارد آوردهاند.
تا اواسط قرن چهارم که غیبت کبرا آغاز میگردد، مدوّنات حدیثی شیعه بسیار بود. شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه، رقم آنها را 6600 گفته است.[1] مجلسی اوّل، در روضه المتقین، رقم را به هشت هزار رسانده است.[2] برخی از نویسندگان معاصر، عناوین 1695 عدد از این مدوّنات را ارائه کردهاند.[3] علّامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در «الذریعه» ذیل کتاب حدیث، 738 کتاب[4] و ذیل عنوان «اصول اربعمأه»، 117 اصل را نام برده است.[5]
پس از قرن چهارم که دورهی اوّل حدیث شیعه به پایان میرسد، تا قرن چهاردهم نیز کتب بسیاری تألیف شده است.
گر چه از آثار دورهی اوّل، اطلاعاتی اندک در اختیار است، اما باب بحث و تحقیق در آن گشوده است و میتواند فوائد علمی بسیار به همراه داشته باشد. شناختن آنها و حتی فهرست کردن عناوین آنها امری لازم و ضروری است؛ چنان که معرفی و شناساندن کامل کتب دورههای بعد ـ که اینک در دسترس است ـ بایستهای دیگر است.
واقعیت آن است که اگر از چند و چون این آثار و سیر نگارش آنها و آنچه بر آنها در بستر زمان رفته، اطلاعی در دسترس نباشد، نمی توان بهرهای وافی و کامل از آنها برد.
عالمان سنّی در معرفی کتب حدیثی خود، پیشتر از عالمان شیعه حرکت کردهاند. تدوین آثاری چون قواعد التحدیث، نوشتهی جمال الدین قاسمی ـ که بحثی از آن به شناساندن کتب حدیث اختصاص دارد ـ و نیز «دلیل مؤلّفات الحدیث الشریف المطبوعه»، نوشته محیی الدین عطیّه، گواه این مدعاست.
در میان شیعه، اگر از خاتمهی وسائل الشیعه[6] و خاتمهی مستدرک الوسائل[7] و برخی رسالهها[8] و نوشتههای ضمنی دیگر[9] بگذریم، تألیفی جامع و کامل در معرفی کتب حدیث، در دست نیست.
در طرحی که نگارندهی این سطور در دست اجرا دارد، با استمداد از ارواح مقدّس معصومان ـ علیهم السلام ـ ، تلاش میشود تا متون حدیثی شیعهی امامی، به گونهای نسبتاً جامع و کامل، معرّفی گردد؛ بدان امید که روزی این کار به سامان رسد و یک جا انتشار یابد.[10]
تعاریف و روشها
ابتدا نکاتی که در روشن شدن عنوان بحث و شیوهی کار مفید است، بیان میگردد:
1ـ مقصود از کتاب حدیث، نوشتهای است که حاوی سنّت فعلی و یا قولی و یا تقریر معصوم باشد؛ خواه چنین کتابی منتسب به شخص معصوم باشد، یا راویان و محدّثان آن را گردآورده باشند. بنابراین، کتبی که در آنها احادیثی نقل شده، ولی قصد و غرض اصلی مؤلف، پرداختن به موضوعات دیگر بوده (نه نقل و گردآوری حدیث)، ـ گر چه احادیث بسیار نیز در آنها منقول باشد ـ کتاب حدیث به شمار نمیروند و در این مجموعه جای نمیگیرند. در مَثَل، جامع السعادات، المحجّه البیضاء، علم الیقین، و … در این کتابشناسی، جایگاهی ندارند؛ چنان که کتب شرح حدیث و ترجمهی آن نیز محور شناسایی و معرفی قرار نمی گیرد.
2ـ کتب حاوی حدیث که اسناد آنها به نویسنده یا معصوم، محرز باشد، و یا کتبی که در انتساب آنها بحث و تردید است، لیک به عنوان کتاب حدیث مطرح شدهاند، در این مجموعه قرار میگیرند و دیدگاههای مختلف درباره آنها ارائه میگردد؛ همچنین هر کتابی که مردّد است میان سخن معصوم و غیر معصوم، اگر گروهی را عقیده بر آن باشد که حاوی سخن معصوم است، در این معرفی جای میگیرد. از این رو، کتبی مانند: دیوان الإمام علی ـ علیه السلام ـ، فقه الرضا، مصباح الشریعه و … در این کتابشناسی معرفی خواهند شد.
3ـ کتب حدیثیای که تاکنون به چاپ رسیدهاند، معرفی خواهند شد. از این رو، کتبی چون: صحیفه النبی، صحیفه علیّ، صحیفه فاطمه و … و نیز بسیاری از اصول اربعمأه و کتب حدیثی دیگر ـ که در زمان حضور ائمه تدوین شدهاند ـ در این فهرستگان نمیگنجند؛ چرا که از آنها نسخهای در دست نیست. همچنین کتابی که دارای نسخهی خطّی است، ولی تا به حال به طبع نرسیده است، در این فهرستگان، یاد نخواهد شد.
4ـ در معرفی کتب، ترتیب تاریخی وفات مؤلّفان و کسانی که اثر بدانان منسوب است، منظور شده است. گر چه ترتیب الفبایی کتب یا ترتیب الفبایی مؤلّفان را نیز میتوان معیار قرار داد؛ لیک معرفی با ترتیب تاریخی، فواید بسیار برای پژوهشگران به همراه دارد؛ گذشته از آن که ترتیب الفبایی، با ضمیمه ساختن فهرستها، قابل دستیابی است.
5ـ منابعی که صرفاً با استخراج احادیث اهل سنّت (در فضائل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ یا دیگر موضوعات) گرد آمدهاند، گرچه مؤلّفان آنها شیعهی امامی باشند، در این مجموعه نمی گنجند.
6ـ در معرفی هر کتاب، بناست این اطلاعات ارائه گردد:
یک. شناسنامهی کتاب.
دو. نسخه شناسی:
الف. معرفی نسخههای خطّی موجود در کتابخانهها.
ب. معرفی نسخههای یاد شده در کتابنامهها و فهرستنامهها و …
سه. تعداد ویرایشهای اثر و مشخصههای هر یک.
چهار. ویژگیهای کتاب:
الف. موضوع کتاب،
ب. تعداد ابواب و احادیث،
ج. وضعیت اسناد،
د. تنظیم و تبویب کتاب.
پنج. خلاصهی فهرست مطالب.
شش. پژوهشهای انجام شده دربارهی کتاب:
الف. شرح،حاشیه و تعلیقه
ب. ترجمه
ج. تلخیص یا تکمیل،
د. معجم سازی،تصنیف و تبویب،
هـ . نوشتههای تحلیلی در زمینهی کتاب.
هفت. مؤلف:
الف. ویژگیهای فکری مؤلف،
ب. گرایشهای فکری و کلامی و فقهی زمان مؤلف،
ج. شرایط اجتماعی و سیاسی زمان مؤلف.
هشت. ارزیابی کتاب:
الف. انتساب کتاب به مؤلف.
ب. نقل کتاب به طرق معتبر.
ج. دیدگاه عالمان رجال دربارهیکتاب.
د. دیدگاه فقیهان دربارهی کتاب.
[1] . وسائل الشیعه، ج30، ص165 (طبع آل البیت).
[2] . روضه المتقین، ج14.
[3] . سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی، ص310ـ311.
[4] . الذریعه، ج6، ص301ـ374.
[5] . همان، ج2، ص127.
[6] . وسائل الشیعه، ج30، (آلالبیت).
[7] . خاتمه مستدرک الوسائل، ج1 (آلالبیت).
[8] . مانند: «کتابشناسی کتب اربعه»، استاد کاظم مدیر شانهچی، کیهان فرهنگی، سال 3، شماره 5، ص11.
[9] . علم الحدیث، استاد مدیر شانهچی، ص68.
[10] . همین جا از صاحب نظران و اندیشهوران طلب میکنیم که با نقدها و پیشنهادهای خود، ما را در تکمیل این طرح، یاری رسانند.
مهدی مهریزی- حدیث پژوهی، ج1 ص347