آیا اختلاف در قرائات، موجب تحریف قرآن نمی‌شود؟

آیا اختلاف در قرائات، موجب تحریف قرآن نمی‌شود؟

در 1400 سال پیش کتابی در شبه جزیره عربستان ظهور کرد که بالاتر از کتاب‌های بشری بود و تمام مطالب آن، بیانگر آن است که این کتاب، برخاسته از عقل بشری نیست و نظم، نثر، الفاظ، محتوی و علوم آن نشان می‌دهد قدرتی فراتر از قدرت بشر در نوشتن این کتاب دخالت دارد. و این کتاب برای تمام زمان‌ها و برای تمام نسل‌ها تا ابد نازل شده است و روح تشنه انسان‌ها را سیراب و به سر منزل مقصود برساند.
قبل از آن که به مسئله «اختلاف قرائات» بپردازیم؛ لازم است اندکی درباره «تحریف» مطلبی گفته شود.
تحریف در لغت به معنای «طرف» گوشه یا جانب آمده است.[1] در اصطلاح به چند معنا آمده است از جمله:
1- تحریف معنوی(اصل قرآن دست نخورده باشد ولی در تفسیر آن اختلاف نظر پیش آید و عده ای قرآن را با رای خود به چیزی تفسیرکنند که خداوند متعال آن را اراده نکرده باشد)؛
2- تحریف به معنای زیاد کردن؛
3- کم کردن؛
4 – تبدیل کردن الفاظ، و… .[2] علمای شیعه و اکثر اهل تسنن، اتفاق نظر دارند که قرآن تحریف نشده و قرآن موجود، همان قرآن زمان رسول خدا- صلی الله علیه و آله و سلم- است و هیچ دخل و تصرفی در آن صورت نگرفته و این مطلب را خود قرآن بیان می‌کند: « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ؛[3] همانا ما قرآن را نازل کردیم و خود از آن نگه داری و محافظت می کنیم.» علامه طباطبایی می گوید: «از وصف « لَحَافِظُونَ » حفظ قرآن در آینده فهمیده می‌شود و قرآن از هر گونه تحریف مصون می‌باشد.»[4] هم چنین آیه:  « لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ؛[5] این کتاب (قرآن) قطعاً شکست ناپذیر است که هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمی‌آید، چون از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.»
«عزیز» به معنای شکست ناپذیر و نفوذ ناپذیر است، قبول کردن تحریف در قرآن، مستلزم پذیرفتن نفوذ پذیری در قرآن است که با عزیز بودن قرآن، ناسازگار می باشد.
افزون بر آنچه گذشت،تحریف شدن قرآن با اعجاز و معجزه بودن آن سازگاری ندارد و نمی‌تواند هدایت گر بشر باشد. در نتیجه قرآن، کتاب الهی و مصون از تحریف است.

قرائات
قرائت یکی از وجوه احتمالی در نص قرآن کریم است که به وسیله یکی از قرّاء ارایه شده باشد. قرائات قرآن به خود قرآن ربطی ندارد و دو امر متغایرند؛ زیرا بستر قرآن، بستر نص و تواتر مسلمانان است، در حالی که بستر قرائات قرآن، اختیارات و استنباطات قراء در قرائات قرآن است و دارای تواتر و حجیت نیست.[6] شیعه معتقد است قرآن بر یک حرف نازل شده است،چنان که امام باقر – علیه السلام- می فرماید: « إِنَّ الْقُرْآنَ وَاحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ وَاحِدٍ وَ لَکِنَّ الِاخْتِلَافَ یَجِی‏ءُ مِنْ قِبَلِ الرُّوَاهِ ؛[7] قرآن یکی است و از طرف یکی نازل شده و اختلاف در حروف از طرف راویان است.»

ریشه‌های اختلاف در قرائات
1. ابتدایی بودن خط
ابتدائی بودن خط سبب اختلاف در قرائات شده است. مثلاً واو و یاء را بدون سبب حذف می‌کردند.(البته در موقع خواندن ، “الف” و “ی” را قرائت می کردند)
2. نقطه نداشتن حروف
مسلمانان در قرن اوّل هجری کلمات را بدون نقطه می نوشته‌اند، این خود موجب اختلاف در حروف شده است.(یعنی حرف “ب” ،”ت” و “ث” و… بدون نقطه بود و قاریان قرآن باتوجه به اینکه قرآن را از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می شنیدند و حفظ می کردند از این منظر مشکلی در صدر اسلام نبود)
3. حرکه نداشتن حروف
خط اولیه ای که در صدر اسلام با آن می نوشتند همانند خط فارسی امروزی و کتاب های عربی حرکات “فتحه “، “کسره” ، “ضمه” و تنوین نوشته نمی شد.
4. الف نداشتن کلمات
با نگاهی به قرآن های خط عثمان طه مشخص می شود که بجای نوشتن حرف «الف» فتحه را کشیده می خوانند و این در رسم الخط های عربی زمان صدر اسلام نیز وجود داشت .
5. اجتهاد و اعمال نظری قاری
6. علل روانی قاری و مشهور نمودن خود با ابتکار در قرائت[8] یعنی گاهی قاری قرآن برای اینکه خود را نشان دهد به تصور خود ابتکاری نشان می داد و با این کار توجه دیگران را جلب می کرد.
بعضی از اختلاف قرائت‌ها، به سبب مخلوط شدن وحی قرآن با تفسیر یا تأویل آیه است؛ درتفسیر: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ[9]؛ اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است‏، کاملاً [به مردم‏] برسان‏! و اگر نکنى‏، رسالت او را انجام نداده‏اى‏! خداوند تو را از [خطرات احتمالى‏] مردم‏، نگاه مى‏دارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران [لجوج‏] را هدایت نمى‏کند.» در روایت آمده مراد این است که:
« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ فی عَلِیٍّ..»
کلمه «فی علی» در وحی قرآنی نیست، بلکه تفسیر ما «انزل الیک» است اما عده ای با دیدن این روایت تصور کرده اند که «فی علی» وحی الهی و جزئی از آیه بوده که بعد ها حذف شده است .
در نتیجه؛ اختلاف در قرائت با تواتر اصل قرآن منافات ندارد و با بررسی ریشه‌های اختلاف دریافتیم که اختلاف آنها در کلمه‌ای از قرآن از لحاظ، اعراب، هیئت، نقطه و… می‌باشد و در اصل کلمه اتفاق نظر دارندو موجب تحریف قرآن نمی‌شود.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. التمهید، محمدهادی معرفت، قم، انتشارات نشر اسلامی، ج 2، ص 100 – 9 .
2. البیان، سید ابوالقاسم خویی، قم، انتشارات نور الثقلین، ص 171.
3. البرهان، زرکشی، بیروت، دار المعرفه، ج 1، ص 318.

پی نوشت ها:
[1] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد، ج2، ص197.
[2] . خویی، سید ابوالقاسم، البیان، قم، دار الثقلین، ص 198.
[3] . حجر/9.
[4] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ج 12، ص 145.
[5] . فصلت/42.
[6] . معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1411ق، ج 2، ص 98.
[7] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ج 2، ص 630.
[8] . معرفت، محمد هادی، التمهید، همان، ج 2، ص 9 ـ 60؛ زرکشی، البرهان، بیروت، دار المعرفه، 1410 ق، ج 1، ص 318.
[9]  . مائده / 67 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید