تحریف در لغت از ماده «حرف» به معنای طرف، گوشه، یا جانب آمده و «تحریف الشیء» به معنای عدول از مواضع اصلی خودش به طرفی یا جانبی دیگر. و «تحریف کلام» به معنای تفسیر کلام به غیر وجه صحیحش آن هم بدون دلیل می باشد.[1]
انواع تحریف
1. تحریف به مدلول و محتوی کلام
تحریف به محتوی کلام (که علماء اسلام آن را «تفسیر برأی» مینامند) در تفسیر قرآن و روایات به چشم میخورد.
به عبارت دیگر، میتوان آن را «تحریف معنوی» نامید. و آن به این معناست که تحلیل نادرست یا تفسیر و تأویل بر غیر وجه صحیحش و نتیجه نادرست گرفتن که مقصود متکلم نباشد، را تحریف معنوی مینامند. علت افتراق و پراکندگی مسلمانان بعد از پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم – ، تحریف معنوی قرآن بوده و هر کس بر اساس ایده و گرایش و خواستههای نفسانی خویش قرآن را تفسیر نموده است.
در واقع این گونه تحریف را تحریف قرآن نمی گویند ، بلکه تحریف تفسیر قرآن می دانند و این یعنی مفسر به الفاظ قرآن دستبرد نمی زند و فقط تفسیر نادرست می کند.
2. تحریف به معنای زیاد کردن
تحریف به معنای اضافه نمودن مطلبی به مطالب گذشته است و این در قرآن اتفاق نیفتاده است و تمام علمای شیعه و سنی به این قول اتفاق نظر دارند.
3. تحریف به معنای کم کردن
طبق آیه: « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[2]؛ ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم!» و هم چنین آیه: « لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ[3]؛ این کتابی است قطعاً شکست ناپذیر، که هیچ گونه باطلی نه از پیش رو، و نه از پشت سر به سراغ آن نمیآید چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.» نشان دهنده آن است که در قرآن تحریف به معنای کم کردن اتفاق نیافتاده است.
4. تحریف به معنای تبدیل کردن
تبدیل نمودن به این معناست که کلمهای از قرآن را تبدیل به کلمه مترادف یا متضاد نمائیم و استاد معرفت این نوع تحریف را مخالف با اعجاز لفظی قرآن میداند.
به عبارت دیگر، تحریف به معنای زیاد یا کم یا تبدیل کردن را «تحریف لفظی» نیز مینامند، یعنی؛ دخل و تصرف در ظاهر کلام یا به زیاد کردن یا کم کردن یا تبدیل نمودن، به طوری که از وجه صحیحش عدول کرده باشد.
در نتیجه، در قرآن تحریف لفظی صورت نگرفته ولی تحریف معنوی و تفسیر برأی بعد از پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ تاکنون بر اساس گرایش اعتقادی افراد صورت گرفته است.[4]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 صیانه القرآن من التحریف، محمد هادی معرفت، ترجمه شده، ص 16.
2. البیان، آقای خویی، ترجمه شده، ص 198.
پی نوشت ها:
[1] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ج2، ص197.
[2]. حجر/9.
[3]. فصلت/42.
[4] . معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص16؛ خویی، سید ابوالقاسم، البیان، ص198.