احادیث و روایاتى که از اهل بیت(علیهم السلام) به دست ما رسیده، از حیث سند و دلالت، مختلف هستند. برخى از آن ها، متواتر و برخى، مستفیض یا خبر واحد هستند و از جهتى، برخى، صحیح و برخى دیگر، حسن به شمار مى آیند و برخى نیز به دلیل مجهول بودن رواى حدیث یا غیر موثق بودن راوى، ضعیف شمرده مى شوند.
احادیث مربوط به امام مهدى (عج) نیز از این قاعده مستثنا نیستند و از دیدگاه علم حدیث، هر یک از جایگاه جداگانه اى برخوردار هستند، ولى با این همه، برخى از مطالب، در بیش تر این احادیث، مشترک هستند و در اکثر احادیث به این مطالب اشاره شده، به همین دلیل مى توان ادعا کرد که این مطالب مشترک اگر چه متواتر لفظى نباشند، متواتر معنوى هستند. بنابراین، بدون کم ترین شبهه اى، مى توان به این مطالب استناد کرد.
در این جا تنها به مطالب مشترک اشاره مى شود و براى هر یک از این مطالب، یک حدیث به عنوان شاهد آورده مى شود:
1- امام مهدى (عج) هم نام رسول خدا(صلى الله علیه وآله) است:
قال النبى(صلى الله علیه وآله): «اسمه کاسمى و اسم أبیه کاسم ابنى و هومن ولد بنتى یظهر الله الحق بهم و یخمد الباطل باسیافهم…;[1] اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. خداوند، به دست آنان، حق را آشکار مى کند و با شمشیرهاى آنان، باطل را فرسوده مى کند…».
2- از اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و از فرزندان امام حسین(علیه السلام) است:
قال النبى(صلى الله علیه وآله): «لاتذهب الدنیا حتّى یقومَ بأمر أُمتّى رجل من ولدالحسین یملأها عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً;[2] دنیا به پایان نمى رسد، مگر این که مردى از فرزندان حسین(علیه السلام) براى اصلاح امر امّت من، قیام کند و جهان را پر از عدل کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود».
3- امام مهدى (عج) فرزند امام حسن عسکرى(علیه السلام) است:
امام حسن عسکرى (عج) به نرجس خاتون فرمود: «ستحملین ذکراً و اسمه م ح م د و هو القائم من بعدى; به زودى پسرى به دنیا خواهى آورد که اسمش م ح م د است و او بعد از من قائم و امام است».[3]
4- آن حضرت قبل از ظهور به غیبت طولانى مى روند:
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «المهدی من ولدى. اسمه اسمى و کنیته کنیتى أَشبه الناس بی خَلْقاً و خُلْقاً. تکون له غیبه و…;[4] مهدى، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و کنیه اش، کنیه ى من است. از حیث خلق و خوى و شکل و صورت، شبیه ترین مردم به من است. براى او غیبتى است…».
5- به هنگام ظهور، زمین را پر از عدل و داد مى کند و حضرت عیسى پشت آن حضرت نماز مى گذارد:
ابن عباس، از رسول خدا نقل مى کند که آن حضرت فرمود: «جانشینان و اوصیاى من و حجّت هاى خداوند بر خلق، بعد از من، دوازده نفرند. اولشان برادرم و آخرشان فرزندم است.». گفته شد: «یا رسول الله! برادر تو کیست؟». فرمود: «على بن ابى طالب.». گفته شده: «فرزندت کیست؟». فرمود: «مهدى است که جهان را پر از قسط و عدل مى کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شود. قسم به آن که مرا مبعوث کرد! اگر از دنیا، فقط یک روز بماند، خداوند آن روز را طولانى کند تا این که در آن روز، فرزندم مهدى ظهور کند و روح الله عیسى بن مریم نزول کند و پشت سر او نماز بگزارد. و زمین به نور پروردگار او روشن شود و حکومتش شرق و غرب را فراگیرد».[5]
البته موارد و مطالب مشترک احادیث مربوط به امام مهدى (عج) بیش تر از موارد مذکور است، ولى به دلیل طولانى نشدن به همین اندازه اکتفا مى شود.
– چه مقدار روایت از اهل بیت(علیه السلام) در مورد امام مهدى(علیه السلام)به دست ما رسیده است؟
اوّلا، اخبار مربوط به ظهور امام مهدى (عج) از دید اهل سنّت، به حدّ تواتر رسیده و اصل مسلّمى به شمار مى آید و نزد شیعه نیز این احادیث فراتر از حدّ تواتر است به گونه اى که آیه الله العظمى صافى در کتاب منتخب الاثر مى نویسد:
بر هر کسى که توجّه به تاریخ و احادیث داشته باشد، معلوم است که بشارت هاى نقل شده از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام)و اصحاب آن حضرت در مورد ظهور مهدى (عج) به تواتر رسیده است».[6]
ثانیاً، باید گفت، تاکنون استقراى کاملى در مورد تمام احادیث مربوط به امام مهدى (عج) صورت نگرفته است، ولى در این مورد مى توان به کتاب هایى اشاره کرد که سعى کرده اند بخشى از احادیث مربوط به آن حضرت را گردآورند:
1- مرحوم شیخ الطائفه، محمّد طوسى در کتاب الغیبه بخش مهمّى از احادیث مربوط به امام مهدى (عج) را گردآورده است.
2- مرحوم نعمانى نیز در کتاب الغیبه بخشى از این احادیث را نقل کرده است.
3- علامه مجلسى، جلدهاى پنجاه و یکم و پنجاه و دوم و پنجاه و سوم کتاب بحارالأنوار را به تاریخ امام مهدى (عج) اختصاص داده است.
4- از علماى معاصر نیز آیه الله العظمى صافى گلپایگانى در کتاب منتخب الاثر احادیث مربوط به امام مهدى (عج) را گردآورده است. ایشان، مجموع احادیث مربوط به آن حضرت را که در کتاب هاى مختلف و معتبر اهل سنّت و شیعه ذکر شده، حدود شش هزار و سیصد و سى و هشت روایت مى داند و در کتاب مذکور، با حذف احادیث مکرر نهصد و بیست و نه حدیث را نقل کرده اند.
[1]. بحارالأنوار، ج 51، ص 67.
[2]. همان، ج 51، ص 66.
[3]. همان، ج 51، ص 161.
[4]. بحارالأنوار، ج 51، ص 72.
[5]. همان، ج 51، ص 71.
[6]. منتخب الأثر، آیه الله العظمى صافى گلپایگانى، مقدمه، ص 2.
رسول رضوی- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه