نکته اول: گفتهاید چرا خدا مرا آفرید در حالی که انسان گناهکاری هستم. اکنون از شما میپرسیم آیا انسانی که میتواند همچون فرشتگان باشد بلکه والاتر از جایگاه و منزلت فرشتگان ترقی کند شایسته نیست آفریده شود؟ آیا شمایی که توان نزدیک شدن به بینهایت و کمالات بینهایت را دارید یعنی میتوانید به خداوند تقرّب یابید حیف نیست که از چرایی خلقت خود پرسش نمائید؟ آری خداوند انسان گناهکار را نیافریده است بلکه موجودی را آفریده است که میتواند از فرشتگان که پاکترین موجودات هستند والاتر و به سرچشمه هستی نزدیکتر باشد. البته در چرایی خلقت انسان سخن بسیار گفته شده است و بسیار میتوان سخن گفت و بطور کوتاه دیدگاه درست در علت خلقت انسان اینست که به کمال برتر برسد زیرا انسان است که میتواند حتی فراتر از فرشتگان تعالی پیدا کند. پس هدف از خلقت انسان را میتوان در ماهیت تکاملپذیر انسان جستجو کرد.[1]
موجودی که میتواند چنین صعود و ترقی نماید شایسته و ضروری است که خلق شود. البته کمال انسان همانطور که خداوند فرموده است قرب الهی است[2] و به همین جهت خداوند درباره متقیان که به کمال رسیدهاند میفرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»[3] به راستی که پرهیزکاران در باغها و جویبار در جایگاهی راستین نزد پادشاهی مقتدرند یعنی متقیان بدان درجه رسیدهاند که به قرب الهی توفیق یافتهاند و از اینرو متقیان انسانهایی هستند که به کمال رسیدهاند.
پس روشن شد که چنین موجود قابل رشدی حیف است که از نعمت هستی محروم شود.
نکته دوم: سؤال شد چرا خدا انسانی را که گناهکار است آفرید؟ روشن شد که انسان ذاتاً موجود گناهکاری نیست بلکه ذاتاً موجود رشدیابندهای است از اینرو گناه جزو عوارض وجود ما آدمیان است و آدمی میتواند گناهکار باشد یا گناهی مرتکب نشود. حال ببینیم آیا گناهکاری ما آدمیان به اراده ی الهی وابسته است یا به اراده خودمان؟ بدون شک انسان هر کاری انجام دهد به اذن و اجازه تکوینی الهی است یعنی اگر خداوند با قدرت بینهایت خود بخواهد میتواند جلوی افعال و کارهایی را که میخواهیم انجام دهیم بگیرد زیرا اساس وجود ما از خداست.
پس بدون شک اگر گناهی هم انجام میدهیم چون خداوند جلوی ما را نگرفته است توانستهایم آن را انجام دهیم ولی آیا میتوان گفت گناهکاری ما به دستور و سفارش خداست؟ بدون شک اراده ی تشریعی خداوند به انجام گناه توسط ما تعلق نگرفته است بلکه خداوند در کتاب آسمانی ما آدمیان را به ترک زشتیها دعوت و سفارش نموده است و با صراحت فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ»[4] خداوند به زشتیها سفارش نمیکند. نتیجه میگیریم گناهان نتیجه انتخاب خود انسان است و چنین نیست که خداوند انسان را مجبور به انجام گناه بکند یا به او سفارش کند که گناهی را انجام دهد. از اینجا دانسته میشود که خداوند نه تنها دوست ندارد که زشتی ما به دیده و مشهود فرشتگان برسد بلکه دوست دارد که فحشاء و زشتیها و گناهان از بین برود و همه اینها نشانگر آن است که ما میتوانیم گناهان را ترک کنیم که خداوند سفارش به ترک آنها نموده است.
حال این سؤال مطرح می شود که وقتی انسان موجودی تکاملپذیر است و میتواند مرتکب گناهان نشود و احیاناً اگر مرتکب گناهان شد توبه کند آیا خلقت چنین موجودی شایسته نیست؟ و حیف نیست که این موجود در عدم و نیستی باقی بماند؟ آیا بهتر نیست بجای پرسش از اینکه چرا من گناهکار آفریده شدم از خود بپرسیم چرا من تکاملپذیر اقدام به رشد و ترک گناهان نمی کنم و با کسانی که صلاحیت دارند مشورت نمی کنم تا مرا در ترک گناهان راهنمایی کنند و راههای خوب بودن را به من بیاموزند؟ پس شما هم موافقید که بهتر است تصمیم جدی بگیریم و دست به مشورت با انسانهای دانا و امین بزنیم و شروع به کمال و رشد نمائیم و به جایگاه نیکوکاران صعود کنیم تا جزو آنان شویم که خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الُْمحْسِنِینَ»[5] خداوند نیکوکاران را دوست دارد و ناامیدی را به خود در این مسیر راه ندهیم چرا که ناامیدی نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه مایه دوری بیشتر انسان از خدا میشود.[6] بیائیم و به توانائیهای خودمان و استعدادهای خدادادیمان باور پیدا کنیم و با تمرین و پافشاری آنها را به کمال و فعلیت برسانیم.
پرسشگر گرانقدر پیشنهاد میشود جهت تقویت روحیه خودباوری و ایمان موارد ذیل را رعایت فرمائید.
1. در جمعهای مذهبی خصوصاً جمعهایی که همراه شور و دانایی است شرکت فرمائید.
2. با انسانهای منطقی و مذهبی همصحبت باشید.
3. با قرآن و دعا خصوصاً با توجه به معانی آن مأنوس شوید.
4. از آن برنامههای آموزنده و مذهبی تلویزیون که مورد علاقه شماست استفاده کنید.
5. سرگذشت پیشوایان دینی و بزرگان و سالکان راه خدا را مطالعه نمائید خصوصاً کتابهایی در این باره را که به قلمی شیوا و روان نوشته شدهاند مانند سیمای فرزانگان اقای رضا مختاری و امام علی ـ علیهالسلام ـ جرجی جرداق.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مبانی انسانشناسی در قرآن، عبدالله نصری، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
2. انسان و سرنوشت ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
3. خداشناسی، غلامحسین رحیمی اصفهانی، چ اول، درس هفتم، انتشارات عسکریه، چاپ سوم، 1377.
4. چالش درون، کاظم محمدی، سازمان وزارت ارشاد اسلامی، 1381.
پی نوشت ها:
[1] . مطهری، مرتضی، هدف زندگی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1360، ص 7.
[2] . رجبی، محمود، انسانشناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1379، ص 181.
[3] . قمر/ 55 ـ 54.
[4] . اعراف/ 28.
[5] . بقره/ 195.
[6] . دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، فصل ناامیدی از رحمت خدا.