آیا ولایت بعد از رسول خدا (ص) به دیگری منتقل نمی شود؟

آیا ولایت بعد از رسول خدا (ص) به دیگری منتقل نمی شود؟

پیامبر اسلام دارای ولایت و مناصب مختلفی بوده که عمده آن ها عبارت است از: 1ـ مقام نبوت و رسالت، که بر اساس آن از طرف خداوند وحی دریافت می نمود. 2ـ مقام و ولایت رهبری اجتماعی، که بر اساس آن ریاست عامه و رهبری مسلمین در مسائل اجتماعی و سیاسی را به عهده داشت (در ضمن این ولایت، ولایت قضائی نیز قرار گرفته است). 3ـ ولایت و مقام مرجعیت دینی یعنی پیامبر (ص) مُبَّلِغ وحی بود، مردم وقتی می خواستند از متن اسلام بپرسند، از پیغمبر (ص) می پرسیدند، (به عبارت دیگر ولایت تشریعی). 4ـ ولایت تکوینی یعنی حجت خدا بر مردم هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که زمین از یک انسان کامل خالی باشد، و الاّ زمین نابود می شود.[1] تردیدی نیست مقام رسالت و نبوت و دریافت وحی ب بعد از پیامبر (ص) به کسی منتقل نشده است، بلکه طبق صریح قرآن، نبوت خاتمه یافته است[2] و هم­چنین روایاتی که در این زمنیه داریم می رسانند که نبوت خاتمه یافته است.[3] اما سایر مناصب و شؤون پیامبر و سایر انواع ولایت های پیامبر یعنی ولایت رهبری اجتماع، ولایت تشریعی و مرجعیت دینی مردم، یا ولایت تکوینی باشد، از دیدگاه شیعیان تمام آن مناصب سه گانه به ائمه (ع) یکی پس از دیگری انتقال یافته است و مدرک این ادعا هم آیات عدیده قرآن، و روایات متواتره فریقین می باشند، که ما در اینجا به عنوان نمونه به چند آیه و تعدادی از روایات از طریق فریقین اشاره می کنیم.

الف) آیات قرآن:
1ـ آیه ولایت: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا…» ولی و سرپرست شما فقط خدا و پیامبر (و بعد از او) کسانی هستند که نماز را بپای می دارند و زکات را می پردازند.[4] این آیه ولایت همسان پیامبر (ص) را برای علی (ع) ثابت می کند جز مساله نبوت که در روایات استثناء شده است زیرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده اند که آیه شریفه در شأن امیر المؤمنین (ع) می باشد.[5] 2ـ آیه اولی الامر: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»[6] ای کسانی که ایمان آورده اید، از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر (ص) و صاحبان امر از خودتان نیز اطاعت کنید. امام باقر ـ علیه السلام ـ آیه ی فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستیم و خداوند همه مؤمنین را تا قیامت به اطاعت و پیروی ما امر نموده است و دستور داده است[7] و جماعتی از عامه نیز پذیرفته اند که مقصود از اولی الامر علی و فرزندان او می باشند.[8] از آیه ی فوق هم به خوبی می توان استفاده نمود که آن ولایتی را که پیامبر (ص) داشته (غیر از نبوت) برای اولی الامر هم هست مخصوصاً که اطاعت از رسول و اولی الامر تحت یک امر «اطیعوا» قرار گرفته است، این می رساند که آن ولایت ائمه (ع) بسان ولایت رسول الله (ص) می باشد.

ب) روایات:
1ـ حدیث غدیر: پیامبر اسلام فرمود: «ای مردم کیست که بر اهل ایمان از خود آنها (سزاوارتر) می باشد؟ گفتند خدای و رسولش داناترند فرمود: همانا خدا مولای من است و من مولای مؤمنین هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی (ع) مولای او خواهد بود (و بر او ولایت دارد) و این را سه بار تکرار کرد.[9] ابوبکر و عمر گفتند: به به برای تو (یعنی تبریک می گوئیم) ای پسر ابی طالب که صبح و شام را درک نمودی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی گشتی و ابن عباس می گفت: بخدا سوگند که این امر (ولایت علی (ع)) بر همه واجب گشت.[10] مرحوم علامه امینی اسم 110 نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعین و سیصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را که این واقعه و حدیث را نقل نموده اند، ذکر می کند. به قول  بعضی از شافعیه حدیث غدیر فوق حد تواتر است.[11] حدیث فوق به خوبی ولایت رسول (ص) را برای علی (ع) ثابت می کند حتی ابابکر و عمر به این مساله اعتراف کردند،
در بعضی مدارک اهل سنت به تعبیرهای مختلفی این مضمون نقل شده است. «من آمن بی و صدقنی فلیتول علی بن ابی طالب فان ولایته ولایتی و ولایتی ولایه اللّه» پیامبر (ص) فرمود: هر کس به من ایمان آورده است و مرا تصدیق نموده است باید علی (ع) را ولی خود قرار دهد، زیرا ولایت علی (ع) ولایت من است (عین همان ولایت) و ولایت من ولایت خدا است.[12] 2ـ حدیث منزلت: «الاترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» که پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که تو نسبت به من همانند هارون برای موسی باشی (و تمام مناصب هارونی را داشته باشی) جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.[13] این روایت به خوبی دلالت دارد که تمام مناصب پیامبر (ص) و تمام ولایت های که داشته جز رسالت و نبوت همه به علی (ع) (و بعد از علی به ائمه (ع) دیگر) منتقل شده است.
ج) از نظر عقل هم ضروری و لازم است که دلالت به معنای رهبری اجتماع و مرجعیت دینی به فرد یا افرادی بعد از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ منتقل شود، چنانکه در جای خود به ادله­ی مختلف عقلی همچون، رهبری جامعه اسلامی، قانون هدایت عمومی، برهان واسطه فیض، برهان لطف و… استدلال شده است. که خلاصه و عصاره آنها این است که جامعه بشری برای جلوگیری از فساد، و نیز پیشرفت انسان به سوی تکامل و همچنین دریافت فیض از مقام ربوبی و… نیاز به یک رهبر دینی دارد.[14] نتیجه این شد که طبق آیات قرآن و روایات عامه و خاصه ولایت پیامبر (ص) به علی (ع) و بعد از او به ائمه (ع) اطهار(ع) منتقل شده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ امامت و رهبری، شهید مرتضی مطهری ،انتشارات صدرا.
2ـ ولایت و امامت، هادی نجفی ، دار الذخائر.
3ـ بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی ، دفتر تبلیغات اسلامی، ص26ـ108.

پی نوشت ها:
[1]. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، قم، انتشارات صدرا، چاپ سوم، 1364، ص47 ـ 56.
[2]. احزاب/40.
[3]. ر.ک: سبحانی، جعفر، خاتمیت، مترجم رضا استادی، تهران، مؤسسه سید الشهداء، 1369، ص45ـ92.
[4]. مائده/55.
[5]. امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1366، ج3، ص162.
[6]. نساء/59.
[7]. کلینی، یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج1، ص276.
[8]. ر.ک: شرف الدین موسوی، عبدالحسین، المراجعات، تحقیق حسین راضی، بیروت، چاپ چهارم، 1406، ص133.
[9]. امینی، الغدیر، ج1، ص9ـ11.
[10]. همان.
[11]. امینی، الغدیر، ج1، ص157ـ152.
[12]. ر.ک: متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، 1405، ج11، ص611، روایت 32958، و ص610، روایت 32953 و ص608، روایت 32942 ـ 32951.
[13]. امینی، الغدیر، پیشین، ج1، ص51 و ج3، ص201ـ199 و ر.ک: ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار الکفر، 1410 هـ ق، ج5، ص129.
[14]. نجفی، هادی، ولایت و امامت، قم، دارالذخائر، ص 24 ـ 37.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید