از مجموع دلایل و شواهد بدست می آید که حضرت پیامبر بر خودش صلوات می فرستاده است نه بر حضرت ابراهیم و این شواهد عبارتند از:
1. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»[1] خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستد ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملًا تسلیم (فرمان او) باشید؛ در این آیه اولاً سخن از صلوات خداوند بر پیامبر خاتم مطرح است. ثانیاً، سخن از صلوات فرشتهها بر پیامبر آمده است، ثالثاً، خداوند به مؤمنین دستور داده که شما نیز به پیامبر صلوات بفرستید.
از این آیه و روایت معلوم میشود که نه تنها بشر و فرشتگان؛ بلکه خدای سبحان به حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ صلوات میفرستد، پس خود حضرت قاعدتا باید بر خود صلوات میفرستاده است نه بر حضرت ابراهیم.
2. در علل شرایع از حضرت ابی الحسن عسکری ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که فرمود: «انما اتخذ الله ابراهیم خلیلاً لکثره صلاته علی محمد و اهل بیته»؛[2] یعنی خداوند سبحان حضرت ابراهیم را بدان جهت دوست و خلیل خود انتخاب نمود که بر محمد و اهل بیت او بسیار صلوات میفرستاد. از این حدیث نیز معلوم میشود که حتی خود حضرت ابراهیم بر حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلواه میفرستاده است و از این راه به مقام قرب خلیل اللهی رسیده است.
لازم به یادآوری است که انبیاء الهی دارای علم غیبند. همه آنان از جریان بعثت پیامبر خاتم آگاه بوده اند و میدانستهاند که در آخر الزمان پیامبری به نام محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ از سوی خداوند مبعوث میشود، لذا حضرت ابراهیم چون از مقام و منزلت پیامبر خاتم آگاه بوده است بر آن حضرت صلوات می فرستاده است، و خداوند به برکت آن صلواتها حضرت ابراهیم را به مقام خلیل بودن رسانید.
3. صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد جزء واجبات نمازهای واجب است و نماز بدون آن باطل است، و به طور قطع پیامبر اکرم در تشهد نمازهای خود آن صلواتها را میگفته است. و آن صلواه بر محمد و آل محمد است نه بر ابراهیم.
4. در جریان حدیث کساء نقل شده است که پیامبر اکرم فرمود: اللهم انهم منی و انا منهم فاجعل صلاتک و رحمتک و مغفرتک و رضوانک علیّ و علیهم»؛[3] خداوند اینها از من است و من از آنان هستم پس درود و رحمت و غفران و رضوان خود را بر من و آنها قرار بدهید. در این حدیث نیز پیامبر اکرم بر خودش صلوات فرستاده است.
از مجموع این مسایل به خوبی معلوم میشود که پیامبر بر خودش صلوات میگفته است نه بر ابراهیم.
نکته شایان ذکر آن است که درباره این پرسش که آیا صلوات حضرت پیامبر بر خودش بوده است یا بر ابراهیم؟ اگر مراد صلواتی است که معمولاً مؤمنین میفرستد و در روایات به آن اصرار شده و در قرآن دستور داده شده است، بدون شک پیامبر اکرم به خود صلوات میفرستاده است، حتی سایر انبیاء و خود حضرت ابراهیم به پیامبر خاتم صلوات میفرستاده است.
امّا اگر مراد آن باشد که پیامبر گذشته از این صلوات رایج آیا بر حضرت ابراهیم صلوات میفرستاده است یا نه؟ بدون تردید چون حضرت پیامبر مظهر رحمت خداوند بوده است، بر همه پیامبران صلوات میفرستاده است و در خصوص حضرت ابراهیم، در منابع روایی فراوان آمده است که هم بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده شده و هم بر ابراهیم و آل ابراهیم. حتی در نماز میت آمده است: اللهم صل علی محمد و آل محمد و بارک علی محمد و آل محمد… کافضل ما صلیت و بارکت و ترحمت علی ابراهیم و آل ابراهیم؛[4] یعنی خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و برکت خود را بر آنها نازل نما، آن گونه که بهترین درودها و برکات و رحمت خود را بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستاده ای.
و نیز در منابع شیعه و سنی آمده است که وقتی از پیامبر سؤال شد، چگونه بر شما صلوات فرستاده شود؟ حضرت فرمود: بگوید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید»؛[5] خداوند بر محمد و آل محمد درود فرست آن گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستاده ای بیتردید شما دارای صفات نیکو هستید.
نکته دیگر که یادآوری آن لازم است این است که، اگر در بعضی دعاها آمده بر محمد و آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ صلوات فرستاده شود، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستاده شده است، برخی از بزرگان گفتهاند: این تنها تقدم زمانی را میرساند، هرگز به معنای برتری ابراهیم بر محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیست.[6]
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
فیروز آبادی، سید مرتضی الحسینی، فضایل الخمسه من الصحاح السته، ج اول، ص 254، نشر مجمع جهانی اهل بیت، چ 1، سال 1422 ق. ن: 1091 م
پی نوشت ها:
[1] . احزاب: 56.
[2] . همان، ص 171.
[3] . حسینی فیروز آبادی، سید مرتضی، فضایل الخمسه من الصحاح السته، نشر مجمع جهان اهل بیت، چاپ اول، 1422 ق، ج14، ص 258.
[4] . امام خمینی، سید روح الله، توضیح المسایل انتشارات نجات، 1368 ش، ص 114.
[5] . همان، ج اول، ص 254.
[6] . ابن عربی، محمد، فتوحات مکیه، بیروت، نشر دار صادر، 1369، ج 1، ص 546.