درباره علت نازل نشدن عذاب بر مشرکین زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، ابتدا باید بدانیم که عذاب بر چه کسانی نازل می شود؟
اولین نکته ی که در این باره میتوان مورد اشاره قرار داد آن است که تا وقتی خداوند برای یک قوم رسول نفرستد و اتمام حجّت نکند، آن قوم را عذاب نخواهد کرد، «و ما کنّا معذبین حتی نبعث رسولاً؛[1] یعنی ما هرگز قومی را مجازات نخواهیم کرد مگر آن که پیامبری مبعوث کرده باشیم». و چنان که علامه طباطبایی اشاره کردهاند در آیه به جای کلمه نبی از رسول استفاده شده است؛ زیرا رسالت منصبی است خاص که اتمام حجت می آورد و در پی انجام آن و مخالفت افراد با رسولان یا عذاب دنیوی (استیصال) خواهد آمد و یا اجازه بهرهگیری از حیات دنیوی تا زمانی معین؛[2] چنان که میفرماید: «یؤخّرکم الی اجلٍ مسمّی؛[3]
نکته ی دیگری که در این بحث ذکر آن لازم است، ناامیدی پیامبران از هدایت آن قوم میباشد، چنان که میفرماید: «حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّیَ مَنْ نَشاءُ وَ لا یُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ،[4] تا تا آن جا که رسولان [از ایمان کافران] نومید شدند و [مردم] گمان بردند که به آنها دروغ گفته شده، در این هنگام یاری ما به آنها رسید. پس هر که را خواسته بودیم نجات یافت، و عذاب ما از قوم گنهکار برگشت ندارد.
این آیه نشان میدهد که پیامبران الهی دعوت خود را اعلام نموده و قوم خود را از عذاب الهی بیم داده اند؛ ولی آنها نپذیرفتند تا جایی که پیامبران از هدایت آنها ناامید شدند و مردم هم گمان کردند که پیامبران درباره عذابهای الهی دروغ گفتهاند. بدین جهت پیامبران را تکذیب کردند و در نتیجه خداوند عذاب خود را نازل فرمود.
در آیات 36 سوره هود و 27 سوره نوح به ناامیدی پیامبران از هدایت کافران اشاره شده و آیه 27 سوره نوح بیان میکند که حتی فرزندان آینده آنها هم فاجر و کافر خواهند بود. به فرموده علّامه طباطبایی این نکته (ناامیدی پیامبران) در قصههای هود، صالح، شعیب، موسی و عیسی ـ علیهم السّلام ـ نیز آمده است.[5] روایتی نیز از امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ نقل شده که حضرت نوح با واسطه وحی الهی میدانست که دیگر هیچ یک از افراد آن قوم ایمان نخواهند آورد؛ سپس حضرت به آیه 36 سوره هود اشاره میکند که خداوند به حضرت نوح میفرماید: «به جز کسانی که ایمان آوردهاند کسی دیگری ایمان نخواهد آورد.»[6]
با نگرشی به تاریخ صدر اسلام میبینیم که پیامبر از ایمان آوردن مردم مکّه ناامید نشد و از هر فرصتی برای تبلیغ اسلام استفاده کرد، در نتیجه و پس از فتح مکه اکثر مردم مسلمان شدند و حتی سران قریش، کسانی همانند ابوسفیان نیز به ظاهر اسلام آوردند. همین مقدار برای دفع عذاب دنیوی کافی است. به علاوه، این امکان همیشه وجود داشت که نسل های آینده ی همین کفار و مشرکان، جزو مؤمنین باشند؛ از این رو خداوند مشرکان را عذاب نکرده است.
آیه 33 سوره انفال نیز به علت عذاب نکردن مشرکان قریش اشاره کرده و میفرماید: «و ماکان الله لیعذبهم و انت فیهم و ما کان الله معذّبهم و هم یستغفرون؛ ولی (ای پیامبر!) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد؛ و (نیز) تا استغفار میکنند، خداوند عذابشان نمیکند». علامه طباطبایی پس از نقل نظریات مختلف درباره عذاب یاد شده در آیه، نتیجه میگیرد. که این آیه مربوط به عذاب دنیوی است و تا وقتی پیامبر در قید حیاتند و نیز پس از ایشان تا وقتی استغفار در میان امت جاری باشد، عذاب را نفی میکند؛ ولی با ضمیمه این آیه به آیاتی که عذاب را به این امت وعده میدهند؛ مثل آیه 47 یونس، نتیجه میگیرد که در آینده، این امت به جایی میرسند که استغفار را نیز ترک خواهند کرد و عذاب الهی نازل خواهد شد.[7] و این قانون ثابت خداوند است که هرگاه رسولی بفرستد، پس از ابلاغ پیام و پذیرش عدهای و انکار عدهای دیگر، عذاب الهی بین مؤمنین و تکذیب کنندگان فاصله خواهد انداخت و مؤمنین نجات مییابند؛ زیرا بر اساس آیه 49 سوره یونس، هر امتی، اجل و مهلتی دارد که هر گاه به پایان برسد عذاب الهی در همان لحظه نازل خواهد شد. قابل توجه است که در آیه بعدی، عذاب را به مجرمین نیز سرایت میدهد و به تکذیب کنندگان اکتفا نمیکند و این گمان را باطل میکند که این امت به خاطر پیامبر هیچ گاه عذاب نخواهد شد؛ چنان که در آیه 123 سوره نساء نیز این آرزو را باطل کرده است.[8]
در آیه 8 سوره هود نیز تصریح میکند که خداوند عذاب را به تأخیر انداخته است و در پاسخ به استهزاء کفار که سؤال میکنند، چه عاملی باعث عدم نزول عذاب شده است، میفرماید: «الا یوم یأتیهم لیس مصروفاً عنهم؛ آگاه باشید آن روز که عذاب به سراغشان آید از آنها بازگردانده نخواهد شد». و سخن آنان به گونهای است که این وعده الهی را تکذیب میکردند.[9]
و در پاسخ پرسش از زمان عذاب نیز خداوند بر حتمی بودن وقوع آن تأکید میکند و به پیامبر دستور میدهد که به کفار بگو: من به جز آن چه خدا بخواهد از پیش خود صاحب نفع و ضرری نیستم.[10] و بالاخره در روایتی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل شده که این عذاب در آخر الزمان بر کسانی از اهل قبله نازل خواهد شد که نزول عذاب الهی را تکذیب میکنند.[11]
نتیجه آن که نزول عذاب بر گنهکاران این امت نیز حتمی است؛ ولی، به احترام وجود مبارک پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ و نیز و احتمال ایمان آوردن نسلهای آینده به تأخیر افتاده است.
تذکر این نکته لازم است که آن چه مورد بحث بود عذاب استیصال بود که عذابی است همهگیر و بنیان کن و این منافاتی با عذاب های جزیی؛ مانند: قتل و اسارت مشرکان به دست پیامبر (ص) و یارانش ندارد که خداوند در آیه 52 سوره توبه، آن را عذاب خوانده است و با عذاب برخی از افراد مشرک ؛ مثل ابولهب و ابوجهل نیز منافاتی ندارد.[12]
پی نوشت ها:
[1] . اسراء: 15.
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ پنجم، 1371، ج 13، ص 58.
[3] . ابراهیم/10.
[4] . یوسف: 110.
[5] . طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 279.
[6] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، 1403 ق، ج 3، ص 283.
[7] . طباطبایی، سید محمد حسین، همان، ج 9، ص 71.
[8] . رک: همان، ج 10، صص 70 – 74.
[9] . همان، ص 155.
[10] . همان، ص 72.
[11] . همان، ص 78.
[12] . همان، ج 9، ص 68.