آیا مرگ انواع دارد؟

آیا مرگ انواع دارد؟

جواب: این پرسش را می‌توان از چند منظر و چند زاویه مورد دقّت و بررسی قرار داد: گاهی مرگ را از جهت ظاهری می‌بینیم و این‌که چگونه بعضی از مردم جان می‌سپرند و قضاء الهی برای هر کسی به گونه‌ای خاص است بعضی با مرگ طبیعی می‌میرند و بعضی با سیل و زلزله و … گاهی مرگ را به اعتبار کیفیت و چگونگی تحقّق آن در نظر می‌گیریم و می‌گوییم به اعتبار مقامات و مراتب انسانی قبض روح هر کسی با دیگری فرق می‌کند. و گاهی مرگ را از منظر ارادی و غیر ارادی بودن می‌بینیم که آن هم تقسیم دیگری برای مرگ محسوب می‌شود.
پس برای بیان انواع مرگ باید از سه منظر مرگ را مورد ملاحظه قرار دهیم:
1ـ انواع مرگ به اعتبار ظاهر:[1] 1. مرگ طبیعی: اینکه انسان به سن سالخوردگی رسیده باشد و به واسطه پیری و ضعف و سستی که در اعضاء بدن او به وجود آمده مرگ او فرا می‌رسد.
2. مرگ ناشی از عوارض خارجی: گاهی به واسطه مریضی و یا سوانحی از قبیل زلزله و سیل و تصادف و … مرگ انسان صورت می‌پذیرد.
3. مرگ ناشی از هوی و هوس انسانی دیگر: گاهی انسان بدون هیچ خلافی مورد ظلم و تعدّی دیگری قرار می‌گیرد. مثلاً انسانی که گرفتار هوی و هوس است انسان دیگری را مزاحم منافع خود می‌بیند و او را به قتل می‌رساند.
4. مرگ ناشی از خودکشی: گاهی انسان خود گرفتار اوهام و یا گرفتار تلخ‌کامی در دنیا شده و به خیال این‌که با خودکشی می‌تواند از مشکلات دنیا رهایی پیدا کند دست به این جنایت عظیم می‌زند و با دست خود، خود را به ورطه هلاکت می‌اندازد.
5. مرگ ناشی از شهادت فی سبیل الله: مرگ با عزّتی که آدمی از این طریق حق بندگی خود را انجام داده و با دادن جان خود معامله‌ای بس مهم و سودآور با خدای خود می‌کند و سعادت آخرت را برای خود بدست می‌آورد.
2ـ انواع مرگ به اعتبار کیفیت:[2] 1. گروهی از انسان‌های ملکوتی به مقاماتی از بندگی رسیده‌اند که تنها ذات اقدس الهی قبض روح آن‌ها را بر عهده می‌گیرد و در حقیقت آنان به جایی رسیده‌اند که جان و روح خود را تنها به محبوب خود پروردگار عالم تحویل می‌دهند و فرشته مرگ عزرائیل را یارای مقابله کردن با آن‌ها نیست. این گروه از انسان‌ها که افراد محدودی بیش نیستند آنچنان به اوج بندگی و خلوص و مقامات کمال انسانی راه پیدا کرده‌اند که عزرائیل که فرشته‌ای است مقرّب او نیز توان حضور در محضر آنها را ندارد. و از این گروه می‌توان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ را نام برد.
2. انسان‌های مؤمن و صالحی که پیرو گروه اوّل بوده‌اند و کاملاً در هر زمینه‌ای از اولیاء دین تبعیّت کرده‌اند و به مقاماتی رسیده‌اند. آنکه متصدّی قبض روح این گروه از انسانهاست فرشته و ملک مقرّب عزرائیل است این ‌انسان‌ها که از جمله اولیای الهی هستند توانسته‌اند به جایی برسند که ملک مقرّب الهی وظیفه جان گرفتن آنها را بر عهده می‌گیرد.
3. انسان‌های گناهکار ولو مؤمن و یا کفار و منافقین از جمله انسان‌هایی هستند که فرشتگان دیگر که تحت فرمان عزرائیل هستند متصدّی قبض روح آنها خواهند بود.
3ـ مرگ ارادی و غیر ارادی:
تقسیم دیگری که برای مرگ می‌توان ذکر کرد مرگ ارادی و غیر ارادی است: آن مرگی که همه جا از آن سخن به میان است مرگ غیر ارادی است که بالاخره برای هر کسی صورت می‌پذیرد «کلٌ نفسٍ ذائقه الموت» هر نفسی مزه مرگ را خواهد چشید و امّا مرگ دیگری هم وجود دارد که به اختیار و اراده خود انسان صورت می‌گیرد که این برای انسان‌هایی محقق می‌شود که حداقل خود را به مرتبه دوم از مراتب سه‌گانه قبل رسانده باشد این دسته از انسان‌ها با اراده خود روح و جان را از بدن مادی خود خلع کرده و برای مدتی موت ارادی را برای خود محقق می‌کنند و در این باره داستانهای بسیار جالبی نقل شده است که می‌توان به کتاب معادشناسی علامه طهرانی مراجعه کنید.[3] در آخر باید گفت با توجه به بعضی روایات که خصوصیات مرگ مؤمن و کافر بررسی شده است می‌توان مرگ را به انواعی نیز تقسیم کرد؛
مثلاً مرگ بعضی مانند استشمام بوی خوش است و مرگ بعضی دیگر مانند گزیدن افعی است و بعضی دیگر مانند بریدن با ارّه یا قیچی کردن بدن و بالاخره این توصیفات برای مرگ مطرح شده است و به این اعتبار انواع مرگ بسیار زیاد خواهد بود که در روایات به بعضی آنها اشاره شده است که به نقل یک روایت بسنده می‌کنیم:
به امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کردند: مرگ را برای ما توصیف کن. حضرت فرمود: آن برای مؤمن مانند پاکیزه‌ترین بوی خوش است که استشمام می‌کند به سبب بوی خوش آن به خواب می‌رود و همه دردها و رنجها از او برطرف می‌شود و برای کافر مانند گزیدن افعی و نیش کژدم است.
عرض کردند: گروهی می‌گویند که آن سخت‌تر از بریدن با ارّه، پاره کردن با قیچی و شکستن با سنگ و گردش محور آسیاب در حدقه چشم است.
امام فرمود: برای بعضی از بدکاران و کافران به همین گونه است آیا نمی‌نگرید برخی از آنها این سختی‌ها را به هنگام جان دادن می‌بینند و آن (مرگ) از همه شداید سخت‌تر است جز عذاب آخرت که آن سخت‌تر از عذابهای دنیاست.[4]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ معاد در قرآن ـ آیت الله جوادی آملی.
2ـ قبض روح ـ علیرضا رجایی تهرانی.
3ـ معاد ـ شهید دستغیب.

پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید، انتشارات صدرا، ص70.
[2] . ر.ک: تهرانی، معادشناسی، انتشارات حکمت، چاپ پنجم، سال 1407 ج1، ص237ـ238.
[3] . ر.ک: همان، ج1، ص95 ـ 105، سه داستان شنیدنی مطرح شده است.
[4] . فیض کاشانی، محجه البیضاء، ترجمه: دکتر عارف، آستان قدس رضوی، ج8، ص256.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید