قبل از هر چیز لازم است چند نکته را متذکر شویم.
1. انسان پس از مرگ وارد عالمی به نام «عالم برزخ» می شود. حیات برزخی حقیقت و باطن همین عالم دنیاست. دنیا ظاهری دارد و باطنی، ظاهر دنیا که بدان عالم مُلک گفته می شود همین دنیای مادی است که ما در آن زندگی می کنیم که خصوصیات خاص خودش را دارد(مکان، زمان، مادی بودن…) همین دنیا باطنی دارد که بعضی خصوصیات عالم دنیا را داراست. مثلاً شکل و اندازه و رنگ و بو در آن عالم هم وجود دارد و لکن ماده در آنجا نیست. صورت مردمان برزخی رنگ و اندازه مشخصی دارد و در آنجا خوشحالی و مسرّت و غضب و نگرانی هست در آنجا نور هست و لکن آنجا ماده نیست.[1]
2. در بعضی از روایات از همین حیات برزخی به«عالم قبر» تعبیر شده است.در روایتی است که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسیدند: برزخ چیست آن حضرت فرمود: قبر از هنگام مرگ آدمی است تا روزی که قیامت می شود[2].
پس مراد از قبر در بعضی روایات این گودال خاکی که بدن میت در آن جا می گیرد نیست بلکه مراد باطن همین قبر است که همان عالم برزخ است. از آنجایی که قبر خاکی جایگاه و محل استقرار بدن جسمانی است و عالم برزخ نیز جایگاه استقرار روح انسان است به عالم برزخ عالم قبر نیز گفته می شود[3].
در روایت مفصّلی است از حضرت امیرالمؤمنین که آن حضرت در وصف مرگ انسان و انتقال او به قبر و مشاهدات او در قبر توضیحاتی می فرماید که ما به قسمتی از آن اشاره می کنیم، در بخشی که مربوط به مرگ مؤمنان و مشاهدات آنان است این چنین می فرماید: … او می شناسد کسی را که او را غسل می دهد و قسم می دهد افرادی را که جنازه او را حمل می کنند که به سرعت ببرند و زودتر به خاک بسپارند و وقتی که او را وارد در قبرش می کنند دو مَلَک به نزد او می آیند و آن دو، دو فرشته بازپرسی و باز جوئی کننده از عقائد و کردار او هستند … .
با توجه به دو نکته یاد شده و این بخش از روایت حضرت امیرالمؤمنین می توانیم نتیجه بگیریم که شب اول قبری که در روایات ما برای اموات ذکر شده و شرح حال آنها در قبر می باشد مراد شب اولی که ما به حساب دنیایی می سنجیم نیست یعنی این چنین نیست که اگر میتی را صبح دفن کنند حتما 10 یا 12 ساعت باید بگذرد تا شب هنگام شود آنگاه فرشتگان پرس و جو بیایند و از او سؤالاتی بنمایند بلکه به محض دفن شدن، فرشتگان بازپرس به سراغ میت می آیند چرا که عالم برزخ شب و روزی چون عالم دنیا ندارد و اگر شبی برای میّت ذکر شده است، شاید شب برای او متمثل می شود درست شبیه حالت خواب که آدم در خواب می بیند شبی هولناک را می گذراند و حال آنکه در وسط روز خوابیده است همانگونه که در وسط روز انسان خواب شب تار را می بیند، همین طور است که انسان را در روز دفن می کنند و همان لحظه شب اول قبر او باشد در حقیقت میت در عالم قبر و برزخ شب برای او نمایان می شود در این روایت هم آمده به محض دفن کردن میت فرشتگان بازپرس به سراغ میت می آیند.
البته شب اول قبر تنها برای کسانی نیست که دفن می شوند حتی کسانی هم که بدنشان دفن نمی شود، باز قبر دارند سؤال قبر دارند شب اول قبر هم خواهند داشت وقتی قبر را به معنی عالم برزخ گرفتیم و شب آنجا را هم، مخصوص به وضع آنجا دانستیم لذا لازم نیست تا حتماً میت دفن شود آنگاه مراسم شب اول قبر برزخ صورت پذیرد[4].
و امّا پرسش نهایی که مربوط به تأثیر دعا و یا خیرات برای میت است باید در جواب بگوئیم آنچه که از روایات استفاده می شود این است که هر آنچه برای اموات صورت می پذیرد به گونه ای به آنها می رسد.
از امام صادق منقول است: چه بسا باشد که میّت در تنگی و شدّتی بوده باشد و حق تعالی به او وسعت دهد و تنگی را از او بردارد پس به او گویند که این فرح که برای تو روی داد به سبب نمازی است که فلان برادر مؤمن برای تو کرد[5].
در روایت دیگری است که حضرت فرمود:
که بر میت داخل می شود در قبرش نماز و روزه و حجّ و تصدّق و سایر اعمال خیر و دعا و ثواب آن اعمال برای کسی که کرده و برای مرده هر دو نوشته می شود[6].
آیا دعا و خیرات از طرف زنده ها موجب کاهش عذاب قبر شخص مرده می شود؟ و اصولاً چه چیزهای موجب افزایش یا کاهش عذاب قبر می شود؟
آنچه در درجه اول مایه نجات و رهایی از عذاب قبر می شود، کارهای نیک و گفتار پسندیده ای است که انسان در طول حیات خود انجام داده است، اما در مواردی شرع مقدس سرنوشت اموات را بوسیله ی کارهای نیک یا بد دیگران قابل تغییر معرفی کرده است.
در یک قانون کلی حدیث می فرماید: هر کسی سنت و روش نیکی بنیاد گذارد برای او ثواب هر کسی که به آن عمل کند می رسد و هر کسی سنت و روش بدی بنیاد نهد برای او گناه و عقاب هر کسی که به آن عمل کند می رسد.
پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: روزی حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ از کنار قبری گذشت که صاحب آن در عذاب بود، سال بعد نیز گذر کرد ولی از عذاب صاحب قبر خبری نبود، سبب را از خداوند پرسید، وحی آمد که از این میّت فرزندی صالحی به بلوغ رسید و برای مردم راهی درست کرد و یتمی را پناه داد به برکت آن از پدر گذشتیم.[7]
بنابر احادیث صحیح و مشهور صدقه دادن بازماندگان برای اموات سودمند است.
در روایتی سعد از پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ می پرسد، آیا صدقه دادنِ من برای روح مادرم سودی دارد؟ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: بلی[8].
زیارت اهل قبور مستحب و سفارش شده است همچنین دعا و قرآن خواندن برای میّت مفید است. زیارت اهل قبور در روزهای جمعه موجب می شود امواتی که در تنگی و تنگناه باشند در فراخی قرار گیرند[9]. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: هرگاه شخصی به نیّت میتی صدقه دهد، خداوند جبرئیل را فرمان می دهد که این هدیه را به قبر او برساند[10] و نیز فرمود: بواسطه نمازی که برای میت خوانده می شود تنگی قبر او به فراخی تبدیل می شود[11].
ابن عباس در روایتی از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل می کند: خواندن سوره«تبارک الملک» بر سر قبر میت مایه نجات از عذاب قبر است.
از کتاب دعوات قطب راوندی نقل شده است که؛ هرگاه میتی دفن شد، بر قبر او سه بار این جمله را بخوانند، خداوند عذاب را از او تا روز دمیده شدن صور برمی دارد، اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد ان لا تعذب هذا المیت.
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ پس از خاکسپاری دختر گرامی خود(رقیه) با چشم گریان فرمود: از خدای سبحان خواستم عذاب قبر را از او بردارد و خداوند او را بخشید. پس دعا مؤثر است.
اصلِ بهره مند شدن اموات؛ از فواید اعمال صالحه و خیراتی که بازماندگان برای آن ها می فرستند و هم چنین رهایی و یا تحفیف عذاب قبر بواسطه کارهای نیک بازماندگان مورد تأیید و پذیرش مشهور علماست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. معاد، شهید دستغیب.
2. معاد، قرائتی.
3. منازل الآخره، محدث قمی.
پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ج 2، ص 185، جوادی آملی، عبدالله، معاد و قرآن، ج 4، ص 218.
[2] . نورالثقلین، ج 3، ص 554.
[3] . ر.ک تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ج 2، ص 194، 195، سبحانی، جنب الدحیات، ج 4، ص 238.
[4] . ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، ج 21، ص222.
[5] . ر.ک: قمی، عباس، منازل الآخره، ص 50، به نقل از زاد المعنی.
[6] . همان، ص 50.
[7] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 6، ص 220، حدیث 15؛ حق الیقین مجلسی، ص 489.
[8] . همان، ص 133، به نقل از فرقان القرآن، ص 133.
[9] . قمی، عباس، منازل الآخره، ص 28، به نقل از قطب راوندی، و نیز در روایتی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ به نقل از کلینی .
[10] . همان، ص 29.
[11] . کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، ج3، ص236، کتاب الجنائز، باب المسأله فی القبر، حدیث6.