آیا شفاعت با اصلی که قرآن تأسیس فرموده و سعادت هر کسی را وابسته به عمل خویش دانسته است و فرموده «و ان لیس للانسان الا ما سعی» منافات ندارد؟

آیا شفاعت با اصلی که قرآن تأسیس فرموده و سعادت هر کسی را وابسته به عمل خویش دانسته است و فرموده «و ان لیس للانسان الا ما سعی» منافات ندارد؟

شفاعت چیست؟
شفاعت به اصطلاح لغویین درخواست عفو و گذشت از گناه و جرائم مجرمان است[1] و نیز عبارت است از کلام و گفت‌و گوی شفیع با حاکم و سلطان در باب حاجت و نیاز دیگران.[2] شفاعت درنزد متکلمان، به این معنا است که پیامبران و سایر شفیعان از خداوند می‌خواهند تا عذاب و عقاب را از مجرمان بردارد،[3] و در حقیقت شفاعت برای رفع و اسقاط عذاب از گناهکاران است.[4]

حد و مرز شفاعت:
ممکن است از مسأله شفاعت برداشت نادرست بشود، و انسان خیال کند که شفاعت حدّ و مرزی ندارد؛ در حالی که شفاعت بی‌قید و شرط نیست، بلکه با اعمال و نیّات ما رابطه نزدیک دارد. درباره اینکه چه کسی مورد شفاعت قرار می‌گیرد، نظرات مختلفی وجود دارد و مهمترین آنها به شرح زیر است:
الف: کسی مشمول شفاعت می‌گردد که مسلمان باشد، و از پیامبر خدا درباره محّبت و دوستی اهل بیتش پیروی کند، و نیز مشرک و ظالم نباشد.
ب: کسی که مورد شفاعت قرار می‌گیرد لازم نیست حتماً مسلمان باشد، بلکه یهود و نصاری و سایر فرقه‌های اسلامی مشمول شفاعت هستند. و بیشتر برادران اهل سنّت طرفدار این قول هستند.
ج: شفاعت اختصاص به مسلمانی دارد که گناهان صغیره را مرتکب شده‌اند. و مسلمانی که مرتکب جرایم بزرگ و گناهان کبیره بشوند از شفاعت محروم هستند. و معتزلیان طرفدار این قول هستند.[5] د: کسانی هم هستند که اصلاً شفاعت پیامبر را منکر شده‌اند مثل قدماء خوارج که طرفدار این قول هستند.[6] شیعه که طرفدار قول اوّل می‌باشد، شفاعت را بی‌قید و شرط قبول ندارد، بلکه برای آن حّد و مرزی قائل است که اگر توجّه دقیق به آنها بشود دیده می‌شود که شفاعت تا چه اندازه با اعمال حسنه انسان ارتباط دارد، شفاعت عامل تشویق کنند‌‌ه‌ای به سوی اعمال حسنه و کردارهای نیک است، بدین معنا اگر انسان بخواهد مشمول شفاعت و مورد فیض خداوند قرار بگیرد، باید مواظب رفتارش باشد، تا خدای نخواسته از فیض شفاعت محروم نماند؛ چون خیلی از گناهان است که انسان را محروم از شفاعت می‌کند و مانع صعود به قله فیض شفاعت می‌گردد.
5. عمل و شایستگی برای شفاعت:
شفاعت به معنای تعطیل کارهای صالح و کردارهای شایسته نیست، بلکه شفاعت پیوستگی نزدیک و ارتباط علّی و معلولی به اعمال صالح دارد، و انسان به میزان کردارهای نیکش می‌تواند مشمول شفاعت واقع بشود. پس شفاعت در حقیقت ترغیب مردم به رفتارهای نیک و شرکت دادن آنها به مسابقه انجام عمل صالح است، و به میزان کسب امتیاز می‌تواند مورد شفاعت انبیاء اولیا و سایر شفیعان قرار بگیرد. و شایستگی و کسب امتیازات و شرایط شفاعت که عبارت از اعمال صالح و اخلاص و دوری از شرک و ستم است، در روایات ذکر شده و به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1. چیزی را شریک خداوند قرار ندهد.[7] 2. کسی که از روی اخلاص شهادت بدهد براینکه خدایی به جز از خداوند یکتا نیست، و این شهادتش طوری باشد که قلبش زبان او را تصدیق بکند و زبان او قلبش را.[8] 3. کسی که با مسلمانان غش و خدعه کند[9] و یا در دین غلو نمایند، و یا از دین بیرون بروند، مشمول شفاعت نمی‌شود.[10] 4. عداوت و دشمنی با اهل‌بیت ـ علیه‌السّلام ـ نداشته باشد.[11] 5. نماز را سبک نشمارد.[12].
6. شفاعت رسول خدا را تکذیب نکند.[13] و همچنین کسی که قبر پیامبر را زیارت بکند، و به خاطر خداوند به زیارت برادر مؤمن برود، در مجلس دعا شرکت نماید، در تشییع جنازه مؤمن حاضر بشود، چهل حدیث را حفظ کند، به جهت شرکت در نماز جماعت به مسجد برود، به جامعه اسلامی خدمت بکند، و کسی که دو و یا چند دختر داشته باشد و به تربیت آنان همّت بگمارد، و نیز کسی که احترام نعمتهای الهی را داشته باشند، اینها مشمول شفاعت شفیعان خواهد بود.[14]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پیام قرآن، ج6، آیت الله ناصر مکارم شیرازی.
2. عدل الهی، شهید مطهری.
3. تفسیر المیزان، ج1، علامه طباطبایی.

پی نوشت ها:
[1] . ابن اثیر، نهایه، ج1، ص260.
[2] . ر.ک: لسان العرب، ج7، ص151.
[3] . رسائل الشریف المرتضی، دارالقرآن الکریم، ج1، ص 15.
[4] . همان، ج3، ص 17.
[5] . ر.ک: تفسیر فخر‌رازی، ج2، جزء سوم، ص56،55.
[6] . العقائد الاسلامیّه، مرکز المصطفی، ج3، ص112.
1 . قال رسول‌الله: «شفاعتی نائله ان شاء الله من مامت و لایشرک باالله شیئا» مسند احمد، ج2، ص 426؛ و به نقل از الهیات ج2، ص 854.
2. قال‌رسول‌الله: «شفاعتی لمن شهد أن لااله الا الله مخلصاً، یصدق قلبه لسانه، و لسانه قلبه» مسند احمدج2، ص308؛ و ر.ک: صحیح بخاری، ج1، ص36، به نقل از الهیات، ج2، ص854.
3. قال رسول‌الله: «من غشّ العرب لم یدخل فی شفاعتیی و لم تنله مودتی» مسند احمدج1، ص72؛ و به نقل از الهیات، ج2، 854.
4. قال رسول‌الله: «صنفان لا تنالهما شفاعتی: سلطان غشوم ؤ عسوف و غال فی‌لدین مارق نه غیر تائب…» قرب الاسناد64، مراجعه شود به خصال 63، و مستدرک الوسائل، ج12، ص99.
5 . امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ فرموده است «انّ امؤالمن لیشفع حمیمه، الاّ أن یکون ناصباً، و لو أنّ ناصباً شفع له کل نبی مرسل و ملک مقرب ما شفعوا»؛ ثواب الاعمال، للصدوق، ص251، به نقل از سبحانی، جعفر، الهیات، ج2، ص845.
6. عن أبی بصیر، عن أبی جعفر ـ علیه‌السّلام ـ قال: رسول‌الله ـ علیه‌السّلام ـ : «لا ینال شفاعتی من استخفّ بصلاته، لایرد علی الحوض لاو الله»؛ وسائل، ج3، ص17، باب،،الشیعه، بابهای اعداد فرائض و ناففله‌های آن حدیث10.
7 . قال علی بن موسی الرضا ـ علیه‌السّلام ـ : «قال امیرالمومنین علی ـ علیه‌السّلام ـ من کذّب بشفاعه رسول الله لم تناله»؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص66، به نقل از سبحانی، جعفر، الهیات، ج2، ص846.
8. ر.ک: به العقائد الاسلامیه، ج3، ص118 و 125.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید