نویسنده: سید محمد نحوی
اخلاص در عمل و یا کار برای خدا از اصول مسلم اسلامی است که به این مکتب آسمانی روشنی و درخشندگی خاصی بخشیده است و آن را در زمینههای عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی از دیگر مکاتب بشری جدا ساخته است و در حقیقت یکی از پربارترین اصولی است که اسلام دعوتگر آن میباشد قرآن کریم طی آیاتی افراد با ایمان را به اخلاص در عمل و پاکی دعوت میکند و این حقیقت را تحت عنوان «مرضاتالله»، «رضوانالله»، «ابتغاء وجهالله»، «مخلصین له الدین» و «قوموا لله» بیان کرده و با مراجعه به آیاتی که این الفاظ در آنها وارد شده مطلب روشنتر میگردد. اصول این بیانها را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
1. مرضاتالله
به عنوان مثال قرآن آن گروه را میستاید که کار را برای تحصیل رضایت و خشنودی خدا انجام دهند آنجا که میفرماید: «و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضاتالله و الله رئوف بالعباد». (1)
2. وجهالله
وجه در لغت عرب همان چهره و صورت است ولی از آنجا که سیمای انسان مظهر رضا و غضب و خشنودی و خشم انسان است واگر انسان از چیزی خشنود شود آثار آن در چهره او نمایان میگردد و یا اگر خشمگین شود آثار آن در چهره او مشخص میشود از این جهت در لغت عرب گاهی این لفظ به عنوان کنایه از رضا و خشنودی به کار میرود و گویا از آنجا که اساسیترین عضو هر انسانی در مواجهه با دیگران وجه اوست افراد مخلص و با ایمان وجه خود را به طرف خدا میکنند.
قرآن مجید در دعوت بر این اصل میفرماید انگیزه کار باید تحصیل خشنودی خدا باشد و در این باره از واژههایی چون «ابتغاء وجهالله»، «لوجه الله»، «وجه ربه الأعلی» کمک میگیرد. از باب نمونه میفرماید: «…وَ مَا تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ …» (2) خاندان رسالت وقتی طعام شب خود را به مستمندان میدادند تنها رضایت محض الهی را مدنظر داشتند و میگفتند: « إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لاَ شُکُوراً» (3)
3. رضوان الله
سومین واژهای که قرآن در دعوت به اصل اخلاص به کار میبرد، واژه «رضوان» است که در نزد اهل دل و معنی، جذبه و کشش خاصی دارد و برای اهل کمال لذتی بالاتر از تحصیل آن نیست و نهایت آرزوی هر عارفی این است که اعمال بدنی و قلبی او مورد رضای حق باشد و قرآن این لفظ را به صورتهای: «رضوان الله»، «رضوان من الله»، «رضوانه»، «رضوان»، «رضواناً» به کار میبرد به عنوان مثال: «…تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ «رِضْوَاناً….» (4)
4. مخلصین له الدین
«خلوص» در لغت عرب به چیزی میگویند که با غیر خود آمیخته نباشد و در یک رشته از آیات قرآن روی اخلاص در دین تأکید شده است مانند جملههای: «أخلصوا دینهم لله»، «فاعبدوا الله»، «مخلصاً له الدین»، «مخلصاً له دینی»
در مورد اینکه مقصود از اخلاص در دین چیست دو احتمال وجود دارد:
مقصود از دین همان طاعت است و هدف از این آیات اخلاص در اطاعت است یعنی جز خدا از کسی اطاعت نشود حتی پیامبر و امام را از آن نظر باید اطاعت کرد که خدا امر به اطاعت آنها فرموده است.
مقصود از دین شریعت و به تعبیر دیگر اصول و فروع آیین است و در حقیقت این نوع آیه مربوط به توحید در عبادت خواهد بود و اینکه باید تنها او را پرستش کرد نه غیر او را و نه او را به ضمیمه دیگری.
5. قوموا الله (قیام برای خدا)
گروهی از آیات نیز دستور میدهد که امت اسلامی باید برای خدا قیام کند و حرکات و سکنات آنان فقط برای خدا باشد مانند: «…. قوموا الله قانتین»، (5) «… و أقم الصّلوه لذکری»، (6) «والذین یبیتون لربهم سجّداً و قیاماً» (7)
این گروه از آیات مانند دیگر آیات افراد با ایمان را به عبادت و پرستش مخلصانه خداوند دعوت مینماید. (8)
فیض کاشانی در المحجه البیضاء حقیقت اخلاص را به گونهای بیان نموده که ارتباط معنایی آن با ریا مشخص میشود، ایشان مینویسد: «حقیقت اخلاص آن است که نیت انسان از هر گونه شرک خفی و جلی پاک باشد.» (9)
ریا و اخلاص تقابل معنایی دارند و این تقابل در آیات قرآن نیز مشهود است، به عنوان مثال به تقابل دو آیه 264 و 265 سوره بقره که قبلاً نیز بدان اشاره شد توجه کنید. در این دو آیه خداوند به دو دسته از انسانها اشاره میکند گروهی که نیت آنها خالص نیست و شائبههای شخصی و دنیوی در آن وجود دارد «…..الَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ…..» و گروهی که عملشان خالصانه است و جویای رضایت خداوند در عملشان هستند «وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاهِ اللَّهِ….»
همانطور که مشاهده میشود «رئاء الناس» و «ابتغاء مرضات الله» در تقابل با یکدیگر قرار گرفتهاند و همین مطلب نشان میدهد که ریا و اخلاص قابل جمع نیست.
علمای اخلاق نیز تحقق اخلاص را به دو عنصر دانستهاند:
1. حضور نیت چرا که پایه و اساس کار نیت است. «إنّما الأعمال بالنیّات و إنّما لکلٍ امریء مانوی»؛ (10)
«همانا پاداش اعمال به نیت فرد بستگی دارد و هرکس نتیجه نیت خود را دریافت میکند.» [این روایت را بسیاری از بزرگان حدیثی نقل کردهاند.]
2. زدودن شائبهها و انگیزههای شخصی و دنیوی و انحصار مخلصانه کار برای خدا.
«إذا عملت عملاً فاعمل لله خالصاً له لأّنه لا یقبل من عباده الأعمال إلاّ ما کان خالصاً» (11)
«هنگامی که عملی را انجام دادی آن عمل را کاملاً خالصانه برای خدا انجام ده، چرا که خداوند از میان اعمال بندگان تنها اعمالی را که خالصانه باشد، میپذیرد.»
پینوشتها:
1. و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد و خدا نسبت به این بندگان مهربان است. (البقره/ 207.)
2. و (لی) جز برای طلب خشنودی خدا انفاق مکنید. (البقره/ 272).
3. برای کسب رضای خدا شما را اطعام میکنیم و از شما پاداش و سیاسی نمیخواهیم. (الانسان/9).
4. آنان را در رکوع و سجود میبینی، فضل و خشنودی خدا را خواستارند. (الفتح/ 29).
5. … و خاضعانه برای خدا بپا خیزید. (البقره/ 238).
6. .. و به یاد من نماز برپادار. (طه / 14).
7. و آنانند که در حال سجده یا ایستاده، شب را به روز میآورند. (الفرقان/64).
8. سبحانی 1373ش، ج 3: 123 به بعد.
9. فیض کاشانی 1342ش، ج8: 128.
10. طوسی 1365ش، ج1: 83.
11. طبرسی 1412ق: 453.
منبع مقاله :
نحوی، سید محمد؛ (1390)، ریا در قرآن؛ ریشهها، پیامدها و راههای درمان، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول