می‌گویند شیعه مدت محدودی در جهنم می ماند وقتی گناهش بخشیده شد وارد بهشت می‌شود در این مورد چگونه زندگی می‌کند و چند سال زجر می‌کشد؟

می‌گویند شیعه مدت محدودی در جهنم می ماند وقتی گناهش بخشیده شد وارد بهشت می‌شود در این مورد چگونه زندگی می‌کند و چند سال زجر می‌کشد؟

1. انسان به یک اعتبار به مؤمن و غیرمؤمن (کافر، مشترک و…) تقسیم می‌گردد.
هر یک از دو دسته یا عامل به عمل صالح‌اند و یا عامل به عمل زشت و یا عملشان مخلوطی است از پسندیده و ناپسند. حاصل ضرب (6=2*3)شش دسته مفروض را در برابر ما قرار می‌دهد. جایگاه شیعه در این فروض کجاست؟ اگر مقصود از شیعه شیعه شناسنامه‌ای و جغرافیایی باشد، در هرکدام از دسته‌های فوق می‌تواند جای داشته باشد. امّا اگر منظور از شیعه، شیعه حقیقی باشد که در تمام اعمال و نیّاتش (اعمال قلبی و جوارحی) علی ـ علیه السّلام ـ را مشایعت و همراهی کند و چنان باشد که در اخلاص و ایمان و عمل صالح سرآمد باشد، فقط در دسته اول (مؤمن) و رتبه‌های میانه جای می‌گیرد که نور ایمان و عمل صالح همراه با درجاتی از شرک خفی و یا عمل ناپسند در آنها موجود است.
2. سخن شما ناظر به تئوری نجات است.[1] خوب است بدانید که از منظر اسلام، آن‌گونه که از قرآن و روایات بدست می‌آید، نجات فقط به معنای دخول در بهشت است.[2] و راه نجات فقط ایمان و عمل صالح است.[3] اینکه ایمان چیست و مؤمن کیست، عمل صالح چیست و عامل به عمل صالح کیست در کتب مفصل باید جست. امّا در یک فرض کلّی، انسانها یا در حدّ کمال از مائده  ایمان و عمل صالح بهره‌مند‌‌اند ـ این دسته بدون‌شک اهل نجات‌اند ـ  یا هیچ بهره‌ای از ایمان و عمل صالح ندارند. این دسته بدون شک در جهنم جاویدان باقی خواهند ماند[4] در این میان مراتبی است که با اختلاف درجه شدّت و ضعف ایمان و عمل صالحشان، برخی می‌توانند از مجاری رحمت الهی نظیر شفاعت، عفو و… قبل از ورود به جهنّم استفاده کنند و نجات یابند، دسته دیگر به دلیل ضعف ایمان به ناچار باید وارد جهنّم شوند، امّا همان مقدار کم ایمان نیز می‌تواند روزنه امید نجاتشان از آتش باشد.
3. بهشت مسکن پاکان است و آلوده‌دامنان را در آن راه ندهند. اگر آدمی‌زاده تا آن اندازه آلوده باشد که حتّی مطهّراتی چون شفاعت نیز نتواند پاکش سازد، رحمت خداوند مجرای دیگری برای تطهیر قرار داده است. هرچند که  این راه بسیار دردناک است، آتش جهنّم، هم انجاز وعده الهی است  و هم مظهر عدالت حق و هم مطهّر گناهان مؤمنان. با این نظر، جهنّم نیز مظهر رحمت حق است امّا برای مؤمنان. هر چند مظهر قهر و غضب خداوند است برای‌ آنانکه امیدی به نجاتشان نیست.
4. با توجه به بحث تجسّم اعمال روشن می شود که پاداشها و مکافاتهای اخروی از قبیل اعتباریات نیست که با اعلام عفو بشود از آن گذشت، هرچند که این سخن به هیچ عنوان به معنای مقهوریت خداوند در برابر نتایج اعمال و محدودیت قدرتش،  نمی‌باشد. او خود خواسته است در ربوبیتش وسایط و مجاری را نقش دهد و این مقتضای حکمت اوست. و جهنّم و سوختن یکی از این مجاری است.
5. اینکه مدّت زمان تطهیر چه مقدار است، به درستی برای ما روشن نیست، امّا فرمول کلّی حاکم این است که میزان غلظت قذارت و ناپاکی ناشی از گناهان از یکسو و ضعف ایمان از جانب دیگر در طول زمان تطهیر نقش اساسی دارد. شاید گناهی که ما آن را کوچک می‌شماریم سالها صاحب خود را گرفتار عذاب بکند تا پاک گردد. اما پیرامون چگونگی زندگی باید گفت مسلّماً زندگی سخت و دردناک است. سوختن در آتش، آنهم آتشی که ما اسیران عالم طبیعت را حتی یارای تصوّر روشن از آن نیست، خود هویداست که چگونه است!! و البته که مرگ، با تمام تلخی‌هایش بر چنان زندگی فضیلت فراوان دارد، شاهد آنکه اهل جهنّم از خداوند مرگ   می‌طلبند، امّا خود مرگ برای همیشه مرده است و دیگر اتفّاق نخواهد افتاد.[5] نتیجه اینکه  فرجام، شیعه که همان مؤمن (به اصطلاح قرآن کریم) است؛ نجات است، یا با عمل صالح، یا با رحمت و عفو یا با شفاعت و یا با تطهیر آتشین[6]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 1، بخشهای هفتم الی نهم، ص 213 الی ص338، انتشارات صدرا، قم، ایران.
2. علامه طباطبائی، تفسیرالمیزان، ج 11، ص 23ـ42، مؤسسه الاعلمی، بیروت، لبنان، ص 1411 و نیز حدیث بسیار عالی در این مضمون که در علم الیقین مرحوم فیض کاشانی ج2، ص1267، آمده است، مطالعه آن بسیار مفید است.

پی نوشت ها:
[1]  . مقصود تئوری نجات مسیحی نیست، تفسیر اسلامی آن تئوری در نظر است. نگاه کنید به: ایمان و آزادی، مجتهد شبستری، محمد، ایمان و سنّت، تهران، طرح نو، 1378، مقاله هفتم.
[2]  . اصحاب الجنه هم الفائزون (حشر/ 20).
[3]  . و الّذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنه(بقره/ 82)
[4]  . و الذین کفروا و کذّبوا بآیاتنا اولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون.(بقره/ 39). ناظر به بعد ایمانی و بلی من کسب سیّته و احاطت به خطیئته فاولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون(بقره 81) ناظر به بعد عملی.
[5]  . و نادوا یا مالک لیقض علینا ربک قال انکم ماکثون(زخرف/ 77).
[6]  . السیّد کمال الحیدری، التربیته الروحیه، قم، دارالصادقین، 1421 هـ ، ص 197.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید