بهشت و دوزخ سرمنزل و مقصود همه انسانهایی است که گام در این دنیا میگذارند و پس از گذر از این محل عبور عدّهای وارد بهشت و عدّهای وارد دوزخ میشوند.
بهشت و دوزخ، جایگاهی است که انسان بدون علت وارد آن نمیشود بلکه بذر آن دو در دنیا کاشته میشود شرط اساسی آرمیدن در سایه لطف حق در بهشت، ایمان به خدای متعال و ربوبیت تکوینی و تشریعی او است که مستلزم اعتقاد به معاد و نبوت میباشد. این ایمان، نهال تکامل حقیقی انسان است که اعمال خداپسندانه بسان شاخ و برگهایی است که از آن میروید و میوهاش سعادت ابدی است که در جهان آخرت ظاهر میگردد. پس اگر کسی بذر ایمان را در دل خود نیفشاند و این نهال پربرکت را غرس نکند و به جای آن بذر زهرآگین کفر و عصیان را در دلش بپاشد، استعداد خدادادش را ضایع کرده و درختی را به بار آورده که میوه آن زقّوم دوزخی خواهد بود، چنین کسی راهی به سوی سعادت ابدی نمیبرد و تأثیر کارهای نیکش از مرز این جهان فراتر نمیرود؟
حاصل آن که شرط اساسی بهشتی شدن، ایمان به خدا و اعمال خداپسندانه است. در مقابل انکار خدای متعال و انجام برخی گناهان کبیره راهی جز سقوط در جهنم نخواهد داشت.
در قرآن کریم و روایات افزون بر این شرط لازم و کلی، به اوصاف جزئی دیگری برای بهشتیان، اشاره شده است. که از این صفتها اولاً اسباب و علل ورود به بهشت ثانیاً: نشانههای بهشتیان را میتوان فهیمد. برخی از این نشانه با تفصیل بیشتر عبارتند از:
1. ایمان.
چنان که گفتیم نخستین چیزی که سرمایه اصلی نجات و خمیرمایه سعادت و نشانه بهشتیان شمرده شده، ایمان و عمل صالح است: «والذین امنوا و عملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنّه هم فیها خالدون»[1] ؛ و کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند، اصحاب بهشتند و در آن جایگاه ابدی خواهند ماند.
2. تقوی
نشانه دیگر بهشتیان ،پرهیزکار و متقی بودن آنان است که در آیات فراوانی از قرآن مجید روی آن تکیه شده است: «این همان بهشتی است که ما به ارث به بندگان پرهیزکار خود میبخشیم.»[2]
3. نیکوکاری
نشانه دیگری که برای بهشتیان در قرآن نام بوده شده، احسان و نیکوکاری افراد است. از جمله در آیه 85 سوره مائده پس از اشاره به وضع گروهی از دانشمندان مسیحی که با شنیدن آیات قرآن منقلب شدند و سیلاب اشک از چشمانشان جاری شد و ایمان آوردند و اعتراف به حق کردند، میفرماید: «خداوند به خاطر این سخن به آنان باغهایی از بهشت که از زیر درختانش نهرها جاری است بخشید، جاودانه در آن خواهند ماند، و این است پاداش احسان کنندگان.»
4. جهاد و شهادت
هر کس مختصر آشنایی با منطق قرآن و اسلام داشته باشد میداند مقام مجاهدان و شهیدان در اسلام فوقالعاده والا است و در آیات و روایات به صراحت وعده بهشت به این گروه ایثارگر داده شده است.[3]
5. ترک هواپرستی
از دیگر نشانههای بهشتیان ترس از خدا و مبارزه با هوای نفس است در آیه 40 و 41 نازعات آمده است «و امّا من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی المأوی» و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس بازداشت، پس جایگاه او همان بهشت است.
6. صبر و تحمل در برابر شدائد
مسئله استقامت خمیرمایه همه کارهای مثبت، و پایه اصلی هرگونه اطاعت و ترک معصیت است، بنابراین جای تعجب نیست که یکی از اسباب و نشانههای مهم ورود در بهشت این وصف شمرده شده است: «خداوند به آنان (نیکان) به خاطر صبرشان بهشت و لباسهای حریر (بهشتی) پاداش داده است.»[4]
7. اطاعت خدا و رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ
از دیگر نشانههای اهل بهشت اطاعت فرمان خدا و پیامبر است. در آیه 13 سوره نساء آمده است، «هر کس اطاعت خدا و رسولش را کند، او را در باغهایی ازبهشت وارد میسازد که همواره از زیر درختانش نهرها جاری است، جاودانه در آن میمانند و این پیروزی بزرگی است.»
8. صدق و راستی
در میان اعمال انسان کمتر عملی به زیبایی و جذابیت «درستی و راست کرداری» است. از آیهها و روایتها برداشت میشود که وزن آن در ترازوی عمل نیز بسیار سنگین است و از عمدهترین کلیدها و نشانههای بهشتیان است.[5]
9. خودسازی و تزکیه[6]
10. انفاق و استغفار[7]
11. اهتمام به نماز[8]
آنچه که در برابر نشانههای بهشتیان است، نشانههای جهنمیان خواهد بود. برخی از آنها عبارتند از:
1. کفر و شرک[9]؛ 2. ارتداد[10]؛ 3. احاطه گناه بر انسان؛[11] 4. رباخواری[12]؛ 5. استکبار در برابر خداوند و آیات الهی؛[13] 6. ظلم و بیدادگری[14]؛ 7. زراندوزی؛[15] 8. ترک نماز؛[16]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سیری در جهان پس از مرگ، حبیب الله طاهری، ص 474، انتشارات جامعه مدرسین.
2. آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی، بخش معاد.
3. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج 6، ص 197، 225، دار الکتب الاسلامیه.
پی نوشت ها:
[1] . بقره/ 82.
[2] . مریم/ 63.
[3] . توبه/ 111.
[4] . دهر/ 12.
[5] . مائده/ 119.
[6] . طه/ 75 و 76.
[7] . آل عمران/ 133، 136.
[8] . معارج/ 22، 34.
[9] . بقره/ 39.
[10] . بقره/ 217.
[11] . بقره/ 81.
[12] . بقره/ 275.
[13] . اعراف/ 36.
[14] . کهف/ 29.
[15] . توبه/ 34 و 35.
[16] . مدثر/ 39، 46.