از آنجایی که حرکت و سیر تحول بشر از خدا و به سوی خداست و مقصد نهایی وصول به حضرت پروردگار است چه نیکوکار باشیم و چه نباشیم اگر مرتکب گناهان کبیره ای چون شرک نشویم حتی اگر در برزخ و قیامت وارد جهنم شویم نهایتاً بعد از پالایش به خداوند می رسیم, حال چه باید کرد تا این نوع تفکر باعث بی تفاوتی نسبت به شعائر اسلامی نشود؟

از آنجایی که حرکت و سیر تحول بشر از خدا و به سوی خداست و مقصد نهایی وصول به حضرت پروردگار است چه نیکوکار باشیم و چه نباشیم اگر مرتکب گناهان کبیره ای چون شرک نشویم حتی اگر در برزخ و قیامت وارد جهنم شویم نهایتاً بعد از پالایش به خداوند می رسیم, حال چه باید کرد تا این نوع تفکر باعث بی تفاوتی نسبت به شعائر اسلامی نشود؟

برای پاسخ به سؤال لازم است گفته شود که آنچه در پرسش آمده و تفکری که از آن یاد شده، در جای خود درست است و حقیقت مسئله نیز همین است.[1] اما این که چرا و چگونه این نوع تفکر باعث بی تفاوتی نسبت به شعائر اسلامی شده است و یا خواهد شد؟ باید گفت منشأ اصلی این بی تفاوتی غفلت و عدم شناخت کافی از نحوه پشت سر گذاشتن مراتب یاد شده در سؤال است، یعنی انسان هایی فکر می کنند بالاخره ما به وصال و لقاء حق می رسیم حال ممکن است مدتی در مسیر راه رنج و عذاب ببینیم، در واقع آنها بدلیل غفلت نمی دانند که طی آن اگر بار گناه بر دوش انسان باشد چه اندازه دشوار بلکه فوق طاقت و تحمّل است.
نکته دیگر که لازم است اشاره شود این است که تفاوت یاد شده در سؤال و توهم این که بالاخره نجات می یابیم و به خداوند و بهشت نایل می شویم ناشی از عدم شناخت نسبت به نتیجه و عواقب و تأثیر ویران گر گناه و معصیت است؛ لذا در این جا برای روشن شدن این مسئله به کلامی از بزرگی بی بدیل امام خمینی بزرگ اشاره می شود ایشان در کلماتی که تا عمق جان نفوذ می کند گفته اند: تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قیامت و غیر آنها را که شنیدی و قیاس کردی به آتش دنیا و عذاب دنیا، اشتباه فهمیدی، وبد قیاس کردی، آتش این عالم یک امر عَرِضی سردی است، عذاب این عالم خیلی سهل و آسان است، ادراک تو در این عالَم ناقص و کوتاه است، همه آتش های این عالم را جمع کنند روح انسان را نمی تواند بسوزاند، آنجا آتشش علاوه بر این که جسم را می سوزاند، روح را می سوزاند، قلب را ذوب می کند، فؤاد را محترق می نماید (آتش می زند) تمام این ها را که شنیدی و آنچه تاکنون از هر که شنیدی جهنم اعمال توست که در آنجا حاضر می بینی، این جا مال یتیم خوردی لذت بردی، خدا می داند آن صورتی که در آن عالم از آن جهنم می بینی و آن ذلتی که در آنجا نصیب تو است چیست؟ اینجا بد گفتی به مردم، قلب مردم را سوزانیدی، این سوزش قلب عباد خدا را خدا می داند چه عذابی دارد در آن دنیا، وقتی که دیدی می فهمی چه عذابی خودت برای خودت تهیه کردی، وقتی غیبت کردی، صورت ملکوتی او برای تو تهیه شد، به تو ردّ می شود، با او محشوری و خواهی عذاب آن را چشید. این ها جهنم اعمال است که جهنم سهل و آسان و مال کسانی است که اهل معصیت هستند، ولی برای اشخاصی که ملکه فاسده و رذیله باطله پیدا کردند. از قبیل ملکه طمع، حرص، جمود، جدال، حبّ مال و جاه و دنیا و سایر ملکات پست، جهنمی است که نمی شود تصور کرد، صورت هایی است که در قلب من و تو خطور نمی کند. گاهی این ملکات اسباب می شود که انسان را مخلد در جهنم می کند، زیرا که ایمان را از انسان می گیرد، مثل حسد که در روایات صحیحه ماست که ایمان را حسد می خورد، همان طور که آتش هیزم را می خورد، مثل حبّ دنیا و مال که در روایات صحیحه است که دو گرگ اگر در گله بی شبان رها شود، یکی از آنها در اول گله و یکی در آخرش، زودتر آنها را هلاک نمی کنند از حبّ شرف (جاه طلبی) و حبّ دنیا که دین مؤمن را از او می گیرد، خدا نکند عاقبت معاصی منتهی بشود به ملکات و اخلاق ظلمانی زشت و آنها منتهی بشود به رفتن ایمان و مردن انسان با حال کفر. (تفصیل این نکته های بسیار مهم را در منبع ذیل جویا شوید)[2].
با توجه به این حقایق که از یک معلم بزرگ اخلاق و عارف سترگ، بیان شد به خوبی معلوم خواهد شد که بی تفاوتی یاد شده در پرسش هرگز جا برای عملی شدن ندارد و مسئله به همان سادگی ها که گمان می شود نیست. زیرا آن گونه که در کلام یاد شده به روشنی مطرح شده، اولاً: عذاب آخرت و تحمل آن بگونه ای نیست که کسی گمان کند، بالاخره بعد از چند مدتی تحمل، نجات پیدا می کند و هرگز نمی توان آن را آن گونه آسان تلقی کرد. ثانیاً: آن طور که گفته شده چه بسا گاهی ممکن است معصیت و گناه سبب شود که ملکه عذاب در وجود انسان پدید بیاید و آن باعث   شود که انسان همواره بر اثر آن ملکه گرفتار عذاب باشد و به طور جاودان در عذاب بماند، چون عذاب آخرت به یک لحاظ تجسم معصیت هایی است که انسان در دنیا انجام داده است و اگر آن معصیت ها ملکه بشود انسان همواره گرفتار آن خواهد بود.[3] حال برای توضیح و روشن شدن مسئله تنها به یک حدیث درباره عذاب و آتش جهنم اکتفاء می شود تا حقیقت حال بهتر روشن گردد: شیخ صدوق از امام صادق _ علیه السلام _ نقل کرده که رسول خدا روزی نشسته بود، جبرئیل بحضور او رسید، در حالی که بسیار افسرده و نگران و رنگش متغیّر بود، رسول خدا _ صلّی الله علیه و آله _ فرمود: ای جبرئیل چرا چنین هستی؟ جبرئیل گفت: چگونه چنین نباشم در حالی که امروز دیدم که دم های جهنم گذاشته شد، و خداوند دستور داد به آتش جهنم که بر افروخته شود، بعد از آن اول سرخ شد بعد سفید شد بعد به آتش سیاهی تبدیل شد، بگونه ای گردید که اگر یک حلقه از زنجیری که بلندی آن هفتاد ذراع است بر دنیا گذاشته شود، تمام دنیا از حرارت آن آب می شود، و اگر قطره ای از زقوم (آبی در جهنم است) به آب های تمام دنیا ریخته شود، همه اهل عالم از گند آن هلاک می شوند. بعد رسول خدا گریه کرد و جبرئیل نیز گریه نمود، ولی خداوند فرشته ای را مأمور کرد تا به آنها بگوید که شما از این عذاب مصون هستید.[4] امام خمینی بعد از بیان این حدیث در مقام تبیین پیام آن می گوید: ای عزیز امثال این حدیث بسیار است …، درست تصور و تدبر کن در مضمون این حدیث کمر شکن، آیا اگر احتمال صحت هم بدهی، نباید مثل دیوانه ها سر به بیابان بگذاری؟ چه شده که ما این قدر در خواب غفلت و جهالتیم؟، با این که رسول خدا و اولیاء او تا آخر عمر هم از خوف خدا قرار نداشتند و خواب و خوراک نداشتند، ولی از خوف غش می کردند. ای وای بر ما و بر غفلت ما، ای وای بر ما و بر شدّت سکرات موت ما، ای وای بر حال ما در برزخ و سختی های آن، ای وای بر حال ما در جهنم و عذاب و عقاب آن.[5] با توجه به نکته های یاد شده به طور یقین معلوم خواهد شد که آنچه در پرسش درباره بی تفاوتی نسبت به آموزه های دینی آمده، نزد عاقلان دین باور  هرگز زمینه طرح نخواهد داشت. و با توجه به آنچه گفته شد جرأت بی تفاوتی یاد شده در سؤال از انسان سلب خواهد شد.
در پایان لازم است اشاره شود که گرچه برخی از اهل جهنم که اهل شرک نیستند و گناه برای آنها به صورت ملکه عذاب در دنیا نیامده و سبب خلود در جهنم را برای آنها فراهم نساخته است، ممکن است بعد از سوخت و سوز و چشیدن عذاب هایی که شرح آن گذشت،  بر اثر رحمت واسعه الهی، بالاخره بعضی مراتب بهشت نصیب آنها بشود. اما مقام قُرب الهی که برای بندگان صالح و بهشتیان که در همان مرحله اول وارد بهشت می شوند، هرگز نصیب آن دسته یاد شده نخواهد شد، و درجه و مقام بهشت آنها با بهشتیان حقیقی بسیار متفاوت خواهد بود، مثل کسی که از اول دارای سلامتی جسم و روح است با کسی که بر اثر عمل های سنگین جراحی بالاخره مقداری از سلامتی خود را باز می یابد. کاملاً از هم متفاوت است.
اگر مراد پرسشگر آن است که بر اساس آموزه های وحیانی همه انسان ها به سوی خداوند باز می گردند. باید یادآوری شود که بی تردید همه به سوی خدا باز می گردند، اما این بازگشت ها نیز متفاوت است، زیرا صالحان به رضوان الهی باز می گردند، و گناه کاران وارد جایی می شوند که مظهر غضب الهی است یعنی جهنم. (تفصیل این بحث را در منبع ذیل جویا شوید)[6].

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مبانی تزکیه و طریق عملی تزکیه (مقالات)، محمد شجاعی، ج 1 و 2 و 3، نشر سروش، 1380 ش.
2. معاد از دیدگاه امام خمینی، امام خمینی، تبیان دفتر 30، نشر مؤسسه آثار امام، سال 1378 ش.
3. گناهان کبیره، دستغیب، ج 1-2، نشر دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1376 ش.

پی نوشت ها:
[1] . صدرالمتالهین، اسفار، بیروت، نشر دارالاحیاء، بی تا، ج 9، ص 243- 270 و ص 305- 318؛ و فیض کاشانی، ملا محسن، علم الیقین، قم، نشر بیدار، بی تا، ج 2، ص 861.
[2] . موسوی خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1378 ش، ص 20- 21.
[3] . معاد از دیدگاه امام خمینی، نشر مؤسسه آثار امام، 1378 ش، ص 340.
[4] . نقل از فیض کاشانی، علم الیقین، قم، نشر بیدار، بی تا، ج 2، ص 1032، باب 15، فعل اول.
[5] . موسوی خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، نشر پیشین، ص 24.
[6] . موسوی خمینی، سید روح الله، معاد از دیدگاه امام خمینی، نشر مؤسسه آثار امام، 1378 ش، ص 301.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید