نویسنده : مهدی وزنه
چکیده:
یکی از وقایع مهم تأثیر گذار در تاریخ اسلام واقعه غدیر خم میباشد. که در آن علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) به عنوان خلیفه بعد از پیامبر (صلوات الله علیه واله) معرفی شدند. جزوه حاضر سعی دارد یکی دیگر از شبهات محمد بن عبدالوهاب مجدد افکار ابن تیمیه در قرن دوازدهم را که در مورد غدیر خم مطرح کرده است پاسخ دهد. باشد که مقبول خداوند و اولیایش قرار گیرد.
مقدمه:
یکی از ویژگیهای دشمنان اسلام این است که برای پیشبرد اهدافشان از دروغ استفاده میکنند. حضرت علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) به خاطر اینکه در اسلام جایگاه ویژهای داشته است، این دشمنان فضایل بی حد و حصر حضرتش را بر نتافتند، وسعی کردن با استفاده از همین حربه- دروغ گفتن- فضایلش را انکار کنند. یکی از فضایل حضرتش جریان غدیر است، یکی از دشمنانش به نام محمد بن عبدالوهاب با دروغهای زیاد خواسته است این جریان مهم تأثیر گذار را تحریف کند.
بر آن شدیم به حسب وظیفه به سخنان دروغ و پوچش پاسخ دهیم، امید است که مورد قبول خداوند و اولیایش قرار گیرد.
احیا گر اعتقادات ابن تیمیه مدعی است: غیر از عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» بقیه حدیث دروغ است، و صحیح نیست.
جواب نقضی:
باید به این شیخ وهابی و پیروانش متذکر شد حضرت «رسول» در عید غدیر خطبه خواندند که عبارت «من کنت مولاه» جزئی از آن است؛ و به این مطلب خود علمای بزرگ عامه معترف هستند:
ا:مسلم نیشابوری در صحیحش:
… قال قام رسول الله صلی الله علیه و آله یوما فینا خطیبا بماء یدعى خما بین مکه و المدینه (1)
و همچنین احمد حنبل (2)، طبرانی (3) عبد الله الخ طیب تبریزی (4)، مثل عبارت مسلم را آوردهاند.
ب: حاکم نیشابوری: قام خطیبا (5)
ج: ابوبکر هیتمی:
و عن زید بن أرقم قال امر رسول الله صلی الله علیه و آله بالشجرات فقم ما تحتها ورش ثم خطبنا فوالله ما من شیء یکون إلى یوم الساعه إلا قد أخبرنا به یومئذ (6)
«پیامبر» (صلوات الله علیه واله) خطبهای خواندند، که آنچه تا روز قیامت نیاز بود، در آن خطبه بیان شده بود.
حال این خطبهای که «پیامبر» اکرم (صلوات الله علیه واله) فرمودند کجا است خطبهای که، طبق اعتراف خود این علماء، اتفاقاتی که تا صبح قیامت رخ میدهد در آن منعکس شده.
جواب حلی:
بررسی حدیث غدیر از حیث سند:
حال در ضمن چند امر، به اصل پاسخ میپردازیم تا مشخص شود، حدیث «غدیر» از صحیحترین احادیث است.
1- تعداد کسانی که خطبه غدیر را شنیدهاند:
1/1 :ابو المظفر سبط بن جوزی متوفی 654:
اتفق علماء السیر أن قصه الغدیر کانت بعد رجوع رسول (صلى اللّه علیه وآله) من حجّه الوداع فی الثامن عشر من ذى الحجه، وکان معه من الصحابه والاعراب وممن یسکن حول مکّه والمدینه مائه وعشرون ألفاً، وهم الذین شهدوا معه حجه الوداع، وسمعوا منه (من کنت مولاه فعلى مولاه) (7)
علماء اتفاق دارند، که بعد از رجوع «رسول الله» (سلام الله علیه واله) از حجه الوداع، در هجدهم ذیحجه، با جمعیتی بودند از اطراف مکه، و مدینه، که تعدادشان صد و بیست هزار نفر بودند، و این تعداد کسانی بودند که شاهد بودند، و شنیدند که پیامبر فرمودند: من کنت مولاه فعلی مولاه.
1/2:علی بن برهان الدین حلبی:
وعند خروجه صلی الله علیه و آله للحج أصاب الناس بالمدینه جدری بضم الجیم وفتح الدال وبفتحهما أو حصبه منعت کثیرا من الناس من الحج معه صلی الله علیه و آله ومع ذلک کان معه جموع لا یعلمها إلا الله تعالى قیل کانوا أربیعن ألفا وقیل کانوا سبعین ألفا وقیل کانوا تسعین ألفا وقیل کانوا مائه ألف وأربعه عشره ألفا وقیل وعشرین ألفا وقیل کانوا أکثر من ذلک (8)
وقتی «پیامبر» (صلوات الله علیه واله) برای «حجه الوداع» خارج شدند: در مدینه بیماری جدری (آبله) آمده بود؛ و جمعیت زیادی بودند، که تعدادشان را «خداوند» میداند، و گفته شده چهل هزار، و بعضی گفتهاند: هفتاد هزار نفر، و گفته شده: نود هزار نفر، و یا صد و چهار هزار نفر و یا صد و بیست هزار نفر و بعضی هم بیشتر از این گفتهاند.
2-تعداد کسانی که راوی حدیث غدیر هستند:
2/1:کلام علامه امینی (نور الله مرقده الشریف) :
روایت کرده است:أحمد بن حنبل از ن (40) طریقاً، و ابن جریر طبری از (72) طریقاً، و ابن عقده از (105) طرق، و أبو سعید سجستانی از (120) طریقاً، وأبو بکر جُعابی از (125) طریقاً، (9)
2/2:سیوطی می نویسد:
من کنت مولاه فعلى مولاه (أحمد، والحاکم عن ابن عباس. ابن أبى شیبه، وأحمد عن ابن عباس عن بریده. أحمد، وابن ماجه، والضیاء عن البراء. الطبرانى عن جریر. أبو نعیم عن جندب الأنصارى. ابن قانع عن حبشى بن جناده. الترمذى – حسن غریب – والنسائى، والطبرانى عن أبى الطفیل عن زید بن أرقم أو حذیفه بن أسید الغفارى. ابن أبى شیبه، والطبرانى عن أبى أیوب. ابن أبى شیبه، وابن أبى عاصم، والضیاء عن سعد بن أبى وقاص. الشیرازى فى الألقاب عن عمر. الطبرانى عن مالک بن الحویرث. أبو نعیم فى فضائل الصحابه عن یحیى بن جعده عن یزید بن أرقم. ابن عقده فى کتاب الموالات عن حبیب بن بدیل بن ورقاء وقیس بن ثابت وزید بن شرحبیل الأنصارى. أحمد عن على وثلاثه عشر رجلا. ابن أبى شیبه عن جابر) (10)
2/3:ابن عقده متوفی (332) حدیث غدیر را از 98 نفر نقل کرده است (11)
2/4: البانی از وهابیون معاصر:
حدیث غدیر از این طرق نقل شده است:
زید بن أرقم و سعد بن أبی وقاص و بریده بن الحصیب و علی بن أبیطالب و أبی أیوب الأنصاری و البراء بن عازب و عبد الله بن عباس و أنس بن مالک و أبی سعید و أبی هریره.
زید و له عنه طرق خمس (5) /سعد بن أبی وقاص، و له عنه ثلاث طرق (3) /حدیث بریده، و له عنه ثلاث طرق (3) /علی بن أبی طالب، و له عنه تسع طرق (9) / أبو أیوب الأنصاری. یرویه ریاح بن الحارث / البراء بن عازب. یرویه عدی بن ثابت عنه / ابن عباس. یرویه عنه عمرو بن میمون مرفوعا دون الزیاده / أنس بن مالک و أبو سعید و أبو هریره. یرویه عنهم عمیره بن سعد (12)
3-شهادت برخی از علمای عامه بر صحت حدیث غدیر:
3/1: أبو عیسى الترمذی صاحب الصحیح (المتوفى سنه 279).
بعد از ذکر حدیث غدیر می گوید حدیث صحیح است. (13)
3/2: أبو جعفر الطحاوی المتوفى سنه 279
قال ابوجعفر فهذا الحدیث صحیح الإسناد ولا طعن لأحد فی رواته (14)
این حدیث صحیح است و راویان این حدیث طعنی ندارند.
3/3:ابن عبد البر القرطبی المتوفى سنه 364
فإنّه قال بعد أحادیث منها حدیث الغدیر: هذه کلها آثار ثابته. (15)
3/4:الحاکم النیسابوری المتوفى سنه 405
حیث أخرجه بعدّه طرق وصحّحها (16)
به چند طریق حدیث «غدیر» را آورده، و آنها را صحیح دانسته.
3/5: ابی نعیم اصفهانی متوفی 430
قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: من کنت مولاه فعلی مولاه. قیل له: مقبول منک ونحن نقول، وهذه فضیله بینه لعلی بن أبی طالب (17)
3/6:عبد الحق الاشبیلی معروف به ابن خراط متوفی 581
…قال أبو عیسى : هذا حدیث حسن (18)
3/7:الذهبی شمس الدین المتوفّى سنه 748؛
فإنّه وافق الحاکم على تصحیحه فی تلخیصه کما نقل عنه ابن کثیر ذلک و اعتمده (19)
در جای دیگر تصریح به صحت حدیث غدیر دارد:
….فخرج علینا رسول الله صلی الله علیه و آله نم خباء أو فسطاط فأشار بیده ثلاثا فأخذ بید علی رضی الله عنه فقال من کنت مولاه فعلی مولاه هذا حدیث حسن عال جدا متمنه فمتواتر(20)
همچنین معترف است:
…واما حدیث من کنت مولاه فله طرق جیده (21)
3/8: ابن کثیر المتوفّى سنه 774.
بعد از ذکر حدیث می گوید شیخ ما ذهبی این حدیث را صحیح می داند.
ثمّ قال: قال شیخنا أبو عبد اللّه الذهبی: هذا حدیث صحیح (22)
در کتاب دیگرش ایگونه معترف به صحت است:
…..من کنت مولاه فعلى مولاه «وکذا رواه النسائی عن أبى داود الحرانى، عن أبى نعیم الفضل بن دکین، عن عبدالملک بن أبى غنیه بإسناده نحوه. وهذا إسناد جید قوى رجاله کلهم ثقات (23)
3/9: ابن حجر العسقلانی المتوفى سنه 852
حیث قال: وأما حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه، فقد أخرجه الترمذی والنسائی، وهو کثیر الطرق جدّاً، وقد استوعبها ابن عقده فی کتاب مفرد، وکثیر من أسانیدها صحاح وحسان. (24)
بسیاری این حدیث را نقل کرده اند و بسیاری از اسناد آن صحیح است.
3/10: ابن حجر المکی المتوفى سنه 974:
إنه حدیث صحیح لا مریه فیه، وقد أخرجه جماعه کالترمذی والنسائی وأحمد، فطرقه کثیره جداً، ومن ثمّ رواه سته عشر صحابیا. وفی روایه لأحمد: إنه سمعه من النبی ثلاثون صحابیّاً وشهدوا به لعلی لما نوزع أیام خلافته کما مر وسیأتی، وکثیر من أسانیدها صحاح وحسان ولاالتفات لمن قدح فی صحته، ولا لمن ردّه بأنّ علیّاً کان بالیمن، لثبوت رجوعه منها. (25)
بیش از شانزده صحابی آنرا نقل کرده اند وبسیاری از اسناد آن صحیح است.
نتیجه:
همانطور که ملاحظه نمودید طبق کلمات علمای بزرگ اهل سنت:
اولاً:پیامبر در روز هیجدهم ذیالحجه در منطقه خم خطبهای خواندند، که به خاطر اغراض شیطانی و تبلیغات بنیامیه چنین خطبهای از کتابهای اهل سنت حذف شده.
ثانیاً: بزرگان اهل سنت معترف به صحت حدیث غدیر بودند.
پینوشتها:
1- مسلم، صحیح مسلم، ج 4، ص 1873، ش 2408، باب فضائل علی بن ابی طالب (سلام الله علیه)؛ ثعلبی، تفسیر ثعالبی، ج 1، ص 435؛ آلوسی، روح المعانی، ج 22،ص16،سوره احزاب؛
2- احمد بن حنبل، المسند، ج 4، ص366
3- طبرانی، المعجم الکبیر، ج 5، ص 183، ش5028
4- عبد الخطیب تیریزی، مشکات المصابیح،3، ص 1732، الفصل الاول.
5- حاکم نیشابوری، المستدرک علی صحیحین، ج 3، ص 118، ش4577
6- هیتمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص105
7- سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ص 37
8- حلبی، السیره الحلبیه، ج 3، ص308
9- علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص323
10- سیوطی، الجامع الکبیر، حرف المیم، ص 24395(طیق برنامه الشامله).
11- ابن عقده، کتاب الولایه.
12- البانی، السلسله الصحیحه، ج 4، ص 330، ش 1750(طبق برنامه الشامله).
13- ترمذی، سنن ترمذی، ج 5، ص633
14- طحاوی، شرح مشکل الاثار، ج 5، ص19
15- ابن عبد البر، الاستیعاب، ج 3، ص 1100
16- حاکم نیشابوری، المستدرک علی صحیحین، ج 3، ص118
17- ابی نعیم اصفهانی، تثبیت الامامه وترتیب الخلافه، ص 6(طبق برنامه الشامله).
18- اشبیلی، الاحکام الشرعیه الکبری، ج 4، ص379
19- ذهبی، رسالهطرق حدیث من کنت مولاه، ص 16(طبق برنامه الشامله).
20- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج 8، ص335
21- همان، تذکره الحفاظ، ج 3، ص 1043؛ همان:تاریخ الاسلام، ج3،ص629
22- ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج 5، ص209
23- همان، السیره النبویه، ج 4، ص416
24- ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 7، ص74
25- ابن حجر مکی، الصواعق المحرقه، ج 1، ص106
منبع: راسخون