تعداد آیات قرآن

تعداد آیات قرآن

قرآن مجید چند آیه دارد؟

تعیین فواصل آیات که هر آیه تا کجا ادامه دارد، امرى توقیفى است که با دستور و نظر پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) انجام گرفته است; به این صورت که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به منظور آگاه ساختن مردم به تمام شدن آیه، در رأس آن وقف مى کرد; ولى به عللى، در تعداد آیات اختلاف به وجود آمده که از آن جمله مى توان به عوامل ذیل اشاره کرد:
1. پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، گاهى [به علت پیوستگى مطلب] آیه رابدون وقفه مى خواند و به آیه دیگر وصل مى فرمود و یا [به علت تمام شدنِ یک مطلب] در وسط آیه توقف مى کرد; در نتیجه، این توهّم پیش مى آمد که آیه تمام شده است و یا بالعکس. این امر، باعث اختلاف روایات در شماره آیات قرآن شده است; به همین جهت، نظر صحیح در مورد شماره آیات، به صحت و استوارى روایت آن بستگى دارد.[1] 2. عده اى، در تمام سوره ها «بسم الله» را آیه اى مستقل وعده اى دیگر «بسم الله» را تنها در ابتداى سوره حمد یک آیه مستقل محسوب کرده اند که این امر، باعث اختلاف در شماره آیات قرآن مى شود.
عدد صحیح آیات، طبق روایت کوفى ها که صحیح ترین روایات است، 6236 آیه مى باشد که از مولا امیرمؤمنان(علیه السّلام) روایت شده است. بدیهى است که جزء سوره بودن و آیه به شمار نیامدن منافاتى ندارد.

مصحف امام على(علیه السّلام)

منظور از قرآنى که مى گویند: مربوط به حضرت على(علیه السّلام) بود، چیست و با قرآن فعلى چه تفاوتى داشته است؟
به نظر عده اى از دانشمندان و محدثان شیعه و سنى، حضرت على(علیه السّلام) قرآن را بعد از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) جمع آورى کرد. قرآن آن حضرت ویژگى هایى داشت:
1. ضبط قرآن بنابر قرائت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم);
2. ترتیب دقیق آیات برحسب نزول;
3. در برداشتن توضیحاتى، نظیر ذکر مناسبتى که موجب نزول آیه بود; نام مکانى که آیه در آن جا نازل شد، ساعت نزول آیه، نام افرادى که آیه درباره آنان نازل شده بود و …[2] بنابراین، قرآن فعلى هیچ گونه تفاوتى از نظر آیات و تعداد آنها ـ به جز داشتن توضیحات و ترتیب خاص ـ با مصحفى که حضرت جمع آورى فرمود ندارد.
قرآنى که حضرت على(علیه السّلام) جمع فرموده بودند، یقیناً منظم تر و بهتر از قرآن فعلى است; چرا به دست ما نرسید؟ سرانجام آن قرآن چه شد؟ بر فرض مانع بودن خلفاى وقت، چرا آن قرآن نیز مثل نهج البلاغه به دست ما نرسید؟ چرا آن بزرگوار آن مصحف را در زمان حکومت خود به مردم نشان ندادند؟
قبل از پاسخ، چند نکته لازم است:
1. درست است که مصحف امام على(علیه السّلام) داراى ویژگى هایى از قبیل: مطابقت با ترتیب نزول، ضبط قرائت آیات، در بر داشتن توضیحاتى در حاشیه و ذکر مناسبت نزول آیه و … بود; ولى به یقین از نظر متن آیات و سوره ها با آیات و سوره هاى قرآن هیچ تفاوتى نداشت.
2. پس از درگذشت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، بزرگان صحابه بر حسب دانش و کفایت خود، به جمع آورى آیات و مرتب کردن سوره هاى قرآن دست زدند و از آن جا که جمع کنندگان مصحف ها متعدد بودند و با یک دیگر ارتباطى نداشتند، مصحف ها از نظر روش، ترتیب و قرائت با یک دیگر یکسان نبود و باعث اختلاف بین مردم مى شد; به حدى که یک دیگر را تکفیر مى کردند. عثمان براى رفع اختلاف و وحدت جامعه، پس از مشورت با صحابه، اقدام به یکى کردن مصاحف کرد.[3] حضرت على(علیه السّلام) از یکى کردن قرآن ها به وسیله عثمان راضى بودند. از حضرت نقل است که فرمودند: «به خدا سوگند! عثمان درباره مصاحف (قرآن) هیچ عملى را انجام نداد، مگر این که با مشورت ما بود». دیگر این که حضرت پس از آن که به خلافت رسیدند، مردم را تشویق کردند که به همان مصحف عثمان ملتزم باشند و تغییرى در آن ندهند; اگرچه در آن غلط هاى املایى وجود داشته باشد و این بدان جهت بود که از آن پس، هیچ کس براى اصلاح قرآن، تغییرى در آن به وجود نیاورد.[4] با توجه به مطالب گذشته، روشن مى شود که عرضه نکردن قرآن از سوى حضرت على(علیه السّلام) در زمان هاى بعد، به دلیل حفظ وحدت جامعه و صلابت و استوارى قرآن بوده است (همان گونه که درباره خلافت خودشان سکوت اختیار کردند).
در مورد سرانجام مصحف حضرت على(علیه السّلام) باید گفت: نظر عده اى از محدثان و محققان شیعه بر آن است که مصحف حضرت به صورت «سپرده امامت» به فرزندش امام مجتبى(علیه السّلام) رسید و به تدریج به شکل «میراث امامت» از امامى به امام دیگر منتقل شده و اکنون در اختیار امام دوازدهم شیعیان، حضرت حجه بن الحسن(عج) قرار دارد.[5]

صحیفه فاطمه

منظور از صحیفه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) که مى گویند: همه چیز در آن ثبت شده است، چیست؟
در کتاب شریف کافى، روایاتى به چشم مى خورد که از آنها استفاده مى شود، حضرت فاطمه زهرا(س) کتابى داشت که به مصحف فاطمه نام گذارى شده است. بعضى از ویژگى هایى که در روایات براى آن یاد شده، چنین است:
1. یک کتاب علمى است و درباره قرآن نیست; 2. درباره احکام حلال و حرام نیست; 3. وصیت فاطمه(س) در آن آمده است; 4. دانش هستى در آن است; 5 . نام پادشاهانى که بر زمین حکومت مى کنند و نام پدرانشان در آن یافت مى شود; 6 . آن چه موجب شده است تا مردم به اهل بیت(علیه السّلام) نیازمند باشند، در آن هست; 7. بعد از وفات رسول گرامى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اندوه شدیدى بر فاطمه(س) مستولى شد. جبرئیل براى عرض تسلیت نزد وى آمد و او را از آن چه نسبت به خاندانش اتفاق خواهد افتاد، آگاه ساخت. على(علیه السّلام) هم آن اخبار را به نگارش در آورد و آن، همین «مصحف فاطمه» است.[6]

رسم الخط قرآن

در صدر اسلام قرآن کریم را با چه خطى مى نوشتند؟
عرب هاى حجاز، کمى قبل از ظهور اسلام با خط و کتابت عربى آشنا شدند; زیرا زندگى آنان بدوى و به صورت کوچ نشینى بود و همواره در حال آمد و شد و یا جنگ و غارت به سر مى بردند; بنابراین عده کمى از آنان توانستند در مسافرت هاى تجارى به شام و عراق، کتابت را از آنان فرا بگیرند و با خط «نبطى» و یا «سریانى» بنویسند. این دو نوع خط پس از فتوحات اسلامى در میان اعراب آن زمان نیز باقى ماند و معروف بود.
از خط «نبطى»، خط نسخ به وجود آمد، که امروزه هم شناخته شده و باقى است و از خط «سریانى» ـ بعد از تغییر و تحول ـ خط «کوفى» پدید آمد که به آن خط «حیرى» مى گفتند. این خط منسوب به شهر «حیره» است که در مجاورت کوفه قرار دارد.
خط «نبطى» را عرب ها در اثناى مسافرت به شام، از «حوران» آموختند; امّا خط حیرى و یا کوفى را از عراق گرفتند.
در آن زمان، عموماً نامه ها و مراسلات عادى به خط نسخ و نوشته هاى مهم مانند: قرآن و حدیث، به خط کوفى نگاشته مى شد.[7] چرا رسم الخط قرآن، در برخى موارد با اصول نگارشى عرب متفاوت است؟
بسیارى بر این باورند که این موارد از غلط هاى املایى صحابه است و مسلمانان هم بعد از آنها این اشتباهات املایى را به سبب احترام نویسندگان پیشین (صحابه) و جلوگیرى از سوءاستفاده دشمنان تصحیح نکردند تا دشمنان، براى تصحیح قرآن و اصلاح غلط هاى آن، قرآن را دست خوش تغییر نکنند; به همین جهت آنها را باقى گذاشتند تا نصّ کتاب الهى محفوظ بماند و به نسل هاى آینده منتقل شود.
به هر حال، وجود این تفاوت ها در رسم الخط قرآن کریم [چه آنها را صحیح بدانیم و چه غلط املایى] خللى در اساس و کرامت قرآن ایجاد نکرده و نخواهد کرد، زیرا قرائت صحیح و درست به گونه اى که در زمان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرائت مى شده، باقى است و مسلمانان از صدر اسلام تا امروز این قرائت را همراه با نصّ قرآن کریم حفظ کرده و به ما رسانده اند.[8]

اعراب گذارى و نقطه گذارى قرآن

نخستین کسى که قرآن را اعراب گذارى کرد، که بود؟
بیشتر مورخان معتقدند: نخستین کسى که قرآن را بین سال هاى 50 تا 53 قمرى اعراب گذارى کرد، «ابوالاسود دوئلى»، یکى از شاگردان امام على(علیه السّلام) بود[9] که براى جلوگیرى از قرائت غلط قرآن از سوى تازه مسلمانان غیرعرب انجام گرفت.
نقطه گذارى قرآن به دست چه کسى انجام شد؟
نقطه گذارى قرآن به دست «یحیى بن یعمر» و «نصر بن عاصم» دو شاگرد ابوالاسود دوئلى و در زمان زمامدارى «حجاج بن یوسف ثقفى» (75 ـ 86 ق) انجام پذیرفت.[10] چه کسى اعراب گذارى قرآن را بعد از ابوالاسود دوئلى تکمیل کرد؟
تصحیح و تکمیل علایم اعراب قرآن، به دست «خلیل بن احمد فراهیدى» انجام پذیرفت.
وى، علاوه بر تغییر اعراب از نقطه به خطوط کشیده (مانند رسم الخط امروزى) علایمى چون: تشدید، همزه، اشمام را نیز وضع کرد; البته بعضى از علایم نیز پس از وى، بر اثر اهتمام مسلمانان به قرآن و قرائت صحیح آن، در در طى سالیان بعد وضع شد (مانند علامت حرف ساکن)[11].

قرّاء و قرائات

راز اختلاف قرائت ها
قرائت هاى مختلف قرآن بر چه اساسى شکل گرفته است؟
بعد از رحلت پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، بعضى از صحابه مانند: ابن مسعود، ابىّ بن کعب، ابوموسى و … هر یک بر طبق ذوق خود مصحفى ترتیب دادند که از نظر ترتیب سوره ها و شیوه قرائت با هم اختلاف داشتند. مردم نیز گروه گروه شدند و هر گروهى از یک صحابه تقلید کرده، و بر طبق مصحف او قرائت مى کردند. این امر موجب شد، اختلافات بین مردم بالا بگیرد; به گونه اى که عده اى، قرائت عده اى دیگر را غلط بداند; تا زمان عثمان که اختلاف ها به شدت زیاد شد و نگرانى هایى براى دستگاه حاکم به وجود آورد; به این علت با پیشنهاد عده اى، عثمان گروهى را مأمور کرد تا همه مصحف ها را از بین ببرند و یک مصحف تهیه کنند که از روى آن نسخه بردارى و به همه مناطق ارسال گردد و این کار انجام شد.
عوامل مؤثر در اختلاف قرائت پس از یکى کردن مصاحف، بیش تر به رسم الخط مصحف بازمى گردد; چرا که الف هاى ممدوده وجود نداشت; نقاط کلمات و نیز علامت ها و شکل ها نوشته نمى شد; افزون بر اینها بعضى از حروف به گونه اى نوشته مى شد که مشابه حروف دیگر بود و آموزش آن تنها به وسیله قارى ممکن بود; اجتهادهاى شخصى قرّاء و لهجه هاى آنها نیز در کنار دیگر عوامل تأثیرگذار بود.[12] عوامل بروز اختلاف قرائات چه بود؟
این عوامل را مى توان این گونه فهرست نمود:
1. خالى بودن مصاحف از نقطه و اعراب; 2. عدم نگارش الف در وسط کلمات که موجب اختلاف قرائت در کلماتى چون مسکین، مساکین و یخدعون با یخادعون و قصص و قصاص مى گردید; 3. تفاوت لهجه ها; 4. اجتهاد و اعمال رأى قاریان.
حصر قرائت ها یعنى چه؟
حصر قرائت ها یعنى محدود نمودن قرائت هاى مختلف و متنوع در هفت یا ده قرائت; به عبارت دیگر، گزینش تعدادى از قرائت هاى معروف و مشهور و معرفى آنان به نام قرائت هاى برتر را حصر قرائات مى گویند. این کار در آغاز قرن چهارم هجرى از سوى «ابوبکر احمد بن موسى بن عباس» معروف به «ابن مجاهد» صورت پذیرفت. وى از میان همه قرائات، قرائت هفت قارى برجسته را ـ که همگى در قرن دوم مى زیستند ـ با استناد به روایت دو تن از شاگردان آنها برگزید. این امر، نقطه عطفى در تاریخ قرائات بود. سپس کتاب «السبعه» را تدوین کرد و دیگران نیز به تبعیت از او کتاب هاى زیادى تدوین نمودند و بعدها برخى سه قرائت دیگر به قرائت هاى هفت گانه افزودند تا مجموع قرائت هابه ده رسید.

قرّاء سبعه

قراء سبعه چه کسانى اند؟
«قرّاء سبعه» به ترتیب سال وفات آنان عبارت اند از: 1. عبداللّه بن عامر; 2. عبداللّه بن کثیر; 3. عاصم; 4. ابوعمرو; 5 . حمزه بن حبیب; 6 . نافع بن عبدالرحمن; 7. کسائى.
نام این هفت تن در این دو بیت گردآمده است:
در مکه نخست ابن کثیر است امام *** نافع ز مدینه ابن عامر از شام
در بصره ابوعمرو علا دارد نام *** عاصم چو کسا و حمزه از کوفه تمام[13]

حدیث سبعه احرف

منظور از حدیث «سَبْعَهُ أحْرُف» چیست و چه ارتباطى به قرائت هاى هفت گانه دارد؟
در جوامع حدیثى اهل سنت، روایاتى از پیامبر گرامى اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده که نزول قرآن را بر هفت وجه بیان کرده است. چند نمونه از این روایات نیز درکتب حدیثى شیعه نقل شده است که سند همه آنها مخدوش است.[14] روایات اهل سنت نیز از جهات متعددى مردود است که در ذیل اشاره مى کنیم:
1. اسناد آنها غیر معتبر است.[15] 2. در محتواى آنها تناقض، ابهام، اضطراب و غرابت دیده مى شود.
«حدیث سبعه احرف از جهت معنا و محتوا یک سو و در یک جهت نیست. در مقایسه متن هر کدام با دیگرى مى توان دریافت که متن هر کدام با دیگرى داراى تفاوت هایى است و هر کدام موضوع خاصى را بیان مى دارد. برخى از آنها درباره بطن و محتواى آیات است; یعنى قرآن داراى هفت بطن و هفت معنا مى باشد. برخى بدین معنا است که قرآن بر لهجه هاى متفاوت نازل شده است. بعضى در مورد لغت هاى فصیح یا در مورد قرائت هاى متفاوتى است که براى تسهیل امت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شده است. در برخى از آنها سخن از ابواب سبعه و یا در مورد جایگزینى کلمات مترادف و در جاى یک دیگر مى باشد. پاره اى نیز در مورد هفت وجه در پایان آیات است; یعنى مى توان ختم آیه را بر هفت وجه ترسیم نمود. مشخص نیست که آیا واقعاً حدیث سبعه احرف، اساساً مربوط به لفظ است یا معنا؟ اگر مربوط به معنا است آیا براى هر آیه هفت معنا قابل ترسیم است؟ …»[16] ابهام در این روایات به حدى است که زرکشى در البرهان پنجاه و سه وجه و سیوطى در الاتقان سى و پنج وجه در تفسیر «سبعه احرف» ذکر کرده اند.
3. روایاتى که در آنها پنج حرف، چهار حرف و سه حرف بیان شده، نیز نقل شده است.[17] جالب است که بدانیم در برخى از روایات اهل سنت، اثبات قرائت واحد و رد هفت قرائت وجود دارد.[18] 4. حدیث «سبعه احرف» از دیدگاه اهل بیت(علیه السّلام) مردود شناخته شده است. در روایتى صحیح[19] از امام صادق(علیه السّلام) آمده است:
«فضیل بن یسار مى گوید: به امام صادق(علیه السّلام) عرض کردم: مردم مى گویند: قرآن بر هفت حرف نازل شده است; فرمود: دروغ مى گویند، دشمنان خدا! قرآن بر یک حرف و از جانب یکى نازل شده است. … وَلکِنَّهُ نَزَلَ عَلى حَرْف واحِد مِنْ عِنْدِ واحِد»[20] امام باقر(علیه السّلام) نیز در روایتى صحیح و عالى[21] مى فرماید:
«اِنَّ الْقُرانَ واحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ واحِد وَلکِنَّ الاخْتَلافَ یَجىءُ مِنْ قِبَلِ الُرواهِ;[22] قرآن یکى است و از نزد یکى[ خداى یگانه]نازل شد، ولى اختلاف از سوى راویان پدید آمد.»
این روایات را عالمان شیعى نیز رد کرده اند; آیه اللّه خویى مى نویسد: «روایات نزول قرآن بر هفت حرف، به معناى صحیحى بر نمى گردد و باید طرد شود.»[23] استاد معرفت نیز این روایات را نپذیرفته و در نهایت با فرض قبول آنها را بر وجوهى مانند «لهجه» «بطن» و لفظ «سبعه» را بر «کثرت» حمل کرده است.[24] بنابراین روشن شد که اولا، این روایات از جهت سند و دلالت ضعیف و غیر معتبر است و ثانیاً هیچ ارتباطى با قرائات هفت گانه ندارد. استاد معرفت در این باره مى گوید:
«شنیده نشده است که هیچ یک از علماى فن، بین حدیث انزل القرآن على سبعه احرف با قرائت هاى هفت گانه ارتباطى قائل باشد; جز این که این موضوع بر زبان مردم عادى جارى است و هیچ دلیل قابل اعتمادى در این مورد وجود ندارد. بسیارى ازدانشمندان محقّق و منقّد مانند: ابن الجزرى، ابوشامد، زرکشى، ابومحمد ملکى، ابن تیمیه و نظایر اینان، این شایعه را رد کرده اند. ابن الجزرى این توهّم را به مردم جاهل و عوام که از هر گونه دانش تهى هستند، نسبت مى دهد.[25]

پی نوشت ها :

[1] ر.ک: محمدباقر حجتى، تاریخ قرآن کریم، ص 66 ـ 72، ص 81 ـ 82 .
[2] محمدهادى معرفت، آموزش علوم قرآن، ترجمه ابومحمد وکیلى، ج 1، ص 349.
[3] محمد هادى معرفت، تاریخ قرآن، ص 96.
[4] همان، ص 101.
[5] ر.ک: محمد هادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، ص 292.
[6] ر.ک: کافى، ج 1، ص 294 ـ 298.
[7] محمدهادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، ج 1، ص 358 و 359.
[8] ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عندالمفسرین، ج 1، ص 417 ـ 432; معرفت، التمهید فى علوم القرآن، ج 1، ص 369 ـ 377; معرفت، <آموزش علوم قرآن، ترجمه ابومحمد وکیلى، ج 1، ص 445 ـ 468; غانم قدورى الحمد، رسم الخط مصحف، ترجمه یعقوب جعفرى، ص 178 ـ 213.
[9] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ص 532 .
[10] محمد هادى معرفت، علوم قرآنى، ص 172.
[11] ر.ک: معرفت، التمهید فى علوم القرآن، ج 1، ص 363 ـ 364.
[12] ر.ک: محمد هادى معرفت، تاریخ قرآن، ص 100 ـ 127 و ص 141 ـ 147.
[13] براى آگاهى بیشتر از شرح حال قاریان هفت گانه ر.ک: حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنى، سطح 2.
[14] ر.ک: محمد هادى معرفت، علوم قرآنى، ص 202 ـ 203; سید رضا مؤدب، نزول قرآن و رؤیاى هفت حرف، ص 238 ـ 252.
[15] ر.ک: نزول قرآن و رؤیاى هفت حرف، ص 54 ـ 61 .
[16] همان، ص 61 ـ 76.
[17] ر.ک: همان، ص 51 ـ 54 .
[18] مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عند المفسرین، ج 2، ص 219 ـ 220; حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنى، ج 1، ص 174 ـ 175.
[19] همان، ص 290.
[20] کافى، ج 2، ص 630 ، (کتاب فضل القرآن، باب النوادر، روایت 13).
[21] نزول قرآن و رؤیاى هفت حرف، ص 214.
[22] کافى، ج 2، ص 630 (کتاب فضل القرآن، باب النوادر روایت 12).
[23] ابوالقاسم خویى، البیان فى تفسیر القرآن، ص 211.
[24] محمد هادى معرفت، علوم قرآنى، ص 201 ـ 214.
[25] ابن جزرى، تحبیر التیسیر، ص 10; علوم قرآنى، ص 214 ـ 216.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید