در سایه سارسخنان امام حسین (ع)

در سایه سارسخنان امام حسین (ع)

سخنان حضرت ابی عبد الله الحسین(علیه السلام) بهترین معرف هدف والای آن حضرت می باشد ، از سرتاسر کلمات حضرتش ندای انسان دوستی وحریت وعدالت وظلم ستیزی ومقاومت در برابر جور حاکمان زر و زور به گوش می رسد ، که توجه حدیث دوستان مکتب وحی را به فراگیری ((سخنان )) حضرتش جلب نموده ، وبه فرازهای از کلمات نورانی آن حضرت اشاره می نماییم :
1- إنّ هذه الدنیا قد تغیرت وتنَکّرت و أدبرَ معروفها ، فلم یبقَ منها الا صُبابهٌ کصبابهِ الاناء وخسیسُ عنیسٍ کالمرعی الوبیل ، اَلا ترونَ أنّ الحقَ لا یعملُ به وأنّ الباطلَ لا یتناهی عنهُ ، لِیرغبَ المؤمنُ فی لقاء الله مُحِقاً فإنی لا اری الموتَ الا سعادهً ولا الحیاهَ معَ الظالمینَ إلا بَرَماً ، إنَّ الناسَ عَبیدُ الدُنیا والدینُ لَعْقٌ علی السنتهم یحوطونهُ مادرّتْ بهِ معائشهم فإذا مُحِصوا بالبلاء قلَّ الدَّیانونَ. (تحف العقول ص 249و250)
امام حسین (علیه السلام) در هنگام سفر به کربلا فرمودند:
راستی این دنیا دگرگونه وناشناس شده ومعروفش پشت کرده ، واز آن جز نمی که بر کاسه نشیند وزندگی پست ، همچون چراگاه تباه ، چیزی باقی نمانده است ، آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود واز باطل نهی نمی گردد ؟ در چنین شرائطی مؤمن به لقای خدا سزاوار است . ومن مرگ را جز سعادت وزندگی با ظالمان را جز هلاکت نمی بینم ، براستی که مردم بنده دنیا هستند ودین بر سر زبان آنهاست ومادام که برای معیشت آنها باشد می چرخانندش ووقتی به بلا آزموده شدند، دینداران اندک اند .
2- إنی لم اخرج أشِراً ولا بطراً ولا مُفسِداً ولا ظالماً وإنما خرجتُ لِطَلَبِ الاصلاح فی أمهِ جدی(صلی الله علیه و آله و سلم) أریدُ أنْ آمرَ بالمعروف وأنهی عن المنکر وأسیرَ بسیرهِ جدی وأبی علی بن ابیطالب. (مقتل خوارزمی ج 1 ص 188)
من از روی خودخواهی وخوشگذرانی ویا برای فساد وستمگری قیام نکردم بلکه قیام من برای اصلاح در امّت جدّم می باشد ، می خواهم امر به معروف ونهی از منکر کنم وبه سیره وروش جدّم وپدرم علی بن ابیطالب عمل کنم .
3- أیها الناس أنَّ رسولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) قالَ : منْ رأی سُلطاناً جائراً مستحلاً لحرام الله ناکثاً عهدهُ مُخالِفاً لسُنهِ رسولِ الله یعملُ فی عباد الله بالاثمِ والعدوان فلمْ یغیرْ علیه بفعلٍ ولا قولٍ کانَ حقاً علی اللهِ أنْ یدخلهُ مُدخَلَهُ. ( مقتل خوارزمی ج1ص234)
هان ای مردم ، پیامبر خدا فرموده است : کسی که زمامداری ستمگر را ببیند که حرام خدا را حلال می سازد وعهدش را می شکند وبا سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مخالفت می ورزد ودر میان بندگان خدا بر اساس گناه وتجاوز عمل می کند ، ولی در مقابل او با عمل یاگفتار اظهار مخالفت ننماید ، بر خداوند است که او را با همان ظالم در جهنم اندازد .
4- إنی لا اعلم اصحاباً أوْلی ولا خیراً منْ اصحابی ولا اهل بیتٍ أَبَرَّ ولا أوصلَ منْ اهل بیتی فجزاکمُ اللهُ جمیعاً خیراً .(تاریخ طبر ی ج7 ص 322)
در شب عاشورا فرمود : من اصحاب ویارانی را بهتر از یاران خود ندیده ام واهل بیت وخاندانی بهتر وبا وفاتر از اهلبیت خود سراغ ندارم ، خداوند به همه شما جزای خیر دهد .
5- لیسَ الموتُ فی سبیل العز إلا حیاهً خالدهً ولیستِ الحیاهُ معَ الذُلِّ إلا الموتُ الذی لا حیاهَ معهُ . (ادب الحسین وحماسته ص 159)
مرگ در راه عزت جز زندگی جاوید ، وزندگی با ذلت جز مرگ بی حیات نیست .
6- لا افلحَ قومٌ إشتروا مرْضاتِ المخلوقِ بسَخَطِ الخالقِ (مقتل خوارزمی ج1 ص 239 )
رستگار مباد مردمی که خشنودی مخلوق را در مقابل غضب خالق خریدند.
7-فإنْ تکن الدُنیا تُعَدُّ نفیسهً
فدارُ ثواب الله أعلی وأنبلُ
وَإنْ تکُنِ الاموالُ للتَّرْکِ جَمْعَها
فما بالُ متروکٍ بِهِ المرءُ یبخلُ
وإنْ تکنِ الارزاقُ قِسْماً مُقَسماً
فَقِلَّهُ حِرْصِ المرءِ فی الکسبِ أجملُ
وإنْ تکن الابدانُ للموتِ أُنشِأتْ
فقتلُ امرءٍ بالسیفِ فی اللهِ أفضلُ
علیکم سلامُ اللهِ یا آلَ أحمدَ
فإنی آرانی عنکم سوفَ أرحلُ
(مناقب ابن شهر آشوب ج 4ص 95)
در مسیر حرکت به جانب کوفه فرموده است :
زندگی دنیا گرچه نفیس وپربها است .
ولی پاداش خدائی در جهان دیگر بالا تر وپربهاتر است .
واگر جمع آوری مال وثروت سر انجام ترک نمودن آنست ،
پس نباید مرد برای آن بخل ورزد .
واگر روزیهای بندگان تقسیم ومقدّر شده است ،
پس کمی حرص مرد در کسب زیباتر .
واگر بدنها برای مرگ آفریده شده است ،
پس کشته شدن مرد در راه خدا چه بهتر .
درود بر شما ای خاندان پیامبر ،
که من به زودی از میان شما کوچ خواهم کرد .
8- ایاکَ والظُلمَ منْ لا یجدُ علیک ناصراً الا الله عزّوجل . (تحف العقول ص 250)
بر حذر باشید وبترسید از ستم کردن به کسی که یاوری جز خداوند عزّوجل ندارد
9- لا ترفع حاجتک الا الی أحد ثلاثه : إلی ذ ی دینٍ ، أو مُرُوَّهٍ ، أَوْ حسَبٍ . (تحف العقولص 251)
جز به یکی از سه نفر حاجت مبر : به دین دار یا صاحب مروّت یا کسی که اصالت خانوادگی داشته باشد .
10- الجهاد علی اربعه أوجه : فجهادان فرضٌ وجهادُ سُنهٌ ، فاما أحد الفرضین فجهادُ الرجلِ نفسهُ عن معاصی الله وهوَ من أعظمِ الجهاد.
ومجاهده ُ الذین من الکفارِ فرضٌ.وأما الجهادُ الذی هو سُنَّهٌ لا یقام إلا مع فرضٍ فإنَّ مجاهده العدو فرضٌ علی جمیع الأمهِ لو ترکوا الجهاد لأتاهمُ العذابُ وهو منْ عذاب الأمه وهوَ سُنّهٌ علی الامام ، وَحَدُّهُ أنْ یأتی مع الأمهِ فیجاهدهم .وامّا الجهادُ الذی هوَ سُنَهٌ فکلُّ سُنّهٍ أقامهُ الرجلُ وجاهدَ فی إقامتها وبلوغها وإحیائها ، فالعمل والسعی فیها منْ أفضلِ الاعمال لأنها إحیاءُ سُنهٍ وقد قال رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) : منْ سنَّ سُنَهً حسنهً فلهُ أجرها وأجرُ منْ عملَ بها إلی یومِ القیامهِ منْ غیرِ أنْ ینقصَ منْ أجورهم شیئاً.(تحف العقول ص 247و248)
جهاد بر چهار گونه است : دوتای آن فرض ، ویکی سنت که جز با فرض برپاداشته نشود ودیگر جهاد سنت . اما آن دو تایی که فرض است ، یکی جهاد شخص با نفس خود در مقابل معصیت های الهی وآن بزرگترین جهاد است وجهاد با کفار که هم مرز با شمایند فرض است . واما جهادی که سنت است وجز با فرض برپا نشود آن جهاد با دشمن است وواجب است بر همه امت واگر جهاد را ترک کنند عذاب بر آنان آید و این عذابی است که از خود امت است . وچنین جهاد بر امام سنّت است وحدّ آن این است که امام با امت به سراغ دشمن روندبا آنها جهاد کنند .
واما جهادی که سنت مطلق است عبارت از هر سنتی است که شخص آن را برپا می دارد ودر برپائی واجرا وزنده کردن آن تلاش می کند . بنا بر این هر نوع کار وکوشش در اقامه آن از بهترین اعمال خواهد بود زیرا که آن زنده نمودن سنّت است وپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است : هر که سنت وروش نیکوئی را بوجود آوَرَد پاداشش برای او خواهد بود ونیز ثواب هر که تا روز قیامت بدان عمل کند ، بدون آنکه از ثواب آنها هم چیزی کاسته شود .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید